به گزارش خبرنگار سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نشست خبری کتاب «خاکی آسمانی»، زندگینامه مستند داستانی سید علی اکبر ابوترابیفرد به قلم نصرتالله محمودزاده شنبه یکم دی ماه در موسسه پیام آزادگان برگزار شد.
فرزانه قلعهقوند، معاون پژوهشی موسسه پیام آزادگان گفت: درباره شخصیت سیدعلی اکبر ابوترابی کتابهای زیادی نوشته شده، اما این کتاب به قلم یک نویسنده مجرب و پژوهشگر نوشته شده است و وقتی کتاب را میخواندم حضور ابوترابی را احساس میکردم، چون به نظرم نویسنده با عنصر عشق و ایمان این کتاب را به رشته تحریر درآورده است.
او افزود: این روزها کلمه وفاق را زیاد میشنویم از رئیس دولت تا سایر افراد، اما به نظرم ابوترابی پرچمدار کلمه وفاق بود، چون در دوران اسارت در یک کشور دیگر با همه تفکرات در این دنیای کوچک بودند، رزمندگانی از فرهنگها و ادیان مختلف و خداوند به کسی ماموریت داد تا وارد اردوگاه شود و او چه در اردوگاههایی که حضور داشت چه حضور نداشت، تفکرش به وسیله افرادی که جابهجا میشدند، منتقل میشد.
معاون پژوهشی موسسه پیام آزادگان اظهار کرد: چه قدر قشنگ توانستند این وفاق را در شرایطی که همه در حد انفجار بودند، پیاده کنند. با همه سختیها و تلخیهای دوران اسارت توانستند این هدف را پیاده کنند و گاهی حتی بتوانند دشمن را دور بزنند و افراد را متحد کنند. او یک ثانیه یک گام عقب ننشست و توانست اهدافی را که در نظر داشت در اردوگاهها پیاده کند.
قلعهقوند گفت: خوشحالم که این کتاب برای نگارش به قلم توانای نصرتالله محمودزاده سپرده شد. من کتاب و خاطره درباره جنگ زیاد خواندم اما با خواندن برخی صفحات این کتاب اشک ریختم و حضور ابوترابی را در کتاب به خوبی لمس کردم. از طرفی نویسنده در این کتاب بر این اعتقاد بود که قائل به زمان و مکان نباشیم، اگرچه اتفاقات ثبت شده در کتاب هیچکدام ساختگی نیست، به عبارتی اگر خاطره یا رویدادی در کتاب آمده، واقعی است شاید زمان و مکانش متفاوت باشد، اگرچه بیشتر مطالب کتاب برگرفته از واقعیت است. در این اثر با همه افرادی که با ابوترابی ارتباط داشتند، صحبت شد تا مطالب از دل مصاحبهها و خاطرات بیرون کشیده شود. نویسنده در این کتاب درصدد نبود که همه افرادی خاطرات خود را از ابوترابی بیان میکنند که شیفته او باشند، بلکه نویسنده بیشتر در تلاش بود که خاطرات خوب یا بد همه در این کتاب بیاید.
در مستند داستانی شخصیتی خلق نمیشود
نصرتالله محمودزاده، پژوهشگر و نویسنده کتاب «خاکی آسمانی» گفت: قرار نبودم که یک اثر خلق کنیم، چون رمانی قرار نبود که نوشته بود، بلکه مساله شخصیتی بود که وجود داشت. پس نقشه راه وجود داشت و اصل شخصیتی بود که واقعی بود و هر چه در فاز صفر تحقیق کردیم، دریافتیم مساله عمیقتر از آن است که تصور میکردیم.
او ادامه داد: نقشه راه و فاز صفر یک شخصیت شاید کلیدیترین مرحله کار باشد و اگر به آن توجه نکنیم، به ورطه شخصیتبافی و خاطرهبافی آنچه که بلای جان کارهای مستند شده است. بنابراین اگر در فراز و نشیب زندگی یک شخص سیر نکنید به اعتبار جستوجوی میدانی، بایگانی و اسناد رجوع نکنید مجبور به خلق اثر میشوید. من تاکید دارم که در رسانهها تکلیف خلق اثر در زمینه رمان با داستانی مشخص شود.
این پژوهشگر و مستندنگار بیان کرد: چون قرار نیست که سید علیاکبر ابوترابیای به مخاطب ارائه شود که من نویسنده دوست دارم. قرار هست که ابوترابیای به جامعه معرفی شود و محمودزاده تسلیم و تابعش شد و باورش کرد. طی چند سال بحث بر سر راستیآزمایی کتاب بود و این شاید یکی از نخستین کتابهایی بود که من جدال سر طلبگی آن داشتم و قرار نبود آنچه من نویسنده دوست دارم، منتشر شود.
نصرتالله محمودزاده گفت: در زمان تحقیق لایههای درونی ابوترابی به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد، بنابراین در اینجا ذهن خلاق نویسنده باید جستوجوگری باشد که خودش آنها را نمیداند. بعد به جایی برسد که به مرحله تسلیم برسد. به عبارتی در یک جایی دیگر این ابوترابی است که مرا هدایت میکند.
او در بخش دیگری از صحبتش عنوان کرد: ورود به ابوترابی پازل آزادگان و اسرا را حل کردن است بدون اینکه در اینجا دیگر بگویند همسایهاند! الان ما میتوانیم رقابت کنیم که جنگیدن در شلمچه و کربلای ۵ سختتر است یا در موصل دو؟ آنجا در دل دشمن و در خانهاش هستی. استراتژی را عوض میکند. در بسیاری از مواقع شش ماه طول میکشد که برخی از رزمندگان بفهمند که نباید همهاش با دشمن دعوا کنی. باید با پنبه سر ببری. در اینجا استراتژی عوض میشود.
نظر شما