به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست همسنجی متنهای پهلوی و تلمود بابلی: موسی و گرشاسپ، اردشیر و هرود با سخنرانی خداداد رضاخانی، آزاده احسانی و به دبیری علمی شاهین آریامنش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در آغاز این نشست شاهین آریامنش گفت: همسنجی یکی از روشهای پژوهشی است که سالیان سال است پژوهشگران عرصههای گوناگون از آن بهره میبرند و پژوهشهای عرصۀ باستانشناسی و زبانشناسی و تاریخ نشان میدهد که چگونه فرهنگها و زبانها و اسطورهها از همدیگر وام گرفتهاند و به یکدیگر وام دادهاند چنانکه برخی از اندیشههای ایرانی همچون شاهباز، گاهی از خاستگاه خود فرسنگها دورتر رفته و جهان را درنوردیده است و در سرزمینهای دوردست هواخواه پیدا کرده است.
وی افزود: همسنجی یا پژوهشهای تطبیقی اگر بر چارچوب و رویکرد نظری علمی استوار نباشد، پژوهش را به بیراهه خواهد برد، اما اگر مبتنی بر چارچوبهای پژوهشی درخوری باشد، آگاهی ارزندهای از تأثیر و تأثر فرهنگها و زبانها خواهد داد. چنانکه گاهی برخی بدون چارچوب و رویکرد نظری به میدان پژوهشهای باستانشناسی و فرهنگ وارد شدهاند و هر تندیس و پیکرک بانویی که از کاوشهای باستانشناسی بهدست آمده را با یک همسنجی سَرسَری، آناهیتا پنداشتهاند بدون اینکه به بافت و اقلیم و شمایلنگاری و متنهای تاریخی توجه کرده باشند. یا گاهی پیش آمده است که در زبانشناسی، برخی بدون آگاهی از دانش زبانشناسی و نیز از سر تعصب به همسنجی واژهها و نیز ریشهشناسی پرداختهاند چنانکه ریشهشناسی و همسنجی آنان به یاوهگویی و ریشهشناسی عامیانه درغلتیده است.
زبان پهلوی ساسانی برای شناخت تلمود بایسته است
وی افزود: یکی از پژوهشهای جالب، به کاوشهای باستانشناسی در میانرودان بازمیگردد که باستانشناسان شماری گلنوشته بهدست آوردند و با رمزگشایی و خوانش آنها، با داستان توفان روبهرو شدند و بیدرنگ به همسنجی آن گلنوشتهها با متنهایی همچون متنهای یهودی پرداختند که همچنان این پژوهشها ادامه دارد.
او در پایان گفت: شاید گزاف نباشد اگر بگوییم، همسنجی متنهای یهودی بیشتر با کتابهای دینهای سامی بوده است که سپستر پژوهشگران بر آن شدند تا متنهای یهودی همچون تلمود را با متنهای ایرانی بهویژه متنهای پهلوی ساسانی همسنجی کنند تا بلکه از این راه فهم خود را از تلمود بیشتر کنند چنانکه پژوهشگری به نام روزنتال یادگیری زبان پهلوی ساسانی را برای شناخت تلمود بایسته میدانست. آزاده احسانی نیز از پژوهشگرانی است که به میدان همسنجی متنهای پهلوی با تلمود درآمده است و تلاش او در این زمینه ستودنی است.
تلمود بابِلی در بافت ایران ساسانی بهوجود آمده است
در ادامه نشست احسانی نویسندۀ کتاب «موسی و گرشاسپ، اردشیر و هرود؛ پژوهش تطبیقی متون پهلوی و تلمود بابلی» گفت: نسخه انگلیسی این کتاب پیراسته شده رسالۀ دکتری من است که امسال به زبان فارسی ترجمه شده و در آن به مطالعه تطبیقی پرداخته شده است. تلمود در ایران با جزئیات شناخته نشده است. تلمود بابلی متن بسیار دشواری است چراکه حجم بسیار زیادی از اطلاعات را در یک بازه زمانی طولانی داریم که گفته میشود تا قرن ششم و برخی میگویند تا قرن هشتم میلادی در حال تفسیر کردن تورات شفاهی بودهاند، اما تلمود اورشلیمی در قرن سوم و چهارم میلادی بسته میشود. درواقع تلمود تفسیری است بر تورات شفاهی.
وی افزود: نخستین پژوهشگران غربی که به مطالعه تطبیقی پرداختند، یهودیان معتقد بودند و بعد از آن دانشگاهیان نیز به این عرصه وارد شدند. هدف یهودیان معتقد از مطالعه تطبیقی تلمود اورشلیمی و تلمود بابلی، پی بردن به چرایی تفاوتها بود چراکه این دو تلمود تفاوتهای با هم دارند. بنابراین به این نتیجه رسیدند که تلمود بابلی در بافت ایران ساسانی بهوجود آمده است.
او افزود: دلیل اینکه ایرانشناسان به متن تلمود بابلی نزدیک نمیشوند، خلاصهوار بودن آن است و بهراحتی نمیتوان از آن چیزی دریافت کرد و اختصارات و عبارات اختصاری فراوانی دارد که در جاهای خاصی استفاده میشود. درحالیکه نیاز است تا ایرانشناسان به این متن نزدیک شوند.
احسانی ادامه داد: تلمود در زمینه زبان فارسی متن جالبی است. در تلمود مثالهایی وجود دارد که نشان میدهد ربیها یا نخبگان یهودی فارسی میدانستند. یکی از ربیها در جایی میگوید که چرا ما در بابِل میانرودان به آرامی حرف میزنیم، ما در اینجا باید به فارسی حرف بزنیم یا به زبان دینمان عبری حرف بزنیم.
در ادامه هما شهرامبخت مترجم کتاب «موسی و گرشاسپ، اردشیر و هرود؛ پژوهش تطبیقی متون پهلوی و تلمود بابلی» گفت: بهجز متنهای پهلوی، متنهای ادبیات کلاسیک فارسی، بسیار مهم هستند چراکه برخی از داستانهای تلمود که بازتابی از بنمایههایی متون پهلوی بوده است، دوباره وارد ادبیات فارسی شده است.
ایران ساسانی از نکتههای مثبت ایران است
همچنین سیروس نصرالهزاده، رئیس پژوهشکده زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی در سخنانی گفت: معمولاً پژوهشگران غربی، ایران یا جهان ایران را حذف میکنند یا کماهمیت جلوه میدهند که یهودیان در جایی زندگی میکردند و ارتباطی با ایران نداشتند، درحالیکه آنها شهروندان ایران در دوره اشکانی و ساسانی بودند. زندگی کردن مردم و دینهای مختلف در ایران ساسانی از نکتههای مثبت ایران است و ایران را نباید محدود دید و این نگاه باید تصحیح شود و آشنازدایی نکنیم.
وی افزود: در کتاب «موسی و گرشاسپ، اردشیر و هرود؛ پژوهش تطبیقی متون پهلوی و تلمود بابلی» بحثهای مهم و خوبی انجام شده است. محققان تلمودی طبیعی است که بهدنبال مفاهیم ایرانی از دیدگاه خودشان باشند. خانم شهرامبخت نیز در حد توانایی، تلاش خوبی کردهاند. چون متن تخصصی بوده و نیاز است تا برخی از موارد بهتر شود.
روششناسی فقهالغهای در مطالعات ایرانشناسی مقبولیت دارد
در ادامه رضاخانی گفت: کتاب آزاده احسانی در زمینۀ مسائل تاریخی و دینی است. روششناسی فقهالغهای در مطالعات ایرانشناسی بیشتر مقبولیت و اقبال را دارد. خیلی از کسانی که در زمینه ایرانشناسی فعالیت میکنند هنوز از روش فقهالغهای استفاده میکنند و میتواند در زمینه روشن کردن مسائل تاریخی چقدر راهگشا باشد. یکی از نگاههای پژوهشگران پرداختن به وصف ارتباط یهودیان با محیطشان در دوره ساسانی است. برخی این ارتباط را در نظر نمیگیرند و ارتباط با محیط غیریهودی، ارتباطات محدودی بوده است.
نظر شما