گفتوگو با مولف کتاب «سالمندان کار»
تجربه سالمندی در ایران طبقاتیشده است/ چرا سالمندان کار شکل میگیرند؟
نویسنده کتاب «سالمند کار» گفت: تجربه سالمندی در ایران، تجربه یک شکل و همگون نیست. بلکه تجربهای متکثر و متنوع است به نحوی که میتوان شاهد تجربه سالمندی تهیدستانه، پرمخاطره و انزواجویانه تا سالمندی موفق، فعال و سالم در بین سالمندان ایرانی بود.
در ابتدا بفرمایید ایده اصلی این کتاب از کجا بهوجود آمد؟
یکی از ملاحظاتی که من در مطالعات سن و سالمندی در نظر میگیرم و ملاحظه مهمی هست این است که باید مراقب بود تا دستهبندیها و تحلیلهای مبتنی بر سن و سال (مانند مطالعاتی که به زندگی سالمندی میپردازند) تفاوتها و نابرابریهای اجتماعی را از نظر پنهان نکند. به همین دلیل من در مطالعات سن و سالمندی تلاش میکنم تا از ملاحظه تفاوتها و نابرابریهای اجتماعی غافل نشوم. در کتاب «سالمندان کار» نیز سعی کردم تا از تجربه زیسته و زندگی روزمره سالمندان تهیدست در شهر تهران بگویم و گوشههایی از نابرابریها و تفاوتها را در تجربه سالمندی نشان دهم.
ایده اصلی من در مطالعات سالمندی این است که تجربه سالمندی در جامعه ایرانی یک تجربه یک شکل و همگون نیست بلکه باید از تجربه سالمندی ناهمگون، سیال و متکثر در جامعه ایرانی صحبت کرد. سالمندان با توجه به ویژگیهای اجتماعی و اقتصادیشان تجربه متفاوتی از سالمندی دارند؛ گاه سالمندان در جامعه به عنوان قشر آسیبپذیر، تهیدست و منزوی دیده میشوند و گاه گروههای صاحب منابعی هستند که زندگی فعال و موفقی را در دوره زندگی سالمندی تجربه میکنند. بنابراین تجربه سالمندی در ایران، تجربه یک شکل و همگونی نیست بلکه تجربهای متکثر و متنوع است به نحوی که میتوان شاهد تجربه سالمندی تهیدستانه، پرمخاطره و انزواجویانه تا سالمندی موفق، فعال و سالم در بین سالمندان ایرانی بود. در این کتاب به تجربه زندگی سالمندان کار به عنوان گونهای از تجربه سالمندی پرمخاطره پرداخته شده است.
مهمترین جاذبههای این کتاب از نظر شما چیست؟
این کتاب حاصل یک پژوهش کیفی و مردمنگارانه است. اما از جهاتی با پژوهشهای کیفی غالب در جامعه ایران تفاوت دارد. یکی از وجوه تفاوتش این است که در این پژوهش تلاش شده است تا دیالکتیک سطوح خرد و کلان در تحلیل پدیده سالمندان کار در نظر گرفته شود. این پژوهش علاوه بر اینکه بازنمایی از تجربه زیسته خود سالمندان کار است و صداها و روایتهای آنها در پژوهش شنیده و ثبت شده است، در عین حال گاهی از روایتهای سالمندان پا را فراتر گذاشته تا به لایههای زیرین و پنهانی نیز دست یابد. چرا که تجربه زندگی روزمره تجربه مواجهه با ساختارهای کلان نیز هست و گاه همین زمینهها و شریط ساختاری و کلان است که ساحت تولید و بازتولید یک تجربه اجتماعی را شکل میدهد. بنابراین پژوهش حاضر از این جهت شیوه جدیدی از پژوهش کیفی است. ابتدا به منظور شناخت بیشتر گروههای مختلف سالمندان کار دست به سنخشناسی توصیفی زده و سپس تلاش کرده تا بسترها و شرایط ساختاری تولید و بازتولید سالمندان کار را شناسایی کند و توضیح دهد.
نکته جذاب دیگر این پژوهش این است که برای جمعآوری دادهها از تکنیکهای مختلفی مانند مصاحبههای بلند و کوتاه، گفتوگوهای عادی، مشاهده و عکسبرداری استفاده کرده است. فراتر از این، در پژوهش حاضر «داستانهای شخصی سالمندان» مورد مطالعه روایت شده است تا تصویری از هر یک از سالمندان، مشکلات، دغدغهها و مسیر زندگی آنها برای خوانندگان روشن شود. در این مجموعه جستار، «سرگذشتی» از هر یک از سالمندان کار که شامل مسیر زندگی شغلی و خانوادگی و توصیفی از گذشته و امروز سالمندان است، آمده است. این سرگذشتها پیچیدگی زندگی سالمندی و ارتباط سالمندی را با مقولههای دیگر همچون فقر، جنسیت، زندگی خانوادگی، نظام اقتصادی و فرهنگی جامعه نشان میدهد. نکته دیگری که در این داستانهای شخصی نهفته است، پیامدهای تحولات اجتماعی و اقتصادی بر زندگی روزمره سالمندان کمبرخوردار و نابرخوردار جامعه است و عمق فقر و مشکلات معیشتی و پیامدهای اجتماعی تورم و بحرانهای اقتصادی را در زندگی بسیاری از آنها نشان میدهد. این روایتها بیانگر پیچیدگیهای زندگی سالمندی در زمانهایی است که اقتصاد بر جامعه سلطهگری میکند. فراتر از همه اینها، این روایتها ایده «سالمندی مبتنی بر مسیر زندگی» را تایید میکند؛ اینکه سالمندی فقط محصول امروز نیست بلکه محصول تاریخ زندگی افراد است.
علاوه بر نقاط تمایز روشی، وجه تمایز دیگر به سنت نظری این کتاب برمیگردد که در مطالعات سالمندی عمدتاً غائب است. پژوهش حاضر بر سنت انتقادی استوار است و مبتنی بر چنین رویکردی، وضعیت زندگی سالمندان کار را به مثابه یکی از گروههای تهیدست شهری توضیح داده است. در این رویکرد ریشهها و زمینههای ساختاری که به تولید، بازتولید و تداوم تهیدستی، فقر، طرد و نادیدهانگاری اقشار آسیبپذیر میانجامد شناسایی میشود. به دلیل همین سنت انتقادی پژوهش است که محقق صرفاً تحلیلهای فردی از تجربه زندگی سالمندان کار ارائه نداده است که خود سالمندان کار را در وضعیت زندگی امروزشان مقصر پندارد، بلکه تلاش داشته تا نقش روابط قدرت و ساختارهای اقتصادی و نقش سیاستهای اجتماعی دولت در تحلیل زندگی روزمره سالمندان ملاحظه شود و تحلیلهایی اجتماعی ارائه شود. مبتنی بر اتخاذ چنین سنت نظری میتوان گفت که تنها سالمندی و ویژگیهای فردی سالمندان، عاملان مشکلات دوره زندگی سالمندی نیست بلکه ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موجود سهم زیادی در ایجاد مشکلات و یا کاهش آن برای این دسته از افراد دارد و میتواند در وضعیت کیفیت زندگی و رفاه سالمندان و همچنین در کم و کیف تجربه سالمندی و موقعیت سالمندان در جامعه بسیار تعیینکننده باشد.
درنهایت هم باید بگویم که درباره سالمندان تهیدست مطالعات بسیار کمی انجام شده است و درباره سالمندان کار به طور خاص پژوهش حاضر اولین پژوهش جدی است که به مطالعه تجربه زندگی یکی از سنخهای سالمندان تهیدست پرداخته است.
شما در جایی از کتابتان از ایده «سالمندی طبقاتیشده» گفتید، اینکه در جامعه ایران سالمندی مبتنی بر تجربه طبقاتی و اجتماعی است، یعنی چه؟
در کتاب سالمندان کار به این ایده کم پرداختم اما در یکی از آثار دیگرم تحت عنوان «جامعهشناسی سالمندی» که در دست چاپ است و مستخرج از رساله دکتری بنده است به این ایده بیشتر پرداختم. منظورم از مفهوم «سالمندی طبقاتیشده» این بود که تجربه سالمندی در بین همه سالمندان، یکشکل و همگون نیست بلکه تجربه سالمندی مبتنی بر تفاوتهای طبقاتی است و میتوان از سالمندی طبقاتیشده در جامعه ایران صحبت کرد. به این معنا که افراد بر اساس طبقهای که در آن قرار دارند و سرمایههایی که از آن برخوردارند (سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و خانوادگی، سرمایه سلامت و سرمایه بیننسلی) و سبک زندگی و عادتوارههایی که این سرمایهها در افراد شکل میدهند، سالمندی متفاوتی را تجربه میکنند. به همین دلیل است که من در مطالعاتم از ناهمگونی تجربه سالمندی در ایران صحبت میکنم. درنتیجه در جامعه ایران میتوان شاهد شکلهای متکثری از تجربه سالمندی بود؛ از تجربه تهیدستانه، پرمخاطره و انزواجویانه گرفته تا تجربه سالمندی موفق و فعال. درنتیجه در سیاستهای جمعیتی، اجتماعی و حمایتی باید تنوع گروه سالمندان و نیازها و مشکلات گروههای مختلف سالمندان را در نظر گرفت.
اما بهتر است این ایده را کاملتر کنم. تجربه سالمندی نه تنها بر مبنای طبقه اجتماعی سالمندان، متفاوت و نابرابر است بلکه تجربه سالمندی مبتنی بر تفاوتهای جنسیتی، وضعیت سلامتی، محل سکونت (روستایی یا شهری) و حتی گروههای سنی مختلف سالمندان تجربهای متفاوت است. درهمتنیدگی مجموعه عوامل اجتماعی چون سن، موقعیت طبقاتی، جنسیت، معلولیت و محل زندگی است که درنهایت تجربه سالمندی را رقم میزند. سالمندانی که در این مقولهها آسیبپذیر هستند، جزء گروههای آسیبپذیر سالمندان قرار میگیرند. درواقع میخواهم بگویم که در تحلیل مسئله سالمندی باید به تحلیلهای چندبعدی توسل جست چرا که این تحلیلها به نحو شایستهتری میتوانند واقعیت اجتماعی را توضیح دهند.
منظورتان از «سالمندِ کار» چه کسی است و اساسا سالمندان کار چه ویژگیهایی دارند؟
سالمندان کار یکی از گروههای تهیدست شهری هستند که زیست شغلی غیررسمی دارند. این دسته از سالمندان، افرادی هستند که در دوران جوانی و میانسالی توانایی خرید بیمه بازنشستگی را نداشتهاند و درنتیجه در دوره زندگی سالمندی (سنین 65 سالگی و بالاتر) از خدمات بازنشستگی نابرخوردارند. این دسته از سالمندان تنها از فروش نیروی کار خود گذران معاش میکنند. آنها مستمری بازنشستگی و درآمدهای سرمایهای ندارند و منابعشان فقط و فقط نیروی کارشان است و هدفشان بهرهگیری از نیروی کار جسمی و تلاش برای بقا و معاش است. درحالی که درآمدهای مبتنی بر نیرو و توان جسمی در دوره زندگی سالمندی کاهش پیدا میکند و وابستگی به فروش نیروی کار در سالمندی بسیار پرمخاطره است. از این جهت است که میگویم تجربه سالمندی در بین سالمندانِ کار از نوع «سالمندی پرمخاطره» است.
لازم به تاکید است که معنای «کار و فعالیت» در بین سنخهای گوناگون سالمندان در جامعه ایرانی متفاوت است. در پژوهش حاضر سالمندان کار، تهیدستان شهری هستند که بنا به «اجبار معیشتی» کار میکنند تا از این طریق معیشت زندگی روزمره خود و خانوادهشان را تامین کنند. سالمندان مرفه که در دوره زندگی سالمندی همچنان فعالیت اقتصادی دارند و در سطوح بالای مدیریتی و یا بازاری فعالیت میکنند، شامل این پژوهش نمیشوند. همچنین بسیاری از سالمندان بازنشسته بعد از بازنشستگی، مجدداً وارد عرصه اشتغال شدهاند اما این دسته از سالمندان نیز موضوع پژوهش حاضر یعنی سالمندان کار نیستند.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تجربه زیسته سالمندان کار نمونهای از تجربه سالمندی فعال و موفق نیست. بلکه سالمندی توأم با جبرها و ضرورتهاست. فعالیت سالمندان طبقات تهیدست برای تامین ضرورتهای زندگی روزمره است و تجربهای از سالمندی مثبت، فعال و موفق قلمداد نمیشود. درحالی که تجربه کار در بین سالمندان طبقات اجتماعی دیگر میتواند حاوی معناهای دیگری چون فعالیتهای داوطلبانه، فراغتمحور، مدیریتمحور و مولدگونه باشد. کار و فعالیت در بین سالمندان کار حکایتگر جبر اقتصادی و معیشتی کار سالمندان است نه کار به منزله فعالیت داوطلبانه و فراغتی که درنهایت سالمندی موفقیتآمیز و فعالی را در جامعه رقم میزند. بنابراین باید توجه داشت که همیشه فعالیت و کار سالمندان معنا و تاثیر مثبتی ندارد بلکه در مواردی کار سالمندان از سر اجبار و ضرورت اقتصادی و معیشتی است.
من در این پژوهش، کنش سالمندان کار را پاسخ خودجوش و خلاقانه و مبتکرانه سالمندان تهیدست به ناتوانی دولت در تامین نیازهای ضروری و در واکنشی به فقر نظام حمایت اجتماعی دولتی تلقی میکنم. کار این دسته از سالمندان، پرکتیسهای فردی در راستای حفاظت و حمایت از خود در نبود حمایتهای اجتماعی درخور است. علاوه بر این، «کار» در بین این اقشار صرفاً معنای اقتصادی دارد و دارای خصلت اجباری است نه اختیاری. درنهایت باید گفت زندگی سالمندان کار و بهخصوص سنخهای آسیبپذیر آن، بازنمای تفاوتها و نابرابریهای اجتماعی در جامعه است.
علت گسترش سالمندان در مشاغل غیررسمی چیست و چه تدبیری میتوان برای این مسئله اندیشید؟
در این پژوهش ظهور و گسترش پدیده سالمندان کار در چارچوب نقش دولت و سیاستهای آن، نقش اقتصاد و خانواده تحلیل شده است. میتوان گفت تولید زیست غیررسمی سالمندان تهیدست محصول تغییراتی است که در سیاستهای دولت، نظام اقتصادی و موقعیت خانوادههای ایرانی رخ داده است. دولت در مواجهه با سالمندان به شکل فقدان نظام تامین اجتماعی سالمندان و فقر نظام حمایتی سالمندان دیده میشود و در فقدان حمایت و تامین اجتماعی دولت از اقشار ضعیف سالمندان، اشکال تهیدستانه سالمندی امکان ظهور و گسترش بیشتر مییابد. سیاستهای اقتصادی شبهنئولیبرالی، توسعه نامتوازن و نابرابر، و اقتصاد تورمی، بیثبات و ناامن نیز بر تولید زیست غیررسمی سالمندان بسیار تاثیرگذار بوده است. علاوه بر این، چرخه فقر بیننسلی، ناتوانی اقتصادی خانوادهها و فشار مسئولیتهای اقتصادی خانوادگی بر دوش سالمندان تولید زیست غیررسمی سالمندان تهیدست را شدت میبخشد.
میتوان گفت گسترش این سنخها، نشاندهنده شکست دولت در تامین نیازهای معیشتی شهروندان سالمند است؛ عدم حضور سیاستهای رفاهی و حمایتی دولت به بازتولید فقر و آسیبپذیری بیشتر سالمندان منتهی میشود. نابرخورداری از نظام حمایت اجتماعی رسمی به تداوم زیست غیررسمی در سالمندی منجر میشود. افرادی که در طول زندگی شغلی خود در اقتصاد غیررسمی فعالیت داشته و وارد نظام تامین اجتماعی رسمی نشدهاند، در دوره زندگی سالمندی در مواجهه با مخاطرهها و ریسکهای زندگی، فاقد امنیت درآمدی هستند. رهاشدگی در محیط پرمخاطره پیامد فقدان تامین و حمایت اجتماعی دولت از سالمندان در مقابل ریسکها و بحرانهای اقتصادی است. در حضور دولت حداقلی و غیاب دولت اجتماعی و حمایتگر، مسئولیت فردی سالمندان است که برجسته میشود. مسئولیت دوره زندگی سالمندی به خود افراد سپرده میشود یا از حمایت خانوادگی و نقش خانواده بحث میشود درحالی که شرایط دشوار اقتصادی، خانوادهها را برای مواجهه با سالمندان ناتوان ساخته است. حتی در مواردی بار زیادی از مسئولیتهای خانوادگی بر دوش خود سالمندان خانواده است.
سالمندان کار بنا به اجبار اقتصادی نیروی کار خود را برای فروش به بازار کار عرضه میکنند و از حمایتهای نهادی، حمایتهای جامعهمحور و خانوادهمحور ناامید شدهاند چون نهاد دولت دیگر حتی قادر به ارائه حداقلهایی از امنیت معاش برای تهیدستان نیست. از طرف دیگر، شبکه خانوادگی و خویشاوندی عمدتاً دارای تجربه زیسته مشترکی با فرد سالمند هستند. چراکه فقر به صورت نسلی تداوم داشته و تک تک اعضای خانواده دنبال راه حلی برای بقاء اقتصادی هستند. بنابراین این دسته از سالمندان در غیاب نهادهای حمایتی دولتی و نهادهای اجتماعمحوری چون خانواده و شبکه خویشاوندی ناچار به راهبردهای فردگرایانهتری توسل جستهاند و بیشتر از همیشه به حال خود رها شدهاند.
بنابراین با بحرانهای اقتصادی و در فقدان دولت حمایتگر و تولیدکننده رفاه، سالمندان کار شکل میگیرند و امکان گسترش بیشتری مییابند. در نظام اجتماعیای زیست میکنیم که نه دولت از سالمندان نیازمند حمایت درخور و شایستهای میکند و نه خانواده، توانایی حمایت اقتصادی از سالمندان را دارد. در این میان، در چنین فضای اجتماعی است که گفتمان خودمراقبتی و مراقبت فردی تبلیغ میشود. سالمندان طبقات تهیدست نیز در این موقعیت، راهی جز فروش نیروی کار خود برای مراقبت فردی ندارند. البته زیستن در این جهانی که خود مبتکرانه ساختهاند، نه برای مراقبت از خود بلکه صرفاً برای بقاء و زنده ماندن است. اینجاست که خصلت جبری کار سالمندان روشنتر میشود؛ ضرورت و جبر اقتصادی و معیشتی.
در فقدان دولت حمایتگر، اقتصاد تورمی، بیثبات و ناامن و ناتوانی اقتصادی خانواده، افراد برای زیستروزمرهشان به خودشان و سرمایههای فردی خودشان وابسته هستند؛ در شرایط فقدان سرمایههای فردی نیز سالمندان طبقات اجتماعی پایین به زیست غیررسمی به منظور تامین معیشت اقتصادی زندگی روزمره توسل میجویند. در چنین گفتمانی، میتوان شاهد ابتکارات فردی و در مواردی آسیبگونه سالمندان در زیست شغلی غیررسمی بود.
درنهایت باید گفت ظهور و گسترش سالمندان کار که به ابتکار فردی خود و با سرمایههای خرد برای رفع معاش و بقاء و از سر جبر اقتصادی مشغول به کار هستند، خوداشتغالی را پیشه کردهاند و از این طریق خود بخشی از مشکلات معیشتیشان را برطرف میکنند، در شرایطی که دولت فاقد نظام تامین اجتماعی و فقر نظام حمایتی سالمندان است و موقعیت اقتصادی بیثبات و ناامن کشور هر روز بدتر از دیروز میشود و خانوادهها از توان اقتصادی تامین نیازهای خود رنج میبرند و نمیتوانند باری از دوش سالمندان بردارند، سالمندان کار منطقیترین، خلاقانهترین و اثربخشترین استراتژی را که خود خالق آن هستند، در زندگی روزمرهشان در پیش گرفتهاند.
لازم است دوباره تاکید کنم «کار» برای سالمندان کار از جنس فعالیت و مشارکت داوطلبانه، تفریحی و اختیاری نیست بلکه از جنس ضرورت و جبر است برای تامین معیشت. علیرغم اینکه در رویکردهای نظری اخیر، نگاه مثبتی به فعالیت و اشتغال سالمندان رایج است و اینگونه استدلال میشود که فعالیت و اشتغال سالمندان توام با رضایت است و میتواند پیامدهای خوبی بر کیفیت زندگی سالمندان داشته باشد اما مطالعه حاضر نشان میدهد که برای سالمندان کار اینگونه نیست و سنخهای فرودستانه و تهیدستانهای از کار سالمندان شکل گرفته است که با پیامدهای منفی در زندگی آنها توأم است. کار برای سالمندان کار توأم با رضایت، مشارکت و سلامت نیست، بلکه در بسیاری از موارد با پیامدهای منفی همراه است که به این نکته بر میگردد که اشتغال برای سالمندان طبقات اجتماعی پایین و تهیدست در ایران بنا بر ضرورت و جبر اقتصادی و معیشتی است نه امری اختیاری، داوطلبانه و به منزله فراغت.
نقش دولت در فراهم آوردن کیفیت خوب برای زندگی سالمندان چقدر اهمیت دارد؟
نقش دولت در تامین و فراهمسازی کیفیت زندگی مطلوب برای همه شهروندان بسیار تعیینکننده است. در این میان نقش دولت بر زندگی روزمره سالمندان طبقات تهیدست به ویژه سالمندان کار که موضوع بحث ماست، بسیار حیاتی است. دولتها با سیاستهای اجتماعی و حمایتی خود میتوانند در بهبود کیفیت زندگی سالمندان موثر باشند.
باید توجه داشت علیرغم اینکه سالمندان ایرانی تعداد قابل توجهی را تشکیل میدهند اما با این حال صدای سالمندان چه در ساحت سیاستگذاری چه در ساحت علمی کمتر شنیده میشود. درواقع میتوان از حاشیهای بودن موضوع سالمندی در ایران؛ از گفتمانهای علمی تا گفتمانهای سیاستی سخن گفت. مطالعات سالمندی در جامعهشناسی نیز تاکنون در حاشیه و تحت سلطه گفتمان روانشناختی، سلامت و پزشکی بوده است درحالی که یکی از رسالتهای مهم جامعهشناسان انگشت گذاشتن بر مسائل گروههای حاشیهای و پابلیک کردن چنین موضوعاتی در گفتمان عمومی و بهویژه گفتمان علمی، در راستای ارتقاء کیفیت سیاستگذاریهای اجتماعی و خارج کردن آنها از طرد سیاستی و علمی است.
در راستای گفتمانسازی اجتماعی بهتر است موضوع سالمندان کار به عنوان شکل جدیدی از تجربه پرمخاطره سالمندی که در جامعه امروز ایران رو به گسترش است بایستی در کنار بحث کودکان کار و موضوعات اجتماعی دیگر مورد بررسی قرار بگیرد. در عرصه عمومی درباره سالمندان کار بحث، گفتوگو و گفتمانسازی شکل بگیرد. تا به امروز موضوع سالمندان کار دغدغه سیاستمداران، جامعه علمی و حتی جامعه مدنی نبوده است. امید است که این پژوهش زمینهای برای دعوت جامعه علمی، سیاستگذاری و جامعه مدنی و سازمانهای مردمنهاد برای طرح موضوع سالمندانِ کار باشد.
دولت از سالمندان طبقات تهیدست در زمینههایی چون معیشت، سلامت، مسکن، و آموزش در زمینه سواد سلامت، تغذیه و سواد حقوقی و ارتباطی، حمایت اجتماعی کند. ترویج خودمراقبتی صرف در بین طبقات تهیدستی که فاقد سرمایهها برای مراقبت و حمایت از خود هستند، به یقین نمیتواند موثر باشد. سالمندان بدون درآمد، سالمندان نیازمند روستایی، سالمندان دارای معلولیت، سالمندان کار، سالمندان دارای بیماریهای خاص و سالمندان بدون بیمه بازنشستگی بایستی جزء گروههای ارجح در سیاستگذاریهای رفاهی و حمایتهای اجتماعی باشند. در این زمینه پوشش تامین اجتماعی برای سالمندانِ کار و تامین نیازهای معیشتی، بهداشتی و درمانی، ارائه کمکهای دارویی و بستههای غذایی به آنها میتواند مفید باشد. حضور و مشارکت سازمانهای مردمنهاد و جامعه مدنی نیز میتواند در راستای گفتمانسازی و تاثیرگذاری بر دولت در جهت حمایت اجتماعی از سالمندان کار موثر باشد.
همچنین لازم است تنوع گروه سالمندان (با توجه به طبقه، تحصیلات، نقاط شهری و روستایی و جنسیت سالمندان) در سیاستهای اجتماعی سالمندی در نظر گرفته شود. همچنین سیاستگذاری برای سالمندان باید مبتنی بر رویکرد مسیر زندگی باشد و برنامهریزیها از دوران کودکی شروع شود و افراد از دوران جوانی و میانسالی برای ورود به دوره زندگی سالمندی آمادگی داشته باشند.
اتخاذ رویکرد مسیر زندگی در مواجهه با پدیده سالمندی و حرکت به سوی سالمندی سالم، فعال، موفق و مولد در بحث سیاستگذاری اجتماعی سالمندی، نکته بسیار قابل اهمیتی است. دولتها باید با سیاستهای اجتماعی و حمایتی، مسیر زندگی افراد را برای تجربه سالمندی سالم، فعال، موفق و مولد تسهیل سازند. با توجه به اینکه سالمندی مرحلهای از زندگی است که محصول تجربیات پیشین طی مسیر زندگی است، برای تجربه سالمندی موفق، فعال، مولد و سالم، باید در مراحل پیشین زندگی برنامههای هدفمندی پیاده کرد. برای مثال اگر سبک زندگی سلامتمحور همراه با زندگی اقتصادی و شغلی مکفی و مطلوب در همه مراحل زندگی ترویج و تقویت شود، تجربه سالمندی نیز همراه با سلامت، موفقیت و فعالیت خواهد بود. برای داشتن سالمندی فعال و موفق در یک جامعه باید شرایط و بسترها و زیرساختهای اجتماعی آن را فراهم ساخت. باید جامعه و نظام اجتماعی از نظر زیرساختهای اجتماعی آمادگی و پذیرای سالمندی را داشته باشد. تحقق زیرساختهای اجتماعی برای تجربه جامعه دوستدار سالمندی و سالمندان یکی از رسالتهای مهم هر دولتی است.
علاوه بر اینها کشور ایران فاقد قوانین حمایتی از حقوق سالمندان است و اسناد الزامآوری درباره حقوق سالمندان و همچنین سیاستهای اشتغال سالمندان وجود ندارد. درحالی که با توجه به روند رو به افزایش جمعیت سالمندان و همچنین نیاز سالمندان فعلی و مبتنی بر ایده حق به کار سالمندان، لازم است قانون جامع حمایت از سالمندان و همچنین حقوق کار و تامین اجتماعی سالمندان وجود داشته باشد. ارائه خدمات آموزشی و مهارتهای شغلی جدید برای افزایش اشتغال سالم و متناسب با سالمندی، تقویت شرایط و محیط کاری دوستدار سالمند، راهاندازی کسبوکارهای خرد و گسترش مشاغل خانگی و حمایت از سالمندان کار در غرفههای بازارچههای زیرمجموعه شهرداری میتواند مفید باشد.
در کتاب حاضر توصیههایی در دو قلمرو «ارتقا نظام تامین اجتماعی و حمایتی سالمندان» و «سیاستهای اشتغال دوستدار سالمندان» پیشنهاد شده است. تاکید بر این دو محور در سیاستهای اجتماعی سالمندی میتواند بر وضعیت زندگی سالمندان طبقات تهیدست چون سالمندان کار تاثیرات مثبتی داشته باشد.
کتاب «سالمند کار» از سوی نشر همشهری در 114 صفحه و به قیمت 33000 تومان منتشر شده است.
نظر شما