با مروری بر کتاب «تداوم اشغال و بحران»؛
اثرات منفی فشار جنگ بر اقتصاد عراق / باتلاقی که صدام به تنهایی نمیتوانست از آن خارج شود
«محاسبات صدام و مشاورانش پیش از شروع جنگ، چه درباره قدرت دفاعی و رزمی ایران و چه درباره مدت احتمالی درگیریهای مستقیم بسیار اشتباه بود. همین محاسبه اشتباه هم آنان را عملا به باتلاقی انداخت که دیگر خودشان به تنهایی نمیتوانستند از آن خارج شوند.»
یک: اشتباهی که بسیار بزرگ بود
رژیم بعث با حمله به ایران خودش را درگیر جنگی کرد که هزینههایش فراتر از توان اقتصاد عراق بود و منابع این کشور تاب تحمل جنگی چنین سنگین، آنهم برای مدتی طولانی را نداشت. محاسبات صدام و مشاورانش پیش از شروع جنگ، چه درباره قدرت دفاعی و رزمی ایران و چه درباره مدت احتمالی درگیریهای مستقیم بسیار اشتباه بود. همین محاسبه اشتباه هم آنان را عملا به باتلاقی انداخت که دیگر خودشان به تنهایی نمیتوانستند از آن خارج شوند.
مشکلاتی که اقتصاد این کشور از سالها قبل به آن دچار بود، از همان ماههای نخست جنگ دوباره به شکل بحران بروز کردند و تازه خود جنگ هم مشکلات و تنگناهای تازهای برای آنان ایجاد کرد. فشار جنگ بر همه بخشهای اقتصاد عراق، از حمل و نقل گرفته تا کشاورزی اثر منفی گذاشت، بسیاری از پروژههای کوچک و بزرگ عمرانی را تعطیل کرد و حتی به صنایع غذایی این کشور ضربات مخربی زد. خلاصه اینکه رژیم بعث با خطای بزرگش، یعنی حمله به ایران، عراق را به کام بحران اقتصادی فرو برد و این کشور را نیازمند به کمکهای مالی و حمایتهای اقتصادی خارجی کرد.
دو: تنگناهای اقتصادی برای متجاوز
روزنامه جمهوری اسلامی، بیست و هفتم فروردین 1360 در گزارشی مفصل با عنوان «رکود اقتصادی عراق پس از تهاجم به ایران» مبتنی بر اعداد و ارقام به بررسی شرایط دشمن پرداخت و نوشت «سیستم اقتصادی عراق با فاجعه بزرگی روبهروست که دلیل اصلی آن تجاوز بیحاصل این کشور به خاک ایران است.» در این مدت «تأسیسات نفتی عراق در موصل، بصره و کرکوک خسارت فراوان دیده است. خسارت وارده به منطقه کرکوک دارای اهمیت بیشتری است، زیرا تلمبهخانههای مهمی که لولههای مدیترانهای را تغذیه میکنند و همچنین لولههای استراتژیک حوزه خلیج فارس در این منطقه قرار دارند.»
صادرات نفت این کشور از حدود 4 میلیون بشکه در روز به 1 و نیم میلیون بشکه کاهش یافت و به تبع آن درآمد حاصل از این تجارت نیز آشکارا افت کرد. در بخش کشاورزی و تولید مواد غذایی هم آنان با مشکلات بزرگی مواجه شدند، و مثلا تولید خرما و گوشت در این کشور نسبت به گذشته بسیار کمتر شد، آنقدر که «ظرف شش ماه ورود گوشت گوسفند از زلاندنو دو برابر شد.» همچنین «پروژههای کشاورزی عرق به حالت تعلیق درآمد» و پروژههایی مثل سد موصل و سد دهوک و کشت تنباکو زیر نظر کارشناسان ژاپنی از دستور کار خارج شد. بخشهای دیگر اقتصاد عراق مثل کارخانههای فولاد و گردشگری هم از جنگ و تداوم تنش نظامی آسیبهای جدی دید و بزرگی خطای محاسباتی صدام را - درباره در پیش بودن جنگی آسان و کمهزینه با منافع و غنایم و دستاوردهای بسیار - بیشتر نمایان کرد.
سه: دشمنان انقلاب در کنار هم
مشکلات فزاینده اقتصادی عراق، زمینه نزدیکی هرچه بیشتر رژیم بعث به دولت آمریکا را فراهم کرد. آمریکاییها هم که باوجود همه اختلافات و بدگمانیهایشان به صدام، از شکست عراق و پیروزی ایران میترسیدند و صدور انقلاب را تهدیدی جدی برای سیاستهای خودشان در غرب آسیا میدیدند، بیشتر از قبل به یاری بعثیها رفتند. مطمئن بودند اگر به صدام کمک نکنند او جنگ را میبازد و حتی احتمالا سقوط میکند و بزرگترین سد در مهار موجهای انقلاب ایران میشکند. پس اعضای دولت رونالد ریگان چند گام عملی برداشتند، که از جمله رسما اسم عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریسم خط زدند تا مسیر کمکهای اقتصادی و نظامی به این کشور را هموارتر کنند.
روزنامه کویتی السیاسه همان روز (به تاریخ ما 27 فروردین 1360) در اینباره نوشت «وزارت خارجه امریکا طی یادداشتی که به کنگره امریکا داده، توانسته است نام عراق را از فهرست کشورهای تروریستی بینالمللی حذف کند. بهنظر آمریکا، کشورهای تروریستی بینالمللی آن دسته از کشورهایی هستند که از سازمانهای آزادیبخش و مخالف با سیاست آمریکا حمایت میکنند.» آنان همچنین متعهد شدند تحویل 5 فروند بوئینگ را – به شرط موافقت کنگره – در موعد مقرر انجام خواهند داد. چند روز بعد طارق عزیز، وزیر خارجه عراق درباره شرایط جدید روابط میان عراق و آمریکا صحبت کرد. او سعی میکرد خودش را ذوقزده نشان ندهد و حتی چند جمله دوپهلو هم به زبان آورد، اما در پایان آنچه را که باید میگفت، گفت. اینکه دولت آمریکا از خصومت با عراق دست کشیده است و «عراق مایل به داشتن تماسهایی در سطوح بالاتر بین دو دولت است.»
نظر شما