چرا صدای ماشین چاپ در سالنها نمیپیچد و هوای نمایشگاه از عطر مرکب و بوی نای کاغذ خالی است. بیگمان در باور خیلی از همصنفیها، جذابیت نمایشگاه چاپ به نمایش زندۀ فرایندهای متنوع چاپ و ماشینآلاتش است.
متن این یادداشت به شرح زیر است؛
در چند سال گذشته، همواره پس از پایان نمایشگاه بینالمللی چاپ، بستهبندی و ماشینآلات وابسته، از عدم مشارکت و غیبت نمایندگیهای کمپانیهای خارجی کوچک و بزرگِ سازندۀ ماشین چاپ متأسف و دلخور شدهایم. این که چرا صدای ماشین چاپ در سالنها نمیپیچد و هوای نمایشگاه از عطر مرکب و بوی نای کاغذ خالی است. بیگمان در باور خیلی از همصنفیها، جذابیت نمایشگاه چاپ به نمایش زندۀ فرایندهای متنوع چاپ و ماشینآلاتش است.
شاید حق با آنان است؛ در و دیوار نمایشگاه چاپ باید بالندگی و پویندگی و شکوه این صنعت فراگیر را به نمایش بگذارد. شاید دلگیری آنان از نمایش ملالآور ماشینآلات تزریق پلاستیک و پُرکن و همزن و دیگر ماشینهای بستهبندی کمتر میشد اگر یکی دو تایی ماشین چاپ و دایکات میدیدند. شاید هم قیاسی که ما ایرانیها از نمایشگاه چاپ خودمان با نمایشگاههای کشورهای همسایه داریم، و مقایسه با دروپا، متکبرانه و نامعقول است. هر چه هست باشد، اما نمیتوان منکر شد که در سویدای دل هر ایرانی مشغول در صنف چاپ، آرزویی است که باز هم صدای جادویی ماشین چاپ و بوی خوش مرکب در نمایشگاه چاپ کشور عزیزمان، ایران، بپیچد.
بیرون از دلِ ما و آرزوهایش، دنیای واقعی و ایران تحریمشده با اقتصادی تورمی و آیندهای مبهم است. و در این دنیای غیرنمایشگاهی! مدیران و رؤسای نمایندگیهای شرکتهای معروف و معتبر ماشینآلات خارجی و داخلیِ چاپ، بدون استدلال و بیمنطق نسبت به عدم حضورشان نیستند. دلایل آنها برای غیبت در نمایشگاه چاپ شنیدنی، و برای اهالی چاپ پذیرفتنی است. آنچه که این گفت و شنود تکراری را لازم میکند باز کردن گوشهایی است که نمیخواهند بشنوند.
صحبت از مقررات کاسبکارانه و دستوپاگیری است که برای کمپانیهای خارجی و نمایندگیهایشان از طرف شرکت سهامی نمایشگاهها و مجریان برگزاری وضع شده است. غرفههای ارزی و لجستیک انحصاری و فرصتهای محدودی که برای آمادهسازی غرفهها وجود دارد با اقتضائات برگزاری یک نمایشگاه توانمند و آبرومند همخوانی ندارد.
آیا نمیخواهیم یا بدمان میآید که توان صنعتگران داخلی و هنر نمایندگیهای خارجی در تأمین نیاز صنعت چاپ بهرغم تحریم و هزار مشکل دیگر به نمایش در آید تا چشم بدخواهان ایران و ایرانی کور شود؟ در شرایطی که دنیا درها و راههایش را یکی پس از دیگری به روی صنعت ما میبندد، آیا سختگیری برای حضور اندک نمایندگیهای شرکتهای خارجی که به لطایفالحیل میتوانند تحریمها را دور بزنند، به مثابه بستن پنجرهها و روزنهها نیست؟ در شرایطی که انتظار میرود مسئولان دولتی، مقررات تسهیلی و تشویقی برای حضور شرکتهای خارجی در نمایشگاه چاپ قائل شوند، (که بجز چند کشور در دنیا در بقیه کشورها صنعتی وابسته به واردات است) ناباورانه شاهدیم که کیسههای گشادی برای متر به متر فضای نمایشگاه بینالمللی دوخته شده که به ارز پُر شوند.
عدم حضور نمایندگیهای شرکتهای خارجی سازندۀ ماشینآلات چاپ در نمایشگاه بینالمللی تهران همواره باید موضوعی تازه بماند و از تکرار گفت و شنود در این باره ابایی نباشد تا بلکه راهحلی اندیشیده شود تا بر اعتبار و عظمت نمایشگاه بینالمللی چاپ، بستهبندی و ماشینآلات وابسته بیافزاید.
نظر شما