به مناسبت 20خرداد روز جهاني صنايع دستي
پاسداري از ميراث و گنجينه گرانبهاي صنايع دستي در منابع مكتوب
كتابها كاراترين و اثرگزارترين پيكهايي بهشمار ميآيند كه ميتوانند ما را با ميراث و گنجينه گرانبهايي مانوس و همراه سازند. برشمردن شمار اندكي از كتابهايي كه درباره صنايع دستي ايران فراهم آمده است، ارج گذاري و ياد از تلاش كساني است كه پاسداري و حفاظت از هنر ايران را وظيفهاي بر دوش خود ميدانند._
جداي از ارج و اهميت والايي كه در دست ساختههاي هنرمند ايراني نهفته است، ارزش كاربردي اين صنايع هنوز هم پابرجاست و دگرگوني زندگي آدمي و گسترش زندگي مدرن، نتوانسته است آنها را تا حد ساختههايي تجملي و ذوقي فرو بكشد. از سويي ديگر، انسان امروزي كه در تنگناي زندگي ماشيني و صنعتي گرفتار آمده است، چه بسا بتواند آرامش و آسودگي روزانه خود را در دست ساختهايي جستوجو كند كه قدمت آنها به ديرينگي زندگي او ميرسند و جلوگاه نيروي آفرينشگر و خلاقيت تحسين برانگيز آدمي بهشمار ميروند.
از نگاه اقتصادي و اجتماعي نيز نبايد اهميت صنايع دستي را ناديده گرفت. جهانگردان و گردشگراني كه به سرزمين ما ميآيند تا طبيعت زيبا، بناهاي تاريخي، آيينها و سنتهاي كهن ايراني را ببينند، نگاهي نيز به دست ساختهاي پيشهوران و هنرمنداني دارند كه در دل چنين طبيعت و سرزميني تاريخي زندگي ميكنند. از اينها كه بگذريم، صنايع دستي را بايد رشتهاي استوار و پيوستهاي دانست كه ما را با تاريخ و زندگي پدران و نياكان مان پيوند ميزند. چنين اثرگزاري و اهميتي، ناگزير، ما را متوجه شناخت و نگاهباني از دست ساختههاي هنرمندان ايراني ميكند.
بي گمان يك راه شناخت و حفظ چنين هنري، انتشار كتابهايي است كه به معرفي و آموزش صنايع دستي ميپردازند. در كنار آن، استفاده از طرحهاي هنرمندان دستساز، در حاشيه و صفحهآرايي كتابها و طراحي جلد كتاب، راهي براي ماندگاري اين هنر خواهد بود. پيداست كه استفاده از طرحهاي متنوع نبايد بهانهاي براي افزايش قيمت و گراني بهاي كتابها بشود و آشنايي و بهرهوري از چنين هنري را از دسترس خوانندگاني دور كند كه توانايي خريد كتابهاي پر زرق و برق و تجملي را ندارند.
اين را نيز بايد در نظر گرفت كه استفاده از طرحهاي هنرمند صنايع دستي در كتابهاي درسي و گوناگوني كه براي كودكان و نوجوانان نوشته ميشود، فرزندان ما را با زيبايي و چشمنوازي آن طرحها و نقشآفرينيها آشنا ميكند و ذوق پسند آنان را در راهي درست و به هنجار ميافكند.
آشنايي با صنايع دستي در كتابها و مجموعه مقالات
حامد خياط در كتاب «سروا، نگاهي به صنايع دستي» (سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران– 1387) برخي از صنايع دستي ايران از جمله قالي بافي، گليم بافي، قلمكاري، شيشهگري، سفالگري و صنايع ديگر را به كوتاهي معرفي كرده است و ماخذ قابل استفادهاي را در اختيار كساني گذاشته است كه بخواهند با انواع صنايع دستي آشنا شوند. اما از ديدي تخصصيتر، بايد به كتاب «مجموعه مقالات كنگره بينالمللي هنرهاي اسلامي و صنايع دستي» نگاه كرد كه انتشارات بينالمللي الهدي در سال 1385 منتشر كرده است. اين كنگره از 12 تا 17 مهرماه در شهر اصفهان برگزار شد.
مجموعه مذكور شامل مقالاتي در زمينه معماري اسلامي، هنر خوشنويسي، نقاشي و مينياتورهاي اسلامي، بافتهها، گلدوزي، لباسهاي سنتي، سفالگري، كاشيگري اسلامي، زيورآلات و موارد ديگر است كه در كنگره اصفهان عرضه شده است.
كتاب «مجموعه مقالات همايش ملي صنايع دستي و ارتباط آن با صنعت توريسم» نيز دربردارنده نوشتههاي است كه در همايش 29 تا 30 مهرماه در اصفهان برگزار شد. از جمله موضوعهاي اين مقالات ميتوان به گردشگري و صنايع دستي، پژوهشي پيرامون هنر خاتمكاري در ايران، صنايع دستي هنري مناسب براي جهانگردي، اشاره كرد. كتاب «نگرشي بر تحولات صنايع دستي در جهان» فراهم آورده فروهر نورماه و حسين ياوري (انتشارات سوره مهر– چاپ سوم، 1386) نيز امكان سنجش ميان فراوردههاي صنايع دستي ايران و ساير كشورها را فراهم ميكند.
اما شناخت تاريخي صنايع دستي را در كتاب «صنايع دستي كهن ايران» نوشته هانس وولف و به ترجمه سيروس ابراهيمزاده بايد پيدا كرد. چاپ دوم اين كتاب را انتشارات علمي و فرهنگي در سال 1385 عرضه كرده است. همچنين كتاب «كارشناسي آثار صنايعدستي» از حسين ياوري (انتشارات ايرانشناسي– 1384) اطلاعاتي را درباره ارزيابي و كارشناسي فرش، پارچههاي دستباف، محصولات سفال و سراميك، محصولات شيشهاي دستساز، آثار چوبي، مينياتور و... ارايه ميكند و در پايان نيز تصاويري رنگي از برخي از صنايعدستي را در برابر نگاه خوانندگان ميگذارد.
معرفي و شناخت صنايعدستي برخي از استانها
«سيري در صنايع دستي استان همدان» كاري از بهجت عباسي و علي وحدتي است كه انتشارات صبا آن را در سال 1384 چاپ و پخش كرده است. در بخش آغازين كتابچه، اهميت صنايع دستي به روايت از مقام معظم رهبري بازگو شده و سپس برخي از صنايع دستي استان همدان معرفي شده است. اين صنايع عبارتند از چرم و مصنوعات چرمي، منبت و كندهكاري روي چوب، سنگ، گليم، تابلو، فرش، مروار بافي و موارد ديگر. چنين معرفي را در كتابي ديگر ميتوان يافت كه به صنايع دستي گوشهاي ديگر از سرزمين پهناور ايران اختصاص دارد، «سيماي فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان خراسان رضوي» نوشته هادي تقيزاده، فرامرز صابرمقدم و رضا ابراهيمنيا (1386) به معرفي صنايع دستي بيست شهرستان استان خراسان رضوي و مناطق روستايي آن ميپردازد.
«صنايع دستي استان مركزي» (نشر زرين و سيمين– 1385) كاري از ليلا سادات موسوي و شمس داييزاده است. در اين كتاب مصور، پس از بيان جغرافياي طبيعي استان مركزي و تعاريف و كليات صنايع دستي، به معرفي رشتههاي صنايع دستي استان مركزي اختصاص مييابد. برخي از اين صنايع را چنين ميتوان برشمرد، فرش، رنگرزي، طراحي و نقشهكشي، ساخت سازهاي سنتي، تراش سنگهاي قيمتي، تذهيب، رودوزيهاي سنتي، مشبك چوب و بسياري از صنايع ديگر. در ادامه كتاب نيز خلاصهاي از عملكرد مديريت صنايع دستي استان مركزي در فاصله سالهاي 1379 تا 1383 آورده شده است.
«صنايع دستي گياهي سيستان و بلوچستان» نوشته احمد مهربان و شهرزاد تيموري، پژوهشي ابتكاري و جالب توجه است كه در سال 1386 توسط نشر تفتان در اختيار پژوهندگان قرار گرفته است. از كتاب «نقش دست: گذري بر صنايع دستي استان فارس» نيز بايد ياد كرد كه محمدرضا آقايي و ديگران منتشر كردهاند (سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري فارس– 1387). شمار كتابهايي كه به بررسي و شناخت صنايع دستي استانهاي ايران پرداخته باشند، بسيار افزونتر از مواردي است كه در اينجا برشمرده شد. هر كدام از آن كتابها ما را با هنر والا و تاريخي صنايعي رو در رو ميسازند كه نموداري از كوشش ساكنان اين سرزمين براي آفرينشهاي هنري و ماندگار است. اين هنرها از نسلي به نسل ديگر سپرده شده است تا امروز به عنوان ميراثي گرانبها، حفظ و نگاهباني شود.
كتابهايي درباره انواع صنايع دستي ايران
كتاب مصور «اسليمي و نشانهها: قالي، كاشي، تذهيب»، شامل طرح انواع اسليمي و نشانهاست كه توسط پرويز اسكندرپور خرمي نوشته شده است. در بخش اسليمي اين كتاب، طرح سر اسليمي، چنگ و گره، تركيب اسليمي و ساقه گنجانده شده است. بخش نشانها نيز مشتمل است بر لچك نشان يا كتيبه نشان، بته جقه نشان، دل نشان، ابرك نشان يا اسليمي ماري، گوشواره نشان و متفرقهها، گرهسازي و شرفه. بخش پاياني كتاب نيز شامل طرحهايي است با عنوان تكوين نقوش. كتاب حاضر در قالب آموزشي تدوين شده و از اين رو طرحهاي ساده در ابتداي هر فصل و طرحهاي پيچيده در انتهاي آن آورده شده است. اين كتاب در سازمان چاپ و انتشار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (1383) منتشر شده است.
در اينجا كتابهاي «آموزش تذهيب اسليمي تو پر و تو خالي» نوشته مشترك محمدرضا هنرور و رضا خنياگر (فرهنگسراي مير دشتي– 1388) و «مجموعه كامل و كاربردي طرحهاي تزئيني (نقوش اسليمي)» نوشته مجيدرضا رستمي (نشر فخراكيا– چاپ سوم، 1388) درخور يادآورياند. درباره شرفه نيز كتاب «شرفه: نور معنوي در تذهيب» از اميرهوشنگ آقاميري توسط هنرسراي گويا (1384) روانه بازار كتاب شده است.
درباره منبتكاري، اثر «آموزش منبتكاري به روش سنتي و نوين» از اياز شهرياري (نشر ارمغان دبيران– 1384) همان گونه كه از نام آن پيداست، به آموزش اين هنر زيباي دستي ميپردازد. ناهيد معزز و مسعود مقبل نيز در كتاب «هويهكاري (مشبكسازي روي پارچه)» آخرين تكنيكهاي هويهكاري مدرن و پيشرفته را كه شامل منبتكاري، اپليكه آزاد، پنبه دوزي و... است، به خواستاران اين هنر آموزش ميدهند (نشر بصائر– چاپ دوم، 1384). «آموزش هنر گليم بافي» (نشر بازتاب– 1388) نيز كتابي از فاطمه فقيريزاده است كه جنبه آموزشي دارد و راهنمايي براي خوانندگان اين گونه مباحث و هنرهاست.
از كتاب «كارهاي مدرن و كلاسيك گل و بوته در گچكاري، سنگتراشي، منبتكاري مبلسازي و ريختهگري» نيز بايد ياد كرد. اين كتاب را سرفراز غزني فراهم آورده است (نشر روزبهان– چاپ دوم، 1383). اما درباره يكي از آثار گچبري بازمانده از سدههاي گذشته، كتاب «محراب گچبري نفيس مسجد اولجايتو در جامع عتيق اصفهان» نوشته سهيلا احمدي و هادي سيف، با همه اختصار، منبع جالب توجهي است كه خواننده را با محرابي آشنا ميكند كه تحولي سرنوشتساز در گسترش و رواج محرابهاي گچبري شده در مساجد ايران، در آغاز سده هشتم قمري، ايجاد كرد. اين كتاب همراه با تصاويري رنگي است كه به ذكر شيوههاي معماري محراب گچبري شده مسجد ياد شده و معرفي سازنده آن ميپردازد. كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان اين اثر را در سال 1386 منتشر كرده است.
هنر دستي مسگري و سوزندوزي در كتابهاي صنايع دستي
درباره هنر دستي مسگري دو كتاب شايسته يادآوري است. نخست «مسگزي تزئيني» از ندا قاسمي است (انتشارات اسرار دانش– 1382) كه به آموزش جديدترين و متنوعترين تابلوهاي مس و برنج در اندازهها و طرحهاي مختلف ميپردازد؛ و ديگري «هنرهاي سنتي فراموش شده اردبيل (چيني بندزني و مسگري)» اثر سولماز مردانه و از انتشارات محقق اردبيلي (1387). درباره هنر با ارزش معرق كه در ايران قدمتي كهن دارد، اين آثار را ميتوان نمونه آورد، «صد و يك طرح معرق» از غلامرضا اسماعيل زاده ( انتشارات يساولي – چاپ چهارم ، 1384 ) و نيز « شغلي كه دوستش دارم: معرق » از محمد حسن تفرشي و ياسر ناظم نيا ( انجمن ايرانيان – 1384 ).
در كتاب اخير نخست پيشينه معرقكاري معرفي شده است و پس از آن اطلاعاتي از اين دست در اختيار خواننده قرار گرفته است، انواع معرق چوبي، بافت چوبها، انواع ماشينآلات در معرقكاري، مواد مصرفي مورد استفاده در معرق، مراحل معرقكاري ، انواع روش اتصال اجزاي الگو بر روي چوبهاي رنگي و موارد ديگر.
كتاب تحقيقي و راهگشاي «مجموعه تابلوهاي شاهنامه فردوسي به روايت هنر معرق»، كار مشترك ليلا رضايي، سيد جعفر هاشميان و ساغر سادات هاشميان (انتشارات برگ نو– 1387) نيز درخور يادآوري جداگانهاي است كه ما را با شيوه هنرمندان ايراني در آرايهگري كتابها و متنهاي مهم زبان فارسي آشنا ميكند. اين توضيح را هم بايد افزود كه معرق در لغت به اشكالي گفته ميشود كه از كنار هم قرار گرفتن تكههاي كوچك و بزرگ تشكيل شده است و درتركيب با هم نقشهاي بديعي را بوجود ميآورد.
در ميان صنايع دستي، هنر سوزندوزي از زيبايي و ظرافت بسياري برخوردار است. كتاب «طرحهايي براي سوزندوزي» از شهين پزشكي (انتشارات آهنگ قلم– 1386) ما را با مجموعه نقشهايي براي استفاده در دوختهاي تزئيني و هنرهاي مرتبط با سرمهدوزي، ابريشمدوزي، گلابتوندوزي و گلدوزي با چرخ آشنا ميكند. به همين گونه ميتوان زيبايي و نقشآفريني چنين هنري را در كتاب «آكاژو (مجموعهاي از طرحهاي سوزندوزي و گلدوزي)» اثر راضيه زردشت ديد. اين كتاب را نشر راهگشا در سال 1384 منتشر كرده است.
چند كتاب ديگر درباره هنر گلدوزي و ابريشمدوزي آگاهيبخش است و ياريگر دوستداران صنايع دستي. «ابريشمدوزي (گل دوزي)» كار مشترك صديقه كاظمي و اكرم يازرلو (نشر ادبستان و جهان نو– 1387)، «گلدوزي با روبان و گلهاي روباني (روبان دوزي)» از زهرا شاه منصوري (نشر علوم معروف– چاپ دوم، 1388) و سرانجام «گلدوزي با چرخهاي صنعتي» كار ناهيد صبري و فروغ اميني (نشر كنكاش– چاپ ششم، 1383) كه هر كدام جلوههايي از اين هنر را نمايان ميسازند.
هنر تذهيب را هم نميتوان ناديده گرفت و از كتابهايي ياد نكرد كه در اين زمينه فراهم آمدهاند. افزون بر آنچه پيشتر ياد شد، بايد به كتاب «آرايهها و نقوش اسليمي در هنر تذهيب و طراحي فرش» نوشته سونيا رضاپور و با طراحي اميرهوشنگ آقا ميري (انتشارات يساولي– چاپ دوم، 1387) اشاره كرد كه نمونهاي كاربردي از اين گونه كتابهاست و نيز «آموزش تذهيب» كه به شيوه ختايي اين هنر ميپردازد، اثر فريد هنرور، اكرم برآبادي و ديگران (فرهنگسراي مير دشتي– 1388).
درباره سفالگري، سه منبع درخور ذكر است. نخست «راهنماي عملي سفالگري» نوشته لورت اسپي و ترجمه بيتا مشحون (انتشارات فني ايران– 1384) كه جنبه آموزشي دارد. براي شناخت اين هنر در گسترهاي وسيعتر ميتوان به كتاب «سفالگري اسلامي» اثر ويلسون آلن اشاره كرد. مهناز شايستهفر اين كتاب را به فارسي ترجمه كرده است (موسسه مطالعات هنر اسلامي– 1383).
در اين مجموعه با تصويرگري 48 نمونه از سفالهاي اسلامي در محدوده جغرافيايي اسپانيا تا ايران در سدههاي نهم تا هجدهم ميلادي، تحول سفالگري اسلامي تحليل و بررسي ميشود. براي شناخت اين هنر در ايران نيز ماخذ «سفال و سفالگري در ايران، از ابتداي نو سنگي تا دوران معاصر» نوشته سيفالله كامبخش فرد (انتشارات ققنوس– چاپ دوم، 1383) از ارزش تحقيقي برخوردار است.
هنگام سخن گفتن درباره صنايع دستي نميتوان از هنر مينياتور گذشت و از آن ياد نكرد. يك نمونه از كتابهايي كه به اين هنر پرداختهاند، اثر مهدي اشتري است با عنوان «هنر مينياتورسازي و نقاشي ايراني (انتشارات گوتنبرگ– 1386) كه به هنرهاي مينياتور، تذهيب ، تشعير، گل و مرغ، گل و بوته و سوخت معرق ميپردازد.
در كنار تمام اين مآخذ، بايد به كتابي اشاره كرد كه در نوع خود كم مانند است و ضمن آن كه نمونههايي از صنايع دستي هنرمندان ايراني را نشان ميدهد، ياد كردي از آزادگاني است كه در روزگار جنگ تحميلي، دوران اسارت را در خاك عراق گذراندهاند. كتاب «ره آورد غربت: صنايع دستي در اسارت» نوشته عبدالمجيد رحمانيان، به دست ساختهاي آزادگان ميپردازد. هر محصول دستساز با خاطرهاي مربوط به آن آغاز ميشود. سپس چگونگي ساخت و شكلهاي مختلف آن، همراه با تصاوير، توضيح داده شده است. اين كتاب را نشر اميد آزادگان منتشر كرده است.
كتابشناسيها و واژه نامههاي صنايع دستي
كتاب «دانشنامه كوچك صنايع دستي ايران» نوشته پريسا سيد اخلاقي (نشر قصيده– 1388) اثر قابل توجهي است كه نويسنده در ابتداي آن به اختصار درباره پيشينه صنايع دستي ايران مطالبي را آورده است. آنگاه درباره پارچه بافي، تذهيب، ترمه بافي، حصير بافي، حكاكي، ده يك دوزي و قلم زني توضيحاتي را اريه داده است. «فرهنگ واژههاي ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري» فراهم آورده سعيد زارع گلمغاني (موسسه فرهنگي ياوريان– 1387) و نيز «كتابشناسي صنايع دستي» تدوين فاطمه مجيدي (دانشگاه هنر– 1382) دو اثر مهم و پايهاي است. كتاب مجيدي شامل فهرستي از كتابها، مقالات، پاياننامهها، طرحهاي پژوهشي و تحقيقات دانشجويي در حوزه صنايع دستي است.
نظر شما