به گزارش سرویس دین و اندیشه حبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: کتاب «سیاست» مجموعهای از قطعات و دستنوشتههای منتشرنشده هانا آرنت پس از مرگ اوست که عمدتاً در دهه ۱۹۵۰ میلادی نگاشته شدهاند. این اثر که توسط جروم کوهن گردآوری و برای اولین بار به زبان آلمانی منتشر شد، پرسش بنیادینی را مطرح میکند که عنوان کتاب نیز برگرفته از آن است: «سیاست چیست؟». این پرسش، نه تلاشی برای ارائه یک تعریف جامع و مانع در قالب یک نظریه سیاسی سنتی، بلکه کاوشی پدیدارشناسانه در تجربیات و مفاهیمی است که آرنت آنها را هسته اصلی امر سیاسی میداند. این اثر در نسبت مستقیم با پروژه فکری بزرگتر آرنت، بهویژه کتاب «وضع بشر» قرار میگیرد و به مثابه تلاشی برای روشنساختن بنیانهای فلسفی آن عمل میکند. آرنت در این نوشتهها به دنبال رهایی مفهوم سیاست از تقلیلگراییهای رایج در علوم اجتماعی مدرن، مارکسیسم و حتی بخشهایی از سنت فلسفه سیاسی غرب است که به زعم او، معنای اصیل سیاست به مثابه «کنش» در حوزه عمومی را به محاق بردهاند. ترجمه فارسی این اثر توسط فرهنگ رجایی، اندیشمند شناختهشده حوزه علوم سیاسی، و انتشار آن توسط نشر نگارستان اندیشه، فرصتی مغتنم برای بازخوانی دقیقتر این بخش از اندیشه آرنت در زبان فارسی و در زمینه فکری ایران معاصر فراهم آورده است. این گزارش میکوشد ضمن معرفی مختصر نویسنده و مترجم، به تحلیل محتوای اصلی کتاب، بررسی دریافتهای آکادمیک از آن و تبیین اهمیت این ترجمه خاص بپردازد.
هانا آرنت و فرهنگ رجایی: زمینههای فکری و نقش واسطهگری فرهنگی
هانا آرنت (۱۹۰۶-۱۹۷۵)، فیلسوف و نظریهپرداز سیاسی آلمانی-آمریکایی یهودیتبار، یکی از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم است. تجربیات زیسته او در دوران ظهور توتالیتاریسم در اروپا، بهویژه نازیسم، عمیقاً بر اندیشه او اثر گذاشت و او را به سمت تأمل درباره مفاهیمی چون قدرت، خشونت، انقلاب، آزادی و ماهیت امر سیاسی سوق داد. آثار برجسته او نظیر «خاستگاههای توتالیتاریسم»، «وضع بشر» و «آیشمن در اورشلیم» به مباحثات دامنهداری در حوزه فلسفه، علوم سیاسی و تاریخ اندیشه دامن زدهاند. ویژگی متمایز اندیشه آرنت، تلاش او برای بازاندیشی در سنت فلسفه سیاسی غرب از طریق بازخوانی متفکرانی چون ارسطو و همچنین تحلیل پدیدارهای سیاسی مدرن با ابزارهای مفهومی بدیع است. کتاب «سیاست» به خوبی این رویکرد دوگانه را نمایان میسازد.
فرهنگ رجایی، استاد بازنشسته علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه کارلتون کانادا و پژوهشگر ارشد مهمان در مراکز متعدد آکادمیک، چهرهای شناختهشده در میان دانشگاهیان ایرانی و بینالمللی است. حوزه تخصصی او اندیشه سیاسی غرب، اندیشه سیاسی تطبیقی (بهویژه اسلام و غرب) و روابط بینالملل است. تسلط او بر زبانهای مختلف و آشنایی عمیقش با سنتهای فکری گوناگون، او را در جایگاه مناسبی برای ترجمه و معرفی آثار پیچیدهای چون نوشتههای آرنت به مخاطب فارسیزبان قرار میدهد. انتخاب کتاب «سیاست» برای ترجمه، با توجه به دغدغههای فکری رجایی در باب نسبت فرهنگ و سیاست و امکان گفتگوی تمدنها، قابل تأمل است. صرف ترجمه متون آرنت به فارسی، خود یک کنش فرهنگی معنادار است، اما نقش رجایی فراتر از یک مترجم صرف قابل بررسی است. مقدمه یا حواشی احتمالی او بر ترجمه میتواند بینشهایی درباره نحوه قرائت او از آرنت و ارتباط آن با زمینه ایرانی ارائه دهد. ترجمه او نه فقط یک انتقال زبانی، بلکه نوعی واسطهگری فرهنگی است که امکان مواجهه مستقیم و دقیقتر با یکی از متون کمتر شناختهشده اما بنیادین آرنت را برای جامعه فکری ایران فراهم میکند.
در جستجوی معنای اصیل سیاست
مجموعه مقالات و دستنوشتههای گردآمده در کتاب «سیاست» بازتابدهنده تلاش آرنت برای تعریف مجدد قلمرو سیاست و رهایی آن از برداشتهای ابزاری، جامعهشناختی یا صرفاً معطوف به قدرت است. آرنت استدلال میکند که سنت غالب فلسفه سیاسی غرب، از افلاطون به بعد، با اولویتدادن به «تأمل» بر «کنش» و تلاش برای یافتن راهحلهای قطعی و نهایی برای مسائل انسانی از طریق فلسفه یا دین، معنای اصیل سیاست را که در تجربه پولیس یونان باستان متبلور بود، منحرف کرده است.
یکی از محورهای اصلی کتاب، نقد آرنت به تقلیل سیاست به «امر اجتماعی» است. او ظهور جامعه تودهای مدرن و غلبه دغدغههای اقتصادی و معیشتی (آنچه او حوزه «ضرورت» مینامد) بر حوزه عمومی را تهدیدی برای سیاست میداند. سیاست، از نظر آرنت، قلمرو «آزادی» و «تکثر» است؛ جایی که انسانها نه به عنوان اعضای یک توده همگن، بلکه به عنوان افراد متمایز و برابر، از طریق «کنش» و «سخنرانی» گرد هم میآیند تا جهانی مشترک بسازند و هویت خود را آشکار کنند. این «فضای نمود» که با گرد هم آمدن انسانها ایجاد میشود، شرط لازم برای سیاست اصیل است.
آرنت در این نوشتهها به شدت بر تمایز میان «قدرت» و «خشونت» تأکید میورزد. قدرت، برخلاف تصور رایج، نه ابزار سلطه یک فرد بر دیگران، بلکه ظرفیت انسانها برای کنش هماهنگ و مشترک است. قدرت از گردهمایی و توافق جمعی برمیخیزد و تا زمانی که این جمع پابرجاست، وجود دارد. در مقابل، خشونت ماهیتی ابزاری دارد و گرچه میتواند قدرت را نابود کند، هرگز نمیتواند جایگزین آن شود یا آن را خلق کند. این تمایز برای فهم نقد آرنت به توتالیتاریسم و همچنین تحلیل او از انقلابها حیاتی است.
بازگشت آرنت به ارسطو و تجربه پولیس یونان، نه از سر نوستالژی یا تمایل به بازتولید آن مدل، بلکه به منظور بازیابی فهمی از سیاست به مثابه کنش است – فعالیتی که هدفش در خود آن نهفته است و نه در تولید یک محصول نهایی. او به دنبال درک شرایطی است که تحت آن، انسانها میتوانند به شیوهای معنادار در امور عمومی مشارکت کنند. مفهوم «تولدپذیری» یا «آغازگری» نیز در این زمینه اهمیت مییابد؛ هر انسان جدیدی که به دنیا میآید، قابلیت آغاز چیزی نو و پیشبینیناپذیر را با خود به جهان میآورد و این ظرفیت آغازگری، بنیان آزادی و کنش سیاسی است.
ساختار کتاب، که حاصل گردآوری نوشتههای پراکنده است، ممکن است انسجام یک اثر تألیفی واحد را نداشته باشد، اما پرسش محوری «سیاست چیست؟» نخ تسبیح این قطعات است. آرنت با طرح این پرسش، مخاطب را به بازاندیشی در پیشفرضهای خود درباره ماهیت و هدف فعالیت سیاسی دعوت میکند.
نقد و نظر: دریافت آکادمیک
نوشتههای گردآمده در کتاب سیاست، هرچند پس از مرگ آرنت منتشر شدند، به سرعت توجه محققان را به خود جلب کردند، زیرا نوری تازه بر تکوین اندیشه او، بهویژه در دوره منتهی به نگارش «وضع بشر»، افکندند. این متون به عنوان یکی از صریحترین تلاشهای آرنت برای تعریف حوزه مورد علاقهاش – امر سیاسی – شناخته میشوند.
دریافت آکادمیک از این اثر چندوجهی بوده است:
ارتباط با «وضع بشر»: بسیاری از مفسران، این نوشتهها را پیشدرآمد یا تکمیلکننده مباحث «وضع بشر» دانستهاند که به فهم بهتر مفاهیم کلیدی مانند کنش، سخن، تکثر و فضای نمود کمک میکند. برای مثال، میتوان به تحلیلهای موریتسیو پاسرین دانترو (Maurizio Passerin d’Entrèves) اشاره کرد.
نقد تقلیلگرایی: تأکید آرنت بر تمایز سیاست از امر اجتماعی و نقد او به رویکردهای جامعهشناختی و اقتصادمحور به سیاست، هم مورد ستایش قرار گرفته و هم نقد شده است. برخی این تمایز را برای بازیابی شأن سیاست ضروری دانستهاند، حال آنکه منتقدان نظیر شلدون ولین (Sheldon Wolin) در برخی مباحث معتقدند این امر میتواند به نادیدهگرفتن اهمیت مسائل اجتماعی و اقتصادی در واقعیت سیاسی منجر شود.
ارجاع به یونان باستان: استفاده آرنت از مدل پولیس یونان نیز محل بحث بوده است. در حالی که برخی این ارجاع را برای برجستهکردن ابعاد فراموششده سیاست (کنش، آزادی، تکثر) ارزشمند میدانند، دیگران مانند یورگن هابرماس، هرچند با ملاحظاتی نسبت به ایدهآلسازی پولیس و نادیدهگرفتن جنبههای طردکننده آن (بردهداری، حذف زنان) هشدار دادهاند.
مفهوم قدرت: تمایز آرنت میان قدرت و خشونت یکی از ماندگارترین جنبههای اندیشه اوست، اما مفهوم قدرت به مثابه کنش هماهنگ نیز به دلیل دشواری انطباق آن با واقعیتهای سیاسی مدرن، بهویژه در زمینه نهادهای دولتی، مورد پرسش قرار گرفته است.
اهمیت ترجمه
درباره ترجمه فارسی رجایی، با توجه به اینکه این اثر نسبتاً جدیدتر از دیگر آثار آرنت به فارسی برگردانده شده، ممکن است نقدهای مکتوب و منتشر شده در نشریات تخصصی هنوز محدود باشد. با این حال، اهمیت این ترجمه را میتوان در چند سطح ارزیابی کرد:
غنابخشی به منابع آرنتپژوهی: این ترجمه دسترسی محققان و دانشجویان ایرانی را به بخشی مهم اما کمتر دیدهشده از کارنامه فکری آرنت فراهم میکند و امکان فهم دقیقتر سیر تحول اندیشه او را افزایش میدهد.
نقش مترجم به عنوان مفسر: مقدمه یا توضیحات احتمالی مترجم میتواند به مثابه راهنمایی برای خواننده فارسیزبان عمل کرده و نکات کلیدی یا چالشهای فهم متن را برجسته سازد. این خود میتواند موضوعی برای تحلیل باشد که رجایی چگونه آرنت را برای مخاطب ایرانی «قرائت» میکند؟
اهمیت در زمینه ایرانی: طرح پرسش «سیاست چیست؟» در فضای فکری ایران، که خود درگیر چالشها و بحثهای عمیق درباره ماهیت و امکان سیاستورزی است، میتواند بسیار معنادار باشد. اندیشه آرنت درباره نسبت آزادی، قدرت و امر عمومی، پتانسیل آن را دارد که به غنای این بحثها کمک کند.
نظر شما