رژیم بعث عراق که از پیروزی در جبهههای جنگ علیه ایران ناامید شده بود، تصور میکرد با حملات شیمیایی میتواند خواستههای خود را بر ملت ایران تحمیل کند. از اینرو در روزهای هفتم و هشتم تیرماه 1366، هواپیماهای بمبافکن عراق با بمبهای شیمیایی به چهار نقطه پرازدحام و متراکم جمعیتی شهر سردشت حمله کردند و زن و کودک و خُرد و کلان و مردم بیگناه آن شهر و اطراف آن را آماج گازهای کشنده و دهشتناک شیمیایی قرار دادند.
بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت، فجیعترین و وحشتناکترین تهاجم شیمیایی بود که آثار و پیامدهای منفی زیادی بهبار آورد. جمهوری اسلامی ایران این تهاجم را غیرانسانی اعلام کرد و شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هستهای هیروشیما نامید.
حمله شیمیایی هواپیماهای متجاوز رژیم بعث عراق به شهر سردشت، به شهادت 110 نفر و مجروح شدن پنج هزار تن انجامید و هنوز هم تعدادی از مردم مقاوم و شریف شهرستان سردشت با آثار و پیامدهای این بمباران دست به گریبان هستند.
بهرغم ارتکاب این جنایت هولناک، مجامع جهانی هیچ اقدامی در جلوگیری از ادامه تجاوز بهعمل نیاوردند، حتی آن رژیم خونخوار را هم ملامت نکردند و چون گذشته بیاعتنا از کنار این حادثه گذشتند.
به مناسبت سالروز حمله و جنایت شیمیایی به سردشت با سرهنگ علی جلالی فراهانی، جانباز شیمیایی هشت سال دفاع مقدس و راوی کتاب «نفسهای خردلی» به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
اکنون سرهنگ جلالی فراهانی را بهعنوان یک راوی دفاع مقدس میشناسند. شروع روایتگری شما از کجا و چگونه کلید خورد؟
روایتگری را از زمانی که کمکهای مردمی در دوران دفاع مقدس برای جبههها جمعآوری میشد شروع کردم. در آن زمان چندین کاروان از افرادی که به جبههها کمک میکردند به مناطق عملیاتی بردم و از نزدیک به آنها نشان دادم که کمکهایشان در چه زمینههایی صرف میشود. بعد از مجروحیتی که در سالهای پایانی جنگ برایم اتفاق افتاد، سعی کردم دوران دفاع مقدس و حوادثی که در این دوران برایم اتفاق افتاده بود را برای نسلهای بعد روایت کنم و هنوز ادامه دارد.
حضور در جبهه سخت بود یا روایتگری؟
اینها دو مقوله بههم پیوسته هستند. هر کدام سختی خود را دارند، ولی روایتگری سختتر است برای اینکه از دوستانی یاد میکنیم که جزو بهترینها بودند و زمانی در کنارشان زندگی کردیم. شیرمردانی که امنیت و آرامش امروزی خود را مدیون خون آنها هستیم و حال که در کنار ما نیستند، سخن گفتن از آنها کمی سخت است.
گفتن چه خاطراتی از جنگ برایتان خوشایند بوده و بیان چه صحنههایی از جنگ برایتان با ناراحتی همراه است؟
بیان خاطرات عملیاتهایی که به پیروزی منتج شده بسیار خوشایند است، مثل عملیات پیروزمندانه کربلای 5 و والفجر 8. در دوران دفاع مقدس اگرچه ما در ظاهر با صدام میجنگیدیم، اما در واقع با استکبار جهانی در جنگ بودیم و وقتی میدیدند علیرغم همه فشارها رزمندگان پیروزمندانه پرچم جمهوری اسلامی ایران را در مناطقی که آنها فکر نمیکردند به احتزاز در میآوردند ناجوانمردانهتر وارد جنگ میشدند.
لحظههای تلخ مربوط به عملیاتهایی مثل عملیات کربلای 4 میشود که ما با صحنه شهادت دوستانمان مواجه شدیم و علیرغم رشادتهایی که رزمندگان از خود نشان میدادند گاه با شکست مواجه میشدیم و مرور خاطرات از دستدادن این رزمندگان برای ما ناراحتکننده و یادآوری آن تلخ است.
خاطرات شما در قالب یک کتاب ارزشمند با عنوان نفسهای خردلی تألیف شده، محورهای اصلی این کتاب چیست و بیشتر بر چه ابعادی تأکید داشتهاید؟
این کتاب تاریخ شفاهی رزمندهای را در دوران انقلاب و بعد از آن تعریف میکند و حضور یک رزمنده را در جبهه و اتفاقاتی که در دوران دفاع مقدس برایش رخ داده را ترسیم میکند. مخصوصا قسمت آخر به مجروحیت رزمنده که اینجانب هستم مربوط میشود و در رابطه با نوع مجروحیت به واسطه سلاحهای ممنوعه و بمبهای شیمیایی که دشمن در آن منطقه بهکار برده، توضیح داده میشود و در ادامه به دوران مجروحیت این رزمنده پرداخته که در مسیر دیگری قدم برمیدارد و اینبار با روحیه قویتر منادی صلح میشود.
ما از جنگ بین ایران و عراق بهعنوان دفاع مقدس یاد میکنیم به این دلیل که ما در سرزمین خود و با انقلابی که بهوجود آورده بودیم، به زندگی خود میپرداختیم و این استکبار جهانی بود که به واسطه صدام به جمهوری اسلامی تجاوز کرد و این فجایع انسانی بهوجود آمد. در کتاب «نفسهای خردلی» نیز بهعنوان منادی صلح توضیحاتی در این کتاب دادهام. در فصل آخر نیز در رابطه با بمبهای شیمیایی بهکار برده شده در دوران دفاع مقدس و اثراتی که داشته بحث شده و از جانبازان شیمیایی در این کتاب یاد شده است.
رزمندگان ایرانی در دوران دفاع مقدس، فرماندهای داشتند مثل امام خمینی(ره) که درس آزادگی به آنها داده بود. امام(ره) همواره تأکیدشان بر این بود که همیشه با آنها که با شما میجنگند، بجنگید با خانواده آنها کاری نداشته باشید اما برعکس میبینید که رژیم بعث شهرهای مرزی را برای چندینبار با خاک یکسان کردند و الان هم که 40 سال از جنگ میگذرد آثار آن در شهرها مشهود است و این نشان میدهد دشمن به سرکردگی کسانی که به رژیم بعث عراق را کمک میکردند ناجوانمردانه برخورد کردند و جایی که صدام و حزب بعث احساس میکردند، حملات آنها بهجایی نمیرسد از سلاح غیر متعارف و بمب شیمیایی استفاده میکردند.
امروز هشتم تیرماه، سالروز حمله شیمیایی صدام به شهر سردشت است، شهری که با مردم مظلوم و قهرمان در مرز کشور ما قرار گرفته و در حملاتی که صورت گرفت، چندین راکت به مرکز شهر برخورد کرد. شهری که با 12 هزار جمعیت قریب به 8500 نفر دچار ضایعه شیمیایی و مجروح شدند و حتی آنها که طفلهای کوچک بودند، الان نوجوانان و جوانانی هستند که با رنج شیمیایی روزگار سپری میکنند.
این نگاه بچههای رزمنده در مقابل دشمن و نگاه دشمن در مقابل رزمندگان ایران که حاکی از مردانگیهای رزمندگان در دفاع مقدس بود قابل تحسین است و برای دنیا هم در حال جا افتادن است که علیرغم اینکه ایران توان ساخت چنین بمبهایی را داشت، اما به خاطر انسانیت بهکار گرفته نشد و این باعث سرافرازی رزمندگان در دوران دفاع مقدس بوده و هست.
برای دفاع از حقوق ديگر جانبازان غيرنظامی هم كوتاهی شده است، اين در حالی است كه ديگر كشورهای قربانی جنايات جنگی، حداقل از نظر تبليغی و فرهنگی در اين زمينه كار كردهاند. ژاپن و فاجعه هيروشيما را در اين عرصه میتوان مثال زد. نظر شما در این باره چیست؟
ما در ایران قریب به 100 هزار جانباز شیمیایی داریم که بخشی از این جانبازان به واسطه این که آن زمان جوان و تازهنفس بودند، مجروحیت خود را اعلام نکردند به خاطر این که اگر بیان میکردند آنها را از منطقه عقب میآوردند درحالیکه آنها دوست داشتند در جبهه حضور داشته باشند، بنابراین مجروحیت خود را در مراکز درمانی نظامی که باید ثبت و ضبط شود، ثبت نکردند. حال که پیر شدهاند و درد و رنج زیادی دارند، هیچکس به داد آنها نمیرسد. آن تعدادی هم که پروندههایشان تشکیل شده، متأسفانه با درصدبندی که انجام شده، بخش اعظم آنها از 70 درصد به پایین هستند که از نظر درمانی، خدمات خاصی دریافت نمیکنند.
از طرفی در دنیا فرصتی برای جمهوری اسلامی فراهم شد که حقانیت و مظلومیت خود را با محاکمه آنها که به صدام کمک کردند و در ارتش صدام بودند به اثبات رساند که اگر از این فرصت استفاده میکردند، علاوه بر اینکه متجاوزان مجازات میشدند، حق و حقوق مجروحان نیز پرداخت میشد و از بروز جنگهای بعدی جلوگیری بهعمل میآمد.
نظر شما