یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۷
عصیان «حسین جلال‌پور» در شعر با نوآوری در قالب سنتی غزل 

بوشهر- بشیر علوی، استاد دانشگاه و منتقد ادبی با اشاره به جایگاه حسین جلال‌پور، غزل‌سرای فقید جنوبی در غزل معاصر گفت: برجسته‌ترین نوآوری حسین جلال‌پور در شعر، نوآوری در قالب سنتی غزل بود.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام بهروزی: وقتی به غزل معاصر می‌نگریم، با نام‌هایی مواجه می‌شویم که به کمک آشنایی‌زدایی و درهم‌شکستن هوشمندانه و هنرمندانه قاعده‌های زبانی، به غزل جامه نو پوشاندند که حسین منزوی و حسین جلال‌پور در این زمینه نقش پررنگی ایفا کردند؛ شاعرانی که با اشراف به شگردهای شعری و بازی‌های زبانی، ترکیبات و تصویرهای نو و بدیعی را در غزل امروز آفریدند و به تحرک و نوزایی آن دامن زدند. هرچند غزل امروز خیلی زود این دو غزلسرای نوپرداز را از دست داد اما آن‌ها با ردی که از خود در غزل به جای گذاشتند، نیستی را بی‌معنا کرده و جاودانگی را برگزیدند.

دهم فروردین را بهانه‌ای قرار دادیم تا یاد حسین جلال‌پور، غزل‌سرای جنوبی که درست در چنین روزی در اثر سانحه تصادف در سال ۹۸ چشم از جهان فروبست، زنده نگه داشته و به تبیین جایگاه وی در غزل امروز بپردازیم.

به عقیده برخی از غزل‌شناسان، حسین جلال‌پور شاعری بود که پشت جهان شعر ایستاد و با نگاهی هستی‌شناختی به روایت غزل پرداخت. او به ادراک در غزل رسید، از این‌رو به پوست‌اندازی در غزل اکتفا نکرد و با اتکا بر دانش و علمی که به شعر کلاسیک به‌ویژه قالب غزل داشت، دست به یک خانه‌تکانی اساسی در ساختار زبانی غزل زد و به زبانی نو در سروده‌هایش رسید.

وی نه تنها یک غزل‌سرای ممتاز بود، بلکه زبان‌شناسی ریزبین و دقیق بود. هرچند جلال‌پور فقط یک دفتر غزل به نام «کلاغِ بعد از باغ» را منتشر کرد اما تصحیح برخی از آثار شاعران کلاسیک و بومی را بجد پیگیر بود که در این زمینه تصحیح «دیوان محمدخان دشتی»، «دیوان خواجوی کرمانی»، مثنوی‌های «همای و همایون» خواجوی کرمانی، «گل و نوروز» خواجوی کرمانی، «گوهرنامه» و «کمال‌نامه» خواجوی کرمانی را از خود برجای گذاشت و به بازار کتاب روانه کرد. او شاعری ادیب و زبان‌شناس و منتقدی شعرشناس و آگاه بود که به گواه برخی از غزل‌سرایان معاصر، در غزل به مقام مکاشفه رسیده بود. جلال‌پور از معدود شاعرانی بود که موفق به سرودن تعدادی غزل پلی فونیک (چندصدایی) شده بود. کاری که کمتر غزل‌سرای امروزی توانسته از عهده آن برآید. شاید اگر مرگ امان می‌داد او شعرهای پلی‌فونیک بیشتری را می‌سرود، چون او طلایه‌دار تغییر در غزل امروز بود.

بشیر علوی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان استان بوشهر که مجموعه غزل «کلاغِ بعد از باغ» حسین جلال‌پور را مورد بررسی و پژوهش قرار داده است، در این خصوص به خبرنگار ایبنا در بوشهر گفت: «کلاغ بعد از باغ» جلال‌پور شامل دو دفتر است که از همان آغاز، خاص بودن و آشنازدایی را با ترتیب دفترها به رخ می‌کشد. ظاهراً این دفتر شعری، ۴۳ قطعه شعر دارد، ولی این‌گونه نیست؛ زیرا بعد از شماره ۱، شماره ۱۹ آمده است که تا شماره ۴۳ ادامه پیدا می‌کند. شماره ۲ تا ۱۸ هم در دفتر اول آمده‌اند که این دفتر و شعرها بعد از دفتر دوم آمده‌اند. اینجا باید اشاره کنم که ما با مجموعه‌ای سر و کار داریم که خارج از شِمای کلی عاطفه‌ها که مناسب چیده شده‌اند، تلاش کرده خاص و متفاوت باشد که این تفاوت را در زبان، فرم و حتی موسیقی متن می‌بینیم.

عصیان «حسین جلال‌پور» در شعر با نوآوری در قالب سنتی غزل 

جلال‌پور ثابت کرد نوآوری خاصِ حوزه اندیشه و عاطفه نیست

مولف «نیم قرن شعر بوشهر» افزود: جلال‌پور در این دفتر شعری و در کل در غزل، با درهم ریختن ساختمان معمول زبان و شکستن هنجارهای نحوی، سخن شاعرانه می‌آفرید. او بارها در غزل‌هایش اثبات کرد که نوآوری خاصِ حوزه اندیشه و عاطفه نیست، بلکه در حوزه زبان نیز می‌توان نوآور بود: نظیر «داشتم می‌آمدم از روز بعد از رفتنت / گریه می‌کردم کنار واقعاً پیراهنت / داشتی می‌آمدی از روز بعد از آمدن / گریه می‌کردی به روی ساعت دل‌کندنت / داشت می‌آمد کسی از پیشت در دست‌هاش / آنچه باقی بود پیش آنچه باقی از منت / داشت می‌رفت و می‌آمد داشت می‌رفت و می‌آ… / آب می‌کوبید آهسته کسی در هاونت…»

وی با تاکید بر اینکه حسین جلال‌پور در بعد زبانی همواره درصدد شکستن معیارها و هنجارها بود و متن را مدام در معرض شکستن هنجار قرار می‌داد، تصریح کرد: او با این ترفند می‌کوشید تا به مرحله فراارتباطی زبان برسد. زبان فراارتباطی هم متکی به کارکرد زبانی خاص و یگانه است که نه صرفاً حامل معناست و نه لزوماً قاتل آن! از این‌رو، جلال‌پور با استفاده از این ترفند نمای متفاوت و جدابافته‌ای به متن می‌داد.

علوی با بیان اینکه از این‌رو، زبان در شعر جلال‌پور عاملی برای تعیین فرم بود، افزود: مهم‌ترین ویژگی فرمی شعر جلال‌پور وحدتی است شگفت‌آور میان همه مولفه‌های روساختی شعر؛ وحدتی که حامل عمری تجربه و تمرین و تفکر شاعرانه در فرم‌سازی است. از آنجایی که بیان روایی نیز در انجام فرم شعر نقش بسزایی دارد، جلال‌پور در غزل‌هایش به‌وفور از عنصر روایت بهره گرفته و خواننده را به کمک آن به لذت ادبی می‌رساند که نمونه‌های اعلایی از نوگرایی در روایت را در برخی از غزل‌های او در دفتر «کلاغِ بعد از باغ» می‌بینیم.

این منتقد ادبی، تکه‌کردن واژه‌ها و قرار دادن قسمتی از آن در گیومه یا پرانتز را دیگر نوآوری این غزل‌سرای جنوبی در غزل دانست و گفت: همچنین از دیگر نوآوری‌های جلال‌پور در شعر، آغاز ناگهانی و پایان ناتمام غزل است که از فرم ذهنی امروز است. راوی گمان می‌کند یا این گمان را نهادینه می‌کند که خواننده با محتویات ذهن وی همراه است و این همراهی خیالی، به پویایی شعر او می‌افزاید. انگار داستانی که راوی در ذهن شروع کرده، مخاطب هم همان را در ذهن دارد. این عمل، پویایی و کنش ذهن مخاطب را فراهم می‌کند و فرض راوی این است که خواننده هم می‌داند که کجای داستان است، مثل این بیت: «مرد اینجای داستانش را زیر مصراع بعد پنهان کرد / زیر چشمی قضیه را پایید و نگاهی به نصف لیوان کرد».

علوی، برجسته‌ترین نوآوری حسین جلال‌پور را در غزل، نوآوری در قالب سنتی غزل معرفی و بیان کرد: این نوگرایی مبتنی بر بیان مضامین و مفاهیم جدید نیست؛ بلکه نوآوری در شماره ابیات غزل، تساوی مصراع‌ها، تعداد مصراع‌ها، قوافی و ردیف و حتی موسیقی شعر نیز صورت گرفته است. جلال‌پور با دستکاری در این مولفه‌ها فقط در عامل وزن عروضی، شعرش همسان با غزل سنتی است، وگرنه شورش سراسری وی بر قالب غزل و شُما و شکل و عاطفه‌اش مشهود است. علاوه بر سکته‌های تعمدی، نوعی شکل نحوی متفاوت که در قالب عبارت‌ها و جمله‌های معترضه بی‌فعل با کارکردهای تاکیدی، تفسیری و … در شعر جلال‌پور، قالب غزل سنتی را عوض کرده است؛ یک مصراع را دو قسمت کردن و در دو سطر نوشتن، آوردن فقط یک مصراع به جای بیت در پایان، طولانی کردن تعمدی مصراع و ابیات، یک بیت را خالی و به جای آن نقطه‌چین گذاشتن، یک غزل را کاملاً نقطه‌چین گذاشتن و چیزی نسرودن، کوتاه کردن مصراع‌ها، چهارگانه کردن بندهای غزل و… تغییراتی است که جلال‌پور در فرم سنتی غزل ایجاد کرد.

غزل‌های جلال‌پور غزل‌هایی با جهش نو و روبه جلو بودند

این منتقد ادبی با تاکید بر اینکه غزل‌های جلال‌پور غزل‌هایی با جهش نو و روبه جلو بودند، گفت: با بررسی غزل‌های وی دریافتم که تلاش و برنامه‌ای برای سازش با محور بومی و رفتارهای زیست اقلیمی و همسو کردن آن‌ها با عاطفه در ایماژها نداشته است. به‌جز کابرد چند مورد نظیر ماهی، دریا، قلاب و قایق که آن هم در ساختار تصویرسازی دخالتی و مهارتی نداشته‌اند، مورد یا تصویر قومی در شعرش مشاهده نشد که بسامد بالایی داشته باشد و ایماژهای بومی را در تولید عاطفه همراه کند.

علوی با بیان اینکه جلال‌پور در نوآوری در غزل بیشتر به کار بر روی زبان توجه داشت، افزود: از همین رو می‌توان گواهی داد که شعر جلال‌پور نمونه خوب و کارشده و سنجیده یک متن جدیدی است که اصلاً دوست ندارد تن به یک معنا بدهد و تلاش می‌کند که شعر خود را چندصدایی کند و تا اندازه‌ای از ابهام هم بیزار نیست و آن را تمرین می‌کند.

این نویسنده و استاد دانشگاه یادآور شد: اگر مرگ امان می‌داد، حسین جلال‌پور بی‌شک حرف‌های نوتری برای غزل و شعر معاصر داشت. او با عصیان‌گری و هنجارشکنی زبانی و سرودن اشعاری چندصدا به خیال‌انگیزی زبان غزل افزود و با دوری‌گزینی از شعارزدگی و کلیشه‌وارگی روایتی جدید در این گونه شعری باب کرد. یادش مانا و نامش جاوید.

به گزارش ایبنا؛ به پاس نام و نقشی که حسین جلال‌پور، شاعر، مصحح، منتقد ادبی جنوبی در غزل معاصر زد، جایزه‌ای به نام وی با محوریت غزل مستقل در زادگاهش به همت دوستان و خانواده‌اش پی‌ریزی شد که سه دوره از این جایزه با حضور چهره‌های بنام غزل معاصر برگزار شد و به فضایی برای شناسایی استعدادهای جدید و پژوهش در غزل امروز درآمد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین