سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ کتاب «جشنهای کلیسای ارمنی»، نوشته اسقف اعظم آرداک مانوکیان با ترجمه گارون سارکسیان از سوی انتشارات نائیری برای دومین بار چاپ شد. هدف از نگارش این کتاب آشنا کردن با جشنهای ارمنی و آداب و رسوم ارمنیان است که گاه پیوند تنگاتگی با برگزاری جشنها دارند. برای پژوهش و فراهم آوردن این کتاب، از منابع ارمنی و آداب و روایتها استفاده شده است. مانوکیان بر این باور است که بیگمان شناساندن کامل جشنها هم آسان نیست به ویژه که درباره ریشه بسیاری از آنها آگاهیهای ناچیز و ناروشنی داریم.
در این کتاب به معرفی برخی از جشنهای کلیسای ارمنی و آداب و رسوم آنها پرداخته شده است. عنوان برخی از این جشنها عبارت است از: «تبرک آب»؛ «عروج»؛ «گل آرایی»؛ «نوسال»؛ «تبرک انگور»؛ «چراغافروزی»؛ «میلاد مسیح»؛ «ناواگانیک»؛ «یکشنبه سرخ»؛ «جشن کلیسای اجمادزین مقدس»؛ «یافتن صندوقچه مریم»؛ «یافتن کمریند مریم»؛ «وارداوارد یا دگرگونی سیمای خدایگان ما»؛ و…. در پایان نیز تصاویر نقاشیهای هنرمندان ارمنی از دوران زندگی عیسی مسیح (ع)، ضمیمه شده است.
جشن و آیین در زندگی روزمره ارمنیان جایگاه ویژهای دارد و در طول تاریخ چند هزار ساله آنان نیز همواره چنین بوده است. بیشتر جشنها و ایزدان ارمنی همانندی و مشترکاتی با جشنها و ایزدان اقوام ایرانی داشتهاند و این به سبب زندگی مشترک و همسایگی دیر پای ایرانیان و ارمنیان بوده است. جشن را در زبان ارمنی «تن» مینامند. تن برگرفته از واژه «تونوس» یونانی، به معنای مراسم و آیین گروهی است. این جشنها، فرصتی است برای بیان احساسات دینی و شور خداپرستی، که همیشه با مراسم و برنامههای ویژهای برگزار میشود.
یکی از جشنهایی که در میان ارامنه برگزار میشود «وارداوار» است. ارامنه نیز همانند زرتشتیان جشن تیرگان را برگزار میکنند و به این جشن وارداوار میگویند. زمان برگزاری آن با جشن تیرگان زرتشتیان یکی نیست اما همانندیهایی هم میان این دو جشن به چشم میخورد. هویک میناسیان، پژوهشگر و تاریخنگار ارامنه ایران، دراینباره چنین میگوید: «جشن وارداوار جشن الهه آستغیگ است که گریگور مقدس این عید بزرگِ پیش از مسیحیت را با روز برگزاری عید تجلی شکوه و جلال ملکوتی حضرت مسیح همزمان کرده است.»
برخی از دیگر پژوهشگران، «وارداوار» را به معنی «راه آب» میدانند و این جشن را به ایزد بانوی آبها یا «آناهیتا» نسبت میدهند. برخی دیگر نیز واژهی «وارد» را به معنی گل میدانند و این جشن را از آنِ «آستفیک»، الههی زیبایی، باروری و حاصلخیزی برمیشمارند. بر پایه نوشتههای رخدادنگاران ارمنی، در ارمنستان کهن، جشن «وارداوار» برای بزرگداشت ایزدبانوی زیبایی، با شکوه فراوان برپا میشده است، همه مردم در این جشن شرکت میکردند و الهه را با گلهای سرخ میآراستند. میگویند گلسرخ، پیش از این به رنگ سفید بوده است تا هنگامی که الهه، با پای برهنه به میان مردم آمد و خارها پاهای او را زخمی کردند و از خون وی، آن گلهای سفید رنگین شدند، ازآنپس گل سرخ امروزی پدید آمد.
ارمنیان امروزی، از «عید پاک» نزدیک به ١٠٠ روز را شمارش کرده و در نزدیکترین یکشنبه، آیین «وارداوار» را به جای میآورند. در این روز در کنار به جا آوردن آیین عشای ربانی «بادارک» در کلیسا، دعا و خطبهای افزون بر آیین نیایش یکشنبهها، که به نام نیایش ویژهی روز «وارداوار» نامور است، بازخوانی میشود و سرانجام، هنگامی که مردم از کلیسا بیرون میآیند، در حیاط کلیسا، کوچه و خیابان، به روی یکدیگر آب میپاشند.
شکوه، بزرگی و جانسپاری آرش کمانگیر بر فراز کوه دماوند و تیر انداختن او که مرز ایران را فراخ و فراختر ساخت، بهراستی نمایانگر جاودانگی ایران بوده و هست. این جشن در فرهنگ ارمنیان نمایانگر شکوه و جلال ملکوتی عیسی بر سه تن از شاگردانش، یوحنا، یعقوب و پتروس در بالای کوه «تابور» است. برخی از پژوهشگران میگویند: به نوشته قون عالیشان، کشیش ارمنی در کتاب «ادیان قدیم» مردمانی که در پیرامون کوه آرارات میزیستند، باور داشتند که کشتی نوح پس از پایان توفان بر روز کوه آرارات نشست. از این رو با اجرای آیین ویژهای یاد توفان نوح را گرامی داشتند و آن را جشن میگرفتند. پس از پذیرش مسیحیت این جشن و آیین آن زنده ماند و آن را با روز عید تجلی شکوه و جلال ملکوتی حضرت مسیح برابر کردند و این جشن به جشن وارداوارد یا آبپاشان نامور شد. در این روز مردم خود را با گل میآراستند و کبوتر پرانی میکردند، چون حضرت نوح پیش از فرونشستن آبها، کبوتری به هوا فرستاد.
نگاهی به عید پاک و شام آخر
عید پاک یکی از روزهای تعطیل در سال مسیحی است که یکشنبهای در ماه مارس یا آوریل است. مسیحیان بر این باورند که در این روز عیسی مسیح پس از اینکه به صلیب کشیده شده بود دوباره زنده شده و برخاست. مسیحیان از این رویداد بهعنوانِ رستاخیز مسیح یاد میکنند. عید پاک در پایان هفته مقدسی است که عیسی (ع) وارد اورشلیم میشود و توسط سربازان رومی دستگیر و پس از تحمل مصائب و سختیها بر فراز تپه جلجتا در اورشلیم مصلوب میشود. زمان این عید، برخلاف سایر اعیاد و مراسم، ثابت نیست و هر سال میان ۲۲ مارس (۲ فروردین) تا ۲۵ آوریل (۵ اردیبهشت) تغییر میکند و بدین گونه محاسبه میشود که اولین یکشنبه بعد از ماه کاملی که پس از اعتدال بهاری باشد، عید پاک است.
برای مسیحیان، عید پاک با رستاخیز و قیام مسیح پیوند خورده است. طبق انجیل «عهد جدید»، عیسی مسیح دو روز پیش از «روز فصح» به صلیب کشیده شد، و روز سوم، در یکشنبهای که ماه به حالت قرص تمام بود، از قبر برخاست، ۴۰ روز در زمین زندگی کرد و بعد به آسمان رفت. مسیحیان نخستین، که در جامعهای یهودی میزیستند، جشن رستاخیز پیشوای خود را همزمان با مراسم عید فصح برپا میکردند. در سال ۳۲۵ میلادی و پس از آنکه مسیحیت توسط دولت روم دین رسمی شناخته شد، آبای کلیسا، عید قیام مسیح را از عید فصح یهود جدا کردند، و آن را با روایات مسیحی هماهنگ ساختند. بدین ترتیب اولین یکشنبه بعد از برآمدن ماه کامل (بدر) پس از رسیدن خورشید به برج حمل را روز قیام دانستند، که میتواند میان دوم فروردین تا پنجم اردیبهشت (۲۲ مارس تا ۲۵ آوریل) قرار گیرد. در این روز مؤمنان برای نماز و عبادت به کلیسا میروند، و به همراه دیگران سرودها و اوراد دینی میخوانند.
یکی از رسوم بسیار رایج در عید پاک رنگ کردن تخم مرغ و خوردن آن است، که بی تردید معنای نمادین دارد. روز عید به ویژه بچهها تخم مرغهای رنگین را، که خرگوش در گوشه و کنار باغ پنهان کرده، پیدا میکنند و با لذت میخورند. رنگ کردن تخم مرغ سنتی دیرین است و احتمالاً اشاره به هنر رنگرزی عیسی مسیح است که جامهها را به هر رنگی که میخواست درمیآورد.
شام آخر نیز چنین روایت شده است: شامگاه پنجشنبه عیسی مسیح یاران نزدیک خود (حواریون) را فرا خواند تا با او شام بخورند. سپس برای آنها سخنرانی کرد و خبر داد که به زودی دستگیر خواهد شد. پس از پایان شام، بر اساس روایات یکی از حواریون، به نام یهودا اسخریوطی، مخفیانه به نزد حاکمان رومی رفت و در ازای پولی ناچیز مخفیگاه مسیح را به آنها لو داد و زمینه دستگیری او را فراهم کرد. در پایان شب، وقتی حواریون به بستر خواب رفتند، مسیح با دو تن از یارانش به بالای کوه زیتون رفت و به مناجات پرداخت و دانست که عقوبتی سخت در انتظار اوست. سحرگاه جمعه (آدینه نیک) سربازان رومی مسیح را در موضعی به نام «باغ جتسمانی» دستگیر کردند و به مقر فرماندهی بردند. حاکمان رومی اورشلیم، به تحریک «رؤسای کهنه و مشایخ قوم یهود»، مسیح را پس از شکنجه و آزار فراوان، واداشتند که صلیبی سنگین را بر روی دوش تا بالای تپه جلجتا حمل کند.
نظر شما