سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): امیرحسین بیات، مترجم نمایشنامه «مناسب و گلوریا» اثر براندن جیکوبز-جنکینز درباره معیارهای خود در انتخاب آثار برای ترجمه، چالشهای زبانی و مفهومی در برگردان این متن و جایگاه کمدی سیاه در نقد اجتماعی با خبرنگار ایبنا گفتوگو کرد. این نمایشنامه که در سال ۱۴۰۲ با همکاری نشر نیماژ منتشر شده، در چهلودومین جایزه کتاب سال نامزد گروه هنر شده است. گفتوگوی پیشرو نگاهی دارد به روند ترجمه این اثر و نگاه مترجم به محتوای آن.
- چه معیارهایی برای انتخاب نمایشنامه جهت ترجمه دارید؟ آیا در انتخاب آثارتان به جریانهای روز تئاتر توجه میکنید؟
مترجمان هرکدام استراتژی خاصی در انتخاب آثار دارند. برخی به دنبال نمایشنامههایی هستند که پتانسیل اجرا در ایران را دارند و میتوانند جریانساز شوند. برخی دیگر به سراغ آثار پرفروش یا نمایشنامههایی میروند که در جشنوارههای بینالمللی مورد توجه قرار گرفتهاند اما انتخاب من بر اساس دغدغههای شخصیام شکل میگیرد. معمولاً وقتی نمایشنامهای را میخوانم و با خودم فکر میکنم که «کاش این را من نوشته بودم»، آن اثر را برای ترجمه انتخاب میکنم. درواقع، به سراغ متونی میروم که از نظر مفهومی و ساختاری با نگاه من به تئاتر همخوانی دارند.
همچنین، کمدی سیاه یکی از ژانرهای مورد علاقه من است. نمایشنامههایی که در این ژانر نوشته میشوند، اغلب نقدهای تیزبینانهای به ساختارهای اجتماعی و سیاسی دارند و همین جنبه برایم جذاب است.
- در ترجمه نمایشنامه «مناسب و گلوریا» با چه چالشهایی مواجه شدید؟ چه حساسیتهایی در فرآیند ترجمه داشتید؟
چالش اصلی من همیشه در مرحله ویرایش است. معمولاً خیلی سریع ترجمه میکنم، اما مرحله بازبینی و اصلاحات زمان زیادی از من میگیرد. شاید یک متن را در عرض چند ماه ترجمه کنم، اما ویرایش آن چندین برابر زمان ببرد.
بازآفرینی دیالوگها به شکلی مناسب برای اجرا نکتهای مهم در ترجمه این اثر برای من بود. ازآنجاکه خودم در حوزه تئاتر فعالیت کردهام، دوست ندارم متنی را ترجمه کنم که هنگام اجرا، نیاز به اصلاح و بازنویسی داشته باشد. بنابراین، بارها دیالوگها را با صدای بلند میخواندم تا مطمئن شوم روان و اجرایی هستند.
- فکر میکنید نامزدی نمایشنامه «مناسب و گلوریا» در جایزه کتاب سال چه تأثیری بر دیده شدن این نمایشنامه خواهد داشت؟
نامزد شدن اثر «مناسب و گلوریا» در جشنواره کتاب سال، بیش از هر چیز برای من نشانهای از این است که نمایشنامه توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند و اهمیت محتوایی آن دیده شده است. در ایران، نمایشنامهها معمولاً کمتر از سایر آثار ادبی مورد توجه قرار میگیرند، بنابراین این نامزدی میتواند فرصتی باشد تا نمایشنامه مناسب بهعنوان یک متن نمایشی شاخص بیشتر معرفی شود.
از طرفی، این اتفاق ممکن است مسیر ترجمه و اجرای نمایشنامههای جسورانهتری را هموار کند. در بسیاری از مواقع، انتخابهای جشنوارهها میتوانند معیاری برای ناشران و تهیهکنندگان باشند تا به سراغ متون متفاوتتری بروند. امیدوارم که این نامزدی باعث شود مخاطبان بیشتری با نمایشنامههای معاصر آشنا شوند.
- نمایشنامه «مناسب و گلوریا» چه جایگاهی در کارنامه براندن جیکوبز-جنکینز دارد و چه موضوعاتی را مطرح میکند؟
«مناسب و گلوریا» یکی از آثار برجسته جیکوبز-جنکینز است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. این نمایشنامه به همراه اثری دیگر از او منتشر شد و همان سال در تئاتر آفرود اجرا رفت. این نمایش خیلی زود مورد توجه منتقدان قرار گرفت و در جشنوارههای مختلف آمریکا نامزد جوایز مهمی همچون بهترین نمایشنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری زن شد.
«مناسب و گلوریا» درباره خانوادهای است که پس از مرگ پدرشان، برای تقسیم ارثیه به خانه پدری بازمیگردند. در این میان، عکسهایی پیدا میکنند که نشان میدهد پدرشان احتمالاً عضو گروههای نژادپرست آمریکایی بوده است. در ابتدا، اعضای خانواده با شوک و انزجار به این موضوع واکنش نشان میدهند، اما خیلی زود بحث ارزش مالی این عکسها و امکان فروش آنها مطرح میشود. این تناقض اخلاقی، همان نقطهای است که کمدی سیاه نمایشنامه را شکل میدهد.
- نامزدی این نمایشنامه در جشنواره کتاب سال چه اهمیتی برای شما دارد؟
برای من به عنوان مترجم اثر «مناسب و گلوریا» مهمترین مسئله این است که اثر را بدون تحریف و در بهترین شکل ممکن به مخاطب برسانم. این نامزدی، بیش از هر چیز، به من نشان میدهد که در انجام این مسئولیت موفق بودهام. همچنین این اتفاق از نظر دیده شدن کتاب، اهمیت زیادی دارد. همانطور که گفتم، لازم است تاکید کنم که نمایشنامهها معمولاً کمتر از سایر ژانرهای ادبی مورد توجه قرار میگیرند، اما این نامزدی فرصت بیشتری برای معرفی مناسب به مخاطبان ایجاد میکند.
- کمدی سیاه در این نمایشنامه چه نقشی دارد و چرا این ژانر را مهم میدانید؟
کمدی سیاه یکی از ژانرهایی است که میتواند تلخترین و عمیقترین مسائل اجتماعی را به شیوهای طنزآمیز بیان کند. این ژانر نهتنها سرگرمکننده است، بلکه تفکر مخاطب را برمیانگیزد.
مشکلی که در درک کمدی سیاه وجود دارد این است که بسیاری آن را با شوخیهای سطحی یا حتی خشونت صرف اشتباه میگیرند اما درواقع، این ژانر ساختارهای اجتماعی را به چالش میکشد. برای مثال، «مناسب و گلوریا» دموکراسی آمریکایی و نژادپرستی پنهان در لایههای مختلف جامعه را مورد انتقاد قرار میدهد.
- میتوانید نمونهای از لحظههای کمدی سیاه در این نمایشنامه را بیان کنید؟
یکی از صحنههای شاخص نمایش «مناسب و گلوریا»، جایی است که اعضای خانواده، پس از کشف عکسهای نژادپرستانه پدرشان، در ابتدا احساس شرم و خشم میکنند اما خیلی زود این احساسات جایش را به یک بحث اقتصادی میدهد که «این عکسها چقدر میارزند؟ آیا میتوان آنها را فروخت؟». این تغییر لحن ناگهانی و عبور از یک بحران اخلاقی به یک معامله مالی، همان نقطهای است که نمایشنامه را در ژانر کمدی سیاه قرار میدهد. مخاطب در ابتدا با شوک و ناباوری به این دیالوگها گوش میدهد، اما درعینحال، در عمق ماجرا به این فکر میکند که چقدر چنین موقعیتهایی در زندگی واقعی هم اتفاق میافتند.
نظر شما