بخش مهمی از جنگ تحمیلی، جنگ تبلیغاتی بود. بعثیها در این رویارویی از دروغ و افترا هیچ ابایی نداشتند و یاد گرفته بودند چگونه از برخی رسانههای غربی به عنوان ابزار استفاده کنند. در این یادداشت، با مرور چند صفحه از بیستمین کتاب روزشمار جنگ ایران و عراق، به گوشهای از این جنگ تبلیغاتی اشاره میشود.
افشاگری ماهانه کانادایی
نشریه کرسنت اینترنشنال این خبر را کشف و تابستان 1982 (ماه جولای) در گزارشی مستند آن را افشا کرد. صحبت از پرداخت پول از طرف رژیم بعث به شماری از رسانههای غیر عراقی بود تا در جنگ تبلیغاتی ضد ایران مشارکت کنند و هر از چندی، انگ و افترایی به جمهوری اسلامی بچسبانند. «بر همه آشکار است که صدام مقادیر زیادی پول به اسم کمک در اختیار نشریات خارجی سراسر جهان به ویژه نشریات عربی در بیروت، کویت، پاریس و لندن قرار میدهد تا مقالاتی را که در سفارتخانههای عراق تهیه میشوند، به چاپ برسانند.» مثلاً بنویسند که ایران با اسرائیل روابط مخفی دارد و در جنگ با عراق، از صهیونیستها کمک میگیرد یا به آنان برای ضربه زدن به عراق کمک میکند.
این نشریه کانادایی - که هنوز هم منتشر میشود و روی اخبار و تحولات جهان اسلام متمرکز است - برای اثبات ادعای خود، سندی محرمانه متعلق به روز هفتم جولای سال 1981 را هم منتشر کرد. «این سند حاوی گزارش سعد البزاز عضو شورای مطبوعاتی عراق است که بیانگر نقش عراق در انتشار اخبار دروغ همکاری ایران و حکومت صهیونیستی است. در بخشی از این گزارش آمده است: پس از ملاقاتی با ریچارد اوئن، نویسنده مسائل خاورمیانه در روزنامه تایمز، وی را تشویق کردم مقالهای به نفع ما بنویسد. همچنین تلاش ما برای انتشار مقالهای درباره روابط ایران و اسرائیل در روزنامه ساندی تلگراف موفقیتآمیز بود. ما نویسنده این مقاله را مجبور کردیم که در مقاله خود بنویسد در جریان حمله اسرائیل به پایگاههای اتمی عراق، ایران عکسهای هوایی این پایگاه را به اسرائیل داده بود.»
اختفای وحشت پشت ناسیونالیسم
برنامه تبلیغاتی رژیم بعث و تلاش برای معنا دادن به تجاوز نظامی این رژیم به خاک ایران و تحمیل جنگ به همسایه شرقیاش، وجوه دیگری هم داشت. یک وجه پررنگ آن، تأکید بر ناسیونالیسم عربی بود که صدام خودش را رهبر و مهمترین چهره این جریان میپنداشت. مثلاً به تاریخ ما، تابستان سال 1361 در یکی از سخنرانیهایش در نجف، گفت «ما به عنوان عراقی و عرب، به عراقی بودن و عربیت خود افتخار میکنیم» و مدافع ارزشهایی هستیم که از سوی دیگران تهدید میشود. گفت عراقیها همچون سدی محکم جلوی سیل پیشروی ایرانیها را گرفتهاند و با تقدیم جان و مالشان از جهان عرب در مقابل خطر ایران دفاع میکنند.
صدام پیش و پس از آن هم بارها کشورهای عرب منطقه ما را به همین بهانه، یعنی یکپارچگی اعراب ضد توسعهطلبی ایران تحریک کرد و حتی زمانی که تصمیم به آغاز جنگ – و بازی با آتش – گرفت، از قادسیه دوم گفت؛ از اینکه تاریخ را دوباره تکرار میکند و عربها را در جنگی سرنوشتساز به مواجهه با قوای ایران میبرد. هرچند بسیاری از کارشناسان رسانهها و کسانی که با جریان جنگ در آن مقطع آشنا بودند، صحبتهای آن روز صدام در نجف را بیشتر از آنکه مصداقی از علایق عربی او و برنامه تبلیغاتی رژیم بعث بدانند، نشانه وحشت عمیق صدام از پیشروی احتمالی ایران - و تعقیب نیروهای اشغالگر حتی در داخل خاک عراق - دیدند. نشانه این واقعیت که رژیم بعث، بعد از عقبنشینی اجباری از خرمشهر به تنگنا افتاده و برتری در میدان رزم با ایران است.
نظر شما