جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۱
زودتر بیا که باغ، خیس باران نمی‌شود

هرمزگان- هویت باغ، به لهجه باران و به کوشش باغبان بستگی دارد. باغ نیز انتظار را درک کرده است.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): انتظار وجود بعضی را تسخیر کرده است و عشق را با آن دریافته‌اند. آنگونه که دریا، جزیره را در آغوش می‌کشد، انتظار نیز جزیره وجود آن‌ها را در بر دارد.

موج انتظار هر روز بارها و بارها سرش را بر سینه سرخ آن‌ها می‌کوبد و به آن‌ها می‌فهماند که برای جزیره بودن باید قلب بزرگی داشته باشی. باید رو در روی بادها بایستی، باید بازی را بدانی، باید لج بازی‌ها را نیز بدانی، می‌بایست بازی را به ساحل بکشانی، و آنجا در هر نوبت طلوع، در هر فرصت غروب، زیرا نگاه نقره‌ای ماه و در هر قدم آفتاب، بی‌تاب آمدنش باشی. اینگونه که شاعر آیینی هرمزگان، انتظار را دریافته است.

محمدزمان حیدری- شاعر آیینی:

کلاغ‌هایِ سُرخ، سکوت دنیاشهر را شکسته‌اند

چشمان خویش را
به خواب خورشید
قرض می‌دهم
تا ستاره چیند ماهتاب
تا باز آید نور
سردِ سرد است اینجا
تو را می‌خواهند
مرواریدها
که جنگ را
تجربه کرده‌اند
با مرجان صورتی
کلاغ‌های سرخ
سکوت دنیاشهر را شکسته‌اند
نهنگ ماهی درون تنگ
نمی‌آورد تاب
زودتر بیا که باغ
خیس باران نمی‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها