به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: در پهنه گسترده تاریخ اندیشه قرن بیستم، جریانات فکری متعددی سر برآوردهاند که هر یک به نوبه خود، نقشی در شکلدهی به چشمانداز فکری، سیاسی و فرهنگی دوران ما ایفا کردهاند. در میان این جریانات، برخی به دلیل ماهیت پنهانتر یا شاید کمتر متعارف خود، از نگاه تیزبین تاریخنگاری رسمی دور ماندهاند. کتاب «ستیز با جهان مدرن: سنتگرایی و تاریخ روشنفکری پنهان قرن بیستم» اثر مارک سجویک، مورخ برجسته بریتانیایی و استاد مطالعات عربی و اسلامی در دانشگاه آرهوس دانمارک، یکی از این تلاشهای ارزشمند برای پردهبرداری از یکی از همین جریانات کمتر شناختهشده اما عمیقاً تأثیرگذار، یعنی «سنتگرایی» است. این اثر که به همت سینا باستانی و علیرضا بشردوست به فارسی برگردانده شده و پس از انتظاری طولانی به دست مخاطبان فارسیزبان رسیده است، نه تنها یک جنبش فکری خاص را میکاود، بلکه دریچهای به سوی فهم انتقادات ریشهای به مدرنیته و جستجو برای معنویت در جهانی سکولار شده میگشاید. سجویک، که پیشگامی او در تحقیقات تاریخی پیرامون سنتگرایی شهرت دارد، در این کتاب با رویکردی دقیق و دانشگاهی، به ترسیم نقشه پیچیده این مکتب، از ریشهها و چهرههای شاخص آن گرفته تا گسترش و تأثیرات متنوعش در عرصههای گوناگون میپردازد.
رویکرد تاریخی سجویک به سنتگرایی
مارک سجویک در «ستیز با جهان مدرن» پیش از آنکه به دنبال تحلیل عمیق بنیادهای متافیزیکی یا آموزههای باطنی سنتگرایی باشد، رویکردی تاریخی و تبارشناسانه را در پیش میگیرد. او همچون یک نقشهبردار دقیق، در پی ترسیم خطوط پیدایش، تکوین و گسترش این جریان فکری در طول قرن بیستم است. این اثر بیش از آنکه در ژرفای اصول شهودی-عقلانی سنتگرایان غور کند، «چگونگی پیدایش و تکوین، روندهای رشد و فرگشت، و گستره پیوندهای تاریخی آن را مطمح نظر ساخته است». این رویکرد متمایز، کتاب را به منبعی ارزشمند برای فهم زمینه و زمانه ظهور سنتگرایی و ارتباطات پیچیدهاش با دیگر جریانها و وقایع تاریخی بدل میکند.
سجویک کار خود را با ریشهیابی ایدههایی آغاز میکند که بستر شکلگیری سنتگرایی را فراهم آوردند. بخش اول کتاب با عنوان «شکلگیری سنتگرایی» به همین مهم اختصاص دارد. نویسنده در این بخش، به مفاهیمی چون «جاودانانگاری» یا حکمت خالده، که یکی از پایههای اصلی تفکر سنتگرایی مبنی بر وجود حقیقتی واحد و ازلی در بطن تمام ادیان و سنتهای اصیل است، میپردازد. او همچنین ارتباط یا الهامگیری سنتگرایان اولیه از جریاناتی چون گنوسیگری، تائوئیسم و بهویژه تصوف اسلامی را مورد بررسی قرار میدهد. این بخش نشان میدهد که سنتگرایی از خلأ زاده نشد، بلکه بر شالودهای از ایدهها و سنتهای فکری پیشین بنا گشت که همگی در نقد جنبههای خاصی از جهانبینی مدرن اشتراک داشتند. سجویک با دقت پیوندهای فکری و تاریخی را دنبال میکند و نشان میدهد که چگونه این عناصر مختلف در کنار هم قرار گرفتند تا نهایتاً به شکلگیری هویت متمایز جنبش سنتگرایی منجر شوند. این روششناسی تاریخی، به خواننده امکان میدهد تا تصویر کلی این مکتب و انواع نحلهها و جنبشهای مرتبط با آن را در یک چارچوب منسجم درک کند.
گنون، اوولا و نقد بنیادین مدرنیته
قلب تپنده کتاب سجویک، تحلیل اندیشهها و تأثیرات دو چهره محوری جنبش سنتگرایی، یعنی رنه گنون، فیلسوف فرانسوی، و یولیوس اوولا، فیلسوف ایتالیایی است. سجویک به درستی این دو متفکر را به عنوان معماران اصلی چارچوب نظری سنتگرایی معرفی میکند که نقدشان بر جهان مدرن، شالوده اصلی این مکتب را تشکیل میدهد. کتاب به تفصیل شرح میدهد که چگونه گنون و اوولا، هر یک با تأکیدات خاص خود، مدرنیته را به مثابه انحرافی بنیادین از «سنت» – به معنای مجموعه اصول متافیزیکی ازلی و الگوهای اجتماعی مقدس – تلقی میکردند.
آنها ماتریالیسم حاکم بر تفکر غربی، غلبه کمیت بر کیفیت، ماشینی شدن جامعه، افول ارزشهای معنوی و سرعت سرسامآور تغییرات را نشانههایی از سقوط و انحطاط میدانستند. نقد آنها صرفاً متوجه جنبههای سطحی مدرنیته نبود، بلکه بنیانهای فلسفی آن، از خردگرایی دکارتی گرفته تا پوزیتیویسم و ایدئولوژیهای سیاسی مدرن مانند دموکراسی و لیبرالیسم را به چالش میکشید. به باور آنها، این تحولات نظم مقدس جهان را از بین برده و ماهیت معنوی واقعی بشریت را به فساد کشاندهاند. سجویک با دقت نشان میدهد که این روشنفکران در مقابل این وضعیت، خواهان بازگشت به اصولی بودند که آنها را متعالی و فراتر از جهان مادی میپنداشتند. آنها برای یافتن الگوهایی برای این جهانبینی معنوی، اغلب به سنتهای دینی و معنوی کهن شرقی و غربی، از جمله هندوئیسم، تائوئیسم، بودیسم و به طور خاص، جنبههای باطنی ادیان ابراهیمی مانند تصوف اسلامی و کابالای یهودی، رجوع میکردند. تحلیل سجویک از اندیشههای گنون و اوولا، صرفاً گزارشی از آراء آنها نیست، بلکه تلاشی است برای فهم منطق درونی نقد آنها بر مدرنیته و جایگاه این نقد در تاریخ روشنفکری قرن بیستم.
از نظریه تا عمل: گسترش، انشعاب و پیوندهای بحثبرانگیز
«ستیز با جهان مدرن» تنها به بررسی مبانی نظری سنتگرایی محدود نمیماند، بلکه به خوبی نشان میدهد که این جریان چگونه از حیطه نظر فراتر رفته و در عرصههای عملی و جغرافیایی مختلف نمود پیدا کرده است. سجویک در بخش دوم کتاب با عنوان «سنتگرایی در عمل» و بخش سوم با عنوان «سنتگرایی در نمای کلی»، به کاوش در این جنبههای عملی و گسترش جهانی جنبش میپردازد. او با ذکر نمونههای مشخص تاریخی و جغرافیایی، از قاهره و مستغانم (شهری در الجزایر که محل فعالیت یکی از شاخههای تصوف مرتبط با گنون بود) گرفته تا بازل سوئیس، تصویری ملموس از تلاش سنتگرایان برای زندگی بر اساس اصول خود یا تأثیرگذاری بر محیط اطرافشان ارائه میدهد.
یکی از بحثبرانگیزترین و در عین حال مهمترین بخشهای تحلیل سجویک، بررسی رابطه پیچیده و گاه تاریک سنتگرایی با جنبشهای سیاسی رادیکال، بهویژه فاشیسم و جریانهای راست افراطی در اروپاست. عناوینی چون «فاشیسم و چندپارگی» در بخش دوم و «وحشت در ایتالیا» در بخش سوم، به همین موضوعات اشاره دارند. سجویک با احتیاط و دقت آکادمیک، نشان میدهد که چگونه برخی ایدههای سنتگرایانه، مانند نقد دموکراسی، تأکید بر سلسلهمراتب و نظم، و ایدهآلسازی گذشتهای اسطورهای، با برخی از جنبههای ایدئولوژیهای فاشیستی همپوشانی پیدا کرد و مورد استفاده برخی از متفکران و فعالان راست افراطی قرار گرفت. او به ویژه به نقش یولیوس اوولا در این زمینه و ارتباطات او با رژیم موسولینی و حتی برخی محافل در آلمان نازی میپردازد. با این حال، سجویک تأکید میکند که این رابطه یکسویه یا بدون تنش نبوده است. بسیاری از سنتگرایان، از جمله خود گنون، منتقد جنبههای ماتریالیستی، پوپولیستی و غیرعقلانی (به معنای ضد شهودی و ضد متافیزیکی) جنبشهای فاشیستی بودند. سجویک همچنین به انشعابات و تفاوتهای درونی جنبش سنتگرایی و شکلگیری گروهها و طریقتهای مختلف اشاره میکند. این بخشها نشان میدهند که سنتگرایی یک پدیده یکپارچه نبوده و در عمل با تنوعها و تضادهای درونی مواجه بوده است.
میراث سنتگرایی و آینده آن
مارک سجویک در بخش پایانی کتاب، بخش چهارم با عنوان «سنتگرایی و آینده»، نگاه خود را به دوران پس از جنگ جهانی دوم و تأثیرات پایدارتر و گاه غیرمستقیمتر سنتگرایی در دهههای اخیر معطوف میکند. او به بررسی تحولات در «اروپا پس از سال ۱۹۶۸»، ظهور جریانهای فکری جدیدی مانند «اوراسیاگرایی در روسیه» و «نواوراسیاگرایی» و همچنین حضور و نفوذ سنتگرایی در «جهان اسلام» میپردازد.
بخشی از کتاب که در معرفی اولیه ذکر شده و به سخنرانی شاهزاده چارلز در سال ۱۹۹۳ و فعالیتهای «مؤسسه هنرهای تصویری اسلامی و سنتی (ویتا)» میپردازد، نمونهای عالی از چگونگی تداوم و نفوذ ایدههای سنتگرایانه در دوران معاصر است، حتی اگر این نفوذ به شکلی «نرم» و غیرمستقیم باشد. سجویک نشان میدهد که چگونه دغدغههای سنتگرایانه پیرامون حفظ سنتهای هنری و معنوی و نقد مدرنیسم میتواند در نهادهای فرهنگی و آموزشی معتبر غربی نیز بازتاب یابد. او با اشاره به واکنشهای متفاوت دانشجویان ویتا، پیچیدگی پذیرش و تفسیر این ایدهها را نیز به خوبی نشان میدهد. برخی این رویکرد را میپذیرند، برخی احساس میکنند فریب خوردهاند و برخی دیگر عمیقاً درگیر شده و حتی به گروههایی مانند مریمیه میپیوندند. این مثال، همراه با تحلیل جریاناتی چون نواوراسیاگرایی، نشان میدهد که سنتگرایی نه تنها یک پدیده تاریخی مربوط به قرن بیستم نیست، بلکه ایدههای آن همچنان در شکلدهی به برخی از جریانهای فکری، سیاسی و جنبشهای معنوی در سراسر جهان نقش دارد. سجویک با بحث درباره «خلاف جریان»، به ماهیت مقاومتگر و گاه زیرزمینی این تفکر در برابر جریان غالب مدرنیته اشاره میکند.
چرا «ستیز با جهان مدرن» اثری قابل تامل است؟
کتاب «ستیز با جهان مدرن» مارک سجویک، بیشک اثری روشنگر، جامع و قابل تأمل است که پرده از یکی از مهمترین و در عین حال پنهانترین سنتهای فکری قرن بیستم برمیدارد. تحلیل دقیق و مستند سجویک، با تکیه بر روششناسی تاریخی و دانشگاهی، ماهیت پیچیده جنبش سنتگرایی را آشکار میسازد و ابعاد مختلف آن، از نقد بنیادین مدرنیته و فراخوان بازگشت به ارزشهای معنوی و متعالی گرفته تا پیوندهای سیاسی بحثبرانگیز و نمودهای عملی آن در فرهنگ و آموزش را به خوبی به تصویر میکشد.
سجویک با کاوش در ریشهها، چهرههای کلیدی، گسترش جغرافیایی و میراث فکری و سیاسی این جنبش، درکی عمیق و ظریف از نیروهایی ارائه میدهد که فلسفه، سیاست و معنویت معاصر را، چه به صورت آشکار و چه پنهان، شکل دادهاند. ترجمه روان و دقیق اثر به فارسی نیز فرصتی مغتنم برای خوانندگان علاقهمند به تاریخ اندیشه، فلسفه، مطالعات دینی و نقد مدرنیته فراهم آورده است تا با این جریان فکری مهم آشنا شوند. مطالعه «ستیز با جهان مدرن» برای هر کسی که علاقهمند به فهم عمیقتر انتقادات وارد بر جهان مدرن و درک ریشههای فکری برخی از جنبشهای سیاسی و معنوی معاصر، بهویژه در طیف راست و در میان نحلههای معنوی بدیل است، ضروری به نظر میرسد. این کتاب نه تنها تاریخ یک جنبش را روایت میکند، بلکه به ما کمک میکند تا پیچیدگیهای جهان فکریای را که در آن زندگی میکنیم، بهتر درک کنیم.
نظر شما