به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «تولید دانش و نوآوری سبز: چارچوبی برای دانشگاههای سبز» نوشته شانتا ایندراجیت و هیکادوا لیاناژه به ترجمه جبار رحمانی و سجاد علیزاده در ۵۰۰ صفحه از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
به اعتقاد نویسندگان این کتاب، دانشِ جامعه و طبیعت سرشتی محلی دارد و بیرون از محدوده دانش علمی است. دانشهای محلی گاهی هماهنگ با یکدیگر عمل نمیکنند. حتی میتوانند برای یکدیگر مضر باشند. در نتیجه، این ناهماهنگی میتواند مسائل اجتماعی پیچیدهای را ایجاد کند و منجر به از دست رفتن توازن میان جامعه و محیطزیست شود. بنابراین، صورتبندی دانش محلی تولیدشده از طریق تعامل میان جامعه و محیطزیست با دانش علمی تولیدشده توسط دانشگاه ضرورت دارد.
دانشگاه سبز آینده یک نظام اجتماعی محیطزیستی است (بومشناسی اجتماعی) و نهادی است که با جامعه و محیطزیست تعامل دارد. تعامل میان دانشگاه، جامعه و محیطزیست، بهطور مستمر، دانش را بهنحوی اشتراکی بهمنظور بازسازیِ همدیگر تولید میکند. تعامل میان دانشگاه، جامعه و محیطزیست دانشگاه سبز را قادر میسازد تا با نزدیکتر شدن به جامعه و طبیعت، دانش و نوآوری تولید کند. با اینحال، ممکن است دانش علمی دانشی سودمند نباشد و بیاثر و ناامیدکننده باشد. در نتیجه، در طراحیِ نظام دانشگاه سبز، از اصول دانش سودمند یا آیسیاِیپی (نظامهای نوآوری، نظامهای پیچیده، نظامهای انطباقپذیر، نظامهای سیاسی) پیروی میشود.
نظامهای نوآوری کشفها، نوآوریها و بینشها را در نظامهای نوآوریِ گستردهتر یکپارچه میکنند. نظامهای پیچیده نهتنها بر ویژگیهای عناصرِ نظامِ پیچیده، بلکه بر تعاملات میان عناصر و محیطهای آنها تمرکز میکنند. بهعنوان یک نظام انطباقپذیر، بر انعطافپذیری و مدیریتِ انطباقپذیر بیش از کارکردِ بهینگی و کنترلِ نظام تمرکز میشود. در نهایت، نظام سیاسی بر مسائلی تمرکز دارد که ذینفعان مختلفِ نظام، بهعنوان کاربران نهایی، به آنها علاقهمند یا بیعلاقه هستند. در نتیجه، دانشگاهِ سبزِ مدنظر نویسندگان کتاب دانش و نوآوریِ سودمند را بهمنظور حل مسائل اجتماعی پیچیده تدوینشده در دستورکار ۲۰۳۰ برای هفده هدف توسعه پایدار تولید میکند.
نظر شما