وی افزود: حضور پررنگ سیاست در کارهای بختیار علی، عجیب نیست چراکه به عنوان شهروندان خاورمیانه سیاست در همه ارکان زندگی ما دخالت دارد. برای نمونه در رمان «آقا جلال»، گلابدرهای جایی از زبان جلال آلاحمد میگوید: حتی حمامی که میسازیم، در خانههایمان قاطی مدل ساختاش سیاست است.
در ادامه این نشست مریوان حلبچهای در سخنانی گفت: بیشتر از 21 سال است که کارهای بختیار علی را از «غروب پروانه» شروع به ترجمه به فارسی کردهام درحالی که تا مدتها به کردی هم ترجمه نشده نبود و تنها نسخه انگلیسی آن موجود بود. «آخرین انار» نیز با تاخیر و با حذف چاپ شد با این حال خوشحالم که افراد زیادی را اینجا در اصفهان میبینم که رمان را خواندهاند و دوست دارم بیشتر شنونده حرفهای مخاطبان درباره کتاب باشم.
این مترجم کرد ادامه داد: داستان رمان «دریاس و جسدها» در شهری میگذرد که نامی ندارد و میتواند هر کجای این دنیا باشد و بهنظر ملاحظاتی در کار بوده است؛ اسم شهری که اتفاقات درآن میافند را نمیدانیم.
این مترجم ادامه داد: ترجمه آثار نویسندهای مانند بختیار علی که دستاوردی مانند بزرگترین جایزه ادبیات آلمان را گرفته، واقعا جذاب است اما حجم زیاد حذفیات، کارهای او را با چالشی عمیق مواجه میکند. نگاه بختیار علی اغلب منتقدانه است. ترجمه آثار او را به زبان فارسی برای نخستین بار بیست و یکسال پیش آغاز کردم و تا آن زمان به هیچ زبان دیگری ترجمه نشده بود و جالب اینکه کتابهایی مانند «جمشیدخان» و «غروب پروانه» بعد از 18 سال با حذف چاپ شد.
حلبچهای در توضیح نحوه ترجمه همزمان کتاب به فارسی، اظهار کرد: بختیار علی نوشتن این اثر را از سال 2018 آغاز کرده بود و فصل به فصل آن را به من نیز میداد تا همزمان با نگارش، کار ترجمه نیز انجام شود. علی، نویسنده بسیار حساسی است و برای انتشار کتابهایش دقت زیادی به خرج میدهد، بههمین دلیل کتاب را چند بار ویرایش کرد و حتی در برخی موارد دست به بازنویسی زد و من نیز بالطبع باید قسمتهای فارسی را از روی نسخه کُردی ویرایش میکردم.
وی افزود: بختیار علی در رمان «دریاس و جسدها » به مسایلی مانند جاودانگی، مردهها و رهبران مرده میپردازد. جایی از زبان یکی از شخصیتها میشنویم که میگوید: «باید تا زمانی که بزرگان زندهاند، به آنها توجه بیشتری کرد؛ نهاینکه قبرستان برایشان بسازیم.» رمان داستان دو برادر با دو نگاه متفاوت است و سرنوشتی با اتفاقات مختلف که برای این آدمها رقم میخورد. داستان مدام در حال تغییر درمقابل اتفاقاتی مانند جنگ است که برای مردم خاورمیانه خیلی آشناست. ژنرال و برادر دوقلوی او دو ذهنیت متفاوت دارند. ژنرال، دیکتاتور بوده و برادر دوقلوی او متفاوت است و با کشته شدن ژنرال مردم را به قیام میرساند.
حلبچهای با اشاره به انتخاب نام شخصیتها در کتاب گفت: داستان تخیلی نیست و اسمها اساسی و حساب شده انتخاب شدهاند اما کتاب جدای از نام شخصیتها در هر جای خاورمیانه از ایران تا عراق میتواند باشد؛ در حالی که درکتاب «آخرین انار دنیا» با نکات ریزی میفهمیدیم رمان در کردستان میگذرد اما در این کتاب تاکیدی بر منطقه نبوده و بهنظر حتی میتواند جایی در آفریقا بوده باشد.
وی ادامه داد: این رمان خیلی روی وهم، خرافات و توهم مردم آن سرزمین حرکت میکند و بختیار علی در این رمان روی جزئیات بسیار کار کرده است. اثر جدید بختیار علی داستان مردمانی است که به تغییر دل بستهاند و دوست دارند تا یک تغییر را رقم بزنند اما به فکر جزئیات آن نیستند؛ درنتیجه کار به مشکل برمیخورد. این کتاب دهمین رمان بختیار علی است و مثل سایر آثار او تراژیک است.
این مترجم در ادامه با بیان اینکه کتابهای چاپ نشده من بیشتر از کتابهای چاپ شدهام است، گفت: یکی از کارهای من بعد از 14 سال با عنوان «شهر موسیقیدانان سپید» با تن دادن به موارد حذفی به زبان فارسی ترجمه شده و به نمایشگاه کتاب میرسد. چند ترجمه از فارسی نیز به کُردی دارم که بهزودی منتشر خواهد شد.
این مترجم گفت: در کردستان عراق 30 سالی است حداقل از جنگ اول خلیج فارس، آثار بختیار علی مشکلی در چاپ ندارند. فضای رمان و ادبیات او از نظر بافت اجتماعی به ادبیات ایران بسیار نزدیک است.
حلبچهای گفت: خیلی جالب است که ترجمه رمانهای بختیار علی من را آرام کرد و باعث شد که دیگر در فضایی مانند فیسبوک مطلب منتقدانهای ننویسم. بختیار علی در حد بزرگترین نویسندههای دنیا بر من اثر گذاشته و بهنظر من نعمتی برای مردم خاورمیانه است؛ حتی در شعرها و کتابهای نظری او همه چیز حساب شده است. من کارهای چاپ نشده دیگری نیز از بختیار علی آماده دارم.
در ادامه یکی از مخاطبان این برنامه به زبان کُردی به حلبچهای گفت: بختیار علی جایی مینویسد اگر دشمن پیروز شود به مردههای ما هم رحم نمیکند؛ ممنون از شما که مردههای کرد را زنده نگه داشتید. ترجمههای آقای حلبچهای را که به دوستانم هدیه میدهم، دِین بزرگی از حلبچهای و بختیار علی روی دوش کردها حس میکنم. تنها شیرکو بیکس و بختیار علی بودند که به مردن کردها واکنش نشان دادند و به جسدهای فراوان ما در سالیان اخیر پرداختند.
نظر شما