دیدگاههای نویسندگان درباره پیشنهاد رئیس جمهوری/ 2
رواج ضدکتابها جامعه را از خرد تهی میکند/ برخی ممیزها از معنی درست واژهها بیخبرند
عبدالحسین فرزاد در گفتوگو با خبرگزاری کتاب عنوان کرد که اگر تعدادی مانعتراش اجازه دهند مدیران جدید وزارت فرهنگ و ارشاد کارشان را به درستی انجام دهد، مشکلات فرهنگی حل میشود. وی بر این باور است که برخی ممیزها از معنی درست واژهها بیخبرند و اگر صدای نخبگان به گوش مدیران اجرایی نرسد، رواج ضد کتابها جامعه را از خرد تهی میکند.
«شعر، زن و انقلاب»، «فلسطین و شعر معاصر عرب»، «در بندکردن رنگین کمان» (گزیده و ترجمه اشعار غادة السمان)، «رویا و کابوس؛ شعر پویای معاصر عرب»، «زندگی، عشق و افتخار» (گزیده اشعار مایکل بالارد)، «درباره نقد ادبی»، «تاریخ ادبیات عرب» و «گزینه اخلاق ناصری» عنوان برخی از آثار این مترجم هستند. وی معتقد است که باید از نقد سازنده استقبال کرد و اجازه داد هر حرفی در جامعه مطرح شود؛ چرا که به گفته علامه محمدتقی جعفری اگر حرفی راست باشد ضروری است که در جامعه مطرح شود و اگر هم دروغ باشد باید به زبان آید تا کذب بودنش به اثبات برسد و مردم آن را تشخیص دهند و شیوه درست را انتخاب کنند.
فرزاد تا کنون بیش از 40 کتاب ترجمه و تألیف کرده است و در ادبیات عرب صاحبنظر است. گفتگوی ایبنا با او درباره اوضاع چاپ کتاب و آثار ادبی در کشور و سخنان اخیر رئیس جمهوری را در ادامه میخوانید.
رئیس جمهور در هفته گذشته عنوان کردند که نخبگان برای بهبود در زمینههای مختلف نظر بدهند. شما برای بهبود اوضاع فرهنگی و رونق بخش کتاب چه ایدههایی دارید؟
معتقدم هر چیزی را سیاسی کنیم، آسیب میبیند. به گمانم بحث کتاب و کتابخوانی نباید سیاسی شود. همواره باید فضایی مهیا باشد که اهل قلم نظرات خود را آزادانه ارائه دهند. در دوران وزارت آقای احمد مسجدجامعی به ایشان گفتم که جامعه و مدیران فرهنگی ما هنوز که هنوز است از انتقاد اهل قلم میترسند اما اگر قرار باشد آنها با کشور خودشان دشمن باشند، ترجیح میدهند با رسانههای بیگانه صحبت کنند، در صورتی که اغلب نخبگان واقعی ما تمایلی به گفتگو با رسانههای خارجی ندارند.
به نظر شما فلسفه این فکر غلط از کجا ناشی میشود؟
ما شاعران و نویسندگان و مترجمان بزرگی در کشور داشته و داریم. تا الآن هم برای مقابله با قدرتهای سلطهگر جهان، هزینه دادهایم. معتقدم مبارزه ما با غرب استعمارگر مبارزه فرهنگی است. تصورات غلط برخی مدیران این است که هر فرهیخته و نخبهای که انتقاد میکند، برانداز است؛ در حالی که آن هنرمند اگر قرار بود دشمن خاک خود باشد، عطای این خاک را به لقایش میبخشید یا مستقیم با رسانههای خارجی ارتباط برقرار میکرد. به قول علامه محمدتقی جعفری حرفهایی که در جامعه مطرح میشود یا راست است یا دروغ؛ اگر راست باشد که باید مطرح شود و اگر هم دروغ بود باید ابراز شود تا مردم بتوانند آنها را از یکدیگر تفکیک کنند و راه و شیوه درست را برگزینند. خدا در قرآن کریم میفرماید: «یستمعون القول فیتبعون احسنه» یعنی سخن دیگران را بشنوید و از بهترینشان پیروی کنید.
اگر بخواهیم این نقل قول را در مذهب شیعه جزئیتر دنبال کنیم، به چه مواردی دسترسی داریم؟
گفتمان امام حسین(ع) را میبینیم که جز آزادی و صداقت نیست.
طی سالهایی که از زبان عربی ترجمه میکنید، به چه مصداقهای این بدبینی و اغماض نسبت به نخبگان رسیدهاید؟
برخی از کسانی که کتابها را ممیزی میکنند، از معنی درست واژهها هم بی خبرند. در یکی از کتابهایم واژه «اروتیک» را حذف کردند. دورش خط کشیده بودند و میگفتند این واژه را حذف کن. من مترجم به جای این کلمه که کاربرد عام دارد، چه واژهای را جایگزین کنم که مفهوم درستش به خوانند منتقل شود؟ اسلام دین علم است و از اندیشههای دیگران نمِیترسد. هیچ یک از کتابهای مذهبی را نمیتوان یافت که مانند قرآن کریم درباره دانش صحبت کرده باشد. بارها در قران به این نکته اشاره شده که «آیا دانایان با نادانان برابرند؟» سراسر قرآن ما را به علم دعوت میکند و میگوید خرد بورزید. این در حالی است که حرکت دانشمندان جامعه را میسازد و به همین دلیل است که رئیس جمهوری از نخبگان پیشنهاد میخواهند.
اگر در حوزه کتاب صدای نخبگان به گوش مدیران اجرایی نرسد، چه اتفاقی میافتد؟
ضد کتابها بازار را پرمیکنند. کتابهای فال قهوه و طالعبینی چینی و روانشناسیهای مخرب بازار را قبضه میکنند. مردم ما به مردمی غیرخردگرا تبدیل میشوند در حالی که امام صادق(ع)، بنیانگذار مذهب جعفری بنیانگذار علم شیمی یا حضرت امیرالمؤمنین(ع) فیلسوف و متکلم بود. اگر بخواهیم به نمونههای دیگر اشاره کنیم به امام محمدباقر(ع) میرسیم که باقرالعلوم بود و خودشان علم تولید میکردند. اگر صحیفه سجاده را مطالعه کنیم درخواهیم یافت که این کتاب، صرفاً دعا نیست و باعث تزکیه نفس میشود.
درباره ممیزی در یک سال گذشته صحبتهای مختلفی بوده. به طور مجموع نظر شما نسبت به این موضوع خاص چیست؟
معتقدم باید نگاه سیاسی و امنیتی به اهل قلم و نویسندگان را از میان برداشت. خوشبختانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد کارش را انجام میدهد و اگر اجازه دهند، مشکلات فرهنگی بر طرف میشود. همه نویسندگان ما با آنچه عفت عمومی را جریحهدار میکند، مخالفند. در مقابل باید اندیشههای سازنده مطرح شود. وقتی دانشجویی با معدل 12 بورسیه میشود، من استاد دانشگاه باید اعتراضم را صریح و بیپرده بیان کنم. برخیها حتی در دانشگاهها جای دانشجویان واقعی را گرفتهاند. از امام صادق(ع) پرسیدند، عدالت چیست؟ ایشان فرمودند عدالت یعنی هر کس باید سرجای خودش باشد. پس چنین کارهایی توهین به دین و اسلام است. آن دانشجویی باید بورسیه شود که در دانشگاه شهید بهشتی، معدلش 17 است. خیلیها برای استاد شدن مسیری را طی میکنند، که همهمان بیش و کم از آن شناخت داریم. یکی از همین دانشجویان که به زور به مقطع دکتری فرستادهاند، در دانشگاه با استاد گلاویز میشود. چنین کسی بعید نیست که نگاهی امنیتی به دانشگاه و حوزه کتاب داشته باشد. دهها بار شده که از رسانههای خارجی با من یا امثال من تماس میگیرند، اما نخبگان حقیقی جامعهمان با آنها صحبت نکرده و نمیکنند. در دانشگاه ادبیات تطبیقی ایران و عرب را تدریس میکنم. عربستان سعودی و سوریه بارها از من در خواست کردهاند که به دانشگاههای آنها بروم. در بخش فرهنگ اسلامی-عربی دانشگاه سئول عضوم، اما هیچ گاه برای تدریس به این دانشگاهها نرفتهام.
چرا؟
برای اینکه ملت من هزینه کرده تا من دکترایم را گرفتهام. گاهی عوامل درونی باعث میشوند که اندیشمندان و نخبگان فراری شوند. اینها طعمههای خوبی برای کشورهای خارجیاند. همچنان معتقدم دولت باید سایه نگاه امنیتی و سیاسی را از سر اهل قلم بردارد؛ چرا که با چنین شیوهای وضع کتاب و کتابخوانی رو به راه نخواهد شد. میبینید که خیلیها هنوز کتابهای تکراری چاپ میکنند. خیلی زشت است که جای کتابهای ارزشمند و نفیس ما بر خاک و سنگفرش پیادهروهاست و در عوض کتابهای فال قهوه و طالعبینی در ویترینهای چند میلیونی قرار دارند. به حق «پنج تن» بگذاریم وزارت ارشاد کارش را بکند و این و آن را متهم نکنیم که روشنفکر غربیاند.
نظر شما