هادی بهارلو، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، و مدرس زبان روسی و مترجم رمان «خدا بودن سخت است» در گفتوگو با ایبنا درباره ترجمه این کتاب گفت: اصلیترین دلیل انتخاب این اثر برای ترجمه این کتاب، شهرت آن در بین روسیزبانان بود. چون کتاب «خدا بودن سخت است» یکی از آثار بسیار مشهور در روسیه، از زمان شوروی سابق و حتی پس از فروپاشی، به زبان روسی است و اکثر کسانی که زبان روسی، زبان اصلی آنهاست، این کتاب را خواندهاند. این داستان آنقدر مشهور است، که براساس آن چندین بار فیلم و حتی بازی کامپیوتری ساخته شده است. فکر کردم جای این رمان و دیگر آثار برادران استروگاتسکی که از نویسندگان شهیر روسیه هستند، در زبان فارسی خیلی خالی است و همین انگیزه اصلی من بود که دست به ترجمه این اثر بزنم.
بهارلو درباره چرایی عدم ترجمه این کتاب تا قبل از این در ایران عنوان کرد: شاید یکی از دلایل آن این باشد که نویسندههای کتاب، یعنی برادران استروگاتسکی علیرغم شهرتشان در روسیه، در مقایسه با دیگر نویسندگان مشهور روسیه در جهان، شهرت لازم را نداشتند و به دنیا آنطور که باید، معرفی نشدهاند. یعنی گرچه همانطور که عرض کردم، در روسیه خیلی شهیر هستند و آثارشان جا افتاده است، حداقل در ایران خیلی شناختهشده نبودند و کمتر درباره آثارشان صحبت شده بود، شاید به همین دلیل بوده که تا به حال ترجمه نشده بود.
هادی بهارلو
«خدا بودن سخت است» اولین تجربه ترجمه ادبی من است
وی ضمن بیان اینکه تخصص من زبان روسی است و فقط از زبان روسی ترجمه میکنم، ترجمه این کتاب را اولین کار خود در حوزه ادبیات داستانی خواند و افزود: تا به حال ترجمه متون فنی از زبان روسی به فارسی زیاد انجام دادهام، اما «خدا بودن سخت است» اولین تجربه ترجمه ادبی و داستانی من بود.
یکی از ویژگیهای مهم آثار برادران استروگاتسکی، مخصوصا در همین کتاب «خدا بودن سخت است» پرداختن همزمان به چند موضوع است؛ که همین کار ترجمه را کمی سخت میکند. من را خیلی اذیت کرد. یعنی هم شکل قلم نوشتاریشان سنگین بود و هم اینکه اثر تا حدی وابسته به زمان بود، به این معنی که خیلی از اتفاقات را باید در زمان شوروی میبودید تا درک میکردید- که در این باره توضیح مختصری در مقدمه کتاب دادهام- به این خاطر گاهی برای اینکه یک تکه از متن کتاب را متوجه شوم، مدتها درباره وقایع تاریخی آن دوره مطالعه میکردم؛ یا برای جاهایی که مبهم بود، با خود افراد روس صحبت میکردم. بنابراین این نوع نگارش ترجمه کتاب را خیلی با چالش روبهرو کرده بود.
مترجم کتاب «خدا بودن سخت است» در شرح داستان این کتاب گفت: ما آثار تخیلی زیادی درباره اینکه افرادی از سیارههای دیگر، افراد فرازمینی و فضایی به زمین سفر کردهاند و طی این سفر اتفاقاتی برای خودشان و اهل زمین میافتد. موضوع داستان «خدا بودن سخت است»، حول همین محور اما برعکس آن است. یعنی یک گروه از زمین و کشور روسیه، به سیارهای دیگر سفر کردهاند، که چندین سال نوری با زمین فاصله دارد، اما در آن حیات وجود دارد. گاهی در طول داستان به این اشاره میشود که خورشید از این سیاره به شکل یک ستاره کوچک دیده میشود.
او ادامه داد: نکته جالب کتاب این است که در وهله اول، این تاریخنگارها هستند که به آن سیاره سفر کردهاند؛ چون جامعهای که آنجا زندگی میکنند، تقریبا یک جامعه قرونوسطایی از بشریت است. یعنی از نظر سیر تکاملی، در تاریخی شبیه قرونوسطای ما قرار دارند. این تاریخنگارها هم دنبال این هستند که واقعنگاری کنند و سیر تحول و پیشرفت افرادی که در آن جامعه زندگی میکنند و در واقع سیر تاریخی که به تکامل بشر انجامیده است را با آزمایش این گروه از افرادی که در آن سیاره زندگی میکنند، ارزیابی کنند. با توجه به چند موضوعی بودن کتاب، موضوع اصلی «خدا بودن سخت است» این است و از طرف دیگر موضوع اخلاقی کتاب بیشتر حول این موضوع میچرخد که تغییر و تحول و بهبود زمانی در یک جامعه اتفاق میافتد که افراد نخبه و روشنفکر ان جامعه دست به کار شوند و تا زمانی که افراد نخبه یک جامعه دست بهکار نشوند، دست روی دست بگذارند و فقط سعی کنند شرایط را تحمل کنند، هیچوقت پیشرفتی در جامعه اتفاق نمیافتد. یعنی برادران استروگاتسکی سعی کردهاند این موضوع را در قالب و سیر وقایعی که برای افرادی که در آن سیاره زندگی میکنند، نشان دهند.
بهارلو در پاسخ به این سوال که آیا نوشتن کتاب توسط دو نفر در یکدستی متن خللی وارد کرده یا خیر؛ عنوان کرد: کتاب نوشته دو شخص متفاوت نیست. استروگاتسکیها با هم برادر هستند و آنطور که خودشان در مصاحبههایشان گفتهاند، این رمان حاصل بحثها و به اشتراک گذاشتن تفکرات آن دو نفر است و این طور نیست که یک قسمت آن را یک نفر نوشته باشد و قسمت دیگر را یک نفر دیگر. یعنی علیرغم اینکه نویسنده مشترک دارد، ولی آن دو نفر، همزمان با هم نگارش کتاب را انجام دادهاند. بنابراین متن کتاب کاملا یکدست و روان است. یعنی زمانی که من کتاب را میخواندم و ترجمه میکردم، هیچ جای متن احساس نکردم که این قسمت را ممکن است یکی از برادران استروگاتسکی نوشته باشد و قسمت دیگر را آن برادر دیگر؛ به نظرم کاملا یکدست و روان بود و تفاوت و پراکندگی افکار در کتاب به چشم نمیخورد.
این مدرس زبان روسی در ادامه به مطالعه دیگر آثار برادران استروگاتسکی اشاره کرد و گفت: بعد از اینکه از طریق دوستان با برادران استروگاتسکی آشنا شدم، اول مطالعهای روی آثار و کتابهای آنها داشتم و چون کتاب «خدا بودن سخت است» در ادبیات روسیه شاید خیلی بیشتر از دیگر آثار آنها مشهور و تاثیرگذارتر بود، این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم. ولی داستانهای دیگری مثل «پیکنیک کنار جاده»، «دوشنبه در روز شنبه شروع میشود» هم دارند، که قبل از ترجمه این کتاب آنها را مطالعه کردم. ولی کلا موضوع داستانهای برادران استروگاتسکی حول داستانهای تخیلی و در قالب موجودات فرازمینی است.
دانستن زبان روسی صرف به ترجمه این آثار کمک نمیکند
بهارلو ضمن اشاره به سبک نوشتاری گاه رازآلود برادران استروگاتسکی اظهار کرد: رازآلود به این معنی که برای اینکه مفهوم داستان را متوجه شوید، دانستن زبان روسی بهتنهایی کفایت نمیکند و باید تا حدی با نوع نوشتار آنها و مخصوصا بافت جامعهای که اثر در قالب آن نوشته شده است، هم آشنا باشید. در مقدمه همین کتاب هم اشاره کردهام که شرایط اجتماعی آن زمان روسیه و آن چیزهایی که برای برای برادران استروگاتسکی انگیزه شد تا دست به نوشتار این اثر بزنند، هم برای ترجمه کتاب مهم است؛ چون شاید تا حدی سعی کردهاند در قالب هر یک از شخصیتهای داستان، یک نفر از افرادی که در جامعه آن موقع روسیه که با آنها در ارتباط بودهاند را به تصویر بکشند. بنابراین رمزآلود به این معنی است که دانستن زبان روسی صرف به ترجمه این آثار کمک نمیکند. یعنی شرط لازم هست، اما شرط کافی برای ترجمه آثار برادران استروگاتسکی نیست. از طرف بافت متنی که این نوشتار در آن شکل گرفته را هم باید در نظر گرفت.
مترجم «خدا بودن سخت است» در ادامه در تفاوت ترجمه متون فنی که پیش از این انجام می داده و ترجمه متون ادبی که در حال حاضر مشغول آن است، عنوان کرد: ترجمه فنی و ترجمه ادبی دو مقوله کاملا جدا هستند. ممکن است یک نفر ترجمه فنی خوبی انجام داده باشد، اما ترجمه ادبی خوبی انجام ندهد و بالعکس. البته شباهتهایی با یکدیگر دارند و مهم ترین شباهتشان هم این است که در هر دو قالب، آشنایی مترجم با بافت متن لازم است. یعنی وقتی که ترجمه فنی هم انجام میدهید، مثلا اگر ترجمهای در حوزه هوافضا انجام میدهید، باید با اصطلاحات و علم هوافضا هم به اندازه کافی آشنا باشید. در هر قالب ترجمهای، یک سری اصول کلی وجود دارد، که از این نظر ترجمهها خیلی با هم تفاوت ندارند، ولی از نظر ماده و محتوای موضوعی که ترجمه میکنید، حتما با هم متفاوت هستند.
او ادامه داد: در ترجمه فنی دائم با اصطلاحات، ساختارها و جملات محدود سروکار دارید، یعنی بیشتر در سطح کلمات و اصطلاحات درگیر هستید، ولی وقتی ترجمه ادبی انجام میدهید، بار احساسی به جملات و متن اضافه میشود و موضوعات فرهنگی و تاریخی در متن است، که باید با آن آشنایی داشته باشیم. چیزی که طبیعتا در ترجمه فنی هیچوقت با آن روبهرو نمیشویم.
این مدرس زبان روسی در ادامه بیان کرد: در مقدمه کتاب «خدابودن سخت است» هم این را ذکر کردهام، که سعی کردم ترجمه فرارسی متن به گونهای باشد که علیرغم اینکه خوانندهها کاملا در جریان داستان و آنچه که در متن اصلی است، قرار میگیرند، در عین حال بتوانند از خواندن متن لذت ببرند؛ یعنی سعی کردم ساختار جملات کاملا فارسی و روان باشد که هم مفهوم را منتقل کرده باشد و هم تا آنجا که ممکن است، در شکل صوری کلمات و جملات امانتدار باشم. امیدوارم به این هدف رسیده باشم و خیلی خوشحال خواهم شد اگر بتوانم نظر دوستان درباره این کتاب را بشنوم.
بهارلو در پایان از ترجمه یکی دیگر از آثار برادران استروگاتسکی خبر داد و گفت: ترجمه یکی دیگر از کتابهای برادران استروگاتسکی با عنوان «دوشنبه در روز شنبه شروع میشود» را در دست ترجمه دارم که به زودی به اتمام میرسد.
ترجمه فارسی «خدا بودن سخت است» نوشته آرکادی و بوریس استروگاتسکی به قلم هادی بهارلو در 224 صفحه با شمارگان 800 نسخه و بهای 49000 تومان از طرف نشر کتاب نیستان روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما