مهدی خلیلیان پژوهشگر، شاعر و ویراستار در یادداشتی به سراغ کتاب «بهتر بنویسیم» رفت و به این بهانه یادی از این استاد رضا بابایی کرد و به امتیازهای فنی کتاب پرداخت.
در این میان، نمیتوان، یا کمتر میتوان اثری را با هر دو ویژگی یافت، که هم مستقیم، همراه آثار دسته نخست به شمار آید، و هم همانند آثار دسته دوم قلم را غیرمستقیم توش و توان فزایند.
بیفزائید به این امتیاز عظیم، «خودآموز» بودنش را، که بازهم بسیار کمنظیر است. از بعضی کتابها باید درس گرفت، اما «بهتر بنویسیم» را بهتر است خوب فهمید، هضم کرد و خوبتر بلعید؛ زیرا:
1- پا به پای نویسندگان مقالات علمی، آنان را با مفهوم «درستنویسی» (غلطهای املایی و انشایی، واژگان بیگانه، گرتهبرداری، کلمات باردار و ...) آشنا میسازد.
2- در مباحثِ «سادهنویسی» (زمینههای ذهنی سادهنویسی، و عوامل فنی و مهارتهای قلمی برای سادهنویسی: معیارنویسی، بهرهوری از زبان گفتاری، کوتاه نویسی، حذف و جابهجایی، جلوگیری کژتابیهای زبان، استقلال واژهها و ...) چه بسا قانون و قاعده نیز به دست میدهد؛ درحالیکه در مجموع، حتی از سادهنویسی، کمتر سخن رفته است.
3- معانی و حد و حدود «زیبانویسی» را، بازهم در نوشتههای علمی، آشکار میکند.
برابرهای واژگانی، در گزین فهرستهای «بهتر بنویسیم» نیز به معنای «درستتر» در برابرِ «درست» معنا میدهد، نَه «درست» در برابرِ «غلط». این امتیاز (فهرستهای پیشنهادی) هم درحقیقت، با عنوان زیبا یک کتاب بیشتر تناسب دارد و افزونتر تاثیر میگذارد.
چکیده فصلها و چکیدهای از برخی مطالب کتاب، در پایان، برخلاف بسیاری از خلاصهها و چکیدههای آثاری از این دست، حتی درسنامهها، مخاطبان را، شور و شوق دگر بار خواندن میبخشد.
مثالهای ابتکاری نویسنده در متن، و پانوشتهای نکته آموز کتاب هم، شورانگیز است.
نظر شما