سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سید حسن حسینینژاد: همزمان با آغاز فصل زمستان و به همت انتشارات کیسان، کتاب «رابطه دین و اخلاق از نگاه فارابی»، به قلم محمدعلی بسطامی، نویسنده، پژوهشگر و هنرمند رامیانی روانه بازار نشر شد.
محور کتاب، ابونصر فارابی، فیلسوف، دانشمند، منجم و ریاضیدان قرن سوم و چهارم و بزرگترین شارح فلسفه ارسطو، ملقب به معلم ثانی و پدر فلسفه در جهان اسلام است. فیلسوفی اخلاقمدار که با الهام از حکمت یونان و بهره بردن از اندیشههای والای خودش، پایهگذار نظام فلسفی نوین و راهگشای فیلسوفان پس از خود شد.
او مسیر پیشرفت را برای دیگر فیلسوفان پس از خود همچون ابوعلی سینا و ابن رشد هموار ساخت و با کتابها و رسالههای ارزندهاش مانند «الحیل الروحانیه و الاسرار الطبیعیه فی دقایق الاشکال الهندسیه، ما یصحُّ و ما لایصّح من احکام النجوم در علم ستاره شناسی، شرح العباره ارسطو، احصاء العلوم، ما ینبغی ان تعلم قبل الفلسفه» تاثیر زیادی بر فیلسوفان پس از خویش گذاشت.
فارابی، از مشهورترین فیلسوفان مشرق زمین بود که رویکردی در ارتباط عقل و دین داشت و در این زمینه خوش درخشید و درست در زمانی نظریات خود را عرضه کرد که دنیای اسلام درگیر نزاعها و مجادلات عقیدتی، فرقهای، کلامی، اختلافات سیاسی و آشوبهای اجتماعی، بهخصوص جنگ بر سر قدرت و به دست گرفتن قدرت بود.
به بهانه انتشار کتاب «رابطه دین و اخلاق از نگاه فارابی»، با محمدعلی بسطامی به گفتوگو نشستیم و او در فضایی صمیمی در کنار معرفی چارچوبه کتابش به تعریف و تبیین موضوع دین و اخلاق در اندیشه فارابی پرداخت و مطالبی خواندنی را مطرح کرد که در ادامه ازنظر مخاطبان میگذرد.
- دریک نگاه کلی رابطه دین و اخلاق در اندیشه فارابی چیست؟
رابطه دین و اخلاق در اندیشه فارابی از مباحث قابلتأمل در فلسفه اخلاق اسلامی است. بر مبنای اندیشه وی میتوان از اخلاق و دین در کنار تدبیر منزل و سیاست مُدُن سخن گفت.
در اخلاق اسلامی امر بهگونهای است که انسان با تفکر و رویکرد عاقلانه، به خود هویت اخلاقی میبخشد. لذا، هر چه از سعهصدر بیشتری بهرهمند شود، اخلاقیتر و هرچه به قرب الهی نزدیکتر شود متدینتر و محفوظ به حیا میشود.
- اخلاق اسلامی و مشخصاً اخلاق در نگاه فارابی چگونه است؟
اخلاق اسلامی از منابع دستیابی به سعادت بشری و اخلاق حسنه آن اخلاقی است که بر شریعت استوار بوده و در پی سعادت حقیقی انسان است و در یککلام و در اندیشه فارابی «اخلاق»، روح و گوهر دین و دین در خدمت سعادت بشراست.
- در کتاب شما این مهم آنهم در اندیشه فارابی چگونه شکل و بسط و تبیین شده؟
در این کتاب با مراجعه به منابع مختلف علمی و پژوهشی و مطالعه اسنادی و کتابخانهای، کوشش کردم تا ارتباط منطقی بین دین و اخلاق از منظر حکیمِ دانشمند ابونصر محمد فارابی را مورد بررسی و تبیین قرار دهم.
در این مطالعه، از احادیث و روایات اسلامی بهویژه آیات آسمانی قرآن کریم، مدد گرفتم تا از مسیرها و مواضعی که بتوان بین دین و اخلاق ارتباط برقرار کرد، آگاهی پیدا کنم.
فارابی تلاشهای مؤثری در وحدت بین دین و اخلاق در عالم اسلامی انجام داد که در این فرآیند دین و اخلاق تعامل دقیقی یافته است. او هم به فلسفه یونان احاطه داشت و هم از مکتب وحیانی اسلام و احادیث ائمه اطهار (ع) بهرهمند بود و جا دارد که اشاره کنم که اندیشه فارابی در شرایط کنونی جامعه میتواند راهنمای عمل بسیار خوبی باشد.
- در این میان جایگاه انسان در این اندیشه چه بود؟
با اینکه فارابی بیشتر در باب مسائل اجتماعی و سیاسی سخن گفته است؛ اما فرد و اخلاق را در رأس امور میداند. وی انسان را موجودی مختار و امکان تغییرِ اخلاق را برای هر فرد ممکن میداند.
همچنین فارابی انسان را موجودی اجتماعی در نظر میگیرد که دستیابی او به سعادت، بدون تعاون و همکاری با دیگر افراد جامعه ممکن نیست. وی معتقد است که سلامت فرد و جامه متأثر از هم بوده و با تربیت افراد سالم میتوان به مدینه فاضله دست پیدا کرد و در این مدینه فاضله است که سلامت اخلاقی و ایمان مردم مصونیت پیدا میکند. از اینرو، اصول و روشهایی را برای تغییر افعال قبیح و ایجاد رفتارهای پسندیده پیشنهاد میکند.
- در فصل پنجم شما به فلسفه اخلاق در نگاه فارابی پرداختهاید، به زبان ساده آرای معلم ثانی در این حوزه چگونه است؟
همانطور که در ابتدای عرایضم گفتم، هدف اصلی از اخلاق در نظر فارابی تحصیل سعادت است و آنچه آدمی برای وصول به آن میکوشد در نظر او، خیر و غایت کمال است. او میگوید سعادت آخرین هدفی است که آدمی برای وصول به آن میکوشد و سعادت بالاترین خیرها است و هر چه آدمی برای رسیدن به این خیر کوشش کند، سعادت او کاملتر خواهد بود.
در این فصل من مبسوط به فضائل چهارگانه فارابی و چگونگی تحصیل سعادت اشاره کردم؛ اما چیزی که جا دارد به آن اشاره کنم، آراء اخلاقی در اندیشه فارابی بوده و او کتب متعددی در موضوع اخلاق را قلمی کرده است. در یک کلام ساده، فارابی هدف اصلی از اخلاق را تحصیل سعادت میداند و سعادت آخرین هدفی است که آدمی برای وصول به آن میکوشد و بالاترین خیرها و غایت کمال است.
- دین در اندیشهاش به چه صورت است؟
فارابی چهرهای عجیب است. پیرامون گرایشهای این فیلسوف نامدار ایرانی، نظرات متضاد وجود دارد. درباره تدین یا کفر وی، اقوال بسیار گفته شده و در خصوص توافق یا تضاد آرای او با آموزههای شریعت، میان صاحبنظران اختلافنظر وجود دارد؛ بهخصوص «ماهیت» که برخاسته از فلسفه سیاسی او بود، مورد مناقشه بسیار «رئیس مدینه فاضله» دینی یا فلسفی است.
در مجموع فارابی خواستار وفاق دین و فلسفه بود. وی مصدر و غایت هر دو را یکی میدانست و آن دو را ماهیتاً متعارض یکدیگر نمیدید. به این دلیل، فارابی از دین به شیوه فلسفی دفاع میکرد و فلسفه را از راه دین توجیه میکرد. اگرچه ممکن است دین حقیقی با آنچه فارابی به معنای دین توجیه و تأویل کرده در اصل متفاوت باشد، اما آنچه او از دین میفهمید، مخالف با فلسفه نبود.
- سخن پایانی؟
فارابی، انسان را موجودی اجتماعی میداند که میتواند در سایه زیست اجتماعی و تعامل با دیگر همنوعان خود، نیازهایش را برطرف کند. گرچه فارابی در مباحث تربیتی خود، بخصوص موضوعات فلسفی و اهداف اجتماعی بسیار متأثر از افلاطون است، اما زبان او در بیان اصول اخلاق و تربیت، زبان قرآن و دین اسلام (مبتنی بر آیات و روایات) است و درسهایی مهم برای امروز ما دارد.
به گزارش ایبنا، محمدعلی بسطامی، متولد ۱۷ مهرماه ۱۳۵۲ در رامیان بوده و دانشآموخته کارشناسی ارشد مدرسی الهیات و معارف اسلامی، نویسنده، پژوهشگر و هنرمند و فعال فرهنگی در حوزه ادبیات و زبان ترکی قزلباش رامیان است.
از وی تاکنون کتابهایی با عناوینی چون واژهنامه قزلباش، حدیث ایمان، هشت نمایش، ۱۰۱۰ روز با ابراهیم روانه بازار نشر شده است.
نظر شما