سه‌شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۲
دامنه معنا در اشعار نصرالله مردانی گسترده است

گستره معنایی و دایره عواطف سروده‌های مردانی وسیع است و از منظری می‌­توان آن را در پنج مقوله آیینی، انقلاب، جنگ، عارفانه و طبیعت دسته‌بندی کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه «شخصیت‌های مانا» در انتشارات سوره مهر با هدف ارایه الگوهای موفق، به زندگی شخصیت‌های نیک‌نامی می‌پردازد که در عرصه دانش، فرهنگ، سیاست و اجتماع در ایران معاصر زیسته و درگذشته‌اند. این مجموعه برای عموم مخاطبان بویژه جوانان و دانشگاهیان تهیه و توسط تعدادی از نویسندگان توانا کشور بازنویسی شده است.

یکی از این کتاب‌ها، زندگی «نصرالله مردانی» است که توسط علی تقوی، جمع‌آوری شده است. نصرالله مردانی  چهره ماندگار ادبیات ایران در سال ۱۳۸۲ بود که اشعارش  بیشتر در حوزه حماسی و انقلابی است. اشعارش آمیزه‌ای از لطافت و استقامت است و مردانی توانسته حماسه و غزل را که همواره در دو نقطه‌ متضاد و مقابل هم قرار داشتند، با هم درآمیزد.

در ادامه گفت‌وگوی ما را با علی تقوی، نویسنده کتاب «نصرالله مردانی» می‌خوانید:


لطفا درباره تحقیقات ابتدایی و شیوه نگارش کتاب «نصرالله مردانی» توضیح دهید.
زنده‌یاد نصرالله مردانی از شاعران صاحب سبک شعر انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. وی در نخستین دفترهای شعرش، با تسلط بر زبان و تصویرگری‌های‌‌ شاعرانه، جانی دوباره بر پیکره شاخه سنتی شعر انقلاب دمید و جمعی از شاعران جویای نام را به راه و اسلوب خود کشاند. در کتاب «نصرالله مردانی» که از مجموعه کتاب‌های شخصیت‌های مانا به‌شمار می‌رود و نشر سوره مهر آن را منتشر کرده است، ضمن رعایت جانب ایجاز، نخست به وقایع و رویدادهای مهم زندگی مردانی و سپس به آثارش پرداخته شد.  این کتاب در سه فصل به نگارش درآمده که در فصل نخست، در چهار بخش خطوط اصلی و مهم زندگی مردانی بیان شده، در فصل دوم، دفترهای شعر مردانی به ترتیب زمان انتشار معرفی شده و در فصل پایانی، در چهار بخش، اشعار مردانی از منظرهای معنا، صور خیال، موسیقی و زبان نقد و تحلیل شده است. بی‌گمان برای بررسی دقیق و موشکافانة تمام جوانب و زوایای سروده‌های یک شاعر، بیش از اینها باید سخن گفت و نوشت اما در همین حد هم، کوشش شد بایسته‌های لازم درخصوص زندگی، سبک شعری و آثار مردانی به طرزی موجز نوشته شود تا اگر مجالی برای علاقه‌مندان فراهم شد، درباره هر یک از این موضوعات بیشتر بیندیشند و قلم‌فرسایی کنند.
 
با توجه به سابقه نگارش شما در این زمینه، رابطه جوانان امروز با شاعران معاصری همچون «مردانی» چگونه است؟
ماندگاری و مانایی سروده‌های شاعران در گستره زمان و تعلق خاطر و انس مردم با آنها، به عوامل بسیاری بستگی دارد.  شعرهایی که در پاسخ به شرایط سیاسی و اجتماعی سروده شده و رنگ‌وبوی شعار گرفته‌اند، با تغییر اوضاع، رفته‌رفته از اذهان محو خواهند شد و برای نسلی دیگر چندان جاذبه ندارند اما شعرهایی که حاصل باریک‌خیالی‌ها و نکته‌سنجی‌ها در خلوت‌های ناب شاعرانه است و شاعر از ساحت تقلید فراتر رفته و به سبک و اسلوب ویژه خود دست یافته است، می‌تواند محل رجوع علاقه‌مندان واقع شود تا با خوانش آن، لذت ببرند.  گستره معنایی و دایره عواطف سروده‌های مردانی وسیع است و از منظری می‌­توان آن را در پنج مقوله آیینی، انقلاب، جنگ، عارفانه و طبیعت دسته‌بندی کرد. بی‌گمان شعرهای متعددی از این شاعر در هریک از مقوله‌ها، هنوز هم می‌تواند برای بخشی از جوانان نسل امروز تازگی داشته باشد و در ذهن و ضمیر آنان جایگیر شود.  


 قالبی که عشق در آن بازتاب زیادی داشته، غزل است. امروزه غزل فرم، باب شده است. نظرتان در این باره چیست؟
شکل و فرم غزل که در آغاز بیشتر محملی برای تغزل‌های شاعرانه بود، همواره از سده‌های گذشته، برای حیات خود پذیرای تغییراتی شده است. در دوره معاصر، این فرایند متأثر از جریان‌ها و نحله‌های شعری شتابی بیشتر گرفت و شاعران بسیاری در ساحت صورت و معنای غزل، نوآوری‌هایی را رقم زدند. در این میان، شاید نام دو شاعر بیش از دیگران تکرار شده است یعنی سیمین بهبهانی و حسین منزوی که هریک به‌گونه‌ای خود را «نیمای غزل» می‌دانستند. جریان‌هایی با عناوین غزل فرم، غزل پست مدرن و جز آنها، که عمدتا از دهه هفتاد شکل گرفته‌اند، اغلب صورت افراط‌گونه آن نوآوری‌هایی است که پیشتر آزموده شده بود.
 
دیدگاهتان درباره وضعیت فعلی ادبیات فارسی چیست؟
از دیرباز، در میان هنرهای هفت‌گانه، همواره ادبیات جایگاه ممتازی داشته است و اگر خلاقیت و خیال‌ورزی را وجه مشترک و عامل مهم در آفرینش آثار هنری بدانیم،  به بهترین وجهی این عامل در ادبیات و انواع متون ادبی می‌تواند به جلوه درآید، از این‌رو مایه مباهات بسیاری از ملت‌ها، ادبیات و متون فاخری است که جمعی از شاعران و نویسندگان فرهیخته‌شان از خود به یادگار گذاشتند. در گستره ادبیات فارسی نیز، متونی ارزشمند به نظم و نثر در انواع ادبی پدید آمده که شهرت و آوازه‌ای جهانی یافته‌اند. با هربار خوانش متونی چون شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خسمه نظامی، مثنوی مولوی، بوستان سعدی و غزلیات حافظ، دریچه تازه‌ای از معرفت به روی مخاطب گشوده می‌شود ولی متأسفانه در دهه‌های اخیر، آن‌گونه که باید به ادبیات و فرایند آفرینش ادبی توجه نشده  و گاه متون ادبی، فارغ از آن اندیشه‌ها و عواطف ناب انسانی، در چنبره نوجویی‌هایی افراطی، صورت تفنن به خود گرفته است.
 
کدام شعر مردانی را بیشتر دوست دارید؟
مردانی در دو غزل «شتاب سکوت» و «فریاد سکوت»، با تکرار واژه سکوت در ردیف هر بیت، مخاطب را به اندیشیدن در راز سکوت دعوت می‌کند.
غزل فریاد را بسیار دوست دارم:

فریاد که پایان من آغاز سکوت است
یعنی که ازل تا به ابد راز سکوت است

رفتیم و رسیدیم به سرچشمه خورشید
آنجا که افق گستره باز سکوت است

از نای زمان در سفر باد شنیدیم
بس نالة بیداد که دمساز سکوت است

آن سوی عدم در گذر واقعه دیدیم
غوغای شدن معنی ایجاز سکوت است

آنجا که پر از سی‌پر سیمرغ فروریخت
جایی است که جان بر سر پرواز سکوت است

بر بام سحر کوکب شب‌خیز فلک گفت
در اوج سما زهره هم‌آواز سکوت است

با پشت دوتا، رقص تو ای پیر، عجب نیست
تا چنگ تو در پنجه پرناز سکوت است

هرنغمه که برخاست از آن چنگ خوش‌آهنگ
در خلوت دل هم‌نفس ساز سکوت است

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها