سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بهزاد کریمی، دانشیار گروه ایرانشناسی دانشگاه میبد: نوروز فرصتی طلایی است تا یکی دو کتاب از مجموعه کتابهای دوستداشتنی و مورد علاقهات را که در طول سال گلچین کردهای، مطالعه کنی. در سال ۱۴۰۳ کتابهای خوبی چاپ شد که عمدتاً به لطف کتابخانهی دانشگاه میبد یا کتابخانهی الغدیر وابسته به مؤسسهی اخوان دستمالچی یزد به دستم رسید.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از من خواسته است تا یکی از این کتابها را در اینجا معرفی کنم. راستش کتاب انتخابی من برای نوروز «روشنفکران ایرانی و مسئلهی زبان» نام دارد که فرزاد بالو آن را نوشته و نشر قدیمی و خوشنام طرح نو منتشر کرده است. انتخاب یک کتاب از میان چندین کتاب مورد علاقه، طبعاً کار سختی است، اما باعث میشود هرچه بیشتر دربارهی این انتخاب بیندیشی و ملاکهایی را در نظر بیاوری که برای مخاطبان هم به همان اندازه که برای تو جذاب و منطقی است، جذاب و منطقی باشد.
آنچه که دربارهی این کتاب در ابتدا نظر من را به خودش جلب کرد، عنوان کتاب بود. این روزها شاهدیم که زبان فارسی بهمنزلهی رکن استوار فرهنگ ایرانی از سوی ایرانستیزان مورد حملهای بیسابقه قرار گرفته است. همینطور دوباره تنور بحث آموزش رسمی به زبانهای محلی سهواً از سوی ناآشنایان به تاریخ و فرهنگ ایران و یا تعمداً توسط دشمنان ایران داغ شده است. در این زمینه بود که بدون هیچ تأملی این کتاب تقریباً ۷۰۰ صفحهای را در نوبت نخست مطالعهی تعطیلات عید نوروز قرار دادم.
فرهنگ و سیاست فرهنگی در ایران، روزهای خطیری را پشت سر میگذارد. شاید کسی روزی گمان نمیکرد شخصیتی نظیر ژالهی آموزگار صرفاً برای بیان این خواسته از نسل جوان که با وجود مشکلات ایران را ترک نکنند، اینگونه مورد هجمه قرار بگیرد یا اینکه کمتر گمان میرفت زمانی بیاید که شخصیتی چونان شفیعی کدکنی برای تأکید بر اهمیت محوری زبان فارسی در طول تاریخ ایران زیر تازیانهی انتقاد هیاهوآفرینان فضای مجازی قرار گیرد.
مجموعهی این نشانهها را که کنار هم میگذاریم به این نتیجه میرسیم که گویا طرحی ضدایرانی در جریان است تا شریان حیات فرهنگ ایران، قطع شود. برآب کردن این توطئهها را جز با دانش و آگاهی نتوان و کتاب بالو که سالها برای نوشتن و بازنویسی آن وقت و عمر خود را صرف کرده است، شاید بهترین منبعی است که در حال حاضر قصهی زبان فارسی را دست کم در دویست سال اخیر و از منظر روشنفکران ایرانی روایت کرده و چنین معرفتی را فراهم آورده است.
تورق کتاب و خوانش برخی فقرات نشان از آن دارد که بالو هرچند که ادبیات خوانده است، اما موفق شده است سیری تاریخی را از تحولات اندیشگانی زبان فارسی با ارجاع به منابع دست اول و مطالعاتی ارائه کند. کتاب به جز پیشگفتار، مقدمه و پیگفتار در پنج بخش سامان یافته است. نویسنده بر این باور است که میتوان پنج نوع رویکرد متفاوت را در میان روشنفکران ایرانی از حیث توجه به زبان و زبان فارسی، شناسایی کرد. این پنج رویکرد از این قرار است:
• رویکرد اصلاح و تغییر خط به نمایندگی آخوندزاده، میرزاملکمخان، طالبوف و آقاخان کرمانی.
• رویکرد ناسیونالیستی به زبان به نمایندگی فروغی، کسروی، تقیزاده، کاظمزادهی ایرانشهر، جمالزاده و هدایت.
• رویکرد مارکسیستی به زبان به نمایندگی ذره، ارانی و طبری.
• رویکرد بازگشت به خویشتن به نمایندگی شادمان، آل احمد، شریعتی و نصر.
• رویکرد فلسفی به زبان به نمایندگی فردید، داوری، سروش، دوستدار، طباطبایی و آشوری.
نویسنده در هر بخش، آثار و آرای نمایندگان شاخص هر کدام از این رویکردها را به تفصیل و عمدتاً با به دست دادن نقل قولهای مستقیم طولانی بررسی کرده است.
کار قابل تأملی که نویسنده در کتاب انجام داده است تا بتوان از پس خوانش اطلاعات مفصل و متنوع هر بخش به یک جمعبندی مشخصی رسید، ارائهی خلاصهای از مطالب در پایان هر بخش است.
همچنین نویسنده در پایان کتاب در پیگفتاری نسبتاً مفصل که حکم نتیجهگیری کتاب را دارد، ضمن جمعبندی مطالب کتاب، نظرات خود را در باب وضعیت امروزین زبان فارسی در جهان پستمدرن و نسبت زبان فارسی با زبانهای محلی با خوانندگان درمیان گذاشته است.
هرچند که بهنظر نمیرسد نگارندهی این سطور با نظرات پایانی نویسنده بهویژه در خصوص آموزش به زبان محلی در مدارس و دانشگاهها همسو باشد، اما به هر روی کتاب «روشنفکران ایرانی و مسئلهی زبان» به دلیل گردآوری اطلاعات پراکنده از مواضع روشنفکران ایرانی در موضوع زبان و خط فارسی، مرجعی ارزشمند برای آگاه شدن از وضعیت خطیری است که اکنون زبان فارسی در آن قرار دارد و مطالعهی آن افزون به دوستداران ایران و زبان فارسی، علیالخصوص به تصمیمسازان و تصمیمگیران عرصهی فرهنگ توصیه میشود.
نظر شما