به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، معصومعلی پنجه، استادیار گروه تاریخ و باستانشناسی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در مراسم بررسی کارنامه «تاریخنگاری هادی عالمزاده» که با همکاری انجمن ایرانی تاریخ شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: در این نشست به موضوع «پیدا و ناپیدای کارنامه پژوهشی هادی عالمزاده» میپردازم، این جستار گزارشی فشرده از کارنامه پژوهشی و تاریخنگاری هادی عالمزاده است.
وی افزود: معمولاً هر پژوهشگر و نویسندهای کارنامهای «پیدا» دارد که همان کتابها و مقالههایی است که در طول عمر پژوهشی خود منتشر ساخته است. سیاهه این کارنامه در دسترس همگان است و متخصصان با مطالعه این آثار میتوانند آن را بررسی و ارزیابی کنند. استاد ما هادی عالمزاده هم که پژوهشگری ژرفاندیش و نکتهسنج و نویسندهای چیرهدست و صاحب قلم است، کارنامه پیدایی دارد که مشتمل بر چند کتاب و دهها مقاله علمی، پژوهشی و دانشنامهای است که در این جستار بخشی از آنها بررسی و ارزیابی خواهد شد.
پنجه بیان کرد: نخستین اثر منتشر شده از هادی عالمزاده، مقالهای است با عنوان «نظری به ترجمه کتاب تاریخ ملل و دول اسلامی» که با همکاری زندهیاد دکتر حسینعلی هروی نگاشته شده و ۵۴ سال پیش در نخستین شماره مجله مقالات و بررسیها (دفتر ۱، ۱۳۴۹) منتشر شده است. این مقاله هنوز هم نمونهای خواندنی و سودمند و الگویی آموزنده است در نقد ترجمه کتابی در حوزه تاریخ اسلام. این مقاله نخستین کار علمی و دانشگاهی هادی عالمزاده نبود.
وی در ادامه گفت: در میانه دهه چهل که هادی عالمزاده دانشجوی دوره دکتری رشته فرهنگ و تمدن اسلامی در دانشگاه تهران بود، دو کتاب نسبتاً مهم در تاریخ و تمدن اسلامی را ترجمه کرد، اما هیچگاه آنها را منتشر نکرد! یکی کتاب مهم و جاافتاده (به تعبیر غربیان: کلاسیک) در مطالعات تاریخنگاری اسلامی، یعنی تاریخ تاریخنگاری اسلامی(Ahistory of Muslim Historiography) نوشته فرانتس روزنتال (Franz Rosenthal) (انتشارات بریل، ۱۹۵۲ م) است. انجام این ترجمه در واقع تکلیف درس «تاریخنگاری در اسلام» بوده که زندهیاد استاد زرینکوب به ایشان سپرده بوده است.
به تعبیر خود استاد: «دکتر زرینکوب سه تکلیف برای ما تعیین کرد که بقیه را یادم نیست ولی به من گفت: «کتاب تاریخ تاریخنگاری در اسلام روزنتال را شما ترجمه کن که البته تا آن زمان ترجمه هم نشده بود. من هم رفتم و مثل بچه آدم نشستم و آن را ترجمه کردم. خلاصه من این کتاب را ترجمه کردم (اتفاقاً تا به امروز هم دستنویس آن را پیش خودم نگه داشتهام)». این کتاب بیست سال پس از آن ترجمه منتشر شد.
پنجه افزود: دوره ده ساله همکاری هادی عالمزاده با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (۱۳۶۴-۱۳۷۴) یکی از دوران پربار کارنامه پژوهشی اوست. در این دوره وی افزون بر نگارش نزدیک به ۲۰ مقاله / مدخل برای دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، مدیر گروه پژوهشی ادبیات در جهان اسلام و ویراستار محور اول نیز بود. این بدین معنا است که بیشتر مدخلهای منتشر شده تا آن زمان (جلدهای ۱ تا ۶) از زیر نگاه نکتهبین و قلم پخته و سخته او رد شده است.
وی در ادامه گفت: عالمزاده یکی از آخرین بازماندگان «مکتب دقت» است. او پیرو قزوینی، مینوی و یزدگردی است. سرلوحه کار پژوهشی هادی عالمزاده، این جمله استادش امیرحسن یزدگردی بوده است: «عطر یک مقاله خوب، عالم را میگیرد»! ای کاش همه ما در درونمان عالمزادهای داشتیم که در این عصر سرعت و دوران غلبه کمیت بر کیفیت که همه چیز را با عدد و رقم میسنجند و مسابقه بنویس و بچاپ راه افتاده است، به ما نهیب میزد و از زبان حکیم گنجه یادآوری میکرد که «لاف از سخن چو در توان زد / آن خشت بود که پر توان زد… یک دسته گل دماغپرور / از خرمن صد گیاه بهتر»!
صفت برجسته هادی عالمزاده، صفت معلمی است
در این مراسم همچنین سیدجمال موسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: باید اعتراف کنم که نمیدانم «هادی عالمزاده» را به چه صفتی یا لقبی بخوانم؟ مورخ یا معلم؟ برخی از دوستان که از قضا از شاگردان قدیمی او هم بودند، وقتی که از عنوان این نشست با خبر شدند، اظهار کردند که ای کاش «معلّمیِ استاد»، نه کارنامه تاریخی وی، محور این نشست میبود، زیرا همه کسانی که به انحای مختلف با او مصاحبت داشتند، به اتفاق بر این قول متفقند که صفتِ معلمی چنان در وی نفوذ و رسوخ کرده، چنانکه «جان در بدنی»!
وی افزود: این بنده کمترین که حدوداً سی سال افتخار تلمذ و درک محضر وی را در موقعیتهای مختلف داشتم و این افتخار همچنان تداوم دارد، به رغم قابلیت اندک خود، به یاد ندارم که در هیچ موقعیتی حتی در یک گفتگوی کوتاه تلفنی یا حضوری خوشهها از خرمن آگاهیها و دانشهای پربارش کسب نکرده باشم؛ این را هم ناگفته نگذارم که اگر ضعف و نقصانی در کار شاگردان هست که هست، به خود ما بر میگردد و الحق والانصاف ذرهای کوتاهی در تعلیم و تربیت ما نکرده است.
موسوی بیان کرد: ارزش و اهمیت کار مورخانی همچون هادی عالمزاده در چنین بزنگاهی روشن میشود. باید مرز باریکی کشید میانِ او با دیگر مدعیان تاریخ که عطش و ولع سیاه کردن اوراق سفید را دارند و در این آشفته بازار نشرِ دانشگاه و حوزه با مجلات رنگارنگ از آدم تا خاتم مطلب مینویسند، «تاریخسازی» که نه، بلکه «رزومهسازی» میکنند.
وی گفت: در این بازار مَکّاره تاریخنویسی، جایگاه والای هادی عالمزاده با دقتها و وسواسهای بالای علمی و احاطهای که بر دانشهای معین و ضروری پیشینی و پسینی مطالعات تاریخی دارد، بیش از پیش آشکار میشود. «ابوبکری» که استاد در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نوشته، یعنی بنای یک تاریخ. «آرابسک» یا «آخورسالار» او نیز به همین سان. هر یک از این تاریخها یا بناهای تاریخی به تنهایی کافی است که استاد را در زمره سرآمدان تاریخ یا به تعبیر بنده، در عدادِ «تاریخسازان» بنامِ امروزی جای داد.
موسوی افزود: مورخی چون او در انتخاب موضوع و در فهم و بهرهگیری از دادهها و متون، بیگدار به آب نمیزند؛ گزیدهگو و گزیدهنویس است؛ منابع و مصادر را خوب میشناسد؛ نگاه و تفکر انتقادی همواره در مواجهه با دادهها بر او حاکم است؛ میان او و دادههای تاریخی (به تعبیر ای. اچ. کار) از آغاز تا انجامِ کار، دیالوگِ پیوسته برقرار است؛ در استنتاج و تحلیل مباحث بی پروا نیست و همواره جانب احتیاط را نگه میدارد. در کنار همه اینها از نثر فاخر، متین و استوار او نیز نباید غافل بود. خواندن نوشتههای هادی عالمزاده فارغ از موضوع و محتوای آن، خود گارگاه آموزشی برای درستنویسی است.
وی بیان کرد: همه این ویژگیها، در کنارِ دانش وسیع او از اجزا و عناصِر فرهنگ و تمدن اسلامی، به علاوه دقت بالا و کم نظیر او، موجب شده است تا به رغم پیچیدگی تاریخ و ظنّی بودن نتایجِ حاصل از پژوهشهای تاریخی، «تاریخی» که او ساخته و تصویر کرده، به درستی مقبول طبع صاحبنظران این فن قرار گرفته و جملگی در ذیل آن با خاطری آسوده و مطمئن مُهر «صَحَّ» گذاشتهاند، زیرا در وصف معظم له بی گفتگو میتوان گفت که هوالعالم الذی لایُخاف جهلُه.
سختکوشی و استمرار در کار هادی عالمزاده مثالزدنی است
در ادامه نگار ذیلابی، استادیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشکده الهیات و ادیان، دانشگاه شهید بهشتی گفت: تقریباً ۲۸ سال است که شاگرد هادی عالمزاده هستم. او تغییر بزرگی را در خانواده تاریخ و تمدن ایجاد کرده است. کارنامه زیست علمی و زیست استادی هادی عالمزاده است که این تغییر را شکل داده است.
وی افزود: آثار هادی عالمزاده به چند دسته قابل تقسیم است؛ او در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی ذیل مدخلهایی که تعریف کرد مثل آبادی، آتش، آجر و… تعدادی مقالات دانشنامهای نیز هست که در نگاه اول نوعی تاریخنگاری روایی رانکهای به نظر میرسد، این دانشنامهها هم تاریخنگاری روایی رانکهای هست و هم نیست. از نظر پرسش اولیه انگار او قصد دارد شخصیت را به مثابه یک رویداد روایی روایت کند، طرح پرسش روایی است ولی بعد از مراجعه به متن یک مسیر لایه لایه مستند به منابع بسیار را دنبال کرده که هر یک را به دلیل خاصی انتخاب کرده است.
ذیلابی به تعدادی از ویژگیهای هادی عالمزاده اشاره و بیان کرد: عدم قطعیت و پرهیز از ادعا یکی از ویژگیهای اوست. اینکه با صراحت بگوید، آنچه که من یافتم، با واقعیت مطابقت دارد. او معتقد است باید بر اساس مستندات کار را دنبال کنیم که یک نوع تاریخنگاری خاص است. منابع مشخصی را تعیین میکند و موضوع را در آن منبع نگاه میکند. تنها بخشی از آن منابع در بیرون بازتاب داده شده است. این منابع چگونه موضوع را بازتاب داده است؟
وی گفت: ویژگی دیگر هادی عالمزاده این است که کلیشههای رایج را شکسته است. او با مستنداتی کلیشه را رد میکند. زمینه و زمانه را توصیف میکند و تصویری از زمانه به ما میدهد و متوجه میشویم در چه فضایی زندگی میکرده است. او روایتها را با چند منبع میسنجد، در مواجهه با او با جهان چند لایه و ساختارشکن مواجه هستیم. او دقت زبانشناسانه دارد و رویکرد او گاهی فراتر از دقت است. او به زبان عربی مسلط است و مدام آن را به کار میگیرد و از آن استفاده میکند و کار روایتگری را با بررسی واژهها ادامه میدهد. او در مقالات که به نظر روایی میآید، آرای خاورشناسان را به نقد میگیرد. او به دانشجو اعتماد به نفس میداد و با نشان دادن ابزارها و زبانشناسی تاریخی به دانشجو یاد میداد که مسیر را طی کند و از سختی راه ترسی به دل راه ندهد.
ذیلابی افزود: او عمدتاً به تاریخ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی توجه دارد و نقش مهمی در مسیر تغییر تاریخ روایی به تاریخ اجتماعی ایفا میکند. او یکی از کسانی است که در شکلگیری تاریخ اجتماعی نقش مهمی ایفا کرد. البته هنوز تاریخ اجتماعی به صورت یک جریان بزرگ نشده است اما هادی عالمزاده در این زمینه بسیار تلاش کرد و بسیار تاثیرگذار بود.
وی بیان کرد: هادی عالمزاده از غیبت، مطلقنویسی، زبان پریشی، کلان روایت، تبیین تک علتی، سیاستزدگی، شعارزدگی ایدئولوژیک، مغلقنویسی نیز پرهیز میکند. او به دنبال این است تا فضایلی را کسب کند که این فضایل به شخصیت او معنا ببخشد، او فروتن و انتقادپذیر است. گاهی کنجکاوی کودکانه دارد و دنیا را تر و تازه میبیند. او به معنی واقعی درستکار است و کارها را دقیق به انجام میرساند. سختکوشی و استمرار در انجام کار در هادی عالمزاده مثالزدنی است.
هادی عالمزاده نیز در این مراسم گفت: آدمها دوست دارند که خودشان را بزرگ بنمایند، یک راه این است که معلمی مثل من را بزرگ کنند تا خودشان هم بزرگ شوند! این دوستان یک ریاضتی را تحمل کردند و آثار مرا خواندند، که از آنها تشکر میکنم.
وی افزود: باید از همه دانشجویانم که برخی از آنها امروز از من هم عبور کردهاند و بدخلقیها و بداخلاقیهای مرا تحمل کردهاند، تشکر کنم. من اهل سخنرانی و خطابه نیستم، این تعارفها را جدی نگیرید. از همه حاضرین به دلیل حضورشان در این محفل تشکر میکنم.
نظرات