کتاب «قدرت و اقتصادِ نئوکلاسیک» به مشکلات کتابهای درسی و بازگشت به اقتصاد سیاسی در تدریس علم اقتصاد میپردازد.
اصطلاح اقتصاد نئوکلاسیک اولین بار توسط وبلن (اقتصاددان نروژی) به علم اقتصاد معرفی شد و مراد از آن همان تفکرات ماژینالیستی حاکم در دهههای پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود. هر چند وبلن روی خوشی به این پارادایم نشان نداد، ولی از این اصطلاح برای اشاره به پیشرفتهای علمی که توسط گروهی از اقتصاددانان در آن زمان انجام شده بود استفاده کرد.
سرشناسترین این گروه از اقتصاددانان افرادی همچون آلفرد مارشال، ویلیام استنلی جونز، لئون والراس، کارل منگر و جان بیتس کلارک هستند. در سنت فکری اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاد علمی است که به مطالعه و بررسی رفتار انسانی در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر از طریق ابزارها و منابع کمیاب میپردازد. اقتصاد نئوکلاسیک برای تحلیل این مسئله از مدلی بهره گرفت که مبتنی بر مفهوم عرضه و تقاضاست. عرضه و تقاضا از ترجیحات ذهنی تقاضاکنندگان و عرضهکنندگان به دست میآیند و قیمتها را تعیین میکنند. در واقع، اقتصاد نئوکلاسیک به منظور فرار از نظریه ارزش عینی کلاسیکها دست به دامن رجحانهای ذهنی برای تعیین قیمتها شد.
کتاب «قدرت و اقتصاد نئوکلاسیک» درباره امکان ها و موانع همگرایی میان مکاتب اقتصادی رقیب و معارض است و در ده فصل پس از مقدمه، مباحثی مانند چرا اقتصاد نئوکلاسیک از قدرت چشمپوشی میکند؟، چرا قدرت برای علم اقتصاد مهم است؟ چالشهای پیش روی اقتصاد جریان اصلی از جانب PCES و پیکتی، علم اقتصاد سیاسی و نظریهبازی مشارکتی، مفهوم قدرت، تصویرسازی مجدد از تابع رفاه اجتماعی به عنوان «تابع اقتصاد سیاسی» و نمونههایی از کارکردهای تابع اقتصاد سیاسی میشود.
علم اقتصاد و کتابهای درسی
در بخشی از کتاب «قدرت و اقتصاد نئوکلاسیک» به مشکلات کتابهای درسی پرداخته شده و آمده است: «تا به حال فقط کتابهای درسی علم اقتصاد در نظر گرفته شدهاند، اما این کتابها نمیتوانند حکم کلی علم اقتصاد جریان اصلی را ارائه کنند. به طور ویژه کتابهای درسی مقطع کارشناسی، دامنه کامل تحقیقات صورت گرفته از سوی اقتصاددانان، چه جریان اصلی و چه دیگران را بازتاب نمیدهند.
دو کتاب درسی پیشرفته در سطح کارشناسی ارشد با عنوان «علم اقتصاد سیاسی» منتشر شدهاند: «آلت و کریستال» (1983) و «پرسون و تابلینی» (2002). با توجه به اینکه این دو کتاب دو دهه از یکدیگر فاصله دارند، جای تعجب نیست که در نحوه ارائه مطالبشان کاملا از یکدیگر متفاوتند _ اولی با اندکی «مدلسازی ریاضی رسمی» نگرشی «سرگردان» دارد و دومی «تکنیکیتر» است _اما اصولا توجه هر دو برچگونگی فرمولبندی خط مشی عمومی و به خصوص خط مشی اقتصادی، از طریق اثرات متقابل نیروهای سیاسی و ویژه فرایندهای رایگیری در «دموکراسی نیابتی» متمرکز است.
بنابراین، علم اقتصاد سیاسی اشتراکات زیادی «نظریه انتخاب اجتماعی» و «نظریه انتخاب عمومی» دارد که همگی فرض میکنند عوامل اقتصادی، رفتاری عاقلانه دارند و به طور وسیع از نظریه بازی، به منظور توضیح چگونگی رفتار تولیدکنندگان، مصرفکنندگان، سیاستمداران، احزاب سیاسی، بوروکراتهای دولتی و سایر «ذینفعان» در دموکراسیهای سرمایهداری استفاده میکنند.»
در این کتاب تاکید میشود که تمرکز علوم سیاسی، روی «تصمیمات غیر بازاری» و «اعمال قدرت سیاسی» و تمرکز علم اقتصاد، روی انتخاب داوطلبانه عوامل مستقل در اقتصاد بازار است، اما هیچ کدام از این دو کتاب صراحتا به دنبال ارائه تعریفی از قدرت یا تجریه و تحلیل اینکه چگونه افراد یا گروههای مختلف، قدرت را به کار میگیرند نیستند.
در ادامه درباره این دو کتاب میخوانیم: «همچنین تاکید این دو کتاب بر این است که چگونه نظریه اقتصادی استاندارد، میتواند الهامبخش تصمیمگیری سیاسی باشد. در حالیکه این روند برعکس نیست. یعنی در این مورد بحث نمیشود که چگونه علم سیاسی یا همان به کارگیری قدرت، میتواند پیامدهای اقتصادی را توضیح دهد. بنابراین بعد از این مقدمات، کتاب پرسون و تابلینی، تنها در بحث در مورد جدایی قدرت میان حوزه «اجرایی و قانونگذاری» یا میان دو حزب پارلمان یا کنگره در دموکراسیهای غربی به مسئله قدرت رجوع میکند. از طرفی در کتاب آلت و کریستال فقط ارجاعاتی مبهم نسبت به مسئله قدرت صورت میگیرد.»
کتاب «قدرت و اقتصاد نئوکلاسیک (بازگشت به اقتصاد سیاسی در تدریس علم اقتصاد» نوشته آدام اوزان ترجمه سارا واعظ و مرتضی مرادی در 158 صفحه به بهای 30 هزارتومان از سوی نشر دنیای اقتصاد منتشر شده است.
نظر شما