یکشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۵
تجربه سالمندی در ایران طبقاتی‌­شده است/ چرا سالمندان کار شکل می‌گیرند؟

نویسنده کتاب «سالمند کار» گفت: تجربه سالمندی در ایران، تجربه یک ­شکل و هم­گون نیست. بلکه تجربه‌­ای متکثر و متنوع است به نحوی که می­‌توان شاهد تجربه سالمندی تهی‌دستانه، پرمخاطره و انزواجویانه تا سالمندی موفق، فعال و سالم در بین سالمندان ایرانی بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، عنوان کتاب «سالمندانِ کار»؛ روایت‌­هایی از زیست شغلی سالمندان تهی‌دست است. این کتاب محصول یک پژوهش کیفی است که روایت‌­های عینی و ملموس از زیست شغلی گروهی از تهیدستان شهری یعنی «سالمندان کار» ارائه می‌دهد و پیچیدگی‌­های زندگی سالمندی را در زمانه امروز رویت‌­پذیر می­‌کند. با توجه به اهمیت موضوع کتاب به سراغ شیوا پروائی نویسنده این کتاب رفته و با او گفت‌و‌گو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید: 
 
در ابتدا بفرمایید ایده اصلی این کتاب از کجا به‌وجود آمد؟
یکی از ملاحظاتی که من در مطالعات سن و سالمندی در نظر می‌­گیرم و ملاحظه مهمی هست این است که باید مراقب بود تا دسته­‌بندی‌­ها و تحلیل‌­های مبتنی بر سن و سال (مانند مطالعاتی که به زندگی سالمندی می‌پردازند) تفاوت‌­ها و نابرابری‌­های اجتماعی را از نظر پنهان نکند. به همین دلیل من در مطالعات سن و سالمندی تلاش می‌­کنم تا از ملاحظه تفاوت‌­ها و نابرابری‌­های اجتماعی غافل نشوم. در کتاب «سالمندان کار» نیز سعی کردم تا از تجربه زیسته و زندگی روزمره سالمندان تهی‌دست در شهر تهران بگویم و گوشه‌هایی از نابرابری‌­ها و تفاوت­‌ها را در تجربه سالمندی نشان دهم.

ایده اصلی من در مطالعات سالمندی این است که تجربه سالمندی در جامعه ایرانی یک تجربه یک ­شکل و همگون نیست بلکه باید از تجربه سالمندی ناهمگون، سیال و متکثر در جامعه ایرانی صحبت کرد. سالمندان با توجه به ویژگی­‌های اجتماعی و اقتصادی­شان تجربه متفاوتی از سالمندی دارند؛ گاه سالمندان در جامعه به عنوان قشر آسیب‌­پذیر، تهیدست و منزوی دیده می‌­شوند و گاه گروه‌­های صاحب منابعی هستند که زندگی فعال و موفقی را در دوره زندگی سالمندی تجربه می‌­کنند. بنابراین تجربه سالمندی در ایران، تجربه یک ­شکل و هم­گونی نیست بلکه تجربه‌­ای متکثر و متنوع است به نحوی که می­‌توان شاهد تجربه سالمندی تهیدستانه، پرمخاطره و انزواجویانه تا سالمندی موفق، فعال و سالم در بین سالمندان ایرانی بود. در این کتاب به تجربه زندگی سالمندان کار به عنوان گونه‌­ای از تجربه سالمندی پرمخاطره پرداخته شده است.
 
مهم­ترین جاذبه‌­های این کتاب از نظر شما چیست؟
این کتاب حاصل یک پژوهش کیفی و مردم­‌نگارانه است. اما از جهاتی با پژوهش­‌های کیفی غالب در جامعه ایران تفاوت دارد. یکی از وجوه تفاوتش این است که در این پژوهش تلاش شده است تا دیالکتیک سطوح خرد و کلان در تحلیل پدیده سالمندان کار در نظر گرفته شود. این پژوهش علاوه بر اینکه بازنمایی از تجربه زیسته خود سالمندان کار است و صداها و روایت‌­های آن­ها در پژوهش شنیده و ثبت شده است، در عین حال گاهی از روایت­‌های سالمندان پا را فراتر گذاشته تا به لایه‌­های زیرین و پنهانی نیز دست یابد. چرا که تجربه زندگی روزمره تجربه مواجهه با ساختارهای کلان نیز هست و گاه همین زمینه‌­ها و شریط ساختاری و کلان است که ساحت تولید و بازتولید یک تجربه اجتماعی را شکل می­‌دهد. بنابراین پژوهش حاضر از این جهت شیوه جدیدی از پژوهش کیفی است. ابتدا به منظور شناخت بیشتر گروه‌­های مختلف سالمندان کار دست به سنخ‌­شناسی توصیفی زده و سپس تلاش کرده تا بسترها و شرایط ساختاری تولید و بازتولید سالمندان کار را شناسایی کند و توضیح دهد.

نکته جذاب دیگر این پژوهش این است که برای جمع‌­آوری داده­‌ها از تکنیک‌­های مختلفی مانند مصاحبه­‌های بلند و کوتاه، گفت­‌وگوهای عادی، مشاهده و عکس­برداری استفاده کرده است. فراتر از این­، در پژوهش حاضر «داستان‌­های شخصی سالمندان» مورد مطالعه روایت شده است تا تصویری از هر یک از سالمندان، مشکلات، دغدغه­‌ها و مسیر زندگی آن­ها برای خوانندگان روشن شود. در این مجموعه جستار، «سرگذشتی» از هر یک از سالمندان کار که شامل مسیر زندگی شغلی و خانوادگی و توصیفی از گذشته و امروز سالمندان است، آمده است. این سرگذشت­‌ها پیچیدگی زندگی سالمندی و ارتباط سالمندی را با مقوله‌­های دیگر همچون فقر، جنسیت، زندگی خانوادگی، نظام اقتصادی و فرهنگی جامعه نشان می‌­دهد. نکته­ دیگری که در این داستان‌­های شخصی نهفته است، پیامدهای تحولات اجتماعی و اقتصادی بر زندگی روزمره سالمندان کم‌­برخوردار و نابرخوردار جامعه است و عمق فقر و مشکلات معیشتی و پیامدهای اجتماعی تورم و بحران‌­های اقتصادی را در زندگی بسیاری از آن­ها نشان می‌­دهد. این روایت­‌ها بیانگر پیچیدگی­‌های زندگی سالمندی در زمانه‌ایی است که اقتصاد بر جامعه سلطه‌­گری می­‌کند. فراتر از همه این­ها، این روایت­‌ها ایده «سالمندی مبتنی بر مسیر زندگی» را تایید می‌­کند؛ اینکه سالمندی فقط محصول امروز نیست بلکه محصول تاریخ زندگی افراد است.

علاوه بر نقاط تمایز روشی، وجه تمایز دیگر به سنت نظری این کتاب برمی‌­گردد که در مطالعات سالمندی عمدتاً غائب است. پژوهش حاضر بر سنت انتقادی استوار است و مبتنی بر چنین رویکردی، وضعیت زندگی سالمندان کار را به مثابه یکی از گروه‌­های تهیدست شهری توضیح داده است. در این رویکرد ریشه‌­ها و زمینه­‌های ساختاری که به تولید، بازتولید و تداوم تهیدستی، فقر، طرد و نادیده‌­انگاری اقشار آسیب­‌پذیر می‌­انجامد شناسایی می‌­شود. به دلیل همین سنت انتقادی پژوهش است که محقق صرفاً تحلیل­‌های فردی از تجربه زندگی سالمندان کار ارائه نداده است که خود سالمندان کار را در وضعیت زندگی امروزشان مقصر پندارد، بلکه تلاش داشته تا نقش روابط قدرت و ساختارهای اقتصادی و نقش­ سیاست­‌های اجتماعی دولت در تحلیل زندگی روزمره سالمندان ملاحظه شود و تحلیل‌­هایی اجتماعی ارائه شود. مبتنی بر اتخاذ چنین سنت نظری می­‌توان گفت که تنها سالمندی و ویژگی‌های فردی سالمندان، عاملان مشکلات دوره زندگی سالمندی نیست بلکه ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موجود سهم زیادی در ایجاد مشکلات و یا کاهش آن برای این دسته از افراد دارد و می‌تواند در وضعیت کیفیت زندگی و رفاه سالمندان و هم‌چنین در کم و کیف تجربه‌ سالمندی و موقعیت سالمندان در جامعه بسیار تعیین‌کننده باشد.

درنهایت هم باید بگویم که درباره سالمندان تهیدست مطالعات بسیار کمی انجام شده است و درباره سالمندان کار به طور خاص پژوهش حاضر اولین پژوهش جدی است که به مطالعه تجربه زندگی یکی از سنخ­‌های سالمندان تهیدست پرداخته است.
 
شما در جایی از کتاب­تان از ایده «سالمندی طبقاتی‌­شده» گفتید، اینکه در جامعه ایران سالمندی مبتنی بر تجربه طبقاتی و اجتماعی است، یعنی چه؟
در کتاب سالمندان کار به این ایده کم پرداختم اما در یکی از آثار دیگرم تحت عنوان «جامعه‌­شناسی سالمندی» که در دست چاپ است و مستخرج از رساله دکتری بنده است به این ایده بیشتر پرداختم. منظورم از مفهوم «سالمندی طبقاتی‌­شده» این بود که تجربه سالمندی در بین همه سالمندان، یک­‌شکل و همگون نیست بلکه تجربه سالمندی مبتنی بر تفاوت‌­های طبقاتی است و می­‌توان از سالمندی طبقاتی‌­شده در جامعه ایران صحبت کرد. به این معنا که افراد بر اساس طبقه­‌ای که در آن قرار دارند و سرمایه­‌هایی که از آن برخوردارند (سرمایه­ اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و خانوادگی، سرمایه سلامت و سرمایه بین‌­نسلی) و سبک زندگی و عادت‌­واره‌­هایی که این سرمایه‌­ها در افراد شکل می‌­دهند، سالمندی متفاوتی را تجربه می‌­کنند. به همین دلیل است که من در مطالعاتم از ناهمگونی تجربه سالمندی در ایران صحبت می‌­کنم. درنتیجه در جامعه ایران می‌­توان شاهد شکل‌­های متکثری از تجربه سالمندی بود؛ از تجربه تهیدستانه، پرمخاطره و انزواجویانه گرفته تا تجربه سالمندی موفق و فعال. درنتیجه در سیاست‌­های جمعیتی، اجتماعی و حمایتی باید تنوع گروه سالمندان و نیازها و مشکلات گروه‌­های مختلف سالمندان را در نظر گرفت.

اما بهتر است این ایده را کامل‌­تر کنم. تجربه سالمندی نه تنها بر مبنای طبقه اجتماعی سالمندان، متفاوت و نابرابر است بلکه تجربه سالمندی مبتنی بر تفاوت­‌های جنسیتی، وضعیت سلامتی، محل سکونت (روستایی یا شهری) و حتی گروه‌­های سنی مختلف سالمندان تجربه‌­ای متفاوت است. درهم­‌تنیدگی مجموعه عوامل اجتماعی چون سن، موقعیت طبقاتی، جنسیت، معلولیت و محل زندگی است که درنهایت تجربه سالمندی را رقم می­‌زند. سالمندانی که در این مقوله‌­ها آسیب­‌پذیر هستند، جزء گروه‌­های آسیب­‌پذیر سالمندان قرار می‌گیرند. درواقع می‌­خواهم بگویم که در تحلیل مسئله سالمندی باید به تحلیل‌­های چندبعدی توسل جست چرا که این تحلیل‌­ها به نحو شایسته‌­تری می‌­توانند واقعیت اجتماعی را توضیح دهند.
 
منظورتان از «سالمندِ کار» چه کسی است و اساسا سالمندان کار چه ویژگی‌­هایی دارند؟
سالمندان کار یکی از گروه‌­های تهیدست شهری هستند که زیست شغلی غیررسمی دارند. این دسته از سالمندان، افرادی هستند که در دوران جوانی و میان­سالی توانایی خرید بیمه بازنشستگی را نداشته‌­اند و درنتیجه در دوره زندگی سالمندی (سنین 65 سالگی و بالاتر)­ از خدمات بازنشستگی نابرخوردارند. این دسته از سالمندان تنها از فروش نیروی ­کار خود گذران معاش می­‌کنند. آن­ها مستمری بازنشستگی و درآمدهای سرمایه‌­ای ندارند و منابع­شان فقط و فقط نیروی ­کارشان است و هدف­شان بهره‌­گیری از نیروی کار جسمی و تلاش برای بقا و معاش است. درحالی که درآمدهای مبتنی بر نیرو و توان جسمی در دوره زندگی سالمندی کاهش پیدا می­‌کند و وابستگی به فروش نیروی کار در سالمندی بسیار پرمخاطره است. از این‌ جهت است که می‌­گویم تجربه سالمندی در بین سالمندانِ کار از نوع «سالمندی پرمخاطره» است.

لازم به تاکید است که معنای «کار و فعالیت» در بین سنخ­‌های گوناگون سالمندان در جامعه ایرانی متفاوت است. در پژوهش حاضر سالمندان کار، تهیدستان شهری هستند که بنا به «اجبار معیشتی» کار می­‌کنند تا از این طریق معیشت زندگی روزمره خود و خانواده‌­شان را تامین کنند. سالمندان مرفه که در دوره زندگی سالمندی همچنان فعالیت اقتصادی دارند و در سطوح بالای مدیریتی و یا بازاری فعالیت می‌­کنند، شامل این پژوهش نمی‌­شوند. همچنین بسیاری از سالمندان بازنشسته بعد از بازنشستگی، مجدداً وارد عرصه اشتغال شده­‌اند اما این دسته از سالمندان نیز موضوع پژوهش حاضر یعنی سالمندان کار نیستند.

نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تجربه زیسته سالمندان کار نمونه‌­ای از تجربه سالمندی فعال و موفق نیست. بلکه سالمندی توأم با جبرها و ضرورت‌­هاست. فعالیت سالمندان طبقات تهیدست برای تامین ضرورت‌های زندگی روزمره است و تجربه­‌ای از سالمندی مثبت، فعال و موفق قلمداد نمی‌­شود. درحالی که تجربه کار در بین سالمندان طبقات اجتماعی دیگر می­‌تواند حاوی معناهای دیگری چون فعالیت‌­های داوطلبانه، فراغت­‌محور، مدیریت­‌محور و مولدگونه باشد. کار و فعالیت در بین سالمندان کار حکایت‌­گر جبر اقتصادی و معیشتی کار سالمندان است نه کار به منزله فعالیت داوطلبانه و فراغتی که درنهایت سالمندی موفقیت‌­آمیز و فعالی را در جامعه رقم می‌­زند. بنابراین باید توجه داشت که همیشه فعالیت و کار سالمندان معنا و تاثیر مثبتی ندارد بلکه در مواردی کار سالمندان از سر اجبار و ضرورت اقتصادی و معیشتی است.

من در این پژوهش، کنش سالمندان کار را پاسخ خودجوش و خلاقانه و مبتکرانه سالمندان تهیدست به ناتوانی دولت در تامین نیازهای ضروری و در واکنشی به فقر نظام حمایت اجتماعی دولتی تلقی می‌­کنم. کار این دسته از سالمندان، پرکتیس‌­های فردی در راستای حفاظت و حمایت از خود در نبود حمایت‌­های اجتماعی درخور است. علاوه بر این، «کار» در بین این اقشار صرفاً معنای اقتصادی دارد و دارای خصلت اجباری است نه اختیاری. درنهایت باید گفت زندگی سالمندان کار و به‌­خصوص سنخ­‌های آسیب­‌پذیر آن، بازنمای تفاوت­‌ها و نابرابری­‌های اجتماعی در جامعه است.
 
علت گسترش سالمندان در مشاغل غیررسمی چیست و چه تدبیری می­‌توان برای این مسئله اندیشید؟
در این پژوهش ظهور و گسترش پدیده سالمندان کار در چارچوب نقش دولت و سیاست­‌های آن، نقش اقتصاد و خانواده تحلیل شده است. می­توان گفت تولید زیست غیررسمی سالمندان تهیدست محصول تغییراتی است که در سیاست­‌های دولت، نظام اقتصادی و موقعیت خانواده­‌های ایرانی رخ داده است. دولت در مواجهه با سالمندان به شکل فقدان نظام تامین اجتماعی سالمندان و فقر نظام حمایتی سالمندان دیده می‌­شود و در فقدان حمایت و تامین اجتماعی دولت از اقشار ضعیف سالمندان، اشکال تهی‌دستانه سالمندی امکان ظهور و گسترش بیشتر می­‌یابد. سیاست­‌های اقتصادی شبه‌­نئولیبرالی، توسعه نامتوازن و نابرابر، و اقتصاد تورمی، بی­‌ثبات و ناامن نیز بر تولید زیست غیررسمی سالمندان بسیار تاثیرگذار بوده است. علاوه بر این، چرخه فقر بین­‌نسلی، ناتوانی اقتصادی خانواده­‌ها و فشار مسئولیت­‌های اقتصادی خانوادگی بر دوش سالمندان تولید زیست غیررسمی سالمندان تهی‌دست را شدت می­‌بخشد.

می‌­توان گفت گسترش این سنخ‌­ها، نشان‌­دهنده شکست دولت در تامین نیازهای معیشتی شهروندان سالمند است؛ عدم حضور سیاست­‌های رفاهی و حمایتی دولت به بازتولید فقر و آسیب­‌پذیری بیشتر سالمندان منتهی می‌­شود. نابرخورداری از نظام حمایت اجتماعی رسمی به تداوم زیست غیررسمی در سالمندی منجر می­‌شود. افرادی که در طول زندگی شغلی خود در اقتصاد غیررسمی فعالیت داشته­ و وارد نظام تامین اجتماعی رسمی نشده­‌اند، در دوره زندگی سالمندی در مواجهه با مخاطره‌­ها و ریسک‌­های زندگی، فاقد امنیت درآمدی هستند. رهاشدگی در محیط پرمخاطره پیامد فقدان تامین و حمایت اجتماعی دولت از سالمندان در مقابل ریسک­‌ها و بحران‌­های اقتصادی است. در حضور دولت حداقلی و غیاب دولت اجتماعی و حمایتگر، مسئولیت فردی سالمندان است که برجسته می‌­شود. مسئولیت دوره زندگی سالمندی به خود افراد سپرده می‌­شود یا از حمایت خانوادگی و نقش خانواده­ بحث می‌­شود درحالی که شرایط دشوار اقتصادی، خانواده­‌ها را برای مواجهه با سالمندان ناتوان ساخته است. حتی در مواردی بار زیادی از مسئولیت­‌های خانوادگی بر دوش خود سالمندان خانواده است.

سالمندان کار بنا به اجبار اقتصادی نیروی ­کار خود را برای فروش به بازار کار عرضه می­­‌کنند و از حمایت­‌های نهادی، حمایت­‌های جامعه‌­محور و خانواده‌­محور ناامید شده‌­اند چون نهاد دولت دیگر حتی قادر به ارائه حداقل‌هایی از امنیت معاش برای تهیدستان نیست. از طرف ­دیگر، شبکه خانوادگی و خویشاوندی عمدتاً دارای تجربه زیسته مشترکی با فرد سالمند هستند. چراکه فقر به ­صورت نسلی تداوم داشته و تک­ تک اعضای خانواده دنبال راه­ حلی برای بقاء اقتصادی هستند. بنابراین این دسته از سالمندان در غیاب نهادهای حمایتی دولتی و نهادهای اجتماع­‌محوری چون خانواده و شبکه خویشاوندی ناچار به راهبردهای فردگرایانه‌تری توسل جسته‌­اند و بیشتر از همیشه به حال خود رها شده‌­اند.

بنابراین با بحران­‌های اقتصادی و در فقدان دولت حمایت­گر و تولیدکننده رفاه، سالمندان کار شکل می­‌گیرند و امکان گسترش بیشتری می­‌یابند. در نظام اجتماعی‌ای زیست می‌کنیم که نه دولت از سالمندان نیازمند حمایت درخور و شایسته­‌ای می‌­کند و نه خانواده، توانایی حمایت اقتصادی از سالمندان را دارد. در این میان، در چنین فضای اجتماعی است که گفتمان خودمراقبتی و مراقبت فردی تبلیغ می‌­شود. سالمندان طبقات تهیدست نیز در این موقعیت، راهی جز فروش نیروی کار خود برای مراقبت فردی ندارند. البته زیستن در این جهانی که خود مبتکرانه ساخته­‌اند، نه برای مراقبت از خود بلکه صرفاً برای بقاء و زنده ماندن است. اینجاست که خصلت جبری کار سالمندان روشن­‌تر می‌­شود؛ ضرورت و جبر اقتصادی و معیشتی.

در فقدان دولت حمایت­گر، اقتصاد تورمی، بی‌­ثبات و ناامن و ناتوانی اقتصادی خانواده، افراد برای زیست­‌روزمره­‌شان به خودشان و سرمایه‌­های فردی خودشان وابسته هستند؛ در شرایط فقدان سرمایه‌­های فردی نیز سالمندان طبقات اجتماعی پایین به زیست غیررسمی به منظور تامین معیشت اقتصادی زندگی روزمره توسل می‌جویند. در چنین گفتمانی، می‌­توان شاهد ابتکارات فردی و در مواردی آسیب‌­گونه سالمندان در زیست شغلی غیررسمی بود.

درنهایت باید گفت ظهور و گسترش سالمندان کار که به ابتکار فردی خود و با سرمایه­‌های خرد برای رفع معاش و بقاء و از سر جبر اقتصادی مشغول به کار هستند، خوداشتغالی را پیشه کرده­‌اند و از این طریق خود بخشی از مشکلات معیشتی­شان را برطرف می‌­کنند، در شرایطی که دولت فاقد نظام تامین اجتماعی و فقر نظام حمایتی سالمندان است و موقعیت اقتصادی بی­‌ثبات و ناامن کشور هر روز بدتر از دیروز می‌­شود و خانواده­‌ها از توان اقتصادی تامین نیازهای خود رنج می‌­برند و نمی‌­توانند باری از دوش سالمندان بردارند، سالمندان کار منطقی‌­ترین، خلاقانه‌­ترین و اثربخش‌­ترین استراتژی را که خود خالق آن هستند، در زندگی روزمره‌­شان در پیش گرفته­‌اند.

لازم است دوباره تاکید کنم «کار» برای سالمندان کار از جنس فعالیت و مشارکت داوطلبانه، تفریحی و اختیاری نیست بلکه از جنس ضرورت و جبر است برای تامین معیشت. علی­رغم اینکه در رویکردهای نظری اخیر، نگاه مثبتی به فعالیت و اشتغال سالمندان رایج است و این­گونه استدلال می­‌شود که فعالیت و اشتغال سالمندان توام با رضایت است و می‌­تواند پیامدهای خوبی بر کیفیت زندگی سالمندان داشته باشد اما مطالعه حاضر نشان می­‌دهد که برای سالمندان کار این­گونه نیست و سنخ­‌های فرودستانه و تهیدستانه‌­ای از کار سالمندان شکل گرفته است که با پیامدهای منفی در زندگی آنها توأم است. کار برای سالمندان کار توأم با رضایت، مشارکت و سلامت نیست، بلکه در بسیاری از موارد با پیامدهای منفی همراه است که به این نکته بر می­‌گردد که اشتغال برای سالمندان طبقات اجتماعی پایین و تهیدست در ایران بنا بر ضرورت و جبر اقتصادی و معیشتی است نه امری اختیاری، داوطلبانه و به منزله فراغت.
 
نقش دولت­ در فراهم آوردن کیفیت خوب برای زندگی سالمندان چقدر اهمیت دارد؟
نقش دولت در تامین و فراهم‌­سازی کیفیت زندگی مطلوب برای همه شهروندان بسیار تعیین‌­کننده است. در این میان نقش دولت بر زندگی روزمره سالمندان طبقات تهیدست به ویژه سالمندان کار که موضوع بحث ماست، بسیار حیاتی است. دولت­‌ها با سیاست­‌های اجتماعی و حمایتی خود می­‌توانند در بهبود کیفیت زندگی سالمندان موثر باشند.

باید توجه داشت علی­رغم اینکه سالمندان ایرانی تعداد قابل توجهی را تشکیل می‌دهند اما با این حال صدای سالمندان چه در ساحت سیاست­‌گذاری چه در ساحت علمی کمتر شنیده می­‌شود. درواقع می‌­توان از حاشیه‌­ای بودن موضوع سالمندی در ایران؛ از گفتمان‌­های علمی تا گفتمان‌­های سیاستی سخن گفت. مطالعات سالمندی در جامعه‌­شناسی نیز تاکنون در حاشیه و تحت سلطه گفتمان روان­شناختی، سلامت و پزشکی بوده است درحالی که یکی از رسالت­‌های مهم جامعه­‌شناسان انگشت گذاشتن بر مسائل گروه‌های حاشیه­‌ای و پابلیک کردن چنین موضوعاتی در گفتمان عمومی و به­‌ویژه گفتمان علمی، در راستای ارتقاء کیفیت سیاست­‌گذاری­‌های اجتماعی و خارج کردن آنها از طرد سیاستی و علمی است.

در راستای گفتمان­‌سازی اجتماعی بهتر است موضوع سالمندان کار به عنوان شکل جدیدی از تجربه پرمخاطره سالمندی که در جامعه امروز ایران رو به گسترش است بایستی در کنار بحث کودکان کار و موضوعات اجتماعی دیگر مورد بررسی قرار بگیرد. در عرصه عمومی درباره سالمندان کار بحث، گفت­‌و­گو و گفتمان‌­سازی شکل بگیرد. تا به امروز موضوع سالمندان کار دغدغه سیاست­مداران، جامعه علمی و حتی جامعه مدنی نبوده است. امید است که این پژوهش زمینه‌­ای برای دعوت جامعه علمی، سیاست­‌گذاری و جامعه مدنی و سازمان­‌های مردم­‌نهاد برای طرح موضوع سالمندانِ کار باشد.

دولت از سالمندان طبقات تهیدست در زمینه­‌هایی چون معیشت، سلامت، مسکن، و آموزش در زمینه سواد سلامت، تغذیه و سواد حقوقی و ارتباطی، حمایت اجتماعی کند. ترویج خودمراقبتی صرف در بین طبقات تهیدستی که فاقد سرمایه‌­ها برای مراقبت و حمایت از خود هستند، به یقین نمی‌­تواند موثر باشد. سالمندان بدون درآمد، سالمندان نیازمند روستایی، سالمندان دارای معلولیت، سالمندان کار، سالمندان دارای بیماری‌های خاص و سالمندان بدون بیمه بازنشستگی بایستی جزء گروه‌های ارجح در سیاست‌گذاری‌های رفاهی و حمایت‌های اجتماعی باشند. در این زمینه پوشش تامین اجتماعی برای سالمندانِ کار و تامین نیازهای معیشتی، بهداشتی و درمانی، ارائه کمک­‌های دارویی و بسته‌­های غذایی به آنها می­‌تواند مفید باشد. حضور و مشارکت سازمان­‌های مردم‌­نهاد و جامعه مدنی نیز می‌­تواند در راستای گفتمان­‌سازی و تاثیرگذاری بر دولت در جهت حمایت اجتماعی از سالمندان کار موثر باشد.

همچنین لازم است تنوع گروه سالمندان (با توجه به طبقه، تحصیلات، نقاط شهری و روستایی و جنسیت سالمندان) در سیاست‌های اجتماعی سالمندی در نظر گرفته شود. همچنین سیاست‌گذاری برای سالمندان باید مبتنی بر رویکرد مسیر زندگی باشد و برنامه‌ریزی‌ها از دوران کودکی شروع شود و افراد از دوران جوانی و میان‌سالی برای ورود به دوره زندگی سالمندی آمادگی داشته باشند.

اتخاذ رویکرد مسیر زندگی در مواجهه با پدیده سالمندی و حرکت به سوی سالمندی سالم، فعال، موفق و مولد در بحث سیاست­گذاری اجتماعی سالمندی، نکته بسیار قابل اهمیتی است. دولت­ها باید با سیاست­‌های اجتماعی و حمایتی، مسیر زندگی افراد را برای تجربه سالمندی سالم، فعال، موفق و مولد تسهیل سازند. با توجه به اینکه سالمندی مرحله‌­ای از زندگی است که محصول تجربیات پیشین طی مسیر زندگی است، برای تجربه سالمندی موفق، فعال، مولد و سالم، باید در مراحل پیشین زندگی برنامه‌­های هدفمندی پیاده کرد. برای مثال اگر سبک زندگی سلامت­‌محور همراه با زندگی اقتصادی و شغلی مکفی و مطلوب در همه مراحل زندگی ترویج و تقویت شود، تجربه سالمندی نیز همراه با سلامت، موفقیت و فعالیت خواهد بود. برای داشتن سالمندی فعال و موفق در یک جامعه باید شرایط و بسترها و زیرساخت­‌های اجتماعی آن را فراهم ساخت. باید جامعه و نظام اجتماعی از نظر زیرساخت­‌های اجتماعی آمادگی و پذیرای سالمندی را داشته باشد. تحقق زیرساخت‌­های اجتماعی برای تجربه جامعه دوستدار سالمندی و سالمندان یکی از رسالت‌­های مهم هر دولتی است.

علاوه بر این­ها کشور ایران فاقد قوانین حمایتی از حقوق سالمندان است و اسناد الزام‌­آوری درباره حقوق سالمندان و همچنین سیاست­‌های اشتغال سالمندان وجود ندارد. درحالی که با توجه به روند رو به افزایش جمعیت سالمندان و همچنین نیاز سالمندان فعلی و مبتنی بر ایده حق به کار سالمندان، لازم است قانون جامع حمایت از سالمندان و همچنین حقوق کار و تامین اجتماعی سالمندان وجود داشته باشد. ارائه خدمات آموزشی و مهارت‌­های شغلی جدید برای افزایش اشتغال سالم و متناسب با سالمندی، تقویت شرایط و محیط کاری دوستدار سالمند، راه‌­اندازی کسب­‌و­کارهای خرد و گسترش مشاغل خانگی و حمایت از سالمندان کار در غرفه‌­های بازارچه‌­های زیرمجموعه شهرداری می­‌تواند مفید باشد.

در کتاب حاضر توصیه‌­هایی در دو قلمرو «ارتقا نظام تامین اجتماعی و حمایتی سالمندان» و «سیاست­‌های اشتغال دوستدار سالمندان» پیشنهاد شده است. تاکید بر این دو محور در سیاست‌­های اجتماعی سالمندی می‌­تواند بر وضعیت زندگی سالمندان طبقات تهیدست چون سالمندان کار تاثیرات مثبتی داشته باشد.

کتاب «سالمند کار» از سوی نشر همشهری در 114 صفحه و به قیمت 33000 تومان منتشر شده است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها