آذر عالیپور در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، تسلط مترجم بر زبان مبدا و مقصد و آشنایی با واژههای گسترده را شرط نخست ترجمه دانست و اظهار کرد: ترجمه متنهای ادبی حساسیت زیادی دارد و مترجم فارسی باید آشنایی نزدیکی با نثر ادبی داشته باشد و از سوی دیگر زبان مقصد، سبکهای ادبی و نثرهای ادبی مختلف آن زبان را بشناسد. در واقع مترجم باید مبدا و مقصد را بشناسد و روح متن اصلی را، جدا از ترجمه واژگان درک کند.
وی درباره معیارهای خود در ترجمه نیز چنین توضیح داد: ترجمه نباید تحتاللفظی باشد. برخی لغتها ممکن است چندین معنا داشته باشند و مترجم اگر روح اصلی داستان را درک نکرده و علاقهای به متن نداشته باشد ممکن است معنای دیگری از یک واژه را به اشتباه جایگزین کند. از سوی دیگر با ترجمه آزاد و مفهومی هم مخالفم. اگر مترجمی فکر میکند متن اصلی دشوار است و نثر ترجمه ممکن است جذاب نباشد حق ندارد مفهومی را که خودش درک کرده، بدون توجه به ویژگیهای نثر نویسنده، منتقل کند. باید رابطهای میان واژهها و مفهوم با زبان مبدا و مقصد برقرار شود و این رابطه به گونهای باشد که مخاطب گمان کند در حال خواندن متنی است که از ابتدا فارسی نوشته شده بود. من در هنگام ترجمه مخاطب را هم در نظر میگیرم و معتقدم مترجم نباید اثری را ارایه دهد که مخاطب را خسته کند.
مترجم «مجموعه داستانهای کوتاه فلانری اوکانر» درباره میزان امانتداری به نویسنده گفت: برخی نویسندگان، فرهنگی متفاوت از مترجم دارند یا شخصیتهای داستانی کتاب، لهجهای دارند که در روند داستان و انتقال فضا موثر است. در نتیجه مترجم موظف است تا جایی که به ساختار لطمه نزند، امانتداری را حفظ کند.
عالیپور از تلاش برای فارسینویسی متنهای ترجمه نیز سخن گفت. وی با بیان اینکه در بسیاری مواقع در ترجمههای مختلف سعی کرده با ایجاد تغییراتی جزئی، درک متن را برای مخاطب فارسیزبان راحتتر کند افزود: میتوان از واژهها یا عبارات غیر فارسی مصطلح در ترجمه استفاده کرد اما اگر معادلی برای کلمهای وجود دارد که ملموس است میتوان از آن استفاده کرد.
تاثیر ترجمههای ضعیف بر ساختار زبان معیار موضوع دیگری بود که این مترجم آن را تایید کرد و گفت: برخی ترجمهها بسیار ناشیانه هستند ولی مخاطب وقتی آنها را میخواند متوجه نمیشود که با متن اصلی تفاوتهای فاحش دارد. تا زمانی که این ترجمهها با متن اصلی تطبیق داده نشوند نمیتوان دریافت که چه بلایی سر متن اصلی آمده است. چنین ترجمههایی به مرور تاثیر خود را بر ادبیات و ساختار زبان خواهند گذاشت و آسیب آنها غیر قابل انکار است.
وی ویراستاری ادبی را برای رهایی از ترجمههای ضعیف ضروری دانست و گفت: ویراستار ادبی علاوه بر اینکه اشکالات دستوری، زبانی و ساختاری متن را برطرف میکند، میتواند متن را زیباتر کند. مساله اساسی ما در ادبیات این است که ویراستار ادبی به تعداد کافی نداریم؛ ویراستاری که زبان مبدا را به خوبی بشناسد و بتواند ترجمه را با متن اصلی کتاب مقایسه کند. سالهاست که کمبودهایی در این حوزه داریم و هیچگاه هم این معضل کم رنگ نشده است.
این مترجم ادبیات داستانی افزود: البته ویراستاری نباید به گونهای باشد که تغییرات زیادی در ترجمه به وجود آید و به عبارتی بازترجمه متن صورت بگیرد. مترجم و ویراستار باید با نظر یکدیگر به متنی واحد دست یابند، همانگونه که در کشورهای دیگر ویراستار نقش عمدهای در کتابهای منتشر شده دارد.
عالیپور متولد سال 1328 در ماهشهر، دارای مدرک فوق لیسانس روابط بینالملل و مترجم رسمی دادگستری است. از وی تاكنون بیش از 15 عنوان كتاب منتشر شده که «آتش در کوهستان»، «بانوی دریاچه»، «شهود»، «رز گریه کرد» و «جنون دو نفره» برخی از این آثار هستند.
جمعه ۶ دی ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۳
نظر شما