حسین میرزایی رئیس دبیرخانه نهمین جشنواره بینالمللی فارابی میگوید: مهمترین خلاء این جشنواره پساجشنواره و حمایت از برگزیدگان و آثار برتر است چون مکانیزم دقیق و علمی که بتواند از برگزیدهها استفاده بهینه و علمی بکند وجود ندارد.
امسال نیز بنا به گفته حسین میرزایی، رئیس دبیرخانه نهمین جشنواره بینالمللی فارابی چهار هزار و 183 اثر به دبیرخانه واصل شده که از این تعداد قرار است 41 اثر قدردانی شوند. اینکه تنها یک درصد آثار از میان این تعداد اثر برای تجلیل انتخاب میشوند نشاندهنده سطح نخبگی و برند جایزه فارابی است. در حالی که 58 درصد آثار واصله به این دوره از جشنواره فارابی به کتابهای ویژه علوم انسانی و اسلامی اختصاص یافتهاند، با نگاهی به ادوار پیشین نیز نمیتوان ردپای پررنگی از اثربخشی نام این جشنواره را در کارنامه برگزیدگان دید. به عبارت دیگر اثر برگزیده شدن در جشنواره فارابی حلقهای است که میتواند این جشنواره را یک سطح از سایر جوایز بالاتر ببرد اما به نظر میآید که هنوز این موضوع به ثمر نشسته است. با حسین میرزایی درباره چالشهای پیش روی جشنواره فارابی و برگزیدگان آن به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
ارتباط با شبکه نخبگان علوم انسانی در این جشنواره چگونه بوده و چقدر توانستهاید از ظرفیتهای این شبکه در جشنواره فارابی استفاده کنید؟
بخش عمدهای که در کمیتههای علمی و مجموعه داوری استفاده شده است از همین شبکه نخبگان علوم انسانی بوده است بنابراین ما از ظرفیتهای شبکه نخبگان علوم انسانی در فرایند برگزاری جشنواره فارابی استفاده کردیم. از سوی دیگر برگزاری نکوداشتهایی مانند نکوداشت استاد منصور فلامکی شبکهای را به شبکه نخبگان علوم انسانی اضافه کرد. به هر حال هر فردی که برای آن بزرگداشت برگزار میشود موافقان و مخالفان خود را دارد و بخشی نیز در این قالب به جشنواره برگزار میشود.
طی ادواری که شما با جشنواره فارابی بودید و در برگزاری آن نقش داشتید فکر میکنید چه خلاءهایی در این جشنواره وجود داشته که لازم است مرتفع شود؟
جشنواره خلاء کمتر دارد، ولی مشکل ما در واقع پساجشنواره است. من ایدهای داشتم که آن را مطرح کردم و نتوانستیم آن را عملیاتی کنم و آن بحث بنیاد علمی فارابی است. به این معنا که بتوانیم از ظرفیتهای برگزیدگان استفاده کنیم یعنی اینکه ما تقدیر هم میکنیم دستمان هم درد نکند! اما بعدش چه؟! بنابراین خلاء در پس از برگزاری این جشنواره وجود دارد. مکانیزم دقیق و علمی که بتواند از برگزیدهها استفاده بهینه و علمی بکند وجود ندارد. من زمانی میخواستم وارد این مرحله شوم که این کار را انجام دهم اما این تحذیر صورت گرفت که شما تکلیف اضافهای به خود تحمیل نکنید چون خود جشنواره گرفتاریها، شئون و مشکلات فراوانی دارد و وقتی وارد این فاز دیگری شوید ممکن است خود جشنواره آسیب ببیند و در واقع ممکن است باری را بردارید که نتوانید از پس آن بر آیید. ولی این مساله، مسالهای که در کل جوایز علمی کشور وجود دارد، خوارزمی هم همین است، ما هم به همین شکل هستیم. کتاب سال هم همین است! البته در جشنواره فارابی پاسخ اینکه بعدش چه میشود تا حدی بنیاد ملی نخبگان انجام میدهد و آنها گرنتی به این برگزیدگان میدهند اما به طور کلی اینها مقطعی است و جنبه باشگاه علمی و استمرار ندارد. این خلاء به این موضوع برمیگردد.
به نظر میآید که جشنواره خوارزمی بیشتر توانسته به طور مثال با حوزه صنعت پیوند برقرار کند اما این اتفاق برای فارابی نیفتاده است.
نه این طور نیست! تصور میکنید. باور کنید جشنواره خوارزمی هم همین است.
نکته این است که درباره جشنواره فارابی حتی با توجه به نوع برندی که درباره آن وجود دارد به طور مثال در مقایسه با جایزه کتاب سال، برگزیدگان آن نمیتوانند حتی از شوی تبلیغاتی آن برای مطرح شدن نام کتابشان استفاده کنند!
یک نکته وجود دارد و آن این است که به جایزه کتاب سال شامل پروتکل بنیاد ملی نخبگان نمیشود و شاید حمایتی که فارابی، خوارزمی و رازی میشود اعتبار ویژهای به محقق میدهد و ضمن اینکه این جشنواره هم فقط محدود به کتاب نیست و تحقیقات علوم انسانی را نیز در برمیگیرد. من خودم برگزیده دوره دوم جشنواره فارابی بودم و از حمایتهای بنیاد استفاده کردم.
بنیاد ملی نخبگان چه حمایتهایی از برگزیدگان فارابی انجام میدهد؟
معمولا گرنتهایی را بنیاد به تناسب رتبههای اول تا سوم به لحاظ مالی به برگزیدگان اختصاص میدهد و از سوی دیگر حمایتهای برنامه پژوهشی هم دارد و به فرد فاندی را اختصاص میدهد که پروژههای تحقیقاتی خود را ادامه دهد. در این میان پروژههایی هم هستند که استمرار داشته و به نتیجه رسیدند.
به هر حال هدف جشنواره فارابی این است که اثرگذار باشد اگر قرار باشد برگزیدگان جشنواره فارابی حمایت لازم نشوند و یا آثاری که از این جشنواره انتخاب میشوند مطرح نشوند عملا فرقی با سایر جوایز دیگر ندارد.
من پیشتر هم بیان کردم که بله حمایت بعدی از برگزیدگان و آثار جشنواره فارابی بسیار مهم است و میتواند کار دبیرخانه جشنواره فارابی باشد. البته اکنون کار دبیرخانه نیست و در حال حاضر هم از این کار تحذیر میشوم. من حتی با رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی و موسسات دانش بنیان صحبت کردم که علوم انسانی در موسسات دانش بنیان کجا هستند. برگزیدگان فارابی میتوانند در این موسسات باشند. اینها با اینکه کارهایی هستند که اکنون در وظایف دبیرخانه قرار ندارد ولی من این کارها را انجام دادهام. به هر حال این کار کمی نیست و اساسی و زمان بر است.
ما همه چیز علم و فناوری کشور نیستیم. ما فقط جایزه فارابی هستیم. دستگاه اجرایی باید آنقدر هوشمند باشد که محقق و نویسنده برگزیده را شکار کند. با این برند یک اعتماد ویژه به او بکند و من نمیتوانم غفلتهای دیگران را به دبیرخانه فارابی نسبت دهم.
ببینید به هر حال ما در شرایطی قرار داریم که علیرغم همه شعارهایی که داده میشود برای حمایت از علوم انسانی، اما باز هم در مقایسه با علوم تجربی، در اختصاص بودجه کمتر توجه میشود.
من نمیخواهم کورکورانه از وزارت علوم دفاع کنم و مشکلات هم جدی است اما این طور هم نیست که از علوم انسانی حمایت نشود!
ما داریم مقایسهای نگاه میکنیم!
بله من هم دنبال این مقایسه هستم و آن این است که ابتدا ببینیم چند هزار هیات علمی در علوم انسانی وجود دارد. بودجه تحقیقات چقدر است؟ چون اساساً بودجه تحقیقات در کشور کم است. اما اینها باید دقیق استخراج شود. چون ما تا زمانی که دقیقا به این آمار نرسیم که اساسا بودجه تحقیقاتی کشور چقدر است؟ چه میزان از این بودجه به تحقیقات و تالیفات در حوزه علوم انسانی اختصاص یافته است؟ اینها بیشتر حرف است و نمیتوان ثابت کرد. ما کار مطالعاتی روی وضعیت تحقیقات در کشور انجام میدهیم که وقتی منتشر شود آن وقت میتوانیم ببینیم که آیا در حق علوم انسانی ظلم میشود یا خیر. البته اکنون به دلیل اینکه من هم علوم انسانی خواندم، میگویم باید توجه ویژه شود. ولی اساسا عدد و رقمی در این باره نداریم که بخواهیم بر اساس آن حرف بزنیم.
48 درصد آثار را از طریق ناشران دریافت کردید. چه معیارهایی در جشنواره در نظر گرفته میشود برای اینکه همپوشانی با جوایز دیگر مانند کتاب سال نداشته باشد؟
اگر کتابی در مراحل داوری فارابی بالا بیاید که برگزیده جوایز کتاب سال، جلال آلاحمد و علامه طباطبایی وتو میشود. قرار نیست برای یک نفر هی دست بزنیم! ما پروتکل خودمان را داریم و از استانداردهای خودمان پایین نمی آییم. اگر کاری در طراز جایزه نباشد معرفی نمیشود. سال گذشته ما در روانشناسی و علوم تربیتی هیچ برگزیدهای نداشتیم. بنابراین ما پروتکل خودمان را داریم و در 12 گروه اگر شما به تعداد آثار برگزیده نگاه کنید متوجه میزان سطح کیفی جشنواره میشوید. امسال از میان بیش از چهار هزار اثر 41 اثر تقدیر می شوند که یعنی یک درصد آثار!
حوزههایی که در آن آثار کمی وجود دارد، سیاستی در نظر گرفته شده برای اینکه تقویت شود؟
ما اطلاعرسانی خودمان را انجام میدهیم. برخی از حوزهها آثار کمی دریافت شده است که البته موضوع است و رشته نیست مثل موضوع انقلاب اسلامی یه به طور مثال رشته کتابداری در مقایسه با علوم اجتماعی طبیعی است که آثار کمتری دریافت میشود.
در بخش ایرانشناسی و اسلامشناسی جشنواره فارابی با توجه به شرایط ما در سطح جهان باید سرمایهگذاری خاصی کرد. آیا فارابی تمهیدات ویژهای به طور مثال برای ارتباط با نویسندگان، ایران شناسان و اسلامشناسان برجسته این حوزه و یا ترجمه آثار برگزیده این افراد داشته است؟
بدون تعارف بگویم که در جهان به ویژه کشورهای عربی محققانی که روی ایرانشناسی و اسلامشناسی کار میکنند لانسه میکنند. ما در فارابی به دنبال این هستیم که از کسانی که روی زیست ما کار میکنند تجلیل کنیم.
افرادی که در فارابی از آنها تقدیر میشود در این حوزه شاخص هستند؟ چون یکی از نقدها این است که خیلی آثاری که در ادوار اخیر انتخاب شدهاند شاخص نبودند.
به هر حال شما حافظ، سعدی، فردوسی و... یکی دارید. ما ایرانشناسی مثل ریچارد فرای یکی داشتیم که بعضا در دورههای قبلی از آنها تقدیر کردیم. بنابراین ذخیرهها هم کم است. مثلا در بخش اسلامشناسی در دوره اول از آیتالله حسنزاده آملی تقدیر شده است این آدمها انگشت دست هستند. آنه ماری شیمل، حامد الگار و... مگر چند بار تکرار میشوند؟! اینها نوادری بودند که تقدیر شدند و رفتند هر چند که رویشهایی وجود دارد. ولی به هر حال اینگونه نیست که مثل گذشته باشد. به هر حال بعد از فروزانفر، شکوهی، ناتل خانلری و ... دیگر نوادر ادبی نداریم. اساساً اکنون مردان و زنانی 80 سالهای که عمرشان را در حوزهای گذاشته باشند کم شده است و الان شاگردان هستند. به طور مثال این دوره ما از یکی از شاگردان میانسال آنه ماری شیمل تقدیر میکنیم.
نظرات