سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حمیدرضا حافظی: مهمترین مسئلهای که کتاب «ماجرای علامه و انقلاب» به دنبال پاسخ گفتن به آن است، نقل قولهایی است که به علامه طباطبایی منتسب شده است. نقلهایی مثل این نقل قول که ایشان گفتهاند «انقلاب اسلامی یک شهید داشت و آن هم اسلام بود». نویسندگان کتاب به دنبال این هستند که ریشههای اندیشهای علامه در رابطه با نهضت امام خمینی (ره) را بررسی کنند و این موضوع را روشن سازند که آیا علامه با انقلاب تقابلی داشته است یا خیر؛ و آیا شاگردان او از نظر سیاسی زاویهای با انقلاب داشتهاند یا خیر.
ماجرای نقل قول منتسب شده به علامه طباطبایی در نوشتاری از محسن کدیور آمده است. با این مضمون که پس از ترور علی قدوسی داماد علامه، گروهی از اعضای ارشد قوه قضائیه برای عرض تسلیت خدمت علامه میروند و ایشان نیز پس از مکثی طولانی میگوید اولین شهید این انقلاب اسلام بود. کدیور این جمله را آخرین اظهار نظر علامه طباطبایی درباره انقلاب معرفی میکند. هرچند در طی مصاحبههایی که در کتاب صورت گرفته است، همگی افراد اذعان دارند که این ادعا، تهمت و دروغی بیش نیست و علامه هیچگاه نه از نظر قلبی و نه از نظر لسانی از انقلاب جدا نشدند و همواره عشق به نهضت امام (ره) را در دل خود داشتهاند.
آنچه از دیدگاه مؤلفان در این کتاب نیز آمده است، غیرقابل قبول بودن ادعاهای کدیور و امثال اوست؛ آن هم در شرایطی که علامه شاگردانی را تربیت کرده که هر کدام سینهسوخته انقلاب بودهاند و هزینههای بیشماری برای فعالیت به عنوان مبارز پرداختهاند. از شکنجه و زندان تا تبعید و دوری از اقوام و خویشان؛ بزرگانی چون سیدابراهیم خسروشاهی، سیدعبدالله جعفری، شیخعلیآقا پهلوانی، سیدمحمدحسین تهرانی لالهزاری، آیتالله خوشوقت، آیتالله مصباح یزدی، آیتالله مظاهری، آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی، آیتالله مظاهری، آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی، آیتالله موسوی، آیتالله یزدی، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، آیتالله حسنزاده آملی، آیتالله انصاری شیرازی، آیتالله قدوسی، آیتالله کاظم ضرابی، آیتالله میرزا جواد و بزرگان دیگری که شاگردان سلوکی علامه طباطبایی بودند و از هیچ فرصتی برای بهرهگیری از علوم علامه دریغ نمیکردند.
آنطور که در سخنان مصاحبهشوندگان کتاب آمده است، علامه طباطبایی جهاد با شاه را ذیل امر به معروف و نهی از منکر میدانسته و بسیاری نیز باور داشتند آنچه به عنوان مبارزه از علامه ثبت شده، همان نوشتههای ایشان است. آنطور که در کتاب به نقل از مقام معظم رهبری آمده است، امام خمینی (ره) انقلاب سیاسی را ایجاد کرد و علامه طباطبایی، انقلاب فرهنگی را رقم زد. هرچند علامه طباطبایی صراحتاً درباره نهضت امام خمینی (ره) صحبتهای چندانی نکردهاند یا کسی درباره این نهضت از ایشان سوال نکرده، اما برای همگان، عشق قلبی علامه به امام (ره) و انقلاب، جزو آشکارهها بوده است و کسی در آن شک نداشته است. علامه ارادت فراوانی نسبت به نهضت امام خمینی (ره) داشته است.
در زمانهای که امام خمینی (ره) در تبعید بودند، علامه در پاسخ به آنهایی که به ایشان اصرار میکردند که عَلَم به دست بگیرند و جلو بیفتد تا دیگران نیز از او تبعیت کنند، میگفتند که «این کار از من ساخته نیست، این کار از آقای خمینی ساخته است.» علامه با وجود امام (ره) حتی در تبعید، تاکید میکردند که برای این نهضت، یک علمدار کافی است. به گفته مصاحبهشوندگان که اغلب شاگردان علامه بودند، این شخصیت بزرگ عرفانی که شاگردان سلوکی بیشماری داشت همراه با شهید مطهری، بنیانهای کمونیست و مارکسیست را لرزاندند و مقابله علمی و فرهنگی مجاهدانهای در مقابل بنیانهای نظری ضدانقلاب داشتند و از همین رو نیز نمیتوان نقل قولهای ضد انقلابی را به علامه طباطبایی نسبت داد.
در بخشی از کتاب در مصاحبهای که با آیتالله قدرتالله نجفی قمشهای انجام شده است، به این نکته اشاره شده که در زمان غیاب امام خمینی (ره) و تبعید ایشان، علامه طباطبایی همراه با آیتالله نجفی مرعشی، آیتالله شریعتمداری، آیتالله مرتضی حائری و آیتالله گلپایگانی حلقهای را تشکیل داده بودند و به دور از چشم ساواک، فعالیتهایی را انجام میدادند که بیشتر در حوزه زمینهسازی برای پیش رفتن نهضت امام خمینی (ره) بوده است. بسیاری از علمای نزدیک به علامه تاکید میکنند که پیریزی جنبههای فرهنگی انقلاب، توسط علامه طباطبایی و شهید مطهری صورت گرفت.
کتاب «تاریخ شفاهی ماجرای علامه و انقلاب، تقابل یا حمایت؟» به کوشش رضا اکبری آهنگر و وحید خضاب، از سوی انتشارات شهید کاظمی، در ۱۸۴ صفحه و به قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما