در نشست «ضرروت تئوریپردازی در تاریخ شفاهی ایران» مطرح شد
نورایی: ذات تاریخ شفاهی سرک کشیدن به همه جاست/ توکلی: «خشت خام» تاریخ شفاهی را به بیراهه میکشاند
مرتضی نورایی، نظریهپرداز تاریخ شفاهی ایران گفت: در ذاتِ تاریخ شفاهی است که به همه جا سر میکشد برای اینکه آئینهای به گذشته باشد. برای همین به گمان من، نخست وجه میان رشتهای بودن تاریخ شفاهی را فراموش نکنیم و دیگر اینکه اگر قرار است تئوری یا نظریهای برخیزد، در فرآیند و برآیند تاریخ شفاهی در موضوعات مرتبط باید از رویههای میان رشتهای استفاده کنیم.
نورایی گفت: با توجه به اینکه در دهه 80 دانشگاه به شکلی درگیر تاریخ شفاهی شد و پس از آن موسسات فعال در این حوزه و سپس نشستها و برنامههایی که در این رابطه پیاده شد، به نوعی تاریخ شفاهی در جامعه بروز و ظهور دارد و فعالیتهای زیادی صورت گرفت که جای خوشحالی است. اگر همه آن تلاشها در یک سطح نبود و اگر میخواستیم خیلی دقیق باشیم مطمئن باشید تاریخ شفاهی در همان دانشگاه و موسسات علمی باقی میماند.
نظریهپرداز تاریخ شفاهی ادامه داد: بنابراین در ذات تاریخ شفاهی است که به همه جا سر میکشد برای اینکه آئینهای به گذشته باشد. برای همین به گمان من، نخست وجه میان رشتهای بودن تاریخ شفاهی را فراموش نکنیم و دیگر اینکه اگر قرار است تئوری یا نظریهای برخیزد، در فرآیند و برآیند تاریخ شفاهی در موضوعات مرتبط (سیاسی، اجتماعی، زنان، اقلیتهای قومی و قس علی هذه) باید از رویههای میان رشتهای استفاده کنیم به نظرم این ابتکار است، چون در مطالعات تئوری ما از grand teoray استفاده کردیم که بسیار هم بجا و موثر بود.
تشکیک مورخان درباره تاریخ شفاهی
حسنآبادی درباره لزوم تئوریپردازی در تاریخ شفاهی در ایران گفت: بعد از مدتی این نیاز احساس شد که تاریخ شفاهی باید به برخی سوالات پیرامون ماهیت خودش جواب بدهد؛ یعنی پس از اینکه از بُعد سیاسی وارد بعد اجتماعی، موزهها، مراکز آرشیوی و مدارس شد این سوال جدی به وجود آمد که تاریخ شفاهی باید به سوالات جدی در زمینه ماهیت، هدف، گسترش و کارکردش از سوی تاریخ شفاهیکاران پاسخ داده شود. چون از یک دوره تاریخ شفاهی دچار یک نوع درونگرایی و پرسش از خود شد. البته این در پاسخ به سوالهای بیرونی بود که از تاریخ شفاهی درباره اهمیت، کارکرد، اعتبار، قابلیت پاسخگویی و نحوه استفاده از آن پرسیده شد.
او افزود: به همین دلیل فعالان تاریخ شفاهی به این فکر افتادند که باید به طور جدی به این سوالات پاسخ داد. ضمن اینکه آیا امکان دارد در تاریخ شفاهی به تئوریپردازی برسیم و چه قدر این موضوع ضرورت دارد؟ اکنون در ایران بعد از یک دوره 40 ساله و یک دوره فعالیت عمیق 20 ساله و گسترش تاریخ شفاهی به طوری که امروز هیچ بحثی در اهمیت و جایگاه آن نیست در نقطهای ایستادیم که مجدد این سوال باید پرسیده شود که تا چه اندازه میتوان در تاریخ شفاهی به تئوریپردازی پرداخت؟ ایا اصلا ضرورت دارد یا نه؟
عضو سازمان اسناد و کتابخانه قدس عنوان کرد: در بحث تاریخ شفاهی نیاز جدی در کارکرد داریم همانطور که اگر بخواهیم ارتباط تاریخ شفاهی با تاریخ، تاریخ با فلسفه تاریخ را بررسی کنیم برای اینکه بتوانیم تاریخنگاری انجام دهیم باید با نگاه فلسفی به تاریخ نگاه کنیم و تاریخ را در چارچوب و کلیاتی ساختارمند کنیم تا قابلیت ارائه فکر و دیدگاه داشته باشد، لذا (هر چند قیاس معالفارق است اما قابل بحث است) اگر در تاریخ به فلسفه نیاز داریم برای اینکه بتوانیم یک چارچوب کلی برای بیان وقایع، ارائه تئوری و دیدگاه از موضوعات تاریخی داشته باشیم به همان نسبت امروز به این جایگاه و نکته رسیدیم که برای تاریخ شفاهی نیز نیازمند یک بازنگری اساسی در تفکر و کارکرد آن هستیم. چرا؟
حسنآبادی با طرح پرسشی اظهار کرد: برای اینکه تاریخ شفاهی به عنوان یک ساختار، ابزار و روش کارآمد، یک حوزه مطالعات میان رشتهای است و امکان استفاده از آن در حوزههای مختلف مانند علوم اجتماعی، تاریخ محلی، تاریخ سازمانی، مدیریت دانش سازمانی و... وجود دارد. اگر کارکرد آن بررسی شود، به عنوان یک ابزار مطالعاتی در حوزههای بسیار متفاوتی از آن بهره گرفته شده است. اما یک سوال جدی میان همه کارکردهای میان رشتهای درباره تاریخ شفاهی وجود دارد؛ آیا تاریخ شفاهی نیازمند یک هویت مجزا و جداگانه نیست تا به آن ساختار، شخصیت و هویت دهد که قابلیت جداسازی ان را داشته باشیم؟
او افزود: چرا چنین هویتی اهمیت دارد؟ از این منظر که اگر تاریخ شفاهی بخواهد به سوالات جدی پیرامون خودش پاسخ دهد باید یک هویت جداگانه پیدا کند فارغ از اینکه تاریخ شفاهی برای چه کاری استفاده میشود، با چه شیوههایی انجام میشود که همه بحث عمومی تاریخ شفاهی است باید یک گام فراتر از این مساله رفت و به این برسیم که تاریخ شفاهی فراتر از انجام مصاحبه، آرشیوسازی و جمعآوری اطلاعات است و نیازمند یک هویت است برای اینکه بتواند به سوالات و به تشکیک مورخان نسبت به اعتبارش پاسخ دهد و هویت خودش را فراتر از مطالعات میان رشتهای شکل دهد.
عضو انجمن تاریخ شفاهی بیان کرد: اکنون در تاریخ شفاهی ما در شرایطی هستیم با توجه به گستردگی تاریخ شفاهی در بحث تاریخ ادارهها، سازمانها، تاریخ جنگ، تاریخ انقلاب، تاریخ محلی استفاده میشود نیازمند است که تاریخ شفاهی به معنای تاریخ شفاهی در ساختار و اهمیت آن مجددا تعریف شود تا بتوان از آن به عنوان یک ساختار مشخص در پژوهشهای تاریخی استفاده کرد. باید هویت داشته باشد و در چارچوبهای مشخص خروجیهای مشخصی از آن گرفته شود تا بتوان در پژوهشهای مشخصتری از آن استفاده کرد. لذا نیازمند این است که علیرغم کارکرد عمومی تاریخ شفاهی در جامعه یک گام بالاتر به آن نگریسته شود.
ضربه خشت خام به تاریخ شفاهی!
فائزه توکلی در ادامه این نشست گفت: به نظرم تاریخ شفاهی انقلابی در مطالعه تاریخ معاصر است چون افرادی که با آنها مصاحبه میشود، بیش از اطلاعاتی که درباره گذشته به ما میدهند، از آنها به عنوان یک منبع، مخزن داده و مستندات و خود متن میتوانیم به آن اتکا کنیم؛ یعنی انسانهایی که زنده و حاضر هستند، هم تصویر هم صدایشان را داریم و درباره تحولات این سند را که انسان در راس آن قرار دارد، میتوانیم ارائه کنیم و به جامعه معاصر به راحتی از طریق تصویر یا صداهای متعدد داده ارسال کنیم.
او افزود: اگر بخواهیم مانند سایر علوم به تاریخ شفاهی بپردازیم همانطور که اشاره شد، تاریخ شفاهی ماهیت بین رشتهای دارد که در کنار جامعهشناسی، روانشناسی، زبانشناسی و ... کاربرد دارد. از طرفی تاریخ شفاهی به عنوان ابزاری است که میتواند به تکمیل تاریخ نیز کمک کند، چون تاریخ معمولا متکی بر اسناد و دادههاست که گاهی همه اسناد در دسترس نیست و برای پر کردن حفرههای آن تاریخ شفاهی میتواند کارگشا باشد.
پژوهشگر تاریخ شفاهی عنوان کرد: قبلا نظر بر این بود که برای ثبت یک رویداد تاریخی باید 30 تا 40 سال از آن بگذرد اما امروز پایبندی به این اصل ممکن نیست چون امروز به قدری سرعت تحولات بالاست و میزان افزایش دادهها در وب آنقدر شتابزده و شتابناک است که روزانه بیش از 3 میلیون صفحه جدید در وب تولید میشود و دیگر نمیتوانیم به روش پیشین تاریخنگاری تحولات و مسائل را بررسی کنیم. ما نیاز به تکنولوژی جدید داریم با توجه به ضبط صوت، فیلمها و افرادی که با آنها به عنوان کنشگر صحنه سیاست و اجتماع و افرادی که قرنها از آنها نامی نبود همچون زنان، کارگران، سربازان کهنهکار جنگ، روحانیت، اقلیتهای قومی و مذهبی و ... سر و کار داریم باید به گردآوری دادهها با تکیه بر تاریخ شفاهی بپردازیم.
توکلی گفت: ما نیاز داریم اطلاعات سازمانها، ادارهها و وزارتخانهها را جمعآوری و ثبت و ضبط کنیم به ویژه با تحولی که در چهار دهه بعد از انقلاب داشتیم و رویکردی که برخی از مسائل را به دنبال داشت و امروز جامعه با بعضی از آنها درگیر است برای مثال تحریمهای آمریکا از کجا آغاز شد؟ برای یافتن پاسخ باید با سیاستمداران مواجهه شویم و با آنها مصاحبه کنیم و چند و چون مسائل را دربیاوریم.
او افزود: نیاز است برای یافتن پرسشها درباره برخی مسائل و رویکردها باید در وزارتخانهها کندوکاو کنیم هر چند در دولت قبل کاری مثلا به شکل تاریخ شفاهی به صورت غیرعلمی توسط سعید لیلاز انجام شد، کار غیرتخصصی که در مصاحبه با محمدجواد ظریف صورت گرفت و بسیار به تاریخ معاصر ضربه زد و اکنون نمیخواهم خیلی به آن بپردازم. به هر حال تاریخ شفاهی با تکیه بر دادههایش میتواند تاریخ یک جامعه در حال گذار را به نمایش بگذارد و از طریق افرادی که در رویدادها حضور داشتند مسائل را کالبدشکافی کند.
مدیرمسئول مجله پژواک زنان در تاریخ اظهار کرد: در واقع در تاریخ شفاهی تلاش بر آن است که صدای راویان در متن یک رویداد شنیده شود اما این که چگونه این صدا شنیده شود به شیوهای نیست که مثلا حسین دهباشی انجام میدهد. به این شکل که با یک نفر مصاحبه میکند و فرد یک نکته مهم را مثلا در بحث سینما رکس آبادان مطرح و آن را به عنوان یک فیلم در شبکههای اجتماعی پخش میکند و مردم با خود میگویند پس قضیه به این شکل بوده است! حال بدون اینکه گفتههای فرد مصاحبه شونده اعتبارآزمایی شود. یک رویکرد غلط باعث قضاوت درباره یکی از تحولات مهم در آستانه انقلاب اسلامی تحت عنوان «خشت خام» میشود!
کشکولسازی در تاریخ شفاهی
اسماعیلی در پایان این نشست عنوان کرد: آیا وقتی وارد تاریخ شفاهی میشویم بدون هیچ ایده و نگاهی دست به مصاحبه میزنیم یا اینکه مدعایی داریم که آن مدعا به مثابه یک تور امکان جمعآوری دادههای تاریخ شفاهی را فراهم میکند. من دفعه پیش هم عرض کردم فعلا در مرحله کنونی مهمترین کار مورخانی که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکنند این است که بتوانند داده تاریخی را گردآوری کنند و در این گردآوری دادهها همه روشهای مرسوم علم تاریخ را به کار بگیرند.
او افزود: لذا وقتی در حال جمعآوری داده تاریخی هستیم به ناچار باید با مدعا وارد شویم در غیر این صورت یا کشکول درست میکنیم یا در موضوع گم میشویم و نمیتوانیم از موضوع در بیایم تا بتوانیم کار را پیش ببریم.
نظر شما