مدیر دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
فعالیتهای بنیاد در دفتر گسترش شعر و ادبیات افزایش پیدا کرده است
بهروز جلالی، مدیر دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی موسسه «خانه کتاب و ادبیات ایران» در گفتوگو با ایبنا به برنامههای این دفتر مثل برگزاری جوایز ادبی، پایگاه نقد شعر و نقد داستان، برگزاری کارگاههای آموزشی و انجمنهای ادبی اشاره کرد.
در یک سال گذشته بحثهای متعددی درباره ادغام موسسات معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح بود و خیلی از اهالی ادبیات نگران بودند که با انجام این ادغام، ادبیات خانه تازه تاسیس خودش را از دست میدهد، اما نامگذاری موسسه جدید نشان داد که ادبیات در اولویت مسئولان فرهنگی کشور است. با این حال بفرمایید که این یک سال در مجموعه شما چطور گذشت؛ به هر حال نامی که سالها برای آن زحمت کشیده شده بود، امروز دیگر نیست. به نظر خودتان آیا ادغام موسسات به نفع ادبیات تمام خواهد شد؟
اسمی که برای موسسه جدید انتخاب شده است، نشان میدهد که اهمیت ادبیات در ساختار جدید مورد نظر بوده است. «خانه کتاب و ادبیات ایران» همچنین اسمی که برای مجموعه بنیاد سابق در دوره جدید انتخاب شده است، یعنی «دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی» نیز نشان میدهد که ادبیات در نظر تصمیمگیران جایگاه مهمی داشته است.
نکته بعد اینکه در سالهای گذشته نزدیک به 50 درصد انرژی مدیریت بنیاد، صرف تامین بودجه میشد؛ اما حداقل تفاوت امروز ما با دیروز، این است که دیگر مدیر این دفتر دغدغه و مسئولیت پیگیری تامین بودجه ندارد و میتواند تمام تمرکز خود را به کارها و برنامههای ادبی معطوف کند.
همه میدانیم صرفا عناوین، مجموعه را اداره نمیکنند بلکه این ایده و فکر افراد است که به جایگاه یک نهاد یا سازمان هویت میدهد؛ به همین دلیل بعد از تبدیل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی، نباید نگران باشیم که جایگاه ادبی آن تضعیف شود. هرگز چنین نخواهد شد. در ساختار جدید یکی از معاونان مدیرعامل مسئولیت پیگیریهای اداری و مالی یا به عبارتی تامین بودجه را بر عهده دارد و ما دیگر در دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی نگران پیچ و خمهای اداری برای تامین منابع مالی نیستیم؛ همین اتفاق به تنهایی میتواند توان ما را در انجام وظایف حرفهای خودمان دو برابر کند.
پس به نظر شما در ساختار جدید تمرکز شما بیشتر روی امور ادبی است و کمتر مسائل فرعی وقت شما و همکارانتان را میگیرد؟
بله دقیقا. جالب است بدانید که در روزهای نخست شیوع ویروس کرونا بخش قابل توجهی از دغدغه ما در بنیاد معطوف تامین ماسک و مواد ضدعفونیکننده بود، اما امروز همه این امور از سوی همکاران ما در معاونت اداری -مالی و پشتیبانی، انجام میشود و خیال ما از بایت مسائل اداری و پشتیبانی راحت است. اینها شاید به ظاهر ساده به نظر برسد؛ اما وقتی وارد مباحث اجرایی میشویم میبینیم که پیچیدگیهای زیادی دارد و بسیار وقتگیر است.
به چند سال قبل برگردیم. به یاد دارم که در دورهای (سال 1391) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سمتی به نام قائم مقام دفتر شعر و ادب منصوب شد اما معلوم نشد سرنوشت این سمت و جایگاه چه شد. حال نیز این نگرانی وجود دارد که با توجه سابقه طولانی «خانه کتاب» به تدریج پسوند «ادبیات ایران» از نام «خانه کتاب و ادبیات ایران» حذف شود و همه این موسسه را با همان نام «خانه کتاب» خطاب کنند و بشناسند شما نگران این موضوع نیستید؟
خیر. جای هیچ نگرانی در این مورد نیست. اگر دقت بفرمایید، در روند ادغام، تصمیمسازان بر این موضوع اذعان و تاکید داشتند که کارها باید با نگاه معطوف به همافزایی انجام شود و این موضوع از حالت یک شعار بیرون بیاید. اساسنامه موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، از تجمیع فعالیتها و وظایف مندرج در اساسنامه این سه موسسه برداشت شده است. نام موسسه هم برگرفته از نام و ماهیت همین موسسات است. کار سه موسسه قبلی به کتاب و ادبیات مربوط میشد به همین دلیل چنین نامی برای آن انتخاب شده است. بنابراین بعید میدانم اتفاقی که شما از آن صحبت میکنید، رخ دهد.
نکته دیگر اینکه به نظر من وقتی در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از کتاب حرف میزنیم، در واقع از ادبیات سخن میگوییم. من نمیخواهم منکر فعالیت سایر تلاشگران دیگر حوزههای کتاب شوم؛ کتاب تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی، زیستشناسی، و روانشناسی هم دارای جایگاه و مخاطب خاص خود است اما بدون تردید بیشتر بحثها یا درخواست مجوزهای چاپ در حوزه ادبیات است؟ این را عرض کردم تا بگویم عمده مسئولیت های حوزه کتاب در معاونت امور فرهنگی مبتنی بر آثار حوزه ادبیات است. به بیان دیگر پایه کتاب در جامعه ما بر کتب ادبیات بنا شده است. این یعنی شعر و داستان و نقد ادبی در حوزه کتاب هرگز حذف شدنی نیست.
در صحبتهای دکتر جوادی (معاون امور فرهنگی وزیر ارشاد) و دکتر دهقانکار (مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است. همچنین به خاطر داریم؛ وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در آیین معارفه خود در تالار وحدت به این موضوع اشاره کردند که دنیا ایران را بیش از آن که به صنعت نفت و حتا فرش بشناسند، به ادبیات و ادیبانش میشناسند. همین نکته بیانگر این واقعیت است: کسانی که برای این ادغام تصمیم گرفتهاند، به جایگاه ادبیات واقف بوده و ادبیات در برنامه آنها جایگاه والایی داشته است.
چه اتفاقی میتواند به اهالی ادبیات احساس امنیت بدهد تا دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی را خانه خودشان بدانند و نگاه یک نهاد دولتی یا حکومتی به آن نداشته باشند؟
ما هرگز ابایی نداریم از اینکه مجموعهای وابسته به دولت با وظایف حاکمیتی انگاشته شویم. خبرگزاری که ما در آن در حال گفتوگو هستیم نیز بودجهاش را از دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت میکند؛ اما عملکرد حرفهای شما و همکارانتان توانسته این خبرگزاری را به تریبون اهل قلم تبدیل کند. از این رو میتوان گفت این عملکرد حرفهای نهادهای مختلف است که میتواند باعث جلب اعتماد یا خدای نکرده سلب اعتماد مخاطب شود، نه اسمها و نسبتهای دولتی یا غیر دولتی که برخی آن را به دستآویزی برای تنظیم روابط و خواستهای خود با وزارت ارشاد کردهاند.
حالا که این بحث مطرح شد بد نیست عرض کنم، من اصلا متوجه برخی حرفها با عنوان«دولتی»-«غیر دولتی» در عرصه ادبیات و فرهنگ نمیشوم. دوستانی که میروند و نشان شوالیه فرهنگی، یا نشان ملکه فلان دریافت میکنند را باید مستقل و غیر دولتی بدانیم؟ همه دولتها خوباند؟ نشانهایی که دوستان در صدر رزومههای خود قرار میدهند با بودجه دولتی از سوی کشورها تامین نشده است؟ اگر چنین است چرا جوایز اعطا شده از سوی دولت مستقر در نظام مقدس جمهوری اسلامی کشورمان را نشان وابستگی و عدم استقلال معرفی میکنند؟
برگردیم به پرسش شما! به نظر من این اعتمادسازی در بنیاد رقم خورد. شما با پایگاههای نقد داستان، نقد شعر، و دانشنامه مجازی ویکیادبیات و برنامههای حضوری (که قبل از شیوع کرونا در بنیاد برگزار میشد) آشنایی دارید و میدانید که هر کدام از آنها به بنیاد هویت حرفهای داده بود. از این پس نیز هیچ کدام از آن فعالیتها از وظایف دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی کم نخواهد شد.
بنابراین میتوانیم بگوییم اعتماد در سایه تفکر حرفهای اتفاق میافتد. من قول میدهم دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی در روند ساماندهی موسسات نه تنها تضعیف نخواهد شد، بلکه با همین نیروی انسانی کم تعداد بخش عمدهای از اهداف موسسه جدید را محقق خواهد کرد.
به نظر شما اهالی ادبیات هم از این تغییر و تحولات رضایت دارند؟
در هیات امنا موسسه جدید نام یک داستاننویس شاخص، یعنی محمدرضا بایرامی و یک شاعر متخصص و متفکر به نام اسماعیل امینی دیده میشود. همین موضوع نشان دهنده آن است که امروز دغدغه ادبیات بیش از پیش در معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد.
دیگر این که از افراد زیادی درباره ادغام نظرخواهی شده است. با تشریح اهداف ادغام، اغلب صاحب نظران موافق این موضوع بودند. البته این بدان معنی نیست که این طرح هیچ مخالفی نداشته باشد. یا این که بخواهیم بگوییم نظر همه را جویا شدهایم. تایید میفرمایید چنین چیزی امکانپذیر نبود. این روزها میشنویم که عدهای میگویند با اهالی ادبیات برای این تصمیم مشورت نشده است. این جمله دقیقی نیست. شاید با آن شخصی که این موضوع را مطرح میکند، مشورت نشده باشد ولی این بدان معنا نیست که با اهالی ادبیات مشورت نشده باشد.
برویم سراغ برنامههای دفتر گسترش، شما در سالهای گذشته برنامههایی برای آموزش ادبجویان جوان داشتید؛ آیا این برنامهها ادامه دارد؟ تاثیر این برنامهها چیست؟
بله. ما در هر دوره جایزه جلال و شعر فجر حداقل 200 تا 300 نفر جوان علاقهمند به ادبیات را شناسایی و برای آنها دورههایی را برگزار کردیم. در برنامهای که تقدیم مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات کردهایم نیز همه برنامههای آموزشی که به آن اشاره کردید، طراحی و بودجه آن پیشبینی شده است. در مورد تاثیر دورههای آموزشی که در حوزه شعر و داستان طراحی شده باید عرض کنم که ما در گذشته و نیز در برنامههای پیش رو دنبال تحقق اصل توزیع عادلانه فرصتها بوده و هستیم. در فرصتهای ایجاد شده، ادبجویان جوان و علاقهمندان در زیر نظر استادان صاحبنام و با دانش آموزش خواهند دید.
ایجاد فرصت همنفسی نویسندگان و شاعران جوان از اقصی نقاط کشور با استادان حوزه ادبیات خلاقه نشان میدهد که ما توانستهایم، مکانی امن برای جوانان ایجاد کنیم. خاطرم هست در دوره نوجوانانی و جوانی همنسلهای ما، رصد میکردند تا مثلا استاد محمدعلی بهمنی، زندهیاد قیصر امینپور و بزرگانی از این دست، چه زمانی و کجا در یک نشست ادبی حضور خواند یافت تا تنها به امید بهرمندی دو ساعته، در جلسه آنها حضور یابند. اما امروز شاهد هستیم که ادبجویان جوان در کلاسهای این بزرگان مینشینند، شعر میخوانند و استادان صاحبنام شعر و داستان هم آثار این علاقمندان را نقد میکند.
طی سالهای اخیر در پایگاههای نقد شعر و نقد داستان بیش از 5000 ادبجو و حدود یکصد منتقد فعالیت ادبی داشتهاند. حال در شرایط فعلی که همه فعالیتهای آموزشی ما در فضای مجازی متمرکز شده است این رقمها بیش از این است.
اشارهای به برنامههای جدید دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی داشته باشید.
از جمله برنامههای مورد علاقه جوانان شاعر و نویسنده که در تدارک اجرایی کردن آن هستیم و پیشبینی بودجهای آن را نیز تقدیم مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات کردهایم، میتوان به دورههای آموزش آنلاین داستان کوتاه، رمان و شعر اشاره کرد. هر کدام از دورههای یادشده ویژگیهای خاص خود را دارند. مقدمات ثبتنام و پذیرش این دورههای به امید خدا از مهر ماه، پس از فراهم شدن زیرساختهای آموزشی آغاز خواهد شد.
اشاره به فعالیتهای پایگاههای نقد و ویکی ادبیات داشتید، آنها چگونه عمل خواهند کرد؟
پایگاههای نقد شعر و نقد داستان و ویکیادبیات با همان شیوه پیشین به کار خودشان ادامه میدهند. تنها فعالیت جدیدی که در دوره جدید وارد این حوزه خواهد شد، افزودن بخش انگلیسی به دانشنامه مجازی ویکیادبیات خواهد بود. البته اگر نخواهیم شعاری صحبت کنیم، در بخش اول هدفمان این است که مخاطب به چکیدهای از هر مطلب -به زبان انگلیسی- دست پیدا کند و ترجمه مداخل ویکی ادبیات به مرور زمان تکمیل خواهد شد.
جشنوارهها نیز طبق روال سابق برگزار خواهند شد؟
بله. جایزه ادبی جلال پیش روی ماست و تلاش داریم طبق اساسنامه روند انتخاب هیات علمی این رویداد توسط هیات امنای جایزه انجام شود. امیدواریم با استقرار روند سلامت جامعه جایزه ادبی جلال آل احمد و جشنواره بینالمللی شعر فجر در تاریخ مقرر برگزار شود. طبیعی است؛ اگر تا زمان معمول، امکان برگزاری مراسم پایانی این دو رویداد به شکل حضوری وجود داشت؛ آیین یاد شده طبق روال سالهای گذشته برگزار خواهد شد. در غیر این صورت برای برگزاری آن به شکل مجازی تدابیری اندیشیده شده است.
از برنامههای جدید دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی بگویید.
سه برنامه جدید در برنامه دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی آمده است:
ایجاد شبکه مجازی اهالی ادبیات. یعنی یک شبکهای وجود داشته باشد که اهالی ادبیات از نوقلمان تا نویسندگان و شاعران شاخص و صاحبنام در آنجا حضور داشته باشند. در آن سامانه امکاناتی چون تالار گفتوگو و فضای معرفی کتاب وجود خواهد داشت. همچنین پایگاههای نقد شعر و نقد داستان و ویکیادبیات نیز در این سامانه قابل دسترسی خواهد بود و کاربر از طریق حساب کاربری خودش میتواند به محض وارد شدن به این اپلیکیشن به تمامی این امکانات دسترسی پیدا کند.
این فضا میتواند سروسامانی به فضای ادبی جامعه بدهد. امیدواریم در این سامانه، با حضور صاحبنظران و پژوهشگران ادبی در کنار شاعران و نویسندگان، جوانان علاقمند به ادبیات بتوانند به دور از جو غالب فضای مجازی – که فاقد استنادهای علمی است- به مطالب ارزشمند و مستدل ادبی دسترسی پیدا کنند. بخش زیرساختی و مطالعاتی این اپلیکیشن انجام شده است و به تایید مدیرعامل موسسه هم رسیده است؛ اما بخشی از جزئیات فنی وجود دارد که باید در بخش فنآوری اطلاعات موسسه مورد بررسی قرار گیرد. تا انشالله بتوانیم وارد فاز اجرایی شویم.
برنامه بعدی برگزاری نشستهایی با عنوان «نشانه» است. در این نشستها اهالی فرهنگ و ادب و صاحبنظران این حوزه درباره موضوعات روز ادبیات ایران و جهان به بحث و گفتوگو خواهند نشست. طبیعتا تعداد این جلسات زیاد نخواهد بود. برای ما کیفیت این جلسات از کمیت آن خیلی مهمتر است.
موضوع بعدی مدرسه صوتی و تصویری شعر و داستان است که با تولید محتوا و انتشار آن در فضا مجازی، در صدد هستیم مطالب علمی و ارزشمند عرصه ادبیات در دسترس علاقهمندان قرار گیرد.
یکی از دغدغههای اهالی ادبیات بحث انجمنهای ادبی است که در سال نخست جدی دنبال شد، اما در سال دوم گلایههایی وجود داشت. آیا همچنان بدنه وزارت ارشاد علاقهمند به حضور در این حوزه است؟
ما در دوسال گذشته تلاش کردیم انجمنهای ادبی را ساماندهی کنیم. در این راستا 1800 انجمن در سامانه امور انجمنهای ادبی ثبتنام کردند. ما در سال اول توانستیم یک همراهی حدود 50 درصدی با انجمنها داشته باشیم. البته این نکته را نیز باید بگویم که از این 1800 انجمن، حدود 700 انجمن مدارک خود را کامل کرده و موفق به دریافت شناسه شدهاند. در سال دوم به دلیل برخی محدودیتهای بودجهای این همراهی کمتر شد و از این رو ما شرمنده دوستانمان در انجمنهای ادبی هستیم.
یکی از موارد کلیدی ساماندهی انجمنها ارائه شناسه بود. کار ارائه شناسه به کجا رسید؟
در ابتدا عرض کنم از آنجا که انجمنهای ادبی تشکلاتی مردمنهاد بوده و ماهیتا به شکل خودجوش فعالیت میکنند بنابراین اعطای شناسه در سامانه انجمنهای ادبی به این معنی نیست که به صرف نداشتن شناسه ممکن است از فعالیت انجمنی ممانعت به عمل آید. در واقع شناسه، مثل کد ملی افراد عمل خواهد کرد. و به انجمنها هویت جمعی خواهد بخشید. ممکن است برخی دوستان فعال در انجمنهای ادبی تصور کنند که با دریافت این شناسه میتوانند بدون اخذ مجوز هر جایی که خواستند برنامه برگزار کنند. چنین تصوری اصلا درست نیست. انجمنهای ادبی طبق روال پیشین باید برای برگزاری برنامههای خود، از مراجع ذیصلاح مجوز دریافت کنند.
این شناسه فقط برای این است که مشخص شود، انجمن مورد نظر در چه منطقهای و در چه زمینه ادبی فعالیت دارد. ما اصلا اعتقادی به اینکه متولی انجمنهای ادبی هستیم نداریم. ما تنها نقش بازوی حمایتی را برای انجمنهای ادبی ایفا کرده و پل شناسایی ایجاد خواهیم کرد. به باور ما این حمایتها اگر دقیق و مبتنی بر عدالت توزیع انجام شود باعث بهبود وضعیت هویتی انجمنها خواهد شد.
فکر نمیکنید تعداد انجمنهای ادبی کشور بیش از 1800 انجمن است و نیاز است که در زمینه شناسایی آنها بیشتر تلاش شود؟
اعلام آمار بالا در انجمنهای ادبی خیلی کارکرد ندارد. من به عنوان کسی که دو سه سال است وظایف و مسئولیتهایی در حوزه انجمنها داشتم به شما میگویم که اگر کمیت در موضوع انجمنهای ادبی گولمان بزند، هیچ وقت به اهدافمان نزدیک نمیشویم. اینکه بخواهیم در این حوزه از آمار استفاده کنیم، تنها خودمان را فریب دادهایم. در این دو سال از 1800 انجمنی که ثبتنام اولیه کردهاند، بیش از 1000 انجمن هنوز مدارک خود را تکمیل نکردهاند. بنابراین تعداد انجمنهای ادبی فعال و با برنامه مدون و موثر ملاک قضاوت و برنامهریزی است. خود انجمنداران فعال هم در جلساتی که با آنها داشتیم اذعان کردهاند: اگر ما از میان این تعداد انجمن، 200 انجمن فعال و با برنامه جدی در سراسر کشور داشته باشیم، به لحاظ کیفی ارزشمند است و نیازی به القای گزارشهای مبتنی بر تعداد و آمار کمی وجود ندارد.
فکری هم برای سطحبندی انجمنها وجود دارد؟
یکی از برنامههای ما همین است. یعنی در دوره جدید به سطحبندی انجمنهای ادبی خواهیم پرداخت. یعنی یک سری مولفهها در نظر گرفته شده است، مثل تعداد اعضا، تعداد جلسات در سال، خروجی جلسات (کتاب) و جایگاه ادبی اعضا که سطح انجمنها را مشخص میکند. این سطح بندی به ما کمک میکند که بتوانیم اصل توزیع عادلانه امکانات و فرصتها را در حمایت از انجمنهای ادبی عملی کنیم. در نشستهایی که با مجامع انجمنهای ادبی در استانها داشتیم پیشکسوتان انجمنداری همواره تاکید کردهاند که مثلا انجمنی که سالهاست در شهر یا منطقه خود فعالیت میکند و در میان اعضای آن چهرههای شناخته شده ادبی حضور دارند حتما با انجمنهای تازه راهاندازی شده، متفاوت است یا انجمنی که در سال تنها یک جلسه در ایام نوروز برگزار میکند با انجمنی که هر هفته جلسه دارد، متفاوت است.
اگر همه چیز در شرایط عادی قرار داشت، فکر میکنم این روزها شما باید مشغول برگزاری جایزه پروین اعتصامی بودید. از مدتها پیش انتقادات زیادی به برگزاری این جایزه وجود دارد؛ چراکه به عقیده کارشناسان تفکیک جنسیتی در حوزه ادبیات چندان کار درستی نیست و این انتظار میرفت که با ادغام موسسات معاونت فرهنگی با هدف چابکسازی، این جایزه به کار خود پایان دهد. آیا این انتقادها تاثیرگذار بوده است و ما دیگر جایزهای به اسم پروین اعتصامی نخواهیم داشت؟
من از دو منظر به این سوال شما پاسخ میدهم. یک اینکه وظیفه اجرایی و سازمانی ما این است که حسب مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید این جایزه را برگزار کنیم. در آن مصوبه ما مقام تصمیمگیر نیستیم.
اما اگر میخواهید بدانید نظر حرفهای من چیست، باید عرض کنم: من به عنوان یک شاعر و خردهصاحبنظر حوزه ادبیات با نظر بسیاری از اهالی ادبیات و از جمله شما به عنوان یک رسانه تخصصی حوزه ادبیات موافقام که تفکیک جنسیتی در هنر و ادبیات معنای خوبی ندارد. ما در سالهای اخیر شاهد بروز و ظهور توان ادبی بانوان در جامعه بودهایم. نگاهی به فهرست برندگان و شایستگان تقدیر جایزه ادبی جلال آل احمد و جشنواره شعر فجر این موضوع را تاید میکند که طی سالهای گذشته و هم اکنون هم زنان کشورمان در عرصه تولید و ترجمه و نقد ادبی عالی بودهاند.
واقعا مشکل همین جاست که ما در چنین وضعیتی قرار نگرفتهایم. ما در سالهای گذشته نسیم مرعشی در داستان یا رویا شاهحسینی را در شعر داشتیم که جایزه شعر فجر و جلال را گرفتهاند. قرار هست این وضعیت اصلاح شود ؟
ما یک پروژهای را شروع کردیم که در آن با اهالی ادبیات مانند نویسندگان، شاعران، مترجمان، استادان دانشگاه، منتقدان و خبرنگاران و صاحبنظران صحبت کردهایم این دایره هنوز بسته نشده است و همچنان ادامه دارد. هنوز از کارشناسان نظر میخواهیم تا بتوانیم به اساسنامه تجمیع جوایز ادبی برسیم.
بنا داریم متن پیشنهادی این اساسنامه واحد را از طریق معاون محترم امور فرهنگی و نیز شخص وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه دهیم. امیدواریم این موازی کاریهای غیر ضروری در حوزه جوایز ادبی کاهش پیدا کند؛ چراکه هم در هزینه و هم در شیوه اجرا تاثیرگذار خواهد بود. من فکر میکنم در بدترین حالت تا یک ماه آینده نتیجه صحبتهای ما با اهل قلم تقدیم مدیرعامل موسسه و معاونت محترم فرهنگی شود.
پیشنهادهای دیگری هم برای حفظ شأن و جایگاه ادبی خانمهای شاعر و نویسنده وجود دارد. آثار این گروه از اهالی ادبیات را در حوزه فعالیتهای تخصصی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. نه در دستهبندی خانم و آقا. اگر بخواهیم با این شیوه به حوزه ادبیات نگاه کنیم، لابد روزگاری هم یک جایزه برای میانسالان و یک جایزه برای جوانان در نظر بگیریم!! از طرفی ما باید نگاه ویژهای داشته باشیم به همه کسانی که در تولید یک کتاب نقش داشته ایفا میکنند؛ چراکه عوامل مختلفی مثل طراح جلد، صفحهآرا یا ویراستار و ناشر در تولید یک کتاب موفق تاثیرگذار هستند.
نظری هم برای ورود بخش کودک و نوجوان به جوایز دارید؟
چون هنوز اساسنامه تجمیعی کامل نشده است، اجازه دهید این موضوع را پس از دریافت و تجزیه و تحلیل نظر کارشناسان عرض کنم. اما همین قدر عرض کنم که: بله. به فکر این موضوع هم هستیم و برنامههایی برای آن داریم.
گویا تغییر و تحولاتی را در جایزه جلال و جشنواره شعر فجر خواهیم داشت کمی درباره این موضوع نیز توضیح دهید.
باید ببینیم اگر اساسنامه تجمیعی تا برگزاری این دوره به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، ما اساسنامه جدید را لحاظ خواهیم کرد و اگر هم تصویب آن زمانبر باشد؛ این دوره را بر اساس مصوبات گذشته برگزار خواهیم کرد.
آیا جایزه جلال و شعر فجر رویکرد خاصی دارد و قرار است جایزهای برای عدهای خاص باشد؟
ما ذیل معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار میکنیم، متولی رسمی فرهنگ در جمهوری اسلامی این وزارتخانه است؛ بنابراین در حوزه وظایفمان باید در حکم امانتدار عمل کنیم و فرصتهای عادلانه به جریانهای ادبی مختلف بدهیم. بنابراین ما در جوایز به همه کتابهایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت کردهاند، به یک چشم نگاه میکنیم. بعد از این، وظیفه داوران است که کیفیت آثار را بررسی کنند.
بدیهی است داورانی که در جوایز ادبی، کیفیت آثار را بررسی میکنند، اگر با کتابی برخورد کنند
که در صدد ترویج مسائلی مانند تعرض به ساحت نظام، تمامیت ارضی کشور یا مبانی اخلاقی جامعه داشته باشد، حتما این اثر را نامزد دریافت جایزه نخواهند کرد. در گذشته هم همینگونه بوده است. ما هیچ وقت به چنین کتابی جایزه نخواهیم داد.
مجموعههای مختلفی در سال جایزه ادبی برگزار میکنند، اما مسئولیت ما با آنها متفاوت است؛ ممکن است در اساسنامه یا مرامنامه فعالیتی آنها این وظیفه و التزام تعریف نشده باشد که باید به همه آثار با یک چشم نگاه کنند .اما ما ذیل ظوابط و دستورالعملهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکنیم.
نظر شما