-
شنبهها با شرح مثنوی - ۳۰
حکایت فیل در خانۀ تاریک
چهارمحال و بختیاری - از نظر مولوی انسان تا از دریچۀ نگاهِ دنیابین در جستوجویِ حقیقت باشد؛ تا تعلّقات دنیایی را رها نکند و به پُختگی نرسد، نمیتواند صاحبِ چشمی حقیقتبین گردد و اغلبِ تعصّبات و سختگیریهای آدمیان، نتیجۀ همین خامْنگاهی و چسبیدن به دنیاست.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲۹
مردِ تشنه و صدای آب در حکایتی از مثنوی معنوی
چهارمحال و بختیاری - مردِ تشنۀ حکایت، در مقامِ «طلب» گام نهاده و در آغازِ راهی ناپیداکرانه است. با این حال، اگر دشواریها را به جان بخرد؛ از مَهالکِ راه نهراسد؛ فریبِ اِغواگریهای نَفْس را نخورد و همواره شوقِ طلب را در وجودش مُشتعل بدارد، میتواند امیدوار باشد، روزی با تکیه بر دریافتهایِ دل، راهی به حقالیقین بیابد.
-
شنبهها با شرحِ مثنوی - ۲۸
ماجرایِ نَحوی و کشتیبان در یکی از حکایتهای مثنوی معنوی
چهارمحال و بختیاری - مولوی و بسیاری از روشنضمیران معتقدند، برای رستگاریِ حقیقی در سیرِ اِلَیالله، مانند کشتیبانِ این حکایت که رمزی از اهلِ معرفتِ حقیقی است، باید از هرچه دانش و آگاهیِ مَجازی، تهی شد و این امر، مُیسّر نیست، مگر با یکسو نهادنِ دانستههایی که بویِ نِخْوَت و عُجْب میدهند.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲۷
حکایتِ اشکهای اَعرابیِ خَسیس بر پیکرِ سگِ نِزارش در مثنوی معنوی
چهارمحال و بختیاری - گاهی باید به جای گریه و تأسّف برای برخی چیزها، آستینِ همّت بالا زد و کاری کرد که وظیفۀ انسانیِ آدم در آن مواقع ایجاب میکُند. در مقابل، لحظاتی هم هست که گریستن در آنها، صیقلی است برای جلایِ روح و غُبارزُدایی است از آیینۀ درخشانِ دل. جایگاهِ این دو را نباید با هم اشتباه گرفت. تعلّل در یاریِ دیگران، تضییعِ حقِّ جِوار است و گریه در ناموضع، ضایع کردنِ ارزشهای این مِصقلۀ معرفتی.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲۶
مثنویِ معنوی و حکایتِ نقّاشانِ چینی و صیقلْکارانِ رومی
چهارمحال و بختیاری - از نگاهِ مولانا، اگر دل، از آفاتِ گوناگونی چون حرص، بُخل، کینه و دهها و صدها، صفتِ ناپسند، زُدوده شود، آنگاه چون آینهای، برایِ انعکاس و تجلّیِ زیباییها و صفاتِ پسندیدۀ معنوی، آماده میشود.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲۵
حکایتِ پاسبانِ خُفته در مثنوی معنوی
چهارمحال و بختیاری - در دنیا کسانی هستند که برایِ کاری تربیت میشوند و دیرزمانی، هم خود و هم دیگران، برای آنان زحمت میکشند، امّا گاه دُرست زمانی که به تخصّص یا دانشِ آنها نیاز هست، کاری از پیش نمیبَرند و جُز فُرصتسوزی و خَرمنی افسوس، چیزی بر جای نمیمانَد.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲۳
مَردِ گِلخوار در حکایتی از مثنویِ معنوی
چهارمحال و بختیاری - اهلِ زمین که در مُراودههای خود به مُبایعۀ عُمر مشغولند، اگر مانند خریدار و فروشندۀ این حکایت، سودایِ دنیا در سَر داشتهباشند، رمزی از فراموشْکارانیاند که عالَمِ معنا را از یاد بُرده، مانند کودکان، به گِلْبازی با خاکِ دنیا سرگرم شدهاند.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲۲
نگاهی به حکایتِ طوطی و بَقّال در مثنوی معنوی
چهارمحال و بختیاری - طوطی که در این حکایت، رمزی از عَقلْمَدارانِ سطحینگر است، در میانِ نظارهگریِ مردمِ کوچه و بازار، به مقایسۀ نابهجایِ کچلیِ خود با قَلَندری از جَولَقیان برمیآید و اینگونه موجباتِ خندۀ جماعت را فراهم میکُند.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲۱
مثنوی معنوی و حکایتِ آن مؤذّنِ زشتآواز
چهارمحال و بختیاری - در این قصّه، مؤذّنِ ناخوشآواز، رمزی از مؤمنانِ سُستایمانی است که وَهنِ باورهاشان را از گفتار و رفتارشان میتوان بازشناخت.
-
شنبه ها با شرح مثنوی - ۱۹
حکایتِ باطل شدنِ نماز آن چهار مُدّعیِ عیبجو در مثنوی معنوی
چهارمحال و بختیاری - اگرچه مطابقِ اشارۀ خداوند در بخشی از آیۀ ۴۵ سورۀ عنکبوت، نماز بازدارندۀ آدمی از فحشا و مُنکَر است، با این حال، شیطانِ نَفْس که مُدام در کمینِ اوست، گاه حتّی در زمانِ این فریضۀ الٰهی و یا دیگر مَناسکِ دینی، میتواند فرصت را مُغتنم شمرده، رَهزنِ کسی گردد که حضور قلب ندارد یا دچار هواجِسِ نَفسانی است. بنابراین آدمی باید همواره مُراقبِ اهریمنهایی چون خودپسندی و غرور باشد.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۱۸
مثنوی معنوی و حکایتِ پهلوانْپنبه، خالکوب و نقشِ شیر
چهارمحال و بختیاری - آدمها معمولاً در ژرفایِ خیالشان، آرزوهایی میپرورانند که به واسطۀ آنها گاه یک عُمر در هالهای از توهّمات سیر میکنند. بشر وقتی پایِ عمل به میان میآید، آنجاست که معلوم میشود چندمَرده حلّاج است. در میدانِ زندگی، این مِحَکِ تجربه است که سکّۀ قَلب را رُسوا و سکّۀ اصل را هُویدا میکند.
-
شنبهها با شرحِ مثنوی - ۱۷
مثنوی معنوی و حکایتِ درویشِ بغدادی که گنجِ رؤیایش را در مصر میجُست، اما...
چهارمحال و بختیاری - ماجرای بسیاری از آدمها، حکایتِ آن درویش بغدادی است که همهچیزش را از دست میدهد و در پیِ گنجی که در رؤیا دیده، راهی مِصر میگردد. مردِ بیچاره، از بَدِ حادثه، آنجا اشتباهاً و به جُرم دزدی، بازداشت میشود. او در میانۀ تحقیر و ملامت، از زبانِ مُستَنطِقش، نشانی گنجی را میشنود که در خانۀ خودش و در بغداد پنهان است.
-
شنبهها با شرحِ مثنوی - ۱۶
مثنوی معنوی و حکایت طاووسی که پَرهایش را میکَنْد
چهارمحال و بختیاری - مولوی در یک حکایت، زیباییِ طاووس را بهانه میکُند و پَر و بالش را رَمزی از دلبستگیها و گرانباریهایی میداند که بسیاری از مردم را میفریبند؛ چون سایهای دنبال میکُنند و آرام و قرار از آنان بازمیستانَند….
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۱۲
نگاهی به حکایت اژدهایِ افسرده
چهارمحال و بختیاری - میگویند بزرگترین دشمنِ آدمی، درونِ او خُفته و عاملِ بسیاری از بدبختیها، همین دشمنِ درونی است. حکایتِ مارگیر که اژدهایِ فسرده را مُرده پنداشت ما را به این نکته میرساند که مواظبِ رَذیلتهایِ ناچیز باشیم؛اندکی لغزش، کمی خودخواهی، نگاهیِ نابهجا، طمعی هرچند کوچک و دهها رذیلتِ بهظاهر ناچیز، کافی است تا این مار، اژدهایی گردد و طومارِ صاحبش را در هم بپیچد.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۱۱
حکایت ناشنوایی که به عیادت همسایۀ بیمارش رفت
چهارمحال و بختیاری - در حکایت مثنوی که ناشنوایی که به عیادت همسایۀ بیمارش رفت، ناشنوایِ این قصّه، رَمزی از مردمانی است که در دنیایِ خودشان غرق هستند و گوشی برای شنیدنِ صداهایِ دیگران و واقعیّتهای زندگی ندارند. اینان، دنیا و مردم را با ذهنهایِ کوچکِ خود مقایسه میکنند. در جهانبینیِ این گروه از آدمها، دو چیز گم شدهاست: «واقعیّت» و «حقیقت».
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۱۰
نگاهی به حکایت یافتنِ انگور در مثنوی معنوی/ گم شدهای بهنام فهم و درک
چهارمحال و بختیاری - در مثنوی معنوی ساختارِ حکایت چهار نفری که در جستوجوی انگور هستند شبیه تمثیلِ «فیل در خانۀ تاریک» است، سخن از گمشدهای به نام «فهم» و «درک» در میانِ جوامع دارد. گمشدهای که اگر پیدا نشود، نِقارها و ستیزها، همچنان ادامه خواهندداشت، بی آنکه خواستهها، برآورده شوند.
-
شنبهها با شرحِ مثنوی - (۸)
تقلیدِ کورکورانه در آینه حکایتی از مثنوی معنوی
چهارمحال و بختیاری - امیدوارم این حکایت که وصف حال بسیاری از ما است، تلنگُری باشد تا مبادا فریبِ شارلاتانهای ظاهرساز را بخوریم و به طمع ِخام، آنگونه رفتار کنیم که آنان میخواهند، چون در غیر این صورت، پایانی جز خسران در انتظارمان نخواهدبود.
-
شنبهها با شرحِ مثنوی -٧
مثنوی معنوی و توصیفِ دردِ بیدرمانِ حماقت
چهارمحال و بختیاری - از نگاهِ مولانا، رنجِ حماقت، دردی است که تا احمق، به آن گرفتار باشد، درمانی ندارد. حکایت «گُریختنِ عیسی فرازِ کوه از احمقان»، در دفترِ سوم مثنوی، بهروشنی دیدگاهِ او را دربارۀ این «رنجِ بزرگِ آدمی» به تصویر میکشد.
-
شنبهها با شرحِ مثنویِ - ۶
مثنوی معنوی، در آیینۀ خودش
چهارمحال و بختیاری - مولوی در همان آغازِ دفترِ نخستِ مثنوی، تکلیفِ خواننده را روشن میکُند و در یک مقایسۀ چالشبرانگیز، منظومهاش را به گونهای میستاید که گویی مخاطبِ آن، با متنی مُقدّس و فرابَشری، روبهروست….
-
شنبهها با شرحِ مثنوی - ۵
«مثنویِ معنوی» با تحریرِ موسی نَثری
چهارمحال و بختیاری - مجموعه ششجلدیِ «نثر و شرحِ مثنویِ» مرحوم موسی نثری، اگرچه امروز در میانِ انبوهِ کتابها، شرحها و مقالاتِ مربوط به مثنوی، کمتر دیدهمیشود، با این حال، در زمانه خود توانست بسیاری از فارسیزبانانِ علاقهمند به مثنوی را به مطالعۀ اندیشههای مولوی ترغیب کند.
-
شنبهها با شرحِ مثنوی - ۴
مثنویِ مولویِ مغزجوی...
چهارمحال و بختیاری - در نگاهِ مولانا، «معنی» بر «لفظ» ترجیح دارد. نیز زندگی، «ظاهری» دارد و «باطنی» که باطنش ارزشمند است. «روح و جان» در مقامِ دانه و «جسم»، «پوستهٔ» داستانِ اوست. در ساحتی والاتر، «انسانِ کامل» در جایگاهِ دانه و «انسان»، قشرِ قصّهٔ اوست و نهایتاً، «حضرتِ حق»، در جایگاهِ دانه و «جهانِ هستی»، پوستهٔ روایتِ اوست.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۳
تمثیلک چیست؟
چهارمحال و بختیاری - با اندکی جُستوجو در مثنوی معنوی و بسیاری از آثارِ روایی، به نمونههایِی از تمثیلک، به عنوان کوتاهترین نوعِ تمثیلهای داستانی که تنها در یک بیت روایت میشوند، میتوان برخورد.
-
شنبهها با شرح مثنوی - ۲
مثنوی معنوی چگونه کتابی است؟
چهارمحال و بختیاری - مثنوی اثری است که پدیدآورندهاش، جایبهجای، از حکایتها و داستانهای گوناگونی بهره میبَرد و از مجموعِ آنها تمثیلها و تمثیلکهایی میسازد تا اندیشهها، باورها و احساساتش را، به مخاطب منتقل کند.