غلامرضا عزیزی، سندپژوه و تاریخنگار به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: درباره ضرورت ترجمه در ادبیات پایداری و مقاومت چند نکته مهم مطرح است؛ ازجمله، در دوران جنگ به دلیل مواضعی که داشتیم و انقلابی که شکل گرفت و استکبار تمام قوا جلوی ما ایستاده بود، تعاریف، تعابیر و برداشتهایی که از جنگ ایران و عراق در خارج از کشور شد، به نظر میآید قدری یکسویهنگر یا در بهترین حالت غیرمنصفانه است.
او افزود: مسائلی که در ایران وجود داشت به گونه دیگری منتشر میشد، بگذریم که برخی از ایرانیان خارج از کشور باید به دیگران بفهمانند که ایرانیان دشاشه نمی پوشند و عربی سخن نمیگویند و سوار شتر نمیشوند! چون برداشتی که از ایران در ذهن عامه مردم بعضی کشورهای اروپایی و آمریکاست به شکلی است که شرح دادم.
این سندپژوه اظهار کرد: چنین نگاهی که اشاره شد در جنگ ایران و عراق خیلی بیشتر بود. چون منابع خبری آنها رسانههای غربی بود که این رسانهها تحت تسلط صهیونیستها قرار داشت و آنها که در جنگ با ایران همراهی نداشتند و چون تسلط کاملی بر اخبار جنگ برقرار کرده بودند، اخبار جنگ ما را یکسویه شنیدند و در واقع سویهدار اخبار را دریافت کردند و با همان سویه به جنگ نگریستند. به همین دلیل با توجه به اینکه تبعات آن اتفاق هنوز در نگاه به ایران وجود دارد از جمله نوع نگاهی که به انرژی هستهای ایران وجود دارد.
غلامرضا عزیزی گفت: این نوع نگاه بازمانده همان نگرشی است که به ایران به عنوان یک قدرت مهارنشدنی وجود دارد و بر این باورند که برای صلح جهانی میتواند خطرآفرین باشد و در واقع منافع آنها را به خطر بیندازد. لذا نیاز است یک روشنگری انجام شود که این روشنگری که نیاز است و شاید کمتر محقق منصفی وجود داشته باشد که بخواهد ایران را از این زاویه بنگرد، اگرچه تک آثاری به نگارش درآمد که میتوان به آنها استناد کرد اما غالباً یکسویهنگرانه است.
او ادامه داد: لذا ما ناچاریم خودمان آنچه که بر مردم و کشورمان گذشته را به گوش جهانیان برسانیم. در این میان آنچه مهم است زبان انگلیسی است که به عنوان زبان میانجی و بینالمللی کارکرد زیادی دارد برای ترجمه به کار گرفته شود و برای کشورهای منطقه به ویژه عرب زبان که هم دین ما هستند و برخی واقعیات جنگ برای آنها به شکل دیگری تعریف شده، نیاز است که آثار درخوری ترجمه شود و این دو گروه به عنوان گروه هدف در اولویت قرار بگیرد که بخشی از واقعیت جنگ به گوش آنها رسانده شود.
این تاریخنگار عنوان کرد: به همین دلیل به نظرم ضرورت ترجمه از این لحاظ است تا آنچه در جنگ ایران و عراق گذشت از طریق رسانه کتاب به سمع و نظر آنها برسانیم و وقتی کتابها ترجمه شود، فضا برای ساخت فیلم و سریال به زبانهای دیگر فراهم میشود.
غلامرضا عزیزی با اشاره به ژانر آثار انتخاب شده برای ترجمه گفت: در این رابطه چند نکته مطرح است که با کدام هدفگذاری قصد داریم در رابطه با ترجمه آثار دفاع مقدس حرکت کنیم و جلو برویم؟ اگر هدفمان این است که امروز معاصر و اکنون بعد از جنگ را نشان دهیم، باید سراغ شعر و داستان برویم.
او افزود: اگر قرار است وقایع جنگ ایران و عراق را نشان دهیم، این موضع و نگاه برای ما مهم است، باید سراغ آثاری برویم که آن مقطع را روایت میکند، اما فهم این برهه تنها روایت جنگ بر پایه آثار مستند کافی نیست. به ویژه اگر مخاطب ما عام باشد تکیه بر این آثار موثر نیست بلکه باید این آثار را در قالب خاطراتی که منتشر شده و در دل داستانهایی که از دل جنگ به نگارش درآمده، برگزید و ترجمه کرد.
این سندشناس بیان کرد: هر چند به نظرم کتابهای عکس هم خیلی تاثیرگذار است، چون عکس یک زبان بینالمللی است که خیلی به متن نیاز ندارد. لذا از هر روشی باید سراغ ترجمه آثار جنگ رفت تا بتوانیم حقایق آن هشت سال و آنچه بر ملت ایران گذشت، نشان دهیم.
نظر شما