این در حالی است که ایران در طی جنگ بارها از حملات شیمیایی عراق به مردم ایران و رزمندگان اسلام خبر داده و خواستار رسیدگی به آن بود ولی با سکوت مجامع بینالمللی مواجه میگردید. رژیم بعث عراق در حالی دست به بمبارانهای شیمیایی وسیع در جنگ میزد که مجامع جهانی و معاهدات ژنو، استفاده از تسلیحات کشتار جمعی از جمله شیمیایی در جریان جنگها را منع کردهاند.»
اعتراف بعثیها به استفاده از سلاح شیمیایی، بیان واقعیتی آشکار
در این کتاب که نام علی حائری روی جلد آن دیده میشود و کاری از مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما است، میخوانیم که مقامات عراقی در سال 1381 خورشیدی – یعنی اواخر دوره رژیم بعث – به ارتکاب این جنایتها اعتراف کردند، اما اطلاعات بیشتری درباره اینکه کدام مقام بعثی و به چه دلیلی به این واقعیت معترف شد ارایه نمیشود. البته اعتراف بعثیها به استفاده از سلاح شیمیایی، بیان واقعیتی آشکار بود و نه فقط ما که تقریباً همه دنیا میدانستند که صدام در جنگ تحمیلی با ما چنین تسلیحاتی را در مقیاس وسیع و به دفعات به کار گرفته است.
این اعتراف فقط تأیید مجدد حقانیت ما بود و چیزی به دانستههای ما – یا حتی دانستههای دشمنان ما – اضافه نمیکرد. حتی کارشناسان سازمان ملل در همان سالهای جنگ تحمیلی اطلاعات جامع و مستندات کافی درباره استفاده رژیم بعث از سلاح شیمیایی جمعآوری کرده بودند، اما برخی قدرتهای جهانی به هدف حفظ صدام و فشار بیشتر به ایران، مانع از هرگونه اقدام موثری در این زمینه شدند. چشم به روی جنایتهای بعثیها بستند و صدام را در به کارگیری دوباره و چندباره از چنین سلاحی گستاختر کردند.
رژیم بعث، جاهطلبیهای منطقهای خطرناکی داشت و برای تحقق اهدافش، برنامه تسلیحاتی گستردهای را در نظر گرفته بود. حتی آنان به فکر دستیابی به بمب اتمی هم بودند. بعثیها از دهه 1970 میلادی کوششهایی برای توسعه تسلیحات شیمیایی و نیز ساخت بمب اتمی شروع کردند و بعد، در سالهای جنگ با ما – و به روایتی از همان اوایل جنگ – از سلاح شیمیایی در مواجهه با نیروهای ما بهره بردند. در آغاز، تا اواخر سال 1361 به شکل محدود و موردی، آنهم فقط برای دفع حملات ما از بمبهای حاوی مواد شیمیایی استفاده میکردند، اما به مرور و در گذر از سال 1362 خورشیدی، تولید سلاح شیمیایی را بیشتر کردند و در مقیاسی گسترده و بارها، نه فقط روی نیروهای نظامی ما، که بر سر مردم بیدفاع چنین بمبهایی ریختند.
رژیم بعث، بقا به شرط ارتکاب جنایت
فهرست جنایتهای شیمیایی صدام، که سردشت و حلبچه فقط مواردی از آن هستند، طولانی است و در اینجا نیازی به تکرار آن وجود ندارد. فقط اشاره به این نکته ضروری است که بعثیها، به دستور مستقیم خود صدام از سال 1366 به بعد، مدام از بمبهای حاوی گاز خردل و عامل اعصاب استفاده میکردند و هیچ خط قرمزی در هدف گرفتن نقاط غیرنظامی نداشتند.
برخی معتقدند که اگر رژیم بعث به سلاحهای شیمیایی تکیه نمیکرد، قطعاً در جنگ با ما به سختی شکست میخورد و سقوطش حتمی بود. حتی خود ژنرال بعثی، وفیق سامرایی راوی کتاب «ویرانه دروازه شرقی» (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) میگفت اگر از این تسلیحات استفاده نمیکردیم، همهچیز به ضرر ما رقم میخورد. به عبارت دیگر، رژیم بعث که رژیمی اساساً جنایتکار بود (و پیش و پس از جنگ با ما، در عراق و کویت نیز شرارتهای بسیار کرد) بدون توسل به جنایت نمیتوانست به بقای خود ادامه دهد. به عبارت دیگر، چنین سلاحی برازنده چنین رژیمی بود.
سامرایی میگوید «بدنبال وارد آمدن تلفات سنگین به صفوف نیروهای ما و احساس نیاز به سلاح بازدارنده که رهبران ایران را از تداوم جنگ بازدارد، اندیشه دستیابی به سلاحهای شیمیایی، شکل گرفت. نظرات کارشناسی برخی از کشورها از جمله کارشناسان شیمیایی شوروی (سابق) سبب گردید عراق استفاده از سلاحها را مورد توجه قرار دهد.»
آنان برنامه تسلیحات شیمیایی خودشان را توسعه دادند و به جایی رسیدند که میتوانستند ماهانه هفتاد تن گاز خردل، مناسب برای استفاده نظامی تولید کنند. برخی نشریات اروپایی و امریکایی درباره آنچه در عراق میگذشت گزارشهایی نوشتند و منتشر کردند، اما مقامات غربی مصمم به حفظ صدام در قدرت بودند و میخواستند به هر قیمتی که شده ایران انقلابی را مهار کنند. از نظر آنان جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ – آنهم جنگی که عراق آغازگرش بود – بر هر چیز دیگری اولویت داشت. البته گاهی به زبان، رژیم بعث را محکوم میکردند، اما هیچ اقدام عملی و موثری برای جلوگیری از این جنایتها انجام نمیگرفت. حتی پشتپرده به صدام پیغام میدادند که این محکومیتها را چندان جدی نگیرد.
کاخ سفید و صدام در مقابله با ایران
جاناتان هوو، از اداره سیاسی ـ نظامی وزارت خارجه در نامهاي مورخ 1 نوامبر 1983 خطاب به جرج شولتز، درباره بازی پشتپرده امریکاییها و عراقیها با موضوع سلاح شیمیایی نوشت که «عراق به صورت روزمره از سلاح شیمیایی استفاده ميكند و برای حفظ اعتبار سیاستمان در خصوص سلاحهای شیمیایی باید به این مسأله اشاره کنیم. ولی برای کاخ سفید اهمیت صدام در مقابله با ایران بیش از اینها بود. لذا در فرمان ریاست جمهوری شماره 114 مورخ 26 نوامبر همان سال به امضا ریگان، اشارهای به این مسأله نشد.»
اما بعد که عراق با کویت درگیر شد، اولویتهای آنان نیز تغییر کرد. فهرست همه شرکتهایی که تجهیزات و موادی، مرتبط با برنامه تسلیحات شیمیایی عراق به رژیم بعث میفروختند تنظیم و به سازمان ملل عرضه شد. معلوم شد که دهها شرکت، تعدادی کمتر و تعدادی بیشتر با رژیم بعث معاملاتی در این زمینه داشتهاند و بیشتر از همه، شرکتهای آلمانی به صدام در اجرای برنامههای شیمیاییاش کمک کردهاند.
خلاصه اینکه اعتراف بعثیها به استفاده از سلاح شیمیایی در جنگ با ما هرچه که بود، قطعاً جزو واقعیتهای پنهان و پشتپرده محسوب نمیشد. ما میدانستیم، دشمنانمان میدانستند، کشورهای دور و نزدیک میدانستند، سازمانهای بینالمللی هم میدانستند که صدام چگونه و با چه تسلیحاتی میجنگد و برای آنکه در قدرت باقی بماند از هیچ جنایتی شرم و ابا نمیکند. در پایان ناگفته نماند که درباره تأثیر سلاح شیمیایی در سیر تحولات نظامی و سیاسی منتهی به خاتمه جنگ، مطالعه کتاب محمد درودیان با عنوان «روند پایان جنگ» کاری از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس پیشنهاد مناسبی است.
نظر شما