دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۴
ادبیات دفاع مقدس دچار عدم تعادل در روایت عشق و جنگ است

مرضیه نظرلو، پژوهشگر و مولف دفاع مقدس معتقد است: متاسفانه امروز در ادبیات مقاومت و پایداری دچار یک عدم تعادل شدیم. در دهه ۷۰ و ۸۰ به شدت حذفیات در خاطرات و روایات جنگ را داریم؛ خاطرات ناقص و تک‌بعدی است و چندان قابل ترجمه نیست، حالا درهایی به روی مولفان و راویان جنگ گشوده شد و یکدفعه از این طرف بام افتادند و حالا در روایت زندگی شهدای مدافعان حرم به بدترین شیوه تنها به خاطرات عاشقانه پرداخته می‌شود.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ترجمه کتاب‌های ادبیات مقاومت و پایداری چند سالی است که آغاز شده اما این روند چندان نتوانسته است موفقیت‌آمیز باشد. چون آثاری که باید ویژگی‌های حداقلی برای ترجمه را داشته باشد، به زبان‌های دیگر برگردانده نشده است. این نکته مهم نخست از راه نیافتن آثار ترجمه شده در جوایز مختلف است و دیگر این‌که خود مترجمان و ناشران که آثار ترجمه شده خود را رصد می‌کنند، موفقیتی در این موضوع ندیدند.

از طرفی آثاری که ترجمه شده در نمایشگاه‌های مختلف کتاب در سراسر جهان دیده نشد و به نظر می‌رسد کشورهای عربی در ترجمه آثار خود در زمینه جنگ ایران و عراق موفق‌تر بودند و این مدعا به دلیل ترجمه آثاری است که حتی در ایران هم دیده شد. اما رصد بازارهای جهانی حاکی از آن است که ناشران ایرانی در روند ترجمه آثار خود موفق نبودند.

برای بررسی این موضوع با تعدادی از پژوهشگران، مولفان، ناشران و مترجمان جنگ گفت‌وگو کردیم.

مرضیه نظرلو، پژوهشگر و مولف جنگ تحمیلی در گفت‌وگو با ایبنا درباره موفقیت‌آمیز نبودن ترجمه ادبیات دفاع مقدس نظراتش را بیان کرده است.

-چه ضرورتی در ترجمه آثار دفاع مقدس وجود دارد؟

ضرورت ترجمه آثار دفاع مقدس کاملاً واضح است. چون مشهورترین آثار ادبی جهان، آثاری است که به جنگ پرداختند. چرا چنین است؟ چون دو سوم تاریخ جهان را جنگ‌ها تشکیل می‌دهند. بشر از آغاز تا کنون در حال جنگ است و ما چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید، جنگ را نمی‌توان نادیده گرفت. وقتی جنگ جزئی از زندگی می‌شود، در ادبیات هم رسوخ پیدا می‌کند. چون ادبیات در واقع انعکاس مفاهیم عمیق زندگی است؛ مثل مرگ، عشق، زندگی، تولد و جنگ هم جزء آن قرار می‌گیرد. بنابراین نمی‌توانیم از جنگ صرفه‌نظر کنیم. چنان‌که آثار متعددی درباره جنگ جهانی اول و دوم منتشر شده است. در حالی زمان هر دو جنگ از جنگ ما کوتاه‌تر است، اما دو برابر جنگ ایران و عراق درباره آن کتاب به چاپ رسیده است. در زمینه دو جنگ جهانی، کتاب‌هایی درباره نقش سربازان، فراندهان، لشکرکشی‌ها و … نوشته شده است. لذا ترجمه ادبیات جنگ تنها برای ایران نیست و نوشتن درباره جنگ و تولید آثار جهانی چه در زمینه کتاب چه فیلم امری است که در هر کشوری که جنگ اتفاق افتاده، انجام شده است.

_ به چه دلایلی ترجمه ادبیات دفاع مقدس در حوزه ترجمه نتوانسته موفقیت‌آمیز باشد؟

جنگ ایران و عراق، طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم بوده است، به عبارتی ایران هشت سال درگیر جنگ با عراق بود. اما تولیدات ما نسبت به سال‌هایی که درگیر جنگ بودیم، بسیار حداقلی است و هنوز به میزان قابل قبولی در این زمینه نرسیدیم. هر چند هنوز در ابتدای راه هستیم، اما باید اشاره کنم که نتوانستیم در این زمینه آثار فاخری تولید کنیم. چرا نتوانستیم آثار فاخری در زمینه جنگ تولید کنیم؟ شاید به این دلیل که برخی معتقدند آثار فاخر ۵۰،۶۰ سال پس از وقوع جنگ نوشته می‌شود. در این زمینه ما مانند دانش‌آموزانی هستیم که باید تمرین نوشتن کنیم تا نوشته‌هایمان به قوام و پختگی برسد تا مثلاً ۵۰ سال پس از جنگ یک اثر فاخر در سطح جهانی نوشته شود. درباره جنگ جهانی اول و دوم چندین سال پس از آن به خروجی مطلوب رسیدند. بنابراین یکی از دلایلی که آثار ما در زمینه جنگ هنوز به سطح جهانی نرسیده است، به دلیل آنچه است که اشاره کردم که این موضوع قابل بررسی است. دلیل دیگر این است که در خاطرات جنگ حذفیات زیاد داریم، اتفاقی که در کتاب‌های جهان نمی‌افتد. آنها همه چیز را بی‌پرده بیان می‌کنند هر آنچه که در جنگ اتفاق افتاده است. به شکلی که وقتی مردی از جنگش و سلاح به دست گرفتن می‌گوید از عشق شکست خورده‌اش هم روایت می‌کند.

-به نظر شما روایت کتاب‌های جنگ ناقص است، چرا؟

انسان موجودی چند بعدی است، نمی‌توان تنها به زندگی او در جنگ اشاره کرد، چون سرباز به دلیل محافظت از یکسری علایق به جنگ می‌رود و باید در روایتش از جنگ به آنها هم پرداخت. جنگ پشت‌پرده دارد در آن زندگی، زن و بچه و عشق هم هست. در حالی که در دهه هفتاد و هشتاد عشق، زن و بچه فضای ممنوعه جنگ ایران و عراق بود. لذا نیاز بود که ادبیات به یک بلوغ برسد و حذفیات جنگ کم و کمتر بشود. باید روایت جنگ به شکلی باشد که همه چیز گفته شود و فقط فتوحات جنگ در میان نباشد؛ باید سخن از غم‌ها، شکست‌ها و دردهای جنگ هم به میان بیاید.

-امروز در روایت ادبیات پایداری عشق پررنگ است. این به معنای رد خط قرمزهاست؟

متاسفانه امروز در ادبیات مقاومت و پایداری دچار یک عدم تعادل شدیم. در دهه هفتاد و هشتاد به شدت حذفیات در خاطرات و روایات جنگ را داریم؛ خاطرات ناقص و تک‌بعدی است و چندان قابل ترجمه نیست، چون مخاطب جهانی به دنبال زندگی در کنار جنگ است، اما آثار ما برشی از یک زندگی و همه آن نیست. حالا درهایی به روی مولفان و راویان جنگ گشوده شد و یکدفعه از این طرف بام افتادند و حالا در روایت زندگی شهدای مدافعان حرم به بدترین شیوه تنها به خاطرات عاشقانه پرداخته می‌شود. مثلاً درباره زندگی که یکی دو ماه طول کشیده، چنان روایت عاشقانه از آن درست می‌کنند که جنگ در آن پیدا نیست.

متاسفانه یک عدم تعادل در آثار نوشته شده در زمینه ادبیات مقاومت و پایداری وجود دارد. عامل دیگر؛ چون به ادبیات پایداری و مقاومت به دیده مقدس نگاه می‌کنیم که قطعاً هم مقدس است، چون ما شروع کننده جنگ نبودیم و دفاع‌کننده بودیم. برای اینکه خاک کشور را حفظ کنیم، یکسری از مردان و زنان ما به شهادت رسیدند که این عمل مقدسی است. در این موضوع سخنی نیست و باید با این دید به جنگ ایران و عراق نگاه کرد، اما هر کسی که وارد عرصه قلم زدن در زمینه جنگ می‌شود، حتی اگر هیچ اطلاعاتی از نویسندگی نداشته باشد و صرفاً درصدد خدمت به شهداست، دست به قلم می‌گیرد و نتیجه این کار تولید آثاری است که...

-حرفه‌ای نبودن نویسندگان و مولفان در ادبیات مقاومت و پایداری در تولید آثار چه تاثیری گذاشته است؟

قلم زدن درباره جنگ از سوی هر کسی که فقط قصد خدمت به جنگ را دارد، بدون اطلاع از فن درست نوشتن، نتیجه‌اش آثاری است که کیفیت ندارد. در این میان افرادی که ادبیات خواندند و در زمینه نوشتن مهارت دارند، از این آشفتگی در زمینه ادبیات مقاومت رنج می‌برند. حالا در اینجا انتظار می‌رود که آثاری هم ترجمه شود، در حالی که حجم زیادی از آثار منتشر شده، کیفیت ندارد. آثاری که درباره دفاع مقدس تولید شده، چندان پربار نیست به طوری که حتی در اغلب اوقات مخاطب عام هم پیدا نمی‌کند. درباره ترجمه باید بگویم آثاری باید قابلیت ترجمه را پیدا کند که مقبول عام باشد و بدون رانت و تبلیغ خاص. به عبارتی کتابی در زمینه جنگ باشد که بدون تیلغ خاص مردم آن را خریداری کنند و بخوانند.

-انتخاب یک اثر در زمینه جنگ باید چه شرایطی داشته باشد؟

متاسفانه در ایران کتابی از سوی یک انتشارات بزرگ منتشر می‌شود و با تبلیغات زیاد آن را به چاپ چندم می‌رسانند بعد همان کتاب را ترجمه می‌کنند تا در کشورهای دیگر عرضه شود. معلوم است چنین کتابی که در ایران از سوی مردم مقبولیت ندارد در کشور دیگری هم بازتابی نخواهد داشت. به عبارتی اگر بخواهیم کتابی در زمینه جنگ ترجمه شود، باید همه موراد لازم را در نظر بگیریم، اگر نکات لازم رعایت شود، در ایران هم مقبولیت داشته باشد، ناشر خارجی خودش خواهان ترجمه آن اثر خواهد شد، نه اینکه با رانت و تبلیغات یک اثر ترجمه شود و در نتیجه اصلاً بازتابی در کشور دیگر به همراه نداشته باشد.

-اطلاعاتی وجود دارد درباره آثاری تا کنون ترجمه شده است؟

در زمینه جنگ ایران و عراق کتاب‌های زیادی ترجمه شده است، اما ما اطلاعی نداریم که اصلاً این آثار فروش داشته است یا نه؟ چون آثار انتخاب شده برای ترجمه مسیر درست خود را طی نمی‌کند و بر حسب سلیقه یک کتاب برای ترجمه انتخاب می‌شود. پس از ترجمه هم گزارش درستی از وضعیت فروش و انعکاس آن در دسترس نیست. به طوری که حتی اطلاع نداریم آثاری که از ادبیات جنگ در سوریه یا لبنان ترجمه شده، در چه وضعیتی است؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط