به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ناصر فکوهی، عضو هیئت علمی گروه انسان شناسی دانشگاه تهران یادداشتی با موضوع نقد دولت اسرائیل نوشت. این یادداشت به شرح زیر است: «دولت اسرائیل، امروز با ریاست فردی (بنیامین نتانیاهو) که از طرف دادگاه بینالمللی تعقیب جنایتکاران جنگی و نسلکشیها، برایش حکم صادر شده است، چند سال است با مشارکت نمایندگان پلیدترین گرایشهای فاشیستی دست راست افراطی این کشور شکل گرفته و در چند روز اخیر با بمباران اردوگاه پناهندگان در رفح و انسداد راه بر کمکهای بین المللی برای مردم جنگ زده و محکوم کردن آنها به گرسنگی و تشنگی و هلاکت از این طریق، ثابت کرده است که اتهام نسلکشی به آن به هیچ رو یک اتهام خیالی و ناسنجیده نیست.
تا همین امروز هم، این رژیم از حدود جنایات جنگی بسیار فراتر رفته است؛ رژیمی که از آغاز تشکیلش، یک رژیم تئوکراتیک و آپارتاید و نه هرگز یک دموکراسی لیبرالی بوده و هست. این رژیم در ماههای گذشته حداقل چهل هزار نفر (و به احتمال قوی، با توجه به کسانی که اجسادشان هنوز یافت نشده، بسیار بیشتر) را به کشتارهای سالهای پیش خود افزوده، هزاران نفر را به گروگان گرفته و میلیونها نفر را سرگردان کرده و در گرسنگی و تشنگی و آوارگی نگه داشته است. پروژه اسرائیل بنا بر نظر تحلیلگران سیاسی بینالمللی که بسیاری از آنها خود از یهودیان مترقی هستند، پاکسازی قومی فلسطینیان است تا بتواند به یک اکثریت یهود بزرگ در چارچوب مرزهای کنونی خود برسد و به تدریج از موقعیت آپارتاید خارج شده و با معرفی خود به مثابه یک «دموکراسی قانونی» به معامله با دولتهای دیگر عرب که اغلب دیکتاتوریهای قبیلهای هستند، برسد. اما سوای آنکه این نسلکشی به صورت کامل، ناممکن است و تنها به جنگی بیپایان و پیوسته بیرحمانه تر منجر میشود، تا این موضوع بر این رژیم ثابت شود، هزاران نفر دیگر به کشتار خواهند رسید. این موضوعی نیست که هیچ شرافت انسانی بتواند در برابرش سکوت کند. کما اینکه امروز نه فقط دانشجویان و احزاب مترقی در سراسر جهان بلکه بسیاری از دولتها (در همین چند روز اخیر، اسپانیا، نروژ و ایرلند رسماً) وارد میدان شدهاند و با به رسمیت شناختن دولت فلسطین تلاش کردهاند راه حل «دو دولت» را از نابودی، نجات دهند.
ما نیز در ماهها و سالهای اخیر، بارها و بارها به این موضوع پرداخته و بر آن تاکید داشتهایم که جنایات صهیونیسم که یک حرکت ملیگرایانه مذهبی و نژادپرستانه و آپارتایدی است را نباید با فرهنگ ارزشمند یهود و یهودیان که بزرگترین خدمات را به بشریت کردهاند در هم آمیخت. اما وضعیتی که پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و حملات نسلکشانه اسرائیل در نوار غزه پدید آمده، به چرخشی تاریخی و پارادایمی رسیده است که نیاز به باز کردن کامل موضوع دارد، به ویژه با موقعیتی که بسیاری از نخبگان و روشنفکران و تبع آنها افکار عمومی ما داشته و دارند و بسیاری با مواضع واکنشی خود نسبت به اسرائیل و فلسطین، تصویری زشت از موقعیت کشور به جهان عرضه کرده و آن را تقریباً یکی از معدود پهنههایی در دنیای کنونی نشان دادهاند که موج گسترده مخالفتهای خودجوش مردمی و روشنفکرانه را در آن نمیبینیم.
سکوت در شرایط کنونی، حتی در حد چند روز دیگر، هیچ توجیهی ندارد و ما را به گونهای شریک این جنایات خواهد کرد. استفاده ابزاری رژیم صهیونیستی اسرائیل از دین یهود، به بهانه یهودستیزی در حالی انجام میگیرد که مهمترین اندیشمندان یهودی و پیشرو در صف اول مبارزه با این رژیم قرار دارند و چنین سکوتی و از آن بدتر، هرگونه حمایتی از جنایات اسرائیل به بهانه مبارزه با یهودستیزی، بیشرمانهترین ریاکاری است که یک روشنفکر با هر دین و مذهب و یا با هر عقیده و باور دیگری که داشته باشد، میتواند انجام دهد، مگر آنکه خود به نژادپرستی، فاشیسم و نسلکشی باور داشته باشد.»
نظرات