ریچارد فورد از نویسندگان معاصر امریکاییست که در ایران هم شناخته شده است و خوانندگان قابل توجهی نیز دارد. در ابتدا کمی درباره جایگاه فورد در ادبیات داستانی جهان توضیح دهید و بعد بگویید دلیل اقبال به این نویسنده در ایران چیست؟
ریچارد فورد از نویسندههای مهم زنده آمریکاست و تقریبا بیشتر جوایز ادبی معتبر را برای رمانها و مجموعهداستانهایش دریافت کرده. او زاده میسیسیپی است و وقتی شروع به نوشتن کرد، با ویلیام فاکنر جنوبینویس مقایسه شد؛ اما او بهواسطهی تجربه شخصی و زندگی در ایالتهای مختلف آمریکا، تصویر جامعی از فرهنگ و جغرافیای مکانهای مختلف هم به خوانندههایش میدهد. فورد یک نویسنده نیویورکی و با تجربههای شهری مختص آنجا نیست و در داستانهایش زندگی در شهرهای کوچک و حاشیهها پررنگ است. در ایران هم شناخته شدن فورد با مجلههای ادبی و داستانهای کوتاهی که از او منتشر شد، اتفاق افتاد. فکر میکنم دلیل اقبال ریچارد فورد در ایران مثل اکثر نویسندههای دیگر آمریکای شمالی بیشتر ترجمه شدن آثار آنها باشد. و دلیل دیگر هم سنت پیش رفتن داستان بهواسطهی ماجرا است. در داستانهای آمریکایی سیر داستانی حرف اول را میزند و همهی چیزهای دیگر در خدمت آن هستند. و خب چه چیزی جذابتر از خواندن داستانهایی با خط روایی چفتوبستدار؟
«میان آنها» روایت خاطرات است. احضار خاطرات و یادآوری پدر و مادر که دو شخصیت اصلی هر انسانی در زندگیاند، با تمام پیوندها و گرههایی که در این میان وجود دارد. این تلاش فورد برای روایت یه بخش از زندگی واقعیاش، چگونه بعدی روایی و داستانی پیدا میکند؟ آیا میتوان این کار او را سبکی منحصر بهفرد دانست؟
قالبی که کتاب «میان آنها» در آن نوشته شده مموآر یا زندگینگاره است که معمولا زبانی روایتگر دارد. فورد در این کتاب روایتی از زندگی خودش و والدینش نوشته که محوریت دو فصل کتاب شخصیت پدر و مادرش، زندگیشان و تاثیر آن دو نفر بر زندگی خود اوست. از طرفی هم «میان آنها» تلاش نویسنده برای کشف و درک اتفاقهایی است که در نبود او افتاده است. بخشی از روایت مربوط به قبل از به دنیا آمدن اوست و فورد با حافظه شگفتانگیزش سعی کرده شنیدههایش را ترسیم کند.
نه، سبک منحصربهفرد او نیست. انواع اتوبیوگرافینویسی سالهاست که وجود دارد و کتابهای زیادی در این قالب و زیرشاخههایش نوشته شده. البته زندگینگارهها کمتر از داستان کوتاه، رمان، جستار و حتی یادداشتهای شخصی در ایران ترجمه شده.
درباره ویژگیهای زبان روایی این رمان و خود فورد توضیح دهید. از چالشهایی که بر سر راه ترجمهاش داشتید، به ما بگویید.
فکر میکنم اصلیترین سوالی که بعد از ترجمه برای مترجم مطرح میشود این است که توانسته به ویژگیهای زبانی بهاندازهی کافی وفادار باشد یا نه. «میان آنها» با وجود روایتگر بودنش از زبان ادبی فاصله نمیگیرد و همه چیز در داستانگویی خلاصه نمیشود. همانطور که بالاتر گفتم، فورد یک نویسندهی جنوبی است و گاهی آن چندان به زبان معیار پایبند نیست. احتمالا وفادارماندن به زبان ادبی ریچارد فورد در این کتاب چالش اصلی بوده.
بله، کتاب در بستر حوادث تاریخی مهمی پیش میرود. هرچند که فورد در «میان آنها» به صورت مشخص دربارهی هیچ کدام از این اتفاقها ننوشته و تحلیلی نکرده؛ اما تاثیر آنها بر زندگی والدین و خودش حس میشود. اینکه پدرش شانش آورده و بهخاطر سنوسالش مجبور نشده به جنگ ویتنام برود؛ اما عمویش رفته و بعد از جنگ آن آدم سابق نیست. یا اینکه چطور در دوران رکود اقتصادی آمریکا به زندگیشان ادامه میدهند. سیر تغییر ظاهری شهرها و فرهنگ مردم. همهی اینها در حواشی «میان آنها» حضور دارد و در واقع این آدمها را ساخته.
و در آخر آیا باز از ادبیات امریکا و فورد ترجمه خواهید کرد یا اینکه به دنبال فضاها و نویسندگان جدید میروید؟
از ادبیات آمریکا که حتما. آثار ریچارد فورد کموبیش به فارسی ترجمه شدهاند و یکی دو رمانش قابل چاپ نیست. البته او هفتادوهفت ساله است و خوشبختانه میتوانیم امیدوار باشیم که باز هم بنویسد.
رمان «میان آنها» نوشته ریچارد فورد با ترجمه فروغ منصورقناعی در 136 صفحه و با قیمت 38 هزارتومان توسط نشر برج منتشر شده است.
نظر شما