به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نخستین نشست از سلسله نشستهای «نیاز انسانی به عرفان» با عنوان «معرفی عرفان اصیل شیعی» امروز (سهشنبه، 5 آذرماه) با سخنرانی دکتر غلامرضا اعوانی، رییس انجمن حکمت و فلسفه ایران، نویسنده و استاد حوزه فلسفه، در سالن جابربن حیان دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.
اعوانی در این نشست با اشاره به اشاعه عرفانهای کاذب، بر ضرورت معرفی عرفان صادق تاکید کرد و گفت: اگر ما عرفان صحیح را معرفی کنیم بسیاری از مسایل روشن میشود. من نه تنها عرفان اسلامی بلکه همه مکاتب عرفانی را مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که هر دین و هر وحی الهی با عرفان ارتباط دارد.
وی ادامه داد: دین با عرفان پیوند دارد و عرفان جنبه باطنی دین است. دینی که فاقد عرفان است دین ساخته بشر است. یک مساله و شبههای که از سوی شرق شناسان وارد شده و به طور مرتب تکرار میشود این است که به طور مثال، عرفان مسیحی یا عرفان اسلامی از هند یا از افلاطونیان گرفته شده، در حالی که همه این سخنان نادرست است.
وی با تاکید بر ضرورت وجود عرفان در دین گفت: خطاب الهی دو وجه دارد؛ یک طرف آن، دین به سمت حق قرار دارد و یک طرفش به سمت خلق است. عرفان نیز آن معرفتی است که از جنبه حق آمده باشد و بنابراین، جنبه ولایت دارد. دین بدون ولایت امکان ندارد و بر اساس آیات قرآن خداوند هیچ ولی را جاهل قرار نداده و ولی دارای علم لدنی است. در واقع، ولایت از ریشه ولی به معنی قرب آمده است. انسان وقتی به این مقام رسید از حضرت حق، تلقی حقایق میکند.
رییس انجمن حکمت و فلسفه ایران وجوه مختلف عرفان را تبیین کرد و ادامه داد: برای شناخت یک مطلب باید وجوه گوناگون آن را بررسی کرد. بنابراین یک معنی عرفان، معرفتی است که از ولایت حقه الهی ناشی میشود و در آیات و روایات آمده که «خداوند هیچ ولی از اولیای خود را جاهل قرار نداده است.» یعنی عارف، معرفت دارد و معرفتش از ولایت ناشی میشود.
به گفته این استاد فلسفه، تعبیر دیگری از عرفان، راه قرب نوافل است، افزود: در حدیث «قرب نوافل» عنوان شده که بنده بعد از فرایض از طریق نوافل به من نزدیک میشود تا اینکه محبوب من شود. در این هنگام من گوش او میشوم و او میشنود و من چشم او میشوم و او میبیند و من دست او میشوم و او کارها را با آن انجام میدهد. این حدیث یعنی انسان در این مرحله، وجود الهی پیدا میکند.
وی با بیان اینکه «ما وجود الهی داریم اما از این مساله غفلت میکنیم» اظهار کرد: خداوند بعید نیست چون یکی از صفات خداوند قریب است و این ماییم که بعیدیم و بعد داریم و از طریق فرایض و نوافل بدیل را به قریب تبدیل میکنیم و عرفان در واقع، قرب و سلوک است.
اعوانی با بیان اینکه وجه دیگر عرفان به معنای اقتدا به حضرت رسول (ص) و ائمه معصوم (ع) است، افزود: از چند چیز در قرآن به عنوان «عظیم» یاد شده که یکی از آنها اخلاق حضرت رسول(ص) است که از آن به عنوان «خلق عظیم» یاد شده است. خداوند در قرآن میفرماید «علّم آدم اسماء کلها» یعنی خداوند همه اسماء را به انسان تعلیم کرد و او را مظهر همه اسمای الهی قرار داد. به قول مولانا و ابنعربی کاملترین تعریف برای انسان همین آیه است. راه دین این است که اسمایی را که بالقوهاند، بالفعل کنیم.
این استاد فلسفه یادآور شد: عرفان نوعی علم است. متاسفانه در زمینه حکمت قرآن کار نشده، در حالی که قرآن پر از معانی و حکمتهای الهی است.
وی با بیان اینکه نوع معرفتشناسی عرفان متفاوت است، اضافه کرد: بسیاری از ما از فضایل صحبت میکنیم اما متحقق به فضیلت نیستیم در حالی که دین از ما تحقق فضیلت میخواهد و انسانی که به درجه حق الیقین رسیده باشد دیگر امکان خطا ندارد. مقامات دین دارای مراتب است و این مراتب طولی است و قرآن به ترتیب اسلام، ایمان و احساس را سه درجه از مقامات دین عنوان کرده که در آیه 123 سوره مائده هم بدان اشاره شده است. مقام احسان بالاترین درجه ایمان است. ایمان مربوط به اصول دین است و دستیابی به این اصول بسیار سخت است که فقط از طریق ولایت اولیا و انبیا امکان دارد.
رییس انجمن حکمت و فلسفه ایران افزود: بیان دیگر از عرفان، تزکیه و تصفیه وجود است. قرآن تزکیه را در یک آیه خلاصه کرده است و میفرماید: «قد افلح من ذکاها و قد خاب من دساها» و در ادامه داستان قوم ثمود را بیان میفرماید. اینجا آیه ولایت است که پیامبرش یک امری کرده که از ولایت او سرپیچی کردند. این آیه جریان ولایت را مطرح میکند که با تزکیه نفس ارتباط دارد.
این چهره ماندگار فلسفه با اشاره به نسبت عرفان و تشیع گفت: مساله ولایت، شیعه را به عرفان مرتبط میکند و برخلاف اهل سنت، امامت و ولایت برای شیعه اصل است که این مساله برای عرفا نیز چنین است. بزرگان ما میگویند بعد از ختم نبوت، دوره جدیدی به نام امامت آغاز شد و ما میگوییم باطن امامت، ولایت است و ولایت اصل عرفان است. در واقع، عرفان واقعی تشیع است و تشیع واقعی عرفان است.
وی با بیان اینکه «کتابهای حدیث پر از چیزهایی است که عرفا نقل میکنند» گفت: در یکی از تحقیقاتی که توسط یکی از دانشجویان ما انجام گرفت، مشخص شد که بیش از 80 درصد از احادیثی که از سوی عرفا نقل شدهاند، در کتاب «اصول کافی» آمده است در حالی که در تلقی رایج احادیث منتسب به عرفا را کسی باور ندارد.
رییس انجمن حکمت و فلسفه ایران با اشاره به کتاب «شیعه در اسلام» طباطبایی گفت: علامه در این کتاب ظهور عرفان در اسلام را به خوبی شرح میدهد.
اعوانی همچنین مخاطبان را به خواندن کتاب «مجالس المومنین» اثر نورالله شوشتری تشویق کرد و افزود: شوشتری کسی است که او را به جرم تشیع تکهتکه کردند و کتاب او یکی از جالبترین و خواندنیترین کتابهاست و معلومات بسیاری در آن وجود دارد. شوشتری چندین هزار جلد کتاب خواند تا این اثر را نگاشته است.
وی افزود: شوشتری در این کتاب بیان میکند که چگونه پس از وفات حضرت رسول(ص) عدهای به مخالفت با علی(ع) برخاستند و مخالفت با او در زمان حکومتش شدت گرفت به گونهای که در جنگ صفین تنها پنج نفر از قریش با او بودند و تنها یاران با وفای علی(ع) که از بزرگان شیعه و صوفیهاند با علی(ع) میمانند و از او تخطی نمیکنند. شوشتری در این کتاب روند شکلگیری معتزله را در زمان امام سجاد(ع) شرح میدهد.
این استاد فلسفه با بیان اینکه ایران وارث حکمت علوی است، ادامه داد: در ایران سعی شده بین برهان، قرآن و عرفان وحدتی ایجاد شود و این مساله در هیچ جای جهان اسلام دیده نمیشود. در سرزمینهایی مانند مالزی و اندونزی مکتب کلامی اشعری که ضد عقل است رواج دارد و آنها بیشتر طرفدار غزالیاند و میگویند اگر قرار بود نعوذ بالله بعد از حضرت رسول (ص) پیامبری مبعوث شود غزالی بود اما با اینکه غزالی ایرانی است ولی ایرانیها زرنگتر از آن بودند که تحت تاثیر غزالی قرار بگیرند.
اعوانی افزود: حکمت الهی در سرزمین ایران ظهور پیدا کرد و به فضل الهی مذهب ضد عقلی اشعری در ایران وارد نشد. اینها کسانیاند که به اسم دین آدم میکشند اما در سرزمین ایران حکما توانستند بین سه حکمت قرآنی، برهانی و عرفانی تلفیق ایجاد کنند و این مساله از ابنسینا با حکمت اشراق آغاز شد.
این چهره ماندگار فلسفه ضمن ابراز نگرانی از تدریس نشدن رسمی مکاتب و ادیان مختلف در دانشگاههای ایران گفت: اگر عرفان حقیقی را معرفی نکنید جای آن را عرفان کاذب پر میکند. باید درس عرفان هندو و بودایی تدریس شوند ولی چون به صورت علمی به این مساله پرداخته نمیشود و از آنجا که مردم را از آنچه منع کنید حریصتر میشوند، بیشتر به این سمت میروند.
وی تاکید کرد: جای تدریس این ادیان و عرفانها در مراکز علمی و دانشگاهها خالی است و بی توجهی به ضرورت شناخت مکاتب و ادیان مختلف باعث تضعیف علوم انسانی و ورود عرفانهای کاذب شده است.
به گفته اعوانی، جریانی ضد حکمت و عرفان در کشور وجود دارد که باعث شده از حیث نظری امکان بیان ادیان و مکاتب مختلف عرفانی وجود نداشته باشد. در جایی که حضرت امام خمینی(ره) به گورباچف میگوید که ابنعربی بخواند، چرا نمیتوان در این کشور فصوص را تدریس کرد؟ باید با شناخت مکاتب و اندیشههای دیگر بتوانیم آرای آنها را نقد و بررسی کنیم اما وجود نداشتن این فضا باعث شده است که عامه مردم به سمت نادرستی سوق داده شوند در حالی که جای این مباحث در مراکز علمی و دانشگاهی خالی است.
دکتر محمد اسدی گرمارودی، استاد دانشگاه و رییس مرکز معارف اسلامی دانشگاه صنعتی شریف دیگر سخنران این مراسم بود که با موضوع عرفان اصیل شیعی سخن گفت.
سهشنبه ۵ آذر ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۹
نظر شما