«واقعیت ناپیدا» نیز یکی از آثار این فیزیکدان برجسته ایتالیایی است که بهتازگی با ترجمه علی خدادادی شاهی راهی بازار نشر شده است.
این اثر که نخستینبار در سال 2014 به زبان ایتالیایی منتشر شد، سفرنامهای است درباره یکی از تماشاییترین سفرهای تاریخ بشر، سفری به خارج از درک محدود و تنگ ما از واقعیت، به سوی درکی عمیق و گستردهتر از ساختار چیزها. سفری جادویی به بیرون از درک معمولی ما از چیزها که تازه شروع شده و ما هنوز در ابتدای آن هستیم.
به بیان روولی: «این کتاب گزارشی است زنده از پژوهشی در دست انجام: آنچه یاد میگیریم، آنچه پیشاپیش میدانیم و آنچه قرار است راجع به ماهیت بنیادین چیزها بدانیم. این کتاب از مبدأ و منشأ ایدههای بنیادینی شروع میکند که به درک امروز ما از جهان شکل دادهاند و تا بررسی دو کشف بزرگ قرن بیستم - نسبیت عام اینشتین و مکانیک کوانتومی - پیش میرود و تلاش میکند نظری بر محتوای فیزیکی این دو نظریه بیندازد.
این کتاب، روایت ترسیم تصویری از جهان است که از دل تحقیقات گرانش کوانتومی ظهور کرده و بر آخرین نشانههایی که طبیعت برای ما فرستاده، تمرکز میکند. نشانههایی مانند تأویل مدل استاندارد کیهانشناسی بهوسیله ماهواره پلانک و عدم موفقیت مشاهده ذرات ابرمتقارن در سرن. در نهایت هم درباره پیامدهای این ایدهها بحث میکند: ساختار ذرهای فضا، محو شدن زمان در مقیاسهای کوچک، فیزیک مهبانگ، منشأ گرمای سیاهچالهها و نقش اطلاعات در بنیاد علم فیزیک.»
گالیله و قانون سقوط آزاد اجسام
«کار بزرگ گالیله این بود که میخواست از انقلاب کیهانی کوپرنیک، نتایجی منطقی استخراج کند: گالیله متقاعد شده بود که زمین سیارهای مانند سیارات دیگر است و استدلال میکرد که اگر حرکت سیارات در آسمان از قوانین ریاضیاتی دقیقی پیروی میکند و اگر زمین مانند سیارات دیگر و بخشی از همان آسمان است، نتیجتا حرکات اشیاء روی زمین هم باید از قوانین ریاضیاتی دقیقی پیروی کند. گالیله با اعتماد به عقلانی بودن طبیعت و با بینشی افلاطونی-فیثاغورثی که در آن طبیعت از طریق ریاضیات قابلفهم میشود، تصمیم گرفت چگونگی حرکت اشیاء در حال سقوط روی زمین را مطالعه کند. او با اطمینان به اینکه حتما قانون ریاضیاتی مربوط به این حرکت وجود دارد، با روش آزمون و خطا، این قانون را جستوجو کرد. اولینبار در تاریخ بشر، یک آزمایش در حال انجام است. علوم تجربی با گالیله آغاز میشود. آزمایش او ساده است: او اشیاء را رها میکند تا سقوط کنند، یعنی به قول ارسطو به جایگاه طبیعیشان بازگردند و سعی میکند دقیقا سرعت سقوطشان را محاسبه کند.
نتیجه بسیار چشمگیر بود: برخلاف تصور عموم، اشیاء همواره با یک سرعت ثابت سقوط نمیکنند. برعکس، سرعت آنها در بخش ابتدایی سقوط مدام زیادتر میشود. در این مرحله آن چیزی که ثابت است، شتاب یا همان میزان افزایش سرعت است نه خود سرعت سقوط. به شکلی ناباورانه، مقدار این شتاب برای تمام اشیاء یکسان است. گالیله، اندازهگیری تقریبی اولیه خود را تکمیل کرد و فهمید که مقدار این شتاب ثابت است. مقدار آن 8/9 متر بر مجذور ثانیه است، یعنی در هر ثانیهای که شیء در حال سقوط است، سرعتش 8/9 متر بر ثانیه افزایش مییابد. این عدد را به خاطر بسپارید. این اولیه قانون ریاضیاتیای بود که برای اجسام زمینی کشف شد: قانون سقوط آزاد اجسام. تا آنموقع، فقط قوانین ریاضیاتی حرکت سیارهها در آسمان کشف شده بود. کمال ریاضیات، دیگر صرفا مختص آسمان نبود.»
زمان وجود ندارد!
لوکرتیوس در کتاب «درباره ماهیت چیزها» میگوید که کسی نمیتواند زمان را به خودی خود و جدای از حرکت اشیاء درک کند. روولی درباره این بحث در کتاب حاضر مینویسد: «گرانش کوانتومی، مفهوم فضا به منزله یک ظرف بیشکل برای اشیاء را از فیزیک حذف کرد. اشیاء (کوانتومها) درون فضا قرار ندارند، آنها کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و فضا، تاروپود این رابطههای همسایگی میان آنهاست. همانگونه که ایده فضا بهمثابه یک ظرف خنثی را کنار گذاشتهایم، باید ایده زمان را هم بهمنزله جریانی خنثی که واقعیت در طول آن گسترده میشود، کنار بگذاریم.
همانگونه که مفهوم فضای پیوستهای که حاوی اشیاء است، حذف میشود، مفهوم زمان جاری پیوستهای که پدیدهها در آن رخ میدهند هم باید حذف شود. به بیان واضح، فضا دیگر در نظریه بنیادین وجود ندارد و کوانتومهای میدان گرانشی در فضا نیستند. به همین معنا زمان هم دیگر در نظریه بنیادین وجود ندارد: تغییرات کوانتومهای میدان گرانشی در زمان رخ نمیدهد. زمان صرفا شمارنده برهمکنشهای آنهاست. زمان مانند فضا، نتیجه میدان گرانشی است... زمان آن چیزی نیست که ما فکر میکنیم.»
نخستین چاپ کتاب «واقعیت ناپیدا» در 263 صفحه با شمارگان یکهزار و 100 نسخه به بهای 40 هزار تومان از سوی نشر نو راهی بازار نشر شده است.
نظر شما