جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۸
مولف پایان‌نامه ادبی باید کاشف گوهر از دل متن باشد

الهام مستأجران، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی گفت: دانشجویان زبان و ادبیات فارسی به‌ویژه در مقطع دکتری باید همانند یک کاشف عمل کنند و مطالب نو را از دل متون بیرون بکشند و با داده‌های بسیار و متعدد، با نگاهی موشکافانه و اکتشافی دست به نوشتن رساله ببرند

الهام مستاجران در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با بیان اینکه در باب آسیب‌شناسی پایان‌نامه‌ها و رساله‌های کارشناسی‌ارشد و دکتری زبان و ادبیات فارسی بسیار می‌توان سخن گفت، عنوان کرد: از حیث موضوع و انتخاب آن متناسب با مقطع و همچنین سطح علمی و توان و علاقۀ دانشجو و نیز تبحر استاد راهنما، عنوان، محدوده کار تحقیقی، موضوعات تکراری، ناهمخوانی موضوع رساله با تخصص استادان راهنما و مشاور، عدم تناسب عنوان پایان‌نامه با محتوای آن، خطاهای نگارشی، ناهماهنگی بین پیشنهاده (proposal) و نسخه نهایی پایان‌نامه، تطبیق دادن و خوراندن نظریه‌های امروزی غربی بر متون قدیمی و غنی فارسی، مسئله‌نشناسی دانشجو و گم‌کردن راه و روش تحقیق، تقلید از رساله‌های پیشین و نبود نوآوری و خلاقیت، رجوع نکردن به متون اصلی زبان و ادبیات فارسی و در نتیجه خالی بودن رساله از هر مطلب تازه، نداشتن دقت کافی و عمیق مطالعه نکردن و سطحی‌نگری دانشجویان به دلایل مختلف همچون نداشتن انگیزه، ناهماهنگی استادان برای به تصویب رسیدن یک موضوع نو و تازه، مباحثه نکردن پیوسته و مداوم دانشجو با استادان راهنما و مشاور درباره مطالب تازه یافته شده و تحلیل آنها، غیرقابل پیش‌بینی بودن زمان لازم برای به نتیجه رسیدن رساله با موضوع نو و تازه، نداشتن انگیزه برای نگارش رساله‌های پرمغز به دلایل مختلف همچون تشویق نشدن صاحبان رساله‌های برتر و وجود نداشتن شغل متناسب و تقسیم‌بندی و گرایشی کردن این رشته به حماسی و غنایی و عرفانی از مباحثی است که می‌توان به آنها اشاره کرد.

وی یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها را رجوع نکردن دانشجویان این رشته به متون اصلی زبان و ادبیات فارسی، دانست و افزود: رساله‌ها خالی از نوآوری و خلاقیت و مطالب تازه است؛ پژوهش و نگارش رساله را بیشتر باید به صورت یک فرایند خلاقانه دانست و نه یک فرایند برنامه‌ریزی شده که مراحل آن از پیش تعیین شود و مطابق رساله‌های پیشین، طبق برنامه‌ای خاص پیش برود و در زمان مقرری تکمیل شود. در پژوهش خلاقانه، ظهور و پیدایش مطالب نو همزمان با شکل‌گیری راهبردها و شیوه‌های تحلیل به پیش می‌رود؛ پژوهش‌هایی که دقیقاً بر اساس طرح‌ها و نیز رساله‌های قبلی پیش می‌روند در آنها خلاقیت و نوآوری دیده نمی‌شود و معمولاً دستاورد جدیدی ندارند.

مستاجران تاکید کرد: نیروی خلاقیت زمانی فزونی می‌گیرد که با دشواری‌های چالش‌برانگیز درگیر شود و نه اینکه طبق یک برنامه از پیش تعیین شده (که مشابه تحقیقات پیشینیان است) پیش برود. خلاقیت با اکتشاف نمایان می‌شود؛ دانشجویان زبان و ادبیات فارسی به‌ویژه در مقطع دکتری باید همانند یک کاشف عمل کنند و مطالب نو را از دل متون بیرون بکشند و با داده‌های بسیار و متعدد، با نگاهی موشکافانه و اکتشافی دست به نوشتن رساله ببرند و نه اینکه همچون مقلد شروع به یادداشت‌برداری از مطالب دیگران کنند و رساله خود را از اطلاعات تکراری و تهی از معنا پر کنند. در یک پژوهش خوب و عمیق، جمع‌آوری مطالب و تحلیل آنها همزمان انجام می‌شود؛ زیرا با تحلیل کردن، داده‌ها جمع‌آوری می‌شود و نمی‌توان این دو مرحله را از هم تفکیک کرد و همین تحلیل‌ها به تحلیل‌های بعدی و دستیابی به مطالب جدید کمک می‌کند.

این پژوهشگر ادبی افزود: نباید اجازه داد که برخی روش‌های صورت‌گرایانه و یا تفکرها از ایده‌ها و موضوعات نو و جسورانه و ماجراجویی در عمق متون اصلی جلوگیری کند و با وجود ضرورت منطقی فنون پژوهش و روش‌های تحقیق، باید تأکید برکاربرد ذهن خلاق باشد. زمانی که پژوهش بر مبنای متون اصلی باشد شاهد ظهور خلاقانه یک نظریه تازه هستیم.

وی همچنین گفت: یکی دیگر از ویژگی‌هایی که هر پژوهشگر باید داشته باشد این است که باید آماده شنیدن نقدها و سخنان مخاطبان باشد؛ مقایسه کردن دیدگاه‌های مختلف دربارۀ یک موضوع و اختیار کردن دیدگاه بهتر و تنوع رویکردها و نیز به صحبت نشستن با صاحبان اندیشه و در میان گذاشتن فرضیه‌های خود با آنها به‌ویژه با استادان راهنما و هم‌اندیشی درباره مطالب تازه یافته شده، باید در همه مراحل نگارش مورد توجه دانشجویان باشد؛ به قول جبران خلیل جبران در کتاب پیامبر و دیوانه «آموزگار، دانایی را در درون شما نمی‌کارد؛ اما دانه‌های شما را از درون می‌رویاند». وظیفه استاد راهنما این نیست که از فرزانگی و علم خود به شاگردانش چیزی ببخشد؛ بلکه او فراهم‌کننده زمینه‌های سازنده و تأمین‌کننده فرصت‌های رشد وشکوفا ساختن استعدادهای دانشجو است. در حقیقت استاد راستین به جای دادن ماهی، ماهیگیری را به دانشجو می‌آموزد. او گاهی با گذاشتن موانع سازنده برای به چالش کشیدن استعدادها و توانایی‌ها باعث می‌شود تا دانشجو آنچه در وجود خویش نهفته دارد، آشکار کند.گاهی لازم است تا استاد ذهن دانشجو را از افکار اضافی و آفت‌زده و یا الگوهای نامناسب پیرایش کند تا ذهن او با توان بیشتر به تولید و زایش در زمینه موضوع اصلی بپردازد و این مهارت و تجربه استاد را می‌طلبد که بداند ذهن چه کسی را در چه شرایطی با چه ظرفیتی، نیرومند کند.

این پژوهشگر ادبی عنوان کرد: دانشجو به عنوان یک پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی باید با توجه به ویژگی نسبی بودن این رشته، یافته‌های خود را بارها بیازماید و نسبت به مطالب جدیدی که یافته است، تردید داشته باشد و آن را در نمونه‌های مختلف بیازماید و به دنبال ارتباط مطالبی که در ذهن دارد و مطالب جدید باشد. پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی می‌تواند از نظریه‌های جدید غربی هم استفاده کند، اما نه اینکه نظریات را بر متن و مطالب خود تحمیل کند؛ بلکه از آن ایده بگیرد، اگر به این گونه عمل نکند، رسیدن به اندیشه تازه و نوآوری غیرممکن می‌شود و رساله تقلیدی صرف بیش نیست. هویت مهم ما زبان فارسی است و این زبان آن قدر غنی و پربار است که اگر به دنبال مطالب تازه باشیم از دل متون فارسیِ ما لحظه به لحظه مطالب جدیدی می‌تراود، آن چنان که یابنده حیران می‌ماند، اما همچون گوهر در دل صدف ناپیداست و جوینده قابلی را می‌طلبد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها