به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مهدی کیوانی، استاد بازنشسته دانشگاه با اشاره به جشن نوروز گفت: مطالبی را در خصوص نوروز از دید تاریخی نه از دید جامعهشناسی یا دید روانشناسی بیان میکنم، به این دلیل که تاریخ به دنبال کشف واقعیت است و هیچگونه رنگ و لعاب سیاسی و غیره ندارد. تاریخی که من از آن صحبت میکنم آن واقعیتی است که باید مورخ جستجو کند و به هیچ وجه ما در تاریخ چیزی به نام تحلیل و تبیین نداریم. برای اینکه تاریخ عبارت است از عبور از روی کفهای روی آب و بعداً رسیدن به اصل آب، برای اینکه وقایع و اتفاقات و تغییرات در زیر این کفهای ظاهری دریا انجام میشود و از آن دیدگاه من میخواهم به مسئله نوروز بپردازم.
وی افزود: مهمترین منابعی که در مورد نوروز سخن گفته است؛ کتابی به نام «جستاری در فرهنگ ایران» اثر مهرداد بهار است و مهرداد بهار، فرزند مرحوم ملکالشعراء بهار شایستگی این را دارد که در خصوص نوروز بنویسد.
کیوانی بیان کرد: منبع دیگر کتاب «اساطیر و فرهنگ ایران» از دکتر رحیم عفیفی است. همچنین چندین کتاب از محمدعلی دادخواه نیز به موضوع نوروز پرداخته است. این نویسنده به آیینهای باستانی و سنت علاقهمند است و علاقه خاص او منجر به گردآوری آثاری خواندنی از او شده است. کتاب «ایرانی بودن و ایرانی بهتری شدن» مجموعه مقالاتی است از مهران افشاری که به نوروز پرداخته است. البته کتابهای دیگری نیز در این زمینه به چاپ رسیده است.
وی در ادامه گفت: به دو کتاب از کتب قدیمه اشاره میکنم. ابوریحان بیرونی در کتاب «آثارالباقیه» در تایید نوروز صحبت کرده است و نوروز را یک رسم بهینه میداند. در مقابل او امام محمد غزالی کتاب معروف «کیمیای سعادت» را نوشته است. غزالی در این کتاب نوروز را رسم غلطی میداند و حتی معتقد است خرید و فروش وسایلی که برای نوروز مورد استفاده قرار میگیرد، فعل حرام میشود. امام محمد غزالی به عنوان فقیه با خرید سورو سات عید مخالفت داشته است.
کیوانی افزود: قرآن را به نیت دور شدن شیاطین از این رسم زیبای نوروزی بر روی سفره هفت سین قرار میدهیم و کتاب حافظ نیز در کنار آن قرار میگیرد. سخنم را با شعری از حافظ ادامه میدهم، زکوی یار میآید نسیم باد نوروزی / ازین باد ارمدد خواهی چراغ دل برافروزی / سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی / که بیش از پنج روزی نیست حکم میرنوروزی. که البته میرنوروزی در هر سال به هنگام نوروز برای پنج روز پادشاه بوده است. در قدیم معتقد بودند که روزهای خاص ممکن است پیامدهای نامبارکی برای پادشاه رخ بدهد، به همین دلیل شخصی را به عنوان پادشاه انتخاب میکردند، در مدت پنج روز به نام میر نوروزی. او در این پنج روز همه کاره بود اما بعد از آن پنج روز او را برکنار میکردند که حافظ در اشعار خود به این میرنوروزی به این دلیل اشاره میکند.
وی در ادامه گفت: دیگر اینکه نوروز اساساً یک امر مقدس است. امروز روزگار عقلانیت است و ما بایستی از کلیه قداستها و چیزهایی که قداستبخش است، تا حدی که میتوانیم پرهیز کنیم. اما مسئله نوروز و امر قدسی از نگاه قدسیمآبانه انسان ابتدایی و کهنسال و انسان اولیه که وارد تمدن شد، نشات میگیرد. انسان ابتدایی فکر کرده است که در روز نوروز این آفرینش از سوی خداوند و آفریدگار تمام شده و آخرین آفرینش خداوند انسان بوده است و به دلیل اینکه آفرینش خاتمه پیدا کرده است، دوازده روز را جشن میگیرند و به جشن و پایکوبی میپردازند، نوروز نمادی است از آن نگاه آخر زمانگرایانه که در گاهشماری قدیم زمان را به دوازده هزار سال تقسیم میکردند و هر دوازده هزار سال با یک حادثه وارد یک دوره جدیدی میشد.
کیوانی افزود: بنابراین از نوروز و مسائل آن در دو قسمت میتوانیم، صحبت کنیم. قسمت اول آن جنبه قدسیمآبانه و جنبه اسطورهای دارد و قسمت دوم جنبه علمی پیدا میکند. در این فرصت کوتاه نمیتوانیم به جنبه علمی بپردازیم. نوروزی که در سنت ما وجود دارد، برای تنظیم امور اداری ظاهراً در زمان سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی انجام گرفته است که منسوب به حضرت خیام است. که خیام با عدهای در سال ۴۷۱ زمان دقیق ورود سال جدید را اعلام کردند و شاید بنا به تحقیق تمام تمدنها و فرهنگها گاهشماری و سالشماری خود را دارند اما هیچکدام دقیقتر از این سالشماری ایرانیان نیست. اگر نوروز به درستی برگزار شود، به ابتذال گرائیده نشود یا به دلایل فقهی با آن مخالفتی انجام نگیرد، هرگز جوانان ما به جای نوروز به دنبال ژانویه یا جشنهای دیگری همچون والنتاین نمیروند.
وی در ادامه گفت: ما بیشتر به نوروز از دید اساطیری نگاه میکنیم، یعنی مسئله آفرینش است و برای اینکه نقش نوروز را به عنوان یک آداب و سنت در نظر بگیریم، لازم میدانیم یک اشاره کوتاهی کنیم که حفظ آداب و سنتها به ما برای حفظ هویت ملی کمک میکند. درست است که امروز مسئله فرهنگ جهانی مطرح است اما باید هر ملت و فرهنگی نقشی در این فرهنگ جهانی داشته باشد.
کیوانی افزود: تاریخ ایران بر روی پنج ستون قرار گرفته است. زبان فارسی، نظام سیاسی و اعتقاد مذهبی مردم، جغرافیای فرهنگی ایران زمین و آداب و سنن. در روزگار ما جغرافیای فرهنگی تضعیف شده است. مثلاً جغرافیای فرهنگی ما از سند تا مدیترانه را دربرمیگرفت ولی این از بین رفته است. یا سامان سیاسی و اعتقاد مذهبی ما جنبه قداست داشته است که آن هم تضعیف شده است. زبان فارسی هم به دلایلی هم از داخل و هم از خارج به وسیله زبانهای فرانسه و انگلیسی مورد هجمه قرار گرفته است. به هر صورت حفظ آداب و سنتها اگر به درستی انجام شود، میتواند در تداوم تاریخ ما موثر باشد. نوروز، آئینهای نوروزی و یا آئین مهرگان، جشن سده و یا شهادت امام حسین در دهه محرم پیوندهایی است که گسستها را به هم پیوند میدهد. ما نیازمند احیای آثار باستانی ایران هستیم، نیازمند احیای جشنها هستیم، چون هر یک از اینها یک اثر باستانی است. این اثر باستانی وقتی که احیا شود مانند این است که مسجد شاه اصفهان یا مسجد وکیل شیراز یا تخت جمشید و یا بقیه آثار احیا شده است. نوروز یک بنای فکری است که بایستی در نظر بگیریم و اینها دلایلی است که من به دنبال این هستم که این نوروز را جشن بگیریم.
وی بیان کرد: هر کدام از عناصر هفت سین نیز معنایی دارد. مثلاً آئینه عبارت است از صفحهای که آسمان بر آن منعکس میشود، برای اینکه فرهنگ ما ایرانیان بیشتر قدسیمآبانه و آسمانی است. یا تخممرغی که بر سر سفره میگذاریم نماد باروری است. یا سبزهای که گره میزنیم و کارهای دیگر هر یک سنبل قضایای هستیبخش است. بنابراین دو اعتدال بهاری و پاییزی داریم. این دو اعتدال در عربی ربیعی و خلیجی خوانده میشود. بنابراین ما دو تا آغاز و اعتدال را به نام نوروز و مهرگان جشن میگرفتیم. به تدریج اعتدال بهاری و نوروز معمول و مرسوم شده است. هر کدام از اینها برای انسان نخستین معنا و مفهوم قدسیگونهای دارد.
این استاد تاریخ در ادامه گفت: تاریخ ما بسیار گسست دارد که میتوانیم توسط این آداب و سنتها وحدتی به آن ببخشیم. مثلاً نوروز را با اینکه حضرت رسول اکرم ولایت و جانشینی خود را به حضرت علی دادند که ما به آن روز عید غدیر میگوئیم، روز عید غدیر را همان نوروز قرار دادند و یا بعداً در دوره اسلام خلفای عباسی با این رسم مخالفت کردند اما بعد پذیرفتند و آنها هم جشن گرفتند. بنابراین ما باید در حفظ و حراست فرهنگ و سنن بکوشیم. نوروز را در سراسر پهنه فرهنگی ایران از سمرقند و بخارا تا دریای هند و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس و تا دریای مدیترانه جشن میگرفتند. یعنی جشن نوروزی را هم سلاطین هند و هم سلاطین مصر و هم سلاطین عثمانی به عنوان یک نوروزنامه ایرانی جشن میگرفتند. امروز مردم تاجیکستان نوروز را به عنوان روز ملی خودشان اعلام کردهاند.
وی افزود: بنابراین این مسئله بسیار مهم است. حکیم و شاعر بزرگ ما خیام فلسفه این همه شور و شادی مردم ایران را به این صورت در نوروزنامه خود بیان کرده است. هر که نوروز جشن کند و به خرمی پیوندد تا نوروز دیگر عمر در شادی و خرمی گذراند. در آن روزگاران با همین سخنان ساده، مردم به هر صورت روزگارشان را به خرمی میگذراندند. وقتی کودکان خرم و خندان را میبینیم که لباسهای خود را به سینه میفشارند یا وقتی میلیونها خانواده ایرانی را مجسم میکنیم که در نوروز گرد هم میآیند و کدورتهایی که دارند با آمدن نوروز برطرف میشود، به این صورت همه ما تحت تاثیر آن قرار میگیریم. نوروز مظهر فر و شکوه و زیبایی و پیامآور مهر و امید و شادی است. از سپیدهدم تاریخ ایران چنین بوده است. نوروز هم به تحقیق دانشمندان مثل ملت ایران عمری چهارهزار ساله دارد. نوروز در طول تاریخ مورد هجوم اقوام قرار گرفته است. حتی تلمود که یک کتاب یهودی است، با نوروز مخالفت دارد. مجموعه روایات کهن یهود با نوروز مخالفت دارد.
کیوانی بیان کرد: در روزگاری که بیش از هر چیزی طبیعت مورد هجوم قرار گرفته است، طبیعت در اثر انباشت زبالههای مختلف در حال از بین رفتن است، اگر تبدیل شود به یک سنت تماماً ایرانی مشکلات به وجود نمیآید. دوست دارم جمله خودم را با این جمله معروفی که معمولاً در پایان هر سال و آغاز هر سال میگوییم؛ خاتمه دهم؛ ای خدای حال گردان حال ما را به بهترین حال برگردان. این را هم به شیوه پیشینیان من بر آن میافزایم، ای خدای بزرگ کشور ما را در پناه لطف و عنایت خویش از دروغ، خشکسالی و جنگ و ویرانی و بیداد حفظ بفرما. این بیانی است که به اندازه نوروز از زبان داریوش و پادشاهان هخامنشی در کتیبه بیستون این دعا وجود دارد، دعایی که ما هنوز به آن نیازمندیم.
باید سنت نوروز را همانطور که نیاکان ما به جای میآوردند، به جای آوریم. سعدی میفرماید: تنگ چشمان نظر به میوه کنند / ما تماشاگران بستانیم. ما تماشاگر کل تاریخ ایران و به دنبال این هستیم تاریخ ایران با هویت مدرن تداوم پیدا کند. با آرزوی سلامتی برای ملت بزرگ ایران.
نظر شما