هرمزگان- «کُول کُولُن؛ قِصههای کُهن جزیره قشم» به گویش «جَزیرَتی» به روایت زنده یاد حاجی علی ملاحی سوزایی و به قلم جلال مبارکزاده وارد بازار کتاب شد.
داستانهای این مجموعه، در ردیف قصههای کهن بومی قلمداد میشوند. اغلب درونمایه پندآموز و انسانی دارند و اوضاع اجتماعی، آینه دوران گذشته، حکمت، وفای به عهد، سرنوشت، حکومت ها، ظلم، تبعیض نژادی، باورمندی و ... را به تصویر می کشند.
استفاده از تصاویر درخشان، ملموس و پر کشش در قصهها، مخاطب را مجذوب میکند. از مشخصههای بارز این مجموعه، نقل و نوشتن به گویش محلی و همچنین آشنایی با نحوه استفاده کاربردی از واژگان و اصطلاحات محلی در جملات است. اما نویسنده از زبان فارسی معیار، فرهنگ واژگان و حتی اعراب گذاری استفاده نکرده است.
نخستین قصه کتاب، «پَچوچین» سرگذشت مرد فقیر هیزم شکنی است که بواسطه نیکی که به یک میمون باهوش و زیرک میکند سرانجام به تاج و تخت پادشاهی میرسد و با فراموش کردن گذشته خود و ناسپاسی، این موقعیت را از دست میدهد. این قصه در سایر مکانهای استان، تحت عنوان «محمدک دارچین» روایت میشود.
کتاب، مجموعهای از اتفاقات و رویدادهای سالیان دور سرزمین تاریخی جزیره قشم است. نماد و نمایی از فرهنگ عامیانه مردمان سخت کوش، صیاد، بردبار و فروتن این جزیره زیباست. در این کتاب ضمن آشنایی با قصههای کهن، گفتار، واژگان و گویشهای اصیل سوزایی در داستانها جلوهگری میکند. ترکیب و ترتیب و خلق موضوعات یکی دیگر از ویژگیهای این داستانهاست. با خوانش این داستانها، سفری طولانی به عمق تاریخ این سرزمین خواهیم کرد. زیرا قصهها در واقع بازتاب زندگی اجتماعی، فرهنگی و شیوه و نحوه رفتار، اندیشه، دلبستگی و وابستگی، سنت و آداب و رسوم و باورها، آرزوها و ایده آل های شهروندان یک جغرافیا است.
فرهنگ مردم جزیره قشم، بخشی از شاخصههای ادبیات عامیانهای است که پیوند عمیق و رابطه صمیمانه با زندگی مردم در سطح گسترده و کلان دارد. بنابراین ضمن اینکه این اثر، روایتگر قصه های بومی است اما سفیر فرهنگ ملی است.
بخشی از قصه: «پَچوچین»
پادشاهی بود در یمن، دخترش داد به من، من شدم داماد او و او شد آموی من!
هسته یک «پَچوچینی»، کار و کاسبی ایی «پَچوچین» ایی هسته که هر روز شارفت به صحرا و بیابون و یک سر دار شاچید و به شهر شا وارد شافروخت به چهار قران که دو قران خرج خو شاکه و دو قران ذهب شاکه. از قضا یک روزی از ایی روزُن که نرفتنن به صحرا ایدید که دو نفر از چوکن اوشا شُزَدن بند داخل خلق یک عنتری و یک بُش بند بار اُن چوکِن و یک بُش بند بار ایی چوک و هر نفری هم یک تا خیزران بار شُنن که ایی اَزنت به عنتر، عنتر هجوم اَکُنت ...
بخشی از قصه: «سیا»
هَستَه یَک بابا تاجری، خودش هَستَه و زنِ خُو، نَه چَکی و نَه چوکی و نَه میراث بَری و هیچ کس، مال دُنیایی هم زیاد، بیست تا خونه، ده تا جهاز گَپ، تا دلت بخواد طلا و جواهرات، چند تِکه زمین، خونه نَه پاکستان، باغ نَه هندوستان، چه دل شما بُخَرُم. یک روز از ایی روزون که ایی بابا تاجر و زن خُو دوتایی نِشتَرِن، زَنکا رو ایکرد بَه هَمی تاجر- شو خُو- و ایگفت: ...
«کُول کُولُن» قصههای کهن جزیره، به گویش مردم جزیره قشم به روایت «حاجی علی ملاحی سوزایی» و به قلم «جلال مبارکزاده» ازانتشارات نشر بومی«پَر سُرخ» است. این اثر در قطع رُقعی، با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه برای نخستین بار در سال ۱۴۰۲ در ۶۲ صفحه به قیمت ۸۵ هزار تومان وارد بازار کتاب شد.
نظر شما