شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۹
حمله‌ای بی‌باکانه در سکوت

عملیات اچ-۳ یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات‌های هوایی در تاریخ جنگ ایران و عراق بود. در این عملیات، فانتوم‌های نیروی هوایی ارتش ایران در ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ پایگاه‌های هوایی عراق در عمق ۱۰۰۰ کیلومتری این کشور را بمباران کردند و بیش از ۴۸ فروند هواپیمای عراقی را از بین بردند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا عملیات اچ۳ یکی از مهم‌ترین عملیات‌های هوایی نیروی هوایی ارتش ایران در جنگ ایران و عراق بود که به عنوان یکی از پیچیده‌ترین و بزرگ‌ترین عملیات‌های هوایی دنیا شناخته می‌شود و به نام فانتوم‌ها معروف است. این عملیات در تاریخ ۴ آوریل ۱۹۸۱ (۱۵ فروردین ۱۳۶۰) توسط فانتوم‌های نیروی هوایی ارتش ایران انجام شد. در این عملیات، پایگاه‌های هوایی اچ -۳ که در عمق ۱۰۰۰ کیلومتری عراق و در مرز عراق و اردن قرار داشتند، توسط فانتوم‌ها بمباران شده و کاملاً نابود شدند. در این حمله هیچ آسیبی به نیروهای ایرانی وارد نشد، اما بیش از ۴۸ فروند هواپیمای عراقی، از جمله بمب‌افکن‌های روسی مانند میگ -۲۳، سوخ و-۲۰، توپولف -۱۶ و توپولف -۲۲، از بین رفتند. این عملیات به عنوان یکی از موفق‌ترین عملیات‌های تاریخ جنگ‌های هوایی ایران به شمار می‌آید.

پایگاه‌های هوایی اچ -۳ عراق که به الولید معروف هستند، شامل سه پایگاه اصلی به نام‌های اچ -۳ اصلی (الولید)، اچ -۳ شمال غربی (المرصنه) و اچ -۳ جنوب غربی (الطبعات) هستند. این پایگاه‌ها در استان انبار عراق و نزدیک مرز اردن قرار دارند و به دلیل وجود بمب‌افکن‌های سنگین، به ویژه توپولف ۱۶ و توپولف ۲۲ که تهدیدی جدی برای ایران محسوب می‌شدند، هدف‌های مهمی برای عملیات‌های راهبردی ایران بودند. از سویی دیگر، در این زمان خرمشهر در اشغال و شهر آبادان از سه طرف در محاصره بود و نیروهای زمینی عراق می‌توانستند با پشتیبانی هوایی به هدف خود که اشغال آبادان بود، دست یابند.

در حالت معمول، هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاه‌ها می‌بایست از مرزهای خاوری عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر، که تأسیسات پدافند هوایی مؤثری داشتند به اچ -۳ می‌رسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همین مسیر بازمی‌گشتند. در تمام طول مسیر، جدا از موشک‌های زمین به هوا و توپ‌های ضدهوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند که با توجه به برتری عددی آن‌ها، بدون شک ادامه عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن می‌ساختند؛ لذا قرار بر این شد که مسیری طولانی‌تر ولی با ریسک کمتر که از نوار مرزی شمال و غرب عراق می‌گذشت، برای حمله انتخاب شود. در طرح‌های اولیه، این مسئله هم مطرح شد که نیاز به هماهنگی با دولت سوریه وجود دارد تا بمب‌افکن‌ها پس از یک‌بار سوخت‌گیری هوایی در نزدیکی مرز ایران و عراق، خود را به هدف رسانده، بمباران کرده و سپس در فرودگاه دمشق فرود بیایند و بعداً به کشور بازگردند، اما این موضوع در رایزنی‌های سیاسی، با مخالفت روبرو می‌شود. حال اگر هواپیماهای ایرانی نتوانند بعد از عملیات در سوریه بنشینند مسلماً برای بازگشت به ایران، نیاز به سوخت‌رسانی خواهند داشت.«در توجیه قبل از پرواز، پایگاه هوایی پالمیرا با هماهنگی دولت سوریه و شخص حافظ اسد به عنوان محلی برای فرود اضطراری برای هواپیماهایی که به هر علتی، چه در مسیر رفت و چه در برگشت، دچار مشکل حاد شده و توان ادامه ماموریت را از دست می‌دادند، تعیین شد.»

با توجه به شرایط اضطراری و محدودیت‌های فنی، خلبانان در مواجهه با مشکلات پیش‌رویشان هیچ‌گونه گزینه‌ای جز اتخاذ تصمیمات بسیار دشوار نداشتند. یکی از این شرایط سخت در حالی بود که ترمزها به صورت معمول در دسترس نبود و تنها چند بار ترمز اضطراری قابل استفاده بود، همچنین با توجه به اینکه پایگاه هدف باندی کوتاه و فاقد کابل درگیری اضطراری داشت، امکان فرود معمولی به شدت محدود شده بود. با در نظر گرفتن تمامی این محدودیت‌ها، تصمیم گرفتند به شدت‌ترین روش موجود برای توقف غول آهنی یعنی ترکاندن تایرها متوسل شوند. این تصمیم که به طور قطع با خطرات زیادی همراه بود، تنها راه‌حل ممکن به نظر می‌رسید، چرا که گزینه دیگری برای فرود ایمن باقی نمانده بود: «ما ترمزها را در اختیار نداشته و فقط چند بار ترمز کردن معدود اضطراری در دسترس‌مان بود به علاوه اینکه حین نزدیک شدن به پایگاه مشخص بود این پایگاه باند کوتاهی داشته و بدون شک فاقد کابل درگیری اضطراری است با در کنار هم قرار دادن این اطلاعات ما به اجبار می‌بایست خشن‌ترین راه حل را برای متوقف کردن این غول آهنی به کار می‌بستیم این راه حل که ترکاندن تایرها بود، اگرچه حین فرود خطرات زیادی را متوجه ما می‌کرد اما واقعاً چاره دیگری نداشتیم! به محض چسبیدن تایرهای اصلی به باند پشت سر آن تایر دماغه نیز به زمین تماس پیدا کرد. ارابه فرود مزبور با موفقیت باز شده اما ترکش‌ها، مانع از اعلام چراغ سبز برای ارابه فرود شدند.»

عملیات حمله به اچ -۳، پیش از اجرای موفقیت‌آمیزش در ۱۵ فروردین ۱۳۶۰، ابتدا در دو مرحله، ناموفق اجرا شده بود: نخست در تاریخ ۱۵ آبان ۵۹ که به دلیل افشای عملیات، لغو گردید و بار دوم هم در تاریخ ۱۸ بهمن ۵۹ که بارندگی و شرایط نامساعد جوی باعث ناکام ماندن عملیات شد. اما این دو مرحله به ظاهر ناکام، در واقع حکم تمرین را برای اجرای عملیات اصلی داشتند.

صبح روز ۱۵ فروردین ۱۳۶۰، هشت فروند جنگنده بمب‌افکن اف -۴ ئی فانتوم ۲ تحت فرماندهی سرگرد فرج‌الله براتپور از پایگاه سوم شکاری همدان به پرواز درآمدند. نام خلبانان به شرح زیر بود:

۱. سرگرد فرج‌الله براتپور (لیدر) / ستوان۱ قهرمان جوانمرد

۲. سرهنگ۲ قاسم گلچین / ستوان۱ محمدرضا آذرفر

۳. سرگرد ناصر کاظمی / ستوان۱ ابراهیم پوردان

۴. سروان غلام‌عباس رضایی خسروی / ستوان۱ محمدعلی اکبرپور سرابی

۵. سروان محمود اسکندری (ساب‌لیدر) / ستوان۱ کاوه کوهپایه عراقی

۶. سرگرد محمود خضرایی / ستوان۱ اصغر باقری

۷. سرگرد منوچهر طوسی / سروان محمدحسین نیکوکار

۸. سروان منوچهر روادگر / ستوان۱ احمد سلیمانی

رزرو اول: سروان محمد عتیقه‌چی / ستوان۱ علی کدخدایی

رزرو دوم: سروان ابراهیم فخار / ستوان۱ علی گنجی

در این حمله، هیچ خسارتی به نیروهای ایرانی وارد نشد، اما ارتش عراق تلفات سنگینی متحمل شد. ۴۸ فروند هواپیمای عراقی، از جمله میگ -۲۱، میگ -۲۳، سوخ و-۲۰، سوخ و-۲۲، توپولف -۱۶، توپولف -۲۲ و میراژ اف -۱، نابود شدند. همچنین ۲۰ فروند هواپیمای دیگر به شدت آسیب دیدند که دو فروند از آن‌ها بمب‌افکن‌های توپولف ۱۶ بودند. در این میان، دو خلبان عراقی، چهارده نفر از پرسنل عراقی، سه فرد مصری و یک افسر آلمان شرقی کشته شدند و نوزده عراقی، چهار مصری و دو اردنی به شدت زخمی شدند.

منابع:

کتاب «ناصر ایجکت نکن»، مهدی بابامحمودی، انتشارات آتشبار

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین