یدالله ایزدی نویسنده کتاب ««عملیات والفجر 10» میگوید: «با افزایش فشار افکار عمومی، بمباران شیمیایی حلبچه بهعنوان یک فاجعه انسانی غیرمنتظره در دنیا انعکاس پیدا کرد. راهپیماییها و تجمعاتی نیز در آسیا و اروپا راه افتاد و واقعه را بهعنوان یکی از بزرگترین جنایات جنگی تلقی و با بمباران شیمیایی هیروشیما مقایسه کردند.»
ایزدی، نویسنده این کتاب چند سال قبل (سال 1397) در مصاحبه با خبرگزاری کتاب، درباره کوشش ما برای نشان دادن واقعیت حلبچه (که در واقع گوشهای از واقعیتهای جنگ بود) گفت از طرف ما «کار تبلیغاتی گستردهای صورت گرفت. رادیو و تلویزیون و عکاسان و خبرنگاران، گزارشها و فیلم و تصاویر بسیاری تهیه کردند و اغلب مقامات ایرانی به همتایان خود در دیگر کشورهای دنیا نامه نوشته و خواستار محکوم کردن این حادثه شدند. اقدام دیگر، اعزام برخی از مصدومان حادثه به اروپا و آمریکا بود که پوشش خبری وسیعی داشت. فیلم تهیه شده از حادثه نیز به رادیو و تلویزیونهای اروپایی و منطقه فرستاده شد که تلویزیونهای اروپایی بعد از چند روز اقدام به پخش این مستند کردند که به یکباره افکار عمومی دنیا با این فاجعه انسانی روبهرو شد. با افزایش فشار افکار عمومی، بمباران شیمیایی حلبچه بهعنوان یک فاجعه انسانی غیرمنتظره در دنیا انعکاس پیدا کرد. راهپیماییها و تجمعاتی نیز در آسیا و اروپا راه افتاد و واقعه را بهعنوان یکی از بزرگترین جنایات جنگی تلقی و با بمباران شیمیایی هیروشیما مقایسه کردند. فشار افکار عمومی برعلیه رژیم بعث عراق در این دوره شدید بود.»
ما در جنگ از سلاح شیمیایی استفاده نکرده بودیم، اما امریکاییها – طبق رویهای رایج در سیاست بینالملل – برای آنکه صدام را از تنگنا بیرون بکشند، ایران را به چنین کاری متهم میکردند. هاشمی رفسنجانی که آن زمان هم رئیس مجلس و هم نماینده امام در شورای عالی دفاع بود، بیست و چهارم فروردین سال 67 در دیدار با شماری از کارکنان واحد طراحی مرکز تحقیقات پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی اصفهان، به اتهامزنیها پاسخ داد. او سخنان امریکاییها را رد کرد و گفت «ما با دشمنانی مواجه هستیم که به هیچ اصولی پایبند نیستند و به همین دلیل ما باید خود را به تجهیزات دفاعی مجهز سازیم و این یکی از کارهایی است که لازم بود انجام دهیم.» نه فقط تصمیم به استفاده از سلاح شیمیایی نداشتیم، که میدانستیم بعثیها احتمالاً دوباره دست به چنین سلاحی میبرند و - اگر برای مقابله با آن آماده نباشیم - جنایت دیگری را رقم میزنند.»
آن زمان در مرکز تحقیقات پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی اصفهان دستگاهها و تجهیزاتی برای خنثی کردن گازهای شیمیایی ساخته بودند که به گفته سازندگانش، میتوانست از اثرات گازهای سمی حاصل از انفجار بمب شیمیایی بکاهد و جلوی فجایعی شبیه به فاجعه شلمچه را بگیرد. نماینده امام در شورای عالی دفاع ضمن تحسین این کوشش نیروهای جهاد، سخنانش را چنین ادامه داد که «کاری که شما کردید، عملاً خطر سلاح شیمیایی در جبههها را تا حد معقولی تخفیف داده است و اگر این امکانات را توسعه بدهیم، دیگر برای نیروهای مهاجم صرف نمیکند اسلحه شیمیایی به کار برند. اگر ما برای دفاع شیمیایی آماده باشیم و در لحظه شروع حمله شیمیایی دشمن این وسایل را به کار بگیریم و رزمندگان هم آموزش لازم را دیده باشند، میتوانیم خطر شیمیایی را در میدانهای نبرد به میزان زیادی کاهش دهیم. اگر در مناطق مسکونی هم این وسایل آماده باشد و مردم تعلیمات ضروری را فراگرفته باشند، تهدید شیمیایی عملاً بسیار ضعیف میشود.»
این جملات به خوبی نشان میدهند که تصمیمگیران کشور ما، احتمال تکرار جنایتی شبیه به جنایت را دور از ذهن نمیدانستند و چون امیدی به محافل بینالمللی برای تنبیه صدام یا حداقل جلوگیری از جنایتهای بعدی حکومت بعث نبود، تنها گزینه ممکن را ایجاد آمادگی هرچه بیشتر میدیدند. چند مانور هم برای سنجش آمادگی نیروهای پدافندی برگزار شد و دستگاههای پدافند شیمایی ساخته شده در مرکز تحقیقات پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی اصفهان در چند شهر، از تهران و اصفهان گرفته تا میمه و دلیجان و قم در معرض دید عموم قرار گرفت. نیروهای جهاد سازندگی اصفهان میگفتند «از این دستگاهها مانند تیمهای آتشنشانی در سطح شهرها استفاده میشود و در صورت استفاده دشمن از سلاحهای شیمیایی، تیمهای عملیاتی پدافند شیمیایی خود را به محل حادثه میرسانند و برای پاکسازی منطقه اقدام میکنند.»
نظر شما