نویسنده حوزه کتاب کودک و نوجوان کردستانی با اشاره به چاپ کتاب «گلدان نامه رسان» به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سنندج اظهار کرد: پرسشهای از قبیل مرگ یعنی چه؟ چرا انسانها میمیرند؟ وقتی که انسان میمیرد کجا میرود؟ وقتی یک نفر میمیرد برای او چه اتفاقی میافتد؟ آیا وقتی یک نفر مُرد میتواند دوباره برگردد؟ ذهن تمام انسانها، به ویژه کودکان را در هر کجای جهان که باشند، به خود مشغول کرده است.
جبار شافعیزاده ادامه داد: اگر چه محتوا و هدف پرسشهای کودکان به فراخور سن و بافت دینی، فرهنگی و اجتماعی جامعهای که در آن زندگی میکنند، متفاوت است. اما وجه مشترک همه آنها رازگونهگی و معما برانگیز بودن مرگ است.
وی با بیان اینکه اسطوره، فلسفه، دین، روانشناسی، هنر و ادبیات، همواره تلاش کردهاند تا پاسخی درخور ذهن انسان به چنین پرسشهایی بدهند، افزود: ادبیات داستانی از جمله مقولههایی است، که توانسته است، ضمن حفظ ویژگیهای ادبی با بهرهگیری از دانش فلسفه، روانشناسی و… طرحواره شناختی عاطفی مناسبی را دربارهی مرگ پیش روی مخاطب بگذارد.
این نویسنده توانمند و فعال حوزه کتاب کودک با اشاره به اینکه «گلدان نامه رسان» به عنوان یک داستان کودک، اگر چه حکایتگر مرگ است، اما روایتگر زندگی است، عنوان کرد: ژیکو قهرمان داستان، از خلال مواجهه با مرگ مادربزرگش با معنای حقیقی زندگی آشنا میشود. او بعد از سفر ابدی مادربزرگش، هر کجای جهان را که نگاه میکند، مادربزرگش را میبیند و در خیال خودش با او دیدار و گفتگو میکند. نام ژیکو که در زبان کوردی به معنای منبع و سرچشمهی زندگی است، به صراحت بر همین مساله دلالت میکند.
شافعیزاده بیان کرد: در «گلدان نامهرسان» دو غریزهی قدرتمند مرگ و زندگی، در یک خوانش فرویدی نه در تقابل با هم، که بهمثابهی دو خط موازی تا پایان داستان پیش میروند، و هر کدام از آنها از طریق نامههایی که خواننده با محتوای آشکار و پنهانشان روبرو میشود، وجه غالب خود را در قالب کلام و تصاویری هنرمندانه به نمایش میگذارند، تا مخاطب خود از میان آن دو دست به انتخاب بزند.
وی اضافه کرد: از رویکرد نشانهشناسی، در «گلدان نامهرسان» نشانههای شمایلی و معنایی مرگ در نظام سوسوری یکی پس از دیگری در نشانههای زندگی استحاله پیدا کرده، و به خلق این اندیشهی محوری منجر میشوند، که مرگ و زندگی در گسترهی حیات انسان، به یک اندازه موثر بوده، هر چند که کارکردی مشخص، متفاوت و مختص به خود دارند.
شافعیزاده همچنین گفت: از نظرگاه یونگ، گلدان در این داستان اسطورهی مدرنی است، که آرکیتایپ یا کهن الگوی رحم مادر را به شکلی کاملاً استعاری و همچنین نمادین بازنمایی کرده، که هر بار که نامهای درون آن گذاشته میشود، نطفهی یک زندگی جدید یا سویهای از آن را در خود پرورش داده و در قالب اندیشهای نو به جهان داستان هدیه میکند.
این نویسنده کردستانی به منظر جامعهشناسی کتاب اشاره و افزو: گلدان نامه رسان نقد ساختارها و کلیشههای قالبی و عموماً غالبی است، که در هیئت مراسمی حزن انگیز و غم آلود، سعی در کم رنگ کردن ظرافتهای زندگی به ویژه برای کودکان دارد. سکوت محض، پارچهی سیاه، قاب عکس آویخته به دیوار و… تماماً در نتیجهی نامهنگاری میان ژیکو و مادرش جای خود را به شادی، رنگهای گرم و روشن، باغچهی کوچک و… میدهند که تصویرگر کتاب به شکل هوشمندانهای در ترکیب بندی و کنتراست و تنالیته و درجهی اشباع رنگها، همچنین تفاوت نوع خطوط و هندسهی احجام، این دوگانهگی و دوپارهگی فضا را به تصویر کشیده است. چنین برخوردی سبب شده تا سارا میاری تصویرگر کتاب، با خلق تصاویری که از خیال و تخیلی کودک محور سرچشمه گرفتهاند، بتواند ضمن حکایت لایههای بیرونی، لایههای پنهان و درونی داستان را هم به شکلی هنرمندانه روایت کند.
شافعیزاده ادامه داد: اگر به روند قصه در کتاب «گلدان نامه رسان» توجه کنیم، همچنین نامههایی که از مادربزرگ میرسد و حتی کیکی که برای ژیکو در یخچال گذاشته شده است، متوجه میشویم که همهی آنها نشان از حضور مادربزرگ دارند، البته با کمک پدر و مادر؛
وی با بیان اینکه کتاب «گلدان نامه رسان» با فقدان مادربزرگ در خانه شروع میشود، یادآوری کرد: اما هر چه قصه جلوتر میرود حضور مادربزرگ پررنگتر میشود. در واقع این قصهای است که خواننده را به دنبال یافتن مادربزرگ همراه خود میکشاند. اما در پایان همچون ژیکو به حضور او در کنارخودش پی میبرد تا اینکه متوجه میشود کجا رفته و چه شده است. هر چند خوانندهی باهوش خیلی زود متوجه میشود که چه اتفاقی برای مادربزرگ افتاده.
وی اذعان کرد: مادربزرگ در این قصه نماد زندگی است. نماد باغچه و سرسبزی خانه است. هر چند اکنون نیست؛ اما ژیکو راه او را ادامه میدهد و مواظب باغچه است. آنجا را بیل میزند، کود پای گلها میریزد و خلاصه کاری میکند که سرسبزی از باغچه نرود.
نویسنده کتاب با بیان اینکه کتاب «گلدان نامه رسان» در بارهی زندگی است، حتی وقتی عزیزانمان ما را ترک کردهاند، خاطر نشان کرد: طبیعی است کودکی که از همان آغاز زندگی مراقب محیطزیست و عوامل هستیبخش آن است، در آینده تبدیل به فردی مؤثر و مفید برای جامعهاش خواهد شد، همانطور که ژیکو در همان آغاز کودکی مراقب باغچهی خانهاش است در آینده هم مواظب باغ بزرگ زندگی و جامعهاش خواهد بود.
نظرات