دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۱
​قاضی‌زاده: ویرایش محتوایی، کتاب را زنده می‌کند/ در کشورهای پیشرفته نوشتن کتاب زندگینامه بزرگان بر عهده ویراستاران است

علی‌اکبر قاضی‌زاده، نویسنده، روزنامه‌نگار و ویراستار اظهار کرد:‌ یکی از موضوعات بسیار مهمی که توجه چندانی به آن نمی‌شود، بحث ویرایش محتوایی است چراکه اگر این اتفاق رخ دهد و کتاب به اهلش سپرده شود، ویرایش محتوایی اثر می‌تواند هر کتابی را زنده کند.

  علی‌اکبر قاضی‌زاده در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در توضیح نقش ویرایش در بهبود وضعیت یک کتاب توضیح داد: فکر می‌کنم همه ما که اهل کتاب و مطالعه هستیم به اهمیت کار ویراستار در بهتر شدن کیفیت کتاب واقفیم اما متأسفانه گاهی ویراستاری نتیجه عکس می‌دهد و به‌جای اینکه به کیفیت اثر بیفزاید باعث کاهش کیفیت آن می‌شود. انتخاب ویراستار در تولید یک اثر خوب و قابل قبول بسیار مهم است اما به دلیل برخی مسائل، بسیاری از نویسندگان و ناشران خیلی ساده از کنار آن عبور می‌کنند.

وی ادامه داد: شرط مهم برای انتخاب ویراستار این است که او بر موضوع اشراف داشته باشد؛ برای مثال اگر ویراستار رمانی را که در اسپانیا رخ داده ویراستاری می‌کند، باید اسپانیا را بشناسد چراکه گاهی شناخت نداشتن موضوع به کار ضربه می‌زند و جبران کار را سخت می‌کند. متأسفانه ویراستاری در کشور ما خوب جا نیفتاده و مردم تصور می‌کنند که کار ویراستار این است که «می‌باشد» را به «است» تغییر دهد یا در جاهایی که نیاز است ویرگول بگذارد.

ویرایش محتوایی باعث زنده شدن کتاب می‌شود

علی‌اکبر قاضی‌زاده با اشاره به موضوع ویرایش محتوایی اظهار کرد:‌ یکی از موضوعات بسیار مهم که توجه چندانی به آن نمی‌شود بحث ویرایش محتوایی است چراکه اگر این اتفاق رخ دهد و کتاب به اهلش سپرده شود، ویرایش محتوایی اثر می‌تواند هر کتابی را زنده کند. برای انجام ویرایش محتوایی ویراستار باید با موضوع کتاب، شخصیت‌ها، اسامی شهرها، افراد مهم آن کشور، مناطق جغرافیایی و عوامل دیگر آشنایی کامل داشته باشد، اتفاقی که در کشور ما بسیار کم و انگشت‌شمار رخ می‌دهد. در این ویرایش، ابزار اصلی دانش و اطلاعات است چراکه بیشتر از زبان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وی افزود:‌ برای فهم بهتر این موضوع به کتابی اشاره می‌کنم که توسط مترجمی به خوبی ترجمه شده بود اما به دلیل اینکه با اصطلاحات تخصصی آن حوزه آشنایی نداشت، مشکلاتی برای او به وجود آمده بود که این مشکلات با انجام ویرایش محتوایی برطرف شد.

قاضی‌زاده در تشریح فعالیت‌های ویراستاران در کشورهای پیشرفته گفت: در کشورهایی که نشر و ترجمه توسعه‌یافته‌ای دارند، معمولاً زندگی‌نامه بازیگران، ورزشکاران، دانشمندان و شخصیت‌های برجسته به صورت خام تهیه می‌شود و ویراستار است که با هنر، ذوق و سلیقه خود آن را می‌پروراند و آن مطالب بی‌روح را به یک اثر خواندنی و ماندگار تبدیل می‌کند.

وی ادامه داد:‌ در حال حاضر اثری را ترجمه می‌کنم که متعلق به یک ویراستار است. او گزارش‌های مهمی را در یک مجموعه جمع‌آوری و بعد از بازآفرینی و دمیدن روحی تازه به آن، گزارش‌ها را در قالب یک کتاب خوب و خواندنی منتشر کرده است؛ کاری که ما در ایران کمتر سراغ آن می‌رویم و با این فن فاصله بسیار زیادی داریم. برای مثال کسی می‌توانست نامه‌های تختی به همسرش را جمع‌آوری کند و بعد از  ویراستاری، آن را به  کتابی خوب و ماندگار تبدیل کند.

ویرایش؛ نیازی اساسی و غیرقابل انکار

این روزنامه‌نگار با اشاره به نیاز صنعت نشر کشور به ویرایش و ویراستاری اظهار کرد: انجام ویرایش قبل از انتشار کتاب نیازی اساسی و غیرقابل انکار است چراکه ما در فارسی‌نویسی مشکل داریم و ساده‌ترین نکات دستوری را بلد نیستیم؛ برای مثال هنوز نویسنده ما نمی‌داند که معنی کلمه «کنکاش» جست‌وجو نیست و بارها در نوشته‌ها مشاهده می‌شود.

وی افزود: تقریباً در دنیای امروز همه متوجه اهمیت نقش ویراستار شده‌اند اما باز هم مشاهده می‌کنیم که کارها به درستی انجام نمی‌شود یا کار به افراد ناوارد سپرده می‌شود. البته وضعیتی در صنعت نشر حاکم است که نمی‌توان انتظار زیادی از ویراستار داشت؛ برای مثال وقتی ناشران برای ویرایش یک کتاب ۷۰، ۸۰ صفحه‌ای ۱۵۰ هزار تومان هزینه می‌کنند، واقعاً نباید انتظار داشته باشیم که ویراستار برای کتاب دلسوزی کند. از طرفی اگر ویراستار به دستمزد نیز توجه‌ای نداشته باشد و برای یک کتاب زمان زیادی را صرف کند تا کتاب موفق شود، آیا کار او دیده و کسی متوجه زحمتی که او کشیده می‌شود؟ پاسخ همه این سؤال‌ها مشخص است چراکه سهم ویراستار از موفقیت یک کتاب خوردن نامش در گوشه‌ای از شناسنامه کتاب است.

سفر به دبی و آنتالیا ارزش است، نه کتاب خواندن!

علی‌اکبر قاضی‌زاده در توضیح نقش مسائل فرهنگی در به چشم نیامدن اهمیت ویراستاری گفت: در گذشته دلم برای انسان‌هایی که اطلاعات کمی داشتند می‌سوخت چراکه فکر می‌کردم آنها به دلیل ندانستن موضوعی خجالت می‌کشند اما متأسفانه امروز بی‌سوادی به فخر عمومی در جامعه تبدیل شده و فرد به بی‌سوادی افتخار می‌کند؛ برای مثال همه ما جمله‌هایی مانند: «من اهل کتاب خوندن نیستم»، «من تا حالا لای کتاب رو هم باز نکردم»، «برو بابا! کی کتاب می‌خونه؟» یا «خجالت نمی‌کشی نشستی کتاب می‌خونی.» را بارها در طول روز می‌شنویم و این نشان می‌دهد که خطرات و اتفاقات ناگواری در کمین جامعه است.

وی ادامه داد: ایجاد چنین تفکراتی دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد، شاید یکی از مهم‌ترین دلایل رخ دادن چنین وضعیتی این باشد که اهل فرهنگ فرودست‌ترین نوع زندگی را دارند و توجه چندانی به آن‌ها نمی‌شود. وقتی معلم‌های ما برای گرفتن حق و حقوق‌شان دائم خبرساز می‌شوند، باید این آمادگی را داشته باشیم که جامعه از کتاب فرار کند و برای کسی مهم نباشد که کتاب با چه کیفیتی منتشر می‌شود. حل این مشکلات کار یک روز و دو روز نیست و باید مؤلفه‌هایی به اسم فرهنگ و دانش به جامعه تزریق شود. با توجه به اینکه وضعیت فعلی برای کسی مزاحمتی ایجاد نمی‌کند، می‌توان نتیجه گرفت که کسی نیز به فکر بر طرف کردن مشکل فعلی نیست. البته این مسائل طبیعی است، زیرا در جامعه‌ای که رفتن به دبی و آنتالیا و خرید ماشین و خانه لوکس نشانه برتری افراد است باید چنین اتفاقاتی رخ دهد.

این نویسنده با ذکر این‌که در زمینه نیروی متخصص کمبود وجود دارد، اظهار کرد: ویراستاری در کشور با مشکلات فراوانی روبه‌روست که در صحبت‌های مطرح شده بخشی از آن بیان شد اما من فکر می‌کنم علاوه بر نکات بیان شده، حوزه نشر کشور در حوزه ویرایش دچار نقصان‌های زیادی است چراکه تعداد نیروهای متخصصی که در این حوزه فعالیت می‌کنند کم است و شاید به همین دلیل است که بازار نشر کشور دچار آشفتگی شده است. شما به وضعیت فعلی نگاهی بیندازید؛ متأسفانه کشورهایی مانند کویت، ترکیه، فلسطین و پاکستان چهره‌هایی جهانی و شناخته شده دارند که جایزه نوبل و سایر جوایز ارزشمند را کسب می‌کنند اما ما هنوز درگیر گذشته هستیم و توجهی به وضعیت فعلی نداریم. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها