به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سفرنامهها منابع بیهمتایی برای تحقیق در تاریخ نقاط مختلف ایران هستند زیرا از یک طرف جزء منابع دست اول هستند و از طرف دیگر فاقد سلطه دستگاه سانسور یا خودسانسوری میباشند. لاهیجان از قدیمیترین و مهمترین شهرهای گیلان است که مدتها مرکز ایالت خاوری گیلان «بیهپیش» بوده است و وسعت این شهر در گذشته تا مناطق مازندران و قزوین بوده است. لاهیجان از قدیمالایام به دلایل مختلف مورد توجه و عنایت جهانیان بوده است. سیاحان و جهانگردانی که عموماً در دوره صفویه و قاجاریه به لاهیجان سفر کردهاند در سفرنامههای خود نکات جالب توجه و قابل تاملی درباره لاهیجان داشتهاند. کتاب «لاهیجان به روایت سفرنامهنویسان ایرانی و خارجی» تالیف ابراهیم آذرپور از سوی انتشارات رازنهان منتشر شد. این کتاب با هدف آگاهی از نوشتهها و دیدگاههای سیاحان ایرانی و خارجی درباره لاهیجان در ابعاد مختلف اقلیمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مردمشناسی و… فراهم آمده و به بررسی این شهر در گزیدهای از سفرنامههای سفرنامهنویسان ایرانی و خارجی در دورههای مختلف تاریخی میپردازد.
کتاب مذکور در سه فصل به سیری در تاریخ لاهیجان، دیدگاه سفرنامههای سیاحان ایرانی به لاهیجان و دیدگاه سفرنامههای سیاحان خارجی به لاهیجان میپردازد.
تاریخچه لاهیجان
مولف با اشاره به تاریخچه لاهیجان مینویسد: لاهیجان از نظر موقعیت و ویژگیهای تاریخی، یکی از شهرهای مهم استان گیلان به شمار میرود و مدتها مرکز بخش «بیه پیش» بوده است. به گواهی تاریخ، خاک سرزمین گیلان حداقل از قرون اولیه دوره اسلامی به واسطه رودخانه بزرگ سفیدرود به عنوان یک مرز طبیعی، به دو قسمت جداگانه و مستقل غرب گیلان و شرق گیلان تقسیم میشد. بخش غربی آن با مرکزیت فومن «بیه پس» و بخش شرقی آن با مرکزیت لاهیجان «بیه پیش» شناخته میشد.
نام لاهیجان در جغرافیای عمومی «حدودالعالم» نیامده است و به نظر میرسد که در قرن چهارم نام و نشانی نداشته است. در کتار حدودالعالم که قدیمیترین مرجع فارسی درباره جغرافیای عمومی است، از این ناحیه با نام واژه «لافجان» در کنار نام واژه «برفجان» (سیاهکل فعلی) و از شهرهای این سوی رودیان (بیه پیش) یاد شده است.
سیری در نام واژهشناسی لاهیجان
ابراهیم آذرپور با اشاره به نام این شهر مینویسد: لاهیجان شهر کوهپایهای است که در ۴۵ کیلومتری خاور رشت قرار دارد و از شهرهای باستانی گیلان است. لاهیجان از نظر موقعیت و ویژگیهای تاریخی، یکی از شهرهای مهم استان گیلان به شمار میرود که مدتها مرکز بخش بیهپیش بوده است. برخی از مورخان بنا گذارنده لاهیجان را لاهیج بن سام بن نوح و آن را منسوب به او میدانند. این نوع گفتارهای افسانهای کمابیش در مورد دیگر شهرها نیز آمده است. لاهیجان در متون تاریخی با املاهای متفاوتی «لافجان، لیاهجان، لیکان، لیاهگان و لاهجان» درج شده است. با برشمردن موارد ذکر شده که از هزار سال بدین سو تا پانصد سال اخیر در جایی به صورت «لاهیجان» امروزی دیده نشده، از این رو میتوان نتیجه گرفت که این نامواژه با املای حاضر، لفظی جدیدتر است.
لاهیجان از نگاه نیما یوشیج
مولف به لاهیجان از منظر نگاه نیما یوشیج میپردازد: علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج، پدر شعر فارسی در زمان اقامتش در لاهیجان (محله خمیرکلایه، سال ۱۳۰۸ ه.ش) در مورد لاهیجان مینویسد: حسن اتفاق پیش آمد و یک حکم از مرکز رسید که به لاهیجان بروم. تا رشت شش فرسخ است، ولی خیلی باصفا است. ارزاق هم در آنجا ارزان است. با ماهی سی تومان در آنجا بهترین زندگی را میشود کرد. هیچکدام از اهالی به من عنوان نویسنده و شاعر نمیدهند به این ترتیب خیلی آزاد هستم و اهالی با من زود گرم میگیرند. در اینجا با منظرههای بسیار قشنگ طبیعت روبرو هستم. اساس زیبایی کاملاً به این کوههای وسیع که مستور از درختهای کهنهاند تعلق گرفته است جز اینکه در آنها از گذشته خود چیزی نمیبینم و چندان با عادات من که میل دارد خیلی بیشتر دور از مردم زندگی کنم مطابقه نمیکند.
لاهیجان در سفرنامه حزین
ابراهیم آذرپور به لاهیجان در سفرنامه حزین اشاره میکند و مینویسد: محمدعلی بن ابوطالب متخلص به حزین (۱۱۸۱-۱۱۰۳ ه.ق) و معروف به شیخ علی حزین، شاعر، عارف و دانشمند ایرانی از تبار زاهدیها و نوادگان شیخ زاهد گیلانی بود. شیخ محمدعلی حزین لاهیجی که مردی دانا، ملتفت و هوشمند بوده و اکثر بلاد ایران، عمان، عدن، مکه، حجاز، مدینه، عراق و هندوستان را دیده و شرح حال لاهیجان بعد از ورودش با والد خود از اصفهان و ماندن یک سال در آن بلد و تفحص و تجسس کردن در تمام خصوصیات آن چنین میگوید:
از اجداد این فقیر شیخ شهابالدین علی، بلده آستارا که موطن و مدفن شیخ است گذاشته به لاهیجان که احسن بلاد گیلان است، سکنی نمود و از آن زمان باز لاهجان موطن اجداد گردید و جد فقیر شیخ علی بن عطاءالله از معارف علمای زمان خود بود، خان احمدخان پادشاه گیلان نظر به استعدادی که داشته، در تعظیم او مبالغه نمودی و بعض مراتب علمیه را از ایشان استفاده نموده. بالجمله چون وصول به لاهیجان روی داد، در منازل قدیمه نزول و به خدمت عم عالی مقدار و سایر افاضل و اعیان مستعدان آن دیار رسیدم.
لاهیجان در سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان
مولف با اشاره به این شهر در سفرنامه استرآباد مینویسد: سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان تالیف میرزا ابراهیم است. وی دستیار ژنرال درن، ایرانشناس آلمانیتبار بود که برای گردآوری اطلاعات و مطالعه درباره اقوام ساکن حاشیه دریای خزر به گیلان آمد. این سفرنامه یکی از بااهمیتترین منابع اطلاعاتی از این مناطق در اوایل دوره قاجار است که مطالب آن در سالهای بعد نیز مورد استناد اهل تاریخ و جغرافیا قرار گرفته است. میرزا ابراهیم در ۲۹ رمضان ۱۲۷۶ ه.ق سفر خود را آغاز کرده و در ۲۰ ذیقعده ۱۲۷۷ ه.ق به پایان رسانده است. مولف سفر خود را از تهران شروع کرده؛ شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود، استرآباد، اشرف، ساری، بارفروش، لاهیجان، رشت، قزوین و آستارا را دیده و تمام وقایع زمان سفر را یادداشت کرده است. فصل یازدهم و دوازدهم این سفرنامه در مورد لاهیجان نوشته شده است.
مازندران و استرآباد
مولف به لویی رابینو و سفرنامه مازندران و استرآباد اشاره میکند و مینویسد: او در مورد لاهیجان این چنین نوشته است: از آمل تا تمیجان در رانکوه جاده سنگفرش از میان جنگل میگذرد. از تمیجان راه مزبور را از دامنه تپهها و از میان ملاط عبور نموده تا لاهیجان و رشت و دشت مغان امتداد دارد، آثار آن را فقط در گیلان در ملاط عبور نموده و در نزدیکی گوراب گسکر میتوان دید. پس از یک ساعت حرکت سواره از کوچصفهان به رشتآباد که در ساحل چپ سفیدرود واقع است رسیدیم، از آنجا تا لاهیجان دو فرسخ راه است.
کتاب «لاهیجان به روایت سفرنامهنویسان ایرانی و خارجی» تالیف ابراهیم آذرپور با ۱۵۹ صفحه، شمارگان: ۵۰۰ جلد و بهای ۳۰۰ هزار تومان از سوی انتشارات رازنهان به بازار کتاب آمده است.
نظر شما