مطالعه خاطرات مبارزان انقلاب، بهترین راه برای رسیدن به یک روایت متقن از رخدادهای ایران معاصر از آغاز دهه 40 تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. این خاطرات همچنین بهترین منابع برای پژوهشگران و تاریخنگاران انقلاب بوده و در آینده نیز خواهد بود. در گزارش زیر 12 عنوان از کتابهایی که به شرح تاریخی از انقلاب هم پرداختهاند معرفی شده است.
تاریخ در ادوار بعدی خود به این درسها نیاز دارد، چه معتقد به تکرار تاریخ باشیم چه نباشیم. اینکه در آن سالهای مبارزه چه گذشت توسط بسیاری از انقلابیون و شاهدان رخدادهای آن روزها روایت شده است. از سالهای آغازین دهه 70 نهضت جمعآوری خاطرات انقلابیون مسلمان به راه افتاد و مراکزی چون مرکز اسناد انقلاب اسلامی و بعدها حوزه هنری به ضبط این خاطرات شفاهی اقدام کردند و کتابهایی از آن خاطرات منتشر شد. مخاطبان به ویژه آنها که در دهه 70 متولد شدهاند، میتوانند با مراجعه به این کتابها و مطالعه خاطرات به یک روایت متقن از دوران مبارزه ایرانیان برای رسیدن به دموکراسی برسند. در ذیل مجلداتی از مهمترین منابعی که به روایت انقلاب پرداختهاند، به انتخاب صاحب این قلم معرفی شدهاند.
«شرح اسم» هدایتالله بهبودی، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
«شرح اسم» زندگینامه رهبر معظم انقلاب از تولد تا سال 1357 یعنی سال پیروزی انقلاب است. همچنین ضمیمه کتاب نیز عکسهای جالب و جذابی از دوران کودکی و جوانی رهبری آمده است. گویا مهمترین منبع مورد استفاده نویسنده خاطراتی از رهبری است که شخص ایشان در دوران ریاست جمهوری به تفصیل برای مرکز اسناد انقلاب اسلامی بازگو کرده بودند. کتاب هرچند که داستان و رمان نیست و در این قالب نوشته نشده، اما نویسنده برای نگارش ان از نوع روایت داستانی و برخی ویژگیهای این قالب بهره برده است. البته بجز جذابیت در روایت کتاب با اسناد فراوان به روایت دورههای مهمی از مبارزات انقلابی مردم ایران میپردازد که در کتابهای دیگری روایت نشدهاند.
«شرح اسم» 22 فصل دارد و محتوا با معرفی خاندان رهبری ــ هم نیای پدری و هم نیای مادری ــ میشود. وضعیت کشور در زمان تولد رهبری، دوران کودکی ایشان، جریان ورود به حوزه علمیه مشهد، جریان ورود به حوزه علمیه قم، چگونگی آشنایی با امام خمینی، چگونگی ورود آیتالله خامنهای به مبارزات سیاسی علیه حکومت پهلوی، محتوای هفت فصل نخستین کتاب را تشکیل میدهد. از فصل هفت تا انتهای کتاب دیگر جریانهای مبارزاتی و روایتهای بیش از 6 بار زندانی شدن رهبری و همچنین تبعید ایشان به استان سیستان و بلوچستان، چگونگی تولد فرزندان و همچنین نگارش، پژوهش و ترجمههای که مقام معظم رهبری در کنار کارهای مبارزاتی خودشان انجام میدادند و در نهایت کنشها و فعالیتهای سیاسی رهبری در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب و در آخر هم پیروزی انقلاب، مطرح شدهاند.
استان سیستان و بلوچستان اکنون نیز یکی از محرومترین استانهای کشور است و اگر توجه رهبری نبود، شاید این استان سالها پیش از سکنه خالی میشد. همه میدانند که رهبری در دوران پهلوی پس از محاکمه به این استان و شهر ایرانشهر تبعید شد، اما شاید همه مطلع نباشند که نخستین سفر رهبری به این استان سفری تبلیغی و خودخاسته به شهر زاهدان در سال 1343 بود. این سفر رهبری که از قم بوسیله اتوبوس شروع شد. اتوبوس از استانهای اصفهان، یزد و کرمان گذشت تا به زاهدان رسید. در هر شهری نیز توقفهای داشت و فرصتی بود برای رهبری تا با علمای مطرح هر شهر دیدار کند. شرح این سفر نیز بسیار خواندنی است. بعدها نیز با تبعید ایشان به این استان شناخت رهبری از درد و رنج سیستانیها بلوچها بیشتر شد. شناخت رهبری از بافت ویژه این استان باعث شد تا در دورههای حضور خود در مناصب حکومتی و همچنین نزدیک به سه دهه زعامت کشور، مدام در فکر کاهش رنجهای اهالی آنجا باشد.
نکته دیگری که مخاطبان به ویژه نوجوانان و جوانان میتوانند از این کتاب بیاموزند، روایتهای علم آموزی رهبر معظم انقلاب است. ایشان از مبارزان پرکار بود و وظایف سنگینی را نیز بر عهده داشت، اما از هر فرصتی برای اضافه کردن به اندوختههای علمی خود استفاده میکرد. مطالعه رهبری در کوران مبارزات هیچگاه ترک نمیشد و حتی در دورهای نیز ایشان از فرصت زندان استفاده کرده و به فراگیری زبان انگلیسی در نزد یکی از همرزمان خود پرداختند.
توجه به کتاب و کتابخوانی نکته مهم دیگری است از دوران طلبگی و مبارزاتی رهبری بدست میآید. به عنوان مثال در صفحه 88 درج شده که رهبری در سال 1342 وصیتنامهای نوشت و در آن اشاره کرد که مقادیری به برخی اشخاص و مقادیری به کتابفروشی مروارید بدهی دارد. همچنین در جای دیگری نیز اشاره که جلسات مبارزاتی در سالی لو میرود و رهبری در روزی که همه اعم از آیتالله هاشمی و دیگران نگران بودند که مبادا دستگیر شوند، در خیابان انقلاب (شاهرضای سابق) بدون هیچ واهمهای و بیخیال از دنیا و مافیها سرگرم گشت و گذار در دنیای کتاب و کتابفروشیهاست.
«هاشمی بدون رتوش» صادق زیباکلام و فرشته السادات اتفاقفر، انتشارات روزنه
این کتاب شامل یازده گفتوگوی صادق زیباکلام با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی است که از سال 79 تا 83 گرفته شدهاند. هرچند که مطالعه خاطراتی که خود مرحوم آیتالله هاشمی نوشتند بسیار جذاب است، اما مخاطبانی که حوصله مطالعه آنها را ندارند و قصدشان این است که کتاب خلاصه و جمعوجوری را مطالعه کنند، میتوانند به کتابهای گفتوگویی او رجوع کنند. یکی از این کتابها «هاشمی بدون رتوش» است. زیباکلام پرسشهای خود را از دوران کودکی آیتالله شروع کرده، اما روال تاریخی را به صورت منظم پیش نمیبرد. در هر قسمت به فراخور مبحث نکات و خاطرههای مهمی از دوران مبارزاتی آیتالله هاشمی مطرح میشود که برخی شیرین هستند و برخی تلخ. دوستی و رفاقت با حضرت آیتالله خامنهای و خاطرههایی از آن دوران (به عنوان مثال اجاره دادن بخشی از منزل به آیتالله خامنهای) بخشهای مهمی از این کتاب را تشکیل میدهد.
آیتالله هاشمی بجز سختیهای زیادی که در دوران مبارزات متحمل شدند نقش دیگری نیز در جهت تامین مالی انقلاب داشتند. هر مبارزی که به زندان میافتاد، آیتالله هاشمی از خانواده او تامین مالی میکرد. متاسفانه بعدها در دورهای افسانههایی درباره ثروت آیتالله هاشمی مطرح شد. زیباکلام در این کتاب به فعالیتهای اقتصادی آیتالله هاشمی پیش از انقلاب هم میپردازد، شاید مطالعه آن بسیاری از ابهامات را روشن کند. سوال اول از گفتوگوی اول این کتاب دقیقا به مساله ثروت خانوادگی آیتالله هاشمی در پیش از انقلاب اختصاص دارد.
با توجه به سوالات زیباکلام میتوان گفت که این کتاب از نخستین منابعی بود که برخی از خط قرمزها و همچنین دیدگاههای تابو را نسبت به شخصیت آیتالله هاشمی مطرح کرد و از این نظر در نوع خود پیشروست. بنابراین مخاطبان در این کتاب با آن شخصیت از آیتالله هاشمی آشنا میشوند که خود را سانسور نمیکند و بیتعارف همه مطالب و همه شبهات مربوط به خود چه در دوران مبارزات انقلابی و چه در ابتدای انقلاب را بازگو میکند.
«خاطرات آیتالله محمد یزدی» مرکز اسناد انقلاب اسلامی
آیتالله یزدی که در دوران کوران مبارزات انقلابی در حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال داشت و در زمره طلاب مبارز و از یاران امام خمینی بود، تصویر روشن و بیواسطهای از فصای حوزه علمیه قم در آن دوران به مخاطبان ارائه میکند. این کتاب شاید یکی از بهترین منابع برای مطالعه مخاطبان در روایت اتفاقاتی نظیر حمله عوامل رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم، جریانی که کتاب «شهید جاوید» نوشته نعمتالله صالحی نجفآبادی به راه انداخت و حوزه را به دو دسته تقسیم کرد، تحرکات سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) و... باشد. در این میان رخداد انتشار کتاب «شهید جاوید» که درباره قیام حضرت سیدالشهداست، بسیار مهم است و لازم است که مخاطبان درباره آن مطالعه جدی کنند. چگونگی انتشار این کتاب که نزدیک بود فتنهای را ایجاد کند و بعدها نیز جریان مهدی هاشمی به آن پیوند خورد، و راهکار امام خمینی برای پیشگیری از فتنه بسیار جالب و مهم است. آیتالله یزدی در دورههای در قم نیز صاحبخانه امام بود.
کتاب هفت فصل دارد. در فصل نخست تولد و دوران کودکی و همچنین چگونگی شروع تحصیلات حوزوی در اصفهان، تاریخچهای از ورود به حوزه علمیه قم و آشنایی با همدرسان روایت شده است. توصیفات آیتالله یزدی از شهرهای اصفهان و قم، تصویری حیرتآور از وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این شهرها به مخاطب ارائه میکند. فصل دوم به زندگی علمی آیتالله یزدی اختصاص دارد و مروری است بر آثار و پژوهشهای او. نکته حیرتآور انقلابیون چون آیتالله یزدی و همدورهایهای او در فراموش نکردن تحقیق و پژوهش است. چگونه است که در کوران مبارزات و مشغولیتهای ذهنی و فکری مهم، کار نوشتن را نیز فراموش نکرده و کتابهای مهمی را به رشته تحریر درآوردند؟
راوی در فصل سوم شیوه مدیریت آیتالله بروجردی بر حوزه علمیه قم و ریاست امور شرعی شیعیان را برای مخاطبان شرح میدهد. تعامل امام خمینی با روش مدیریت آیتالله بروجردی بسیار مهم است و در این فصل به آن اشاره شده است. آیتالله بروجردی تعامل با حکومت و سعی در اصلاح آن را در دستور کار داشت، اما امام خمینی به عنوان یک روحانی پیشرو و انقلابی در همان دوران زعامت آیتالله بروجردی روش مبارزه را در پیش گرفت، اما به احترام ایشان بر نظر خود پایفشاری نکرد. فصل چهارم کتاب تکیه بر فعالیتهای مبارزاتی آیتالله یزدی دارد. بیان خاطراتی از فداییان اسلام، آیتالله کاشانی، و فعالیتهای مبارزاتی و سیاسی برخی از علما و همچنین چگونگی اسکان او در قم و تعویض خانه امام خمینی در این شهر از دیگر نکات خواندنی این فصل است.
آیتالله یزدی در فصل پنج کتاب دوران رهبری و زعامت امام خمینی بر مبارزان علیه رژیم پهلوی را روایت میکند. جریان حمله به مدرسه فیضیه از طرف عوامل رژیم در سال 1342، سفر شاه به قم، دستگیری امام خمینی، تلاشهای شاگردان امام خمینی برای طرح و اثبات مرجعیت امام، جریان کاپیتولاسیون و واکنش امام و حوزویان، سفر آیتالله یزدی به نجف و چگونگی ارتباط با هیات موتلفه اسلامی از مباحث خواندنی این فصل است. بویژه آنکه پس از فاجعه فیضیه امام فرمانی مبنی بر تحریم عید داد، اما برخی از طلاب به آن اعتنا نکردند و این باعث مرزبندیهایی شد. فصل ششم کتاب شرح تبعیدهای مختلف آیتالله یزدی در دوران مبارزات است. آیتالله یزدی در سالهای مبارزه به شهرهای مختلف کشور از شمال و جنوب و همچنین شرق و غرب کشور چون رودبار، بندرلنگه، کنگان، اسلام آباد غرب، کرمانشاه و... تبعید شده بود و در این شهرها نیز دست از مبارزات انقلابی برنداشته و مردم را با خود همراه و با نهضت امام خمینی آشنا میکرد. شاید یکی از دلایل گسترش انقلاب به همه شهرها با توجه به نبودن امکانات رسانهای در آن دوران تبعید یاران و شاگردان امام به شهرهای مختلف باشد.
«در خشت خام: گفتوگو با احسان نراقی» انتشارات جامعه ایرانیان
کتاب 6 فصل دارد: «زندگی»، «نراقی و دیگران»، «نراقی و انقلاب»، «نراقی و اندیشه»، «کتابها» و «ضمائم». احسان نراقی با دربار پهلوی در ارتباط بود و با فرح پهلوی نسبت خانوادگی داشت. همچنین برخی از اعضای خانواده او نیز از دیرباز با دربار مرتبط بودند. به عنوان مثال عمویش ابوالقاسم نراقی معلم ریاضیات محمدرضا پهلوی در دوره ولیعهدیاش بود.
نراقی ریاست موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران را بر عهده داشت، او پس از انقلاب نیز به معاونت سازمان یونسکو رسید. نراقی هرچند که منظومه فکریاش با غربگرایی رژیم پهلوی تفاوت داشت و کتابهایی مانند «آنچه خود داشت» را به رشته تحریر درآورد، اما به عنوان مشاور این رژیم نیز فعالیت میکرد و خود اعتقاد دارد که یک مشاور منتقد بود. او کتاب خاطرات خود را نیز به نام «از کاخ شاه تا زندان اوین» نوشت و منتشر کرد؛ اما مصاحبه کننده کتاب «در خشت خام» با هوشمندی و اشرافی که به «از کاخ شاه تا زندان اوین» دارد، سعی کرده مباحث و نکاتی را مطرح کند که در کتاب خاطرات به آنها اشاره نشده. بنابراین در «در خشت خام» نراقی از دیدگاه یک غیرانقلابی تصاویر جالبی از دوران انقلاب بدست میدهد که خواندنی است.
احسان نراقی استاد بسیاری از انقلابیون از جمله دکتر حسن حبیبی بود. او همچنین به دلیل مشاغلی و مناصبش با بسیاری از فرهنگیان و اهالی اندیشه در ارتباط بود و نکاتی از این چهرهها را در کوران انقلاب مطرح میکند که خواندنی است. روایت او از دربار شاه و روابط شاه و فرح یک روایت بیواسطه است. همچنین مطالعه این کتاب به ما آموزش میدهد که تاریخ را کاملا سیاه یا کاملا سفید نبینیم. نظرات و دیدگاههای نراقی درباره امیرعباس هویدا و تحلیل وضعیت او در دوران به نسبت طولانی نخست وزیریاش، حسن پاکروان و نعمتالله نصیری، به ترتیب دومین و سومین رئیس ساواک در دوران پهلوی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر غلامحسین صدیقی، اعضای حزب توده به ویژه نورالدین کیانوری و از آن طرف چهرههای فرهنگی چون جلال آل احمد، دکتر علی شریعتی، دکتر داریوش شایگان، احمد فردید و... بسیار مهم و دید روشنی به مخاطبان میدهد. مرحوم نراقی پس از آنکه از ایران خارج شد و به معاونت سازمان جهانی یونسکو رسید، به هیچ عنوان تصویر سیاهی از زندان خود و جمهوری اسلامی نشان نداد و تمام تلاش خود را برای کمک به کشور از طریق سازمان یونسکو به کار گرفت.
نکته مهم دیگر در این است که میشل فوکو، اندیشمند برجسته فرانسوی که در کوران انقلاب دو بار در مهر و آبان 1357 به ایران آمد و در تهران، قم و آبادان با چهرههای مطرح انقلابی گفتوگو کرد، در تهران میهمان احسان نراقی بود. حاصل این سفرهای فوکو به ایران گزارشها و مقالاتی شد که در نشریه ایتالیایی کوریره دلا سرا، منتشر شدند و بعدها نیز این گزارشها با ترجمه حسین معصومی همدانی در کتابی با عنوان «ایرانیها چه رویایی در سر دارند؟» به زبان فارسی منتشر شد. فوکو از انقلاب ایران در این گزارشها به نیکی یاد کرد و از آن به عنوان یک نمونه مهم انقلاب پسامدرن نام برد، اما بعدها نظر فوکو درباره انقلاب اسلامی ایران برگشت. درباره چرایی این برگشت نظرهای مختلفی را مطرح کردهاند، اما شاید این دلیل برای مخاطبان فارسی از مطالعه کتاب «در خشت خام» روشن شود، در هیچ منبعی بجز این کتاب درباره کیفیت حضور فوکو در ایران بحث نشده است و شاید همین کیفیت راهی باشد برای درک بهتر برگشت نگاه مثبت فوکو به انقلاب ایران. راقم این سطور مطمئن نیست که در منابع تاریخ شفاهی دیگری به کیفیت حضور فوکو در ایران اشاره شده باشد.
«خاطرات عزت شاهی» محسن کاظمی، انتشارات سوره مهر
کتاب 13 فصل دارد که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «سوی سور»، «مشق مسلحانه»، «مجاهد خلق»، «در زندان زنان»، «یادهای قصر»، «شبهای کمیته مشترک»، «در اوین»، «سره ناسره»، «مرزبندیهای ایدئولوژیک»، «شام آخر»، «لب تنور»، «مروری و تحلیلی بر مجاهدین» و «پیوستها».
عزت شاهی که بعدها نام خانوادگی خود را به مطهری تغییر داد، یکی از انقلابیونی است که تحملش زیر شکنجههای ساواک شهرتی مثال زدنی یافت و او به عنوان نماد مقاومت در زیر شکنجه مطرح شد. مخاطب در این کتاب با هولناکی شکنجههای ساواک بطور بیواسطهای آشنا میشود. حجم عمدهای از مطالب کتاب نیز به روایت حضور عزت شاهی در زندان و بازداشتگاههای رژیم گذشته و شکنجههای آنها اختصاص دارد.
همچنین تحرکات منافقین در زندانهای پیش از انقلاب و کنشها و همچنین مرزبندیهای آنها با انقلابیون پیرو امام خمینی نیز در این کتاب نقل شده که خواندنی است. محسن کاظمی سعی کرده با استفاده از تکنیکهای نگارش داستان و رمان خشکی بیان خاطرات را بگیرد و در این راه نیز موفق بوده است. همین مساله باعث شده تا مخاطب تا پایان کتاب همراهی کرده و در خط سیر داستانی آن شناخت خوبی از جریانات مبارزه گروههای انقلابی پیش از پیروزی انقلاب پیدا کند.
زبان صریح و بدون تکلف عزت شاهی درباره شخصیتهای انقلابی هم خواندنی است. شاید بهترین توصیف درباره این کتاب را رهبر معظم انقلاب بیان کردهاند. آیتالله خامنهای فرمودهاند: «خاطرات آقای عزت شاهی مانند شهری است که با این کتاب انگار از زیر آوار بیرون آمده است.»
«شصت سال صبوری و شکوری» خاطرات دکتر ابراهیم یزدی انتشارات کویر
«شصت سال صبوری و شکوری» سه جلد دارد که که جلد دوم و سوم آن با اجازه دکتر یزدی به صورت الکترونیک و به رایگاه در سایتهای اینترنتی نیز عرضه شدهاند. جلد نخست کتاب در پنج فصل به تولد و دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی، تحصیلات دوران متوسطه و تلاش برای رفتن به دانشگاه، تحصیل در دانشکده داروسازی دانشگاه تهران، نگارش پایاننامه دکتری در رشته داروسازی، ورود به دنیای کار و اشتغال، ازدواج و در نهایت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی میپردازد. فصل پنج این مجلد در اصل مهمترین بخش کتاب است. در این فصل فعالیتهای سیاسی و مدنی مرحوم یزدی در دوران دانشجویی (به عنوان مثال عضویت در نهضت خداپرستان سوسیالیست) و بعدها تدریس در دانشگاه و چگونگی آشنایی با دکتر مصدق و جریان نهضت ملی، شرح شده است.
روایت دکتر یزدی از کودتای 28 مرداد نیز بسیار مهم و خواندنی است. محتوای این مجلد با با سفر تحصیلی دکتر یزدی به آمریکا در سال 1339 به پایان میرسد. مجلد دوم خاطرات مرحوم ابراهیم یزدی در دو دفتر تنظیم شده است. دفتر نخست شرح فعالیتهای 18 ساله او در خارج از کشور یعنی از سال 1339 تا 1357 است. این دفتر اول شامل 6 فصل است که به ترتیب به موضوعات «فعالیتهای علمی و تخصصی»، «فعالیتهای اسلامی»، «فعالیتهای سیاسی»، «همگامی و همدردی با ملت ایران»، «ساواک و ایرانیان مبارز خارج از کشور» و «خانواده» پرداخته است. این مجموعه شامل صدها عکس و سند تاریخی است و در ۵۷۸ صفحه تنظیم شده است. دفتر دوم به نامههایی که چهرههای مهم و انقلابی برای دکتر یزدی نوشتهاند اختصاص پیدا کرده است. از میان مهمترین کسانی که نامههای آنها در این مجلد منتشر شده میتوان به شهد مطهری، شهید بهشتی، غلامعباس توسلی، علی اکبر محتشمی پور، علی اکبر معینفر، ابوالعلا مودودی (موسس جماعت اسلامی پاکستان) دکتر محمد نخشب، تقی ابتکار، حامد الگار، عباس امیر انتظام، رضا براهنی (شاعر معروف) دکتر مهدی حائری یزدی، فخرالدین حجازی، کمال خرازی، سیدهادی خسروشاهی، یدالله سحابی و... اشاره کرد.
جلد سوم خاطرات دکتر یزدی با عنوان فرعی «118 روز با امام در پاریس» به شرح خاطرات همراهی او با امام خمینی در دوران اقامت ایشان در پاریس (نوفل لوشاتو) از 14 مهر تا 12 بهمن 1357 اختصاص دارد. این مجلد یکی از مهمترین و اصلیترین اسناد تاریخ انقلاب اسلامی ایران درباره کیفیت حضور امام در نوفل لوشاتو، سخنرانیها و مصاحبههای مطبوعاتی امام و... است. شرح دیدارها و ملاقاتهای امام در آن روزها و شور و هیجانی که از پیچیدن صدای انقلابیون ایران در رسانههای جهان بوجود آمد و امیدها را برای پیروزی به یقین تبدیل کرد، از نکات جالب توجه این مجلد است.
«تاریخچه حسینیه ارشاد» مجموعه مصاحبهها، دفاعیات و خاطرات ناصر میناچی، انتشارات حسینیه ارشاد
نام حسینیه ارشاد بیشتر با نام دکتر علی شریعتی که به عنوان معلم انقلاب شهره است، گره خورده، البته بسیاری نیز با حسینیه ارشاد به یاد یکی از تاثیرگذاران بر آن یعنی آیتالله شهید استاد مرتضی مطهری میافتند. به هر حال فراموش نکنیم که با حسینیه نیز چهرههایی چون مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله ناصر مکارم شیرازی، علامه محمدتقی جعفری، حجتالاسلام سیدعلی شاهچراغی، محمدتقی شریعتی (پدر دکتر شریعتی)، سید صدرالدین بلاغی، شهید سیدعبدالکریم هاشمی نژاد، شهید محمدجواد باهنر، مرحوم استاد فخرالدین حجازی و... نیز در ارتباط بودند و حسینیه ارشاد پس از انقلاب نیز محل برگزاری جلسات تدوین پیش نویس قانون اساسی بود. ناصر میناچی در دولت موقت مهندس بازرگان نیز به عنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد و نام آن وزارتخانه را به تاسی از حسینیه ارشاد و فعالیتهایش به وزارت ارشاد ملی تغییر داد. عنوان «ارشاد» هنوز هم روی این وزارتخانه مانده است.
به هر حال حسینیه ارشاد نقش مهمی در ترویج تفکرات انقلابی در میان مردم تهران و حتی سایر شهرها داشت و علاقهمندانی که قصد مطالعه درباره تاریخ انقلاب را دارند نباید از نقش حسینیه غافل شوند. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که حسینیه ارشاد یکی از نخستین پاتوق هنرمندان انقلابی از جمله محمدعلی نجفی، ایرج صغیری، داریوش ارجمند و... بود. تفکرات دکتر شریعتی درباره هنر و تاکید او بر بهرهگیری از آن برای ترویج اصول عقاید و ایدئولوژی اسلامی باعث شد تا حسینیه فضای مناسبی را نیز در اختیار هنرمندان انقلابی برای بروز خلاقیت هنریشان گذاشت. اجرای نمایش «ابوذر» نوشته رضا دانشور و به کارگردانی داریوش ارجمند در حسینیه ارشاد بسیار مشهور شد.
کتاب به چهار قسمت تقسیم شده است. قسمت اول در دو فصل به چگونگی تاسیس حسینیه، شکلگیری فعالیتهای آن و رویداد پیوستن دکتر شریعتی به این نهاد مذهبی فرهنگی پرداخته شده است. در بخش دوم نیز در دو فصل به خاطراتی میناچی از گرم شدن فعالیتهای حسینیه با حضور دکتر شریعتی، سفرهای حج دکتر و سخنرانیها او در مکه و مدینه و همچنین اختلاف میان اعضای هیات امنای حسینیه مطرح شده است.
بخش سوم کتاب نیز دو فصل دارد. در فصل نخست میناچی به نقد نگارش تاریخ حسینیه ارشاد و نقش آن در جریانهای مبارزات انقلابی مردم ایران در کتابهای «نهضت امام خمینی» نوشته سیدحمید روحانی (زیارتی) و «جریانها و سازمانهای مذهبی - سیاسی در ایران (1320 -1357)» نوشته حجتالاسلام دکتر رسول جعفریان، پرداخته است. در فصل دوم از بخش سوم کتاب نیز به نخستین درگیر و رویارویی دکتر علی شریعتی و حسینیه ارشاد با ساواک پرداخته شده است. یکی از مهمترین نکات مطرح شده در این فصل این است که ناصر میناچی با ارائه اسناد ساواک ثابت میکند که برای نخستین بار این ماموران ساواک بودند که تهمت داشتن عقاید وهابی را به دکتر شریعتی وارد کردند. بخش چهارم کتاب نیز سه فصل دارد و بیشتر به پروندهسازیهای ساواک برای حسینیه اختلاف شهید مطهری با هیات موسس و در نهایت جریان تعطیلی حسینیه پرداخته شده و چند مصاحبه مطبوعاتی مرحوم ناصر میناچی درباره تاریخ حسینیه و نقش دکتر شریعتی بازنشر شده است. تحلیل اسناد ساواک درباره حسینیه نیز یکی از مباحث مهم مطرح شده در این بخش از کتاب است.
این کتاب هرچند که چند فصل آن با بازنشر مصاحبههای مطبوعاتی میناچی به مرحله انتشار رسیده، اما تنها منبع مستقل درباره تاریخ حسینیه ارشاد است. اسناد و مدارک ارائه شده در این کتاب و همچنین خاطرات ناصر میناچی میتواند دستمایه مناسبی نیز برای پژوهشگران و تاریخنگاران باشد تا بتوانند درباره این نهاد فرهنگی و مذهبی مهم کار کرده و کتابهایی را منتشر کنند. حسینیه ارشاد آنقدر اهمیت دارد که کتابهای و پژوهشهای اختصاصی درباره آن محدود به یک یا دو عنوان نشود.
«خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی» چاپ و نشر عروج
خاطرات دکتر صادق طباطبایی در سه مجلد منتشر شده است: «جنبش دانشجویی ایران»، «لبنان، امام صدر و انقلاب فلسطین» و «شکل گیری انقلاب اسلامی ایران». گویا قرار بود که کل خاطرات در پنج مجلد منتشر شود که با درگذشت این چهره انقلابی نزدیک به امام خمینی(ره) و خواهرزاده امام موسی صدر، این کار ناتمام ماند.
دکتر صادق طباطبایی عضوی از خاندان مشهور صدر و نوه آیتالله سیدصدرالدین صدر بود و همچنین با ازدواج خواهرش با مرحوم سیداحمدآقای خمینی، با بیت امام پیوند یافت از نزدیکترین دوستان یادگار امام بود. دکتر طباطبایی که به خوشپوشی و اهمیت ظاهر خود مشهور بود، به موسیقی و هنر نیز عشق میورزید و بسیار عکاسی را دوست داشت. بیشترین عکسهایی که از امام خمینی در نجف به یادگار مانده مربوط به سفرهای طباطبایی به نجف به همراه دوربین عکاسیاش است.
در جلد نخست این مجموعه چگونگی تحصیل او در آلمان، جریان ازدواجش با فاطمه صدرعاملی، جنبش سیاسی اجتماعی انجمنهای اسلامی دانشجویان فارسی زبان در خارج از کشور و نقش مرحوم سید احمد خمینی در شکل گیری انقلاب اسلامی تدوین شده است. این مجلد به طور کل 6 فصل دارد که عناوین آن به ترتیب عبارتند از «سابقه خانوادگی و تحصیلات»، «فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و دانشجویی»، «کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی»، «بعد از 15 خرداد در ایران»، «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا؛ گروه فارسی زبان» و«نقش فراموش شده» تنظیم شده است. فصل نقش فراموش شده به مجاهدتهای یادگار امام مرحوم سیداحمد خمینی در راستای پیروزی انقلاب اسلامی ایران اختصاص دارد.
جلد دوم با عنوان «لبنان، امام صدر و انقلاب فلسطین» چهار فصل دارد: «سفر به لبنان»، «در لبنان»، «گفتوگو» و «نامههای دکتر چمران، اسناد و مدارک» یکی از مهمترین مسائل طرح شده در این کتاب روایت دسته اول و مهمی از گرفتن مراسم اربعین دکتر شریعتی توسط امام موسی صدر است. دیدار امام خمینی با خانواده امام موسی صدر و همچنین ارتباط امام موسی صدر با انقلاب و انقلابیون ایران از دیگر مطالب مهم ارائه شده در این مجلد است.
مرحوم دکتر طباطبایی در «شکلگیری انقلاب اسلامی ایران» به بازگویی وقایع مربوط به روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب و رفراندوم جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 پرداخته است. این کتاب دو فصل با این عناوین دارد: «قلب ایران در قلب اروپا» و «از پرواز انقلاب تا استقرار جمهوری اسلامی». او نیز به مانند ابراهیم یزدی یکی از کسانی بود که به پاریس و دهکده نوفل لوشاتو رفت و روایتهای دست اولی از حضور امام در آنجا را برای مخاطبان به یادگار گذاشت. او ضمن روایت جریانهای نوفل لوشاتو، به صورت موازی اتفاقات داخل ایران را که به دست میرسید نیز در همین مجلد روایت کرده است.
«حکمت و سیاست؛ خاطرات دکتر سید حسین نصر» به کوشش حسین دهباشی انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی
این کتاب نخستین مجلد از مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر است. گفتوگو با دکتر نصر در خلال چندین جلسه گفتوگو از اواخر سال 1388 تا اوایل سال 1389 در محل کار او در واشنگتن آمریکا، روایت دست اولی از مشاهدات وی در مباحثی چون پرورش در خانوادهای عالم و اهل ادب و فرهنگ، آشنایی با چهرههای شاخص فرهنگ و سیاسی دوران پادشاهی اول و دوم، حضور متفقین در ایران، دلایل مهاجرت به آمریکا، تحصیل در دانشگاههای ام آی تی و هاروارد، تدریس در دانشگاه تهران، سیاست حکومت پهلوی در برخورد با دانشجویان و انجمنهای دانشگاهی، مدیریت دانشگاه آریامهر (صنعتی شریف فعلی)، سیاستهای علمی، فرهنگی و مذهبی حکومت پهلوی، تاسیس انجمن سلطنتی فلسفه، ریاست دفتر فرح پهلوی و... است.
دکتر سیدحسین نصر از یک طرف با دربار در ارتباط بود و در سالهای پایانی حکومت پهلوی ریسک پذیرفتن مسئولیت دفتر ملکه را پذیرفت و از طرف دیگر نیز بسیاری از انقلابیون ایران از جمله شهید مطهری در دانشگاه و انجمن حکمت و فلسفه ایران همکار او بودند. وی همچنین از شاگردان چهرههای مهمی از علما از جمله مرحوم سیدکاظم عصار و علامه طباطبایی بود و با بسیاری از فرهیختگان از جمله هانری کربن، داریوش شایگان، غلامعلی حدادعادل (که از شاگردانش بود) ارتباط داشت. انتقادهای او از شهید مطهری برای ادامه ندادن درس و بحث فلسفی (که به دلیل پیوستن شهید مطهری به نهضت امام و آغاز فعالیتهای انقلابی او بود) مشهور است.
سیدحسین نصر با وجودیکه در کوران انقلاب آماج انواع تهمتها قرار گرفت و همچنین خانه و کتابخانه و تمام اموالش مصادره شد، اما با دیدی منصفانه در این کتاب به روایت خود از جریانهای انقلاب و شخصیتهای انقلابی پرداخته است. همچنین دکتر نصر نکاتی را درباره برخی از جریانهای چپ که در زمره مبارزان بر علیه رژیم پهلوی قرار داشتند، بیان میکند که خواندنی است. البته برخی از این نکات و به طور کل مختصری از دیدگاه دکتر نصر درباره انقلاب پیشتر در کتاب «در جستوجوی امر قدسی» مطرح شده بود، اما «حکمت و سیاست» برای نخستین بار دیدگاه دکتر نصر درباره انقلاب را به صورت کامل و تحلیلی بیان میکند و برخی نکات دکتر صدر از جریانها دسته اول است و پیشتر توسط هیچ کس مطرح نشده بود. انتشار کتاب «حکمت و سیاست» نشان داد که تا زمان چاپ کتاب نکات بسیاری از انقلاب اسلامی ایران وجود داشت که هنوز منتشر نشده بود و احتمالا اکنون نیز هنوز ناگفتههای بسیاری از رویدادهای تلخ و شیرین انقلاب وجود دارد.
«از سرد و گرم روزگار» احمد زیدآبادی، نشر نی
کتاب هفت فصل دارد و زیدآبادی در آن خاطرات خود از دوران کودکی تا زمان پیروزی انقلاب (18 سالگی نویسنده) را شرح میدهد. احمد زیدآبادی از نخستین دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران پس از انقلاب بود و تحصیلات خود را تا مقطع دکترای روابط بینالملل از این دانشکده ادامه داد. قلم زیدآبادی شیرین است و خاطرات او جذاب. زیدآبادی به دلیل آنکه در هنگام شروع مبارزات انقلابی مردم ایران سن و سال چندانی نداشت، روایتهایی که از انقلاب مردم کرمان به دست داده از زاویه دید یک نوجوان پر شر و شور است. از این نظر کتاب «از سرد و گرم روزگار» در میان دیگر کتاب خاطرات انقلاب، اثر منحصر به فردی به حساب میآید. یارکشی گروههای سیاسی در مدارس و جنگ و جدل میان آنها، چگونگی آغاز به کار نهادهای انقلابی چون جهاد سازندگی در کرمان پس از پیروزی انقلاب، دیدگاه مردم مناطق دورافتاده کرمان به انقلاب و... از مباحث شیرین این کتاب است.
روایت شیرین او از سفر دانش آموزان انقلابی از کرمان برای دیدار امام خمینی در تهران بسیار جالب و جذاب است. اتفاقات شیرین این سفر میتواند دستمایه اهالی هنر برای ساخت تلهفیلم یا حتی فیلم سینمایی هم به کار بیاید. همچنین در این کتاب با نام و فعالیت بسیاری از انقلابیون زحمتکش این استان که نامشان زیر سایه نام انقلابیون مشهور کرمان باقی ماند نیز آشنا خواهیم شد.
روایت زیدآبادی از موطن خود و شهرهای استان کرمان روایتی حیرتآور و ناشی از عمق محرومیت این استان است. هرچند که به دلیل وجود انقلابیون مهم پس از انقلاب ساخت و توسعه این استان روندی جدی به خود گرفت، اما هنوز هم برخی از مناطقی که زیدآبادی از آنها در این کتاب نام میبرد در محرومیت هستند.
«خاطرات آیتالله ابوالقاسم خزلی» به کوشش حمید کرمی پور انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
مرحوم آیتالله ابوالقاسم خزعلی هرچند در بروجرد به دنیا آمد از دوران کودکی به همراه خانواده به مشهد هجرت و تحصیلات علوم شرعی را در حوزه علمیه این شهر آغاز کرد. او در مشهد از شاگردان مرحوم آیتالله شیخ مجتبی قزوینی بود. آیتالله خزعلی بعدها به قم مهاجرت کرد و تحصیلات خود را در حوزه قم و در کلاسهای اساتیدی چون آیتالله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی پی گرفت. آیت الله خزعلی، یکی از مبارزان سیاسی انقلاب اسلامی است که در کشاکش مبارزات سیاسی خود با رژیم شاه، بارها زندانی و تبعید شد. ایشان ضمن ارتباط با آیت الله بروجردی، در طول مبارزات خود ارتباط نزدیکی با رهبری فقید انقلاب اسلامی، امام خمینی و شخصیتهای بزرگی همچون شهید مطهری، آیت الله ربانی شیرازی و دیگران داشتند. مهمترین خدمت فرهنگی ایشان در دورة طاغوت، تنویر افکار عمومی و آگاه کردن جوانان مستعدّ و انقلابی از خطرهای موجود، همچون جریانهای التقاطی و تز اسلام منهای روحانیت و مبارزه با جریان روشنفکری غیر متعهّد بود. وی در سخنرانیهای خود همواره بر اسلام ناب و اصیل پای میفشرد و جوانان را به اُنس با علما روحانیّت شیعه و پرهیز از فراگیری اسلام از دست دیگران دعوت میکرد.
جنبههای مهمی از سیاستهای ضد دینی رضا خان پهلوی، تحلیل و توضیح درباره شخصیتهای جمعیت فداییان اسلام، بخصوص شهید نواب صفوی، تحلیل زندگی سیاسی آیتالله کاشانی و نهضت ملی شدن صنعت نفت، خاطرات جالبی از آیت الله بروجردی و بازگویی گوشههایی از نهضت اسلامی، بخصوص وقایع مربوط به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، قیام 15 خرداد و دیگر وقایعی که به پیروزی انقلاب اسلامی منجر گردید، از مباحث اصلی این کتاب است. به عنوان مثال او در فاجعه مسجد گوهرشاد در مشهد، نوجوانی 10 ساله بود که فردای حادثه، با پدرش در محل حاضر شده بود و خود میگوید فجایع رژیم پهلوی چنان بود که بر من تأثیر گذاشت و آن شب تب کردم.
آیتالله خزعلی در طول دوران رژیم شاه، یک بار در زندان قزل قلعه زندانی شد و سه بار تبعید شد. تبعید نخست او به گناوه و دامغان بود که سه سال به طول انجامید. تبعید دوم به زابل بود و در تبعید سوم پنهان شد و روی نشان نداد. در این زمان بود که آیتالله خامنهای در مخفیگاه به دیدار مرحوم خزعلی رفت و با هم از نزدیک آشنا شدند. آیت الله خزعلی در گزارشهای ساواک، روحانی افراطی، اخلال گر طرفدار خمینی نامیده شده بود. در تبعید سوم وی پنهان شده بود تا ساواک نتواند او را دستگیر کند.
وی ارتباطات مهمی با طلاب و اساتید حوزه علمیه مشهد و همچنین جریان انجمن حجتیه داشت و روایتهای او از حوزه علمیه مشهد در راه انقلاب خواندنی است. تحلیل مرحوم خزعلی از اینکه چرا اعضای انجمن حجتیه در مبارزات انقلاب شرکت نکردند نیز بسیار مهم است. اینکه چرا مرحوم حجتالاسلام محمود حلبی پایهگذار انجمن حجتیه مهدویه که خود از فعالان در عرصه ملی شدن صنعت نفت بود و نقش مهمی در مبارزه با گسترش نقش بهاییان در مدیریت کشور داشت، قدمی در راه انقلاب اسلامی برنداشت بسیار مهم است.
«نیم قرن خاطره و تجربه» خاطرات مهندس عزتالله سحابی از دوران کودکی تا انقلاب 57، انتشارات فرهنگ صبا
خاطرات عزتالله سحابی از دوران کودکی تا سال 1357 و پیروزی انقلاب را دربر میگیرد. این بخش از زندگی مرحوم سحابی در 6 دوره زمانی «از شهریور 1320 تا 1329»، «از 1329 تا 1332»، «از 1332 تا 1339»، «از 1339 تا 1342»، «از 1342 تا 1350» و «از 1350 تا 1357». مرحوم صحابی خود در مقدمه نوشت که بجای نقل تاریخ به بیان مشاهدات شخصی و خاطرات تاثیرگذار اقدام کرده تا برای جوانان مفید باشد.
مرحوم سحابی فرزند مرحوم یدالله سحابی از یاران مرحوم مهدی بازرگان و آیتالله طالقانی بود و زندگی سیاسی پر فراز و نشیبی داشت. در دوران پهلوی نیز به دلیل مبارزات سیاسی بارها زندانی و شکنجه شد و البته با چهرههای مهمی از انقلابیون از جمله روحانیون در ارتباط بود. در این کتاب نیز بدون هرگونه نگاه جانبدارانه به اشخاص و رخداد یک روایت کاملا بیطرفی را ارائه کرده است. اعضای نهضت آزادی از جمله مرحوم بازرگان همه دیندارانی بودند که سعی داشتند یک تعریف تفسیر علمی از دین و مذهب ارائه کنند. در همین کتاب مرحوم سحابی به جلسات تفسیر قرآن اعضای بازداشت شده نهضت آزادی در زندان اشاره میکند. جلساتی که در آن حتی از تطبیق مسائل پزشکی عصر جدید با آیات قرآنی بحث میشد.
انتقاد از خود و انتقاد از حزب نهضت آزادی نیز از دیگر مباحث جالب کتاب است. مرحوم سحابی در این کتاب اشاره میکند که دیدگاههایش بعضا در تعارض با دیدگاههای مرحوم بازرگان بود، اما با گشودگی او روبهرو میشد. همچنین به باور سحابی تشکیلات نهضت آزادی بر پایه روابط خانوادگی میچرخید (همسر مرحوم سحابی خواهرزاده مهدی بازرگان بود) تا روابط و ساختار حزبی. ضعف در آموزش را نیز عزتالله سحابی به عنوان یکی دیگر از ایرادات و اشکالات بزرگ نهضت آزادی یاد میکند.
برخی دیگر از رویدادها و خاطرات مطرح شده توسط سحابی نیز جالب هستند و تازگی دارند. داستان آمدن کتاب «ولایت فقیه» امام خمینی به ایران و واکنشهای حوزویها و اندیشمندان مسلمان دانشگاهی نسبت به آن، دیدارهای گاه و بیگاه و همفکری و مشاوره در امر مبارزه با آیتالله خامنهای و جریان مجاهدین خلق نیز از دیگر نکات خواندنی کتاب است. خاطراتی که عزت الله سحابی از آیات خامنهای، هاشمی رفسنجانی و ربانی شیرازی نقل کرده و نظرات آنها درباره منافقین را بیان میکند، خواندنی و قابل تحلیل است. درباره مشی فکری مجاهدین خلق نیز مرحوم سحابی نقل میکند که آیتالله خامنهای در جلسهای به او گفته که من احساس می کنم که این ها همان حرف های ساده فلسفی مارکسیست ها را تکرار می کنند و به نظر می رسد با طرح این مسائل در صدد اثبات دیالکتیک هستند و نظرات فلسفی آنها را نپخته است.
چرایی اعدام نشدن مسعود رجوی (روایت پیغام صریح لئونید برژنف، دبیرکل کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی به محمد رضا پهلوی مبنی بر عدم اعدام مسعود رجوی در این کتاب به مخاطبان ارائه شده است)، روایت تلاش آیتالله هاشمی رفسنجانی برای متقاعد کردن مجاهدین خلق برای برگشتن به دستورات اسلام و نرفتن به سمت مواضع مارکسیستی و اعلام عمومی آن و حتی کمک مالی برخی از انقلابیون به خانوادههای مارکسیستهای زندانی همه و همه از خواندنیهای این کتاب است. مطالعه این کتاب دیدگاه خوبی در موضوع خباثت سران فعلی مجاهدین خلق (منافقان) ارائه میکند، این در صورتی است که عامه روحانیون انقلابی در آن دوران به فعالیت این گروه با حسن نیت نگاه کرده و تمام تلاش خود را به کار بردهاند تا آنها راه خود را با تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم از انقلابیون جدا نکنند. متاسفانه تلاشهای این طیف از روحانیون موثر واقع نشد و پس از انقلاب نیز این گروه وارد فاز مسلحانه برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران شد.
نظر شما