سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ما یکی از کشورهایی هستیم که از تسلیحات شیمیایی و بمبهای میکروبی زخمهای بسیار خوردهایم. بعثیها در سالهای جنگ تحمیلی، بارها از چنین سلاحهایی استفاده کردن
د و نه فقط در جبهههای نبرد و روی نیروهای نظامی، که بر مناطق مسکونی و مردم عادی نیز بمبهای شیمیایی ریختند. از اینرو زمانی که ما ایرانیها از قربانیان سلاحهای شیمیایی و میکروبی صحبت میکنیم، به چیزی دور و متعلق به دیگری اشاره نداریم و از بخشی از تجربه زیسته مردم ما و تاریخ روزگار خودمان صحبت میکنیم. حتی روزی در تقویم، یعنی هشتم تیر را به این مناسبت، روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی نامگذاری کردهایم تا حداقل سالی یک بار، به آنچه تا به امروز پشت سر گذاشتیم بیندیشم. چنان که میدانید، بعثیها روزهای هفتم و هشتم تیر ماه سال ۱۳۶۶ با بمبهای شیمیایی به مناطق پر ازدحام و متراکم جمعیتی شهر سردشت حمله کردند و زن و کودک و مردم بیگناه آن شهر و اطراف آن را آماج گازهای کشنده و دهشتناک شیمیایی قراردادند.
در کتاب «تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت» خاطراتی از آن جنایت هولناک ثبت شده است. «من در آن زمان سرباز بیست ماه خدمت در کرمان بودم. زنگ زدند و گفتند سردشت بمباران شده. تمام مردم سردشت را به بیمارستانهای تبریز آورده بودند. وقتی به تبریز رسیدم منظره بسیار وحشتناکی دیدم. بیمارستان پر از بیمار بود. بین آنها گشتم تا اینکه یکی از برادرهایم به اسم هادی چهارده ساله به اتفاق دو نفر دیگر را توی اتاقی دیدم. حالشان خیلی بد بود. بدنهایشان تاول زده بود و دستگاهی در حلقشان تعبیه کرده بودند. یکی از آشناها را دیدم گفت یک سری به بیمارستان ۲۲ بهمن بزن خانوادهات را پیدا میکنی. به آنجا رفتم. گفتم دنبال خانواده اسدزاده میگردم. گفت متأسفیم چند تا جنازه داریم اگر طاقت دارید بیایید نشانتان بدهیم. اولین کشو داداشم علی هجده ساله بود، دومی مادربزرگم. من این صحنه را که دیدم از حال رفتم.»
راوی میافزاید: «به تهران رفتم. داخل بیمارستان که آمدیم دیدیم یک برانکاردی آوردند که رویش ملحفه کشیدهاند. قلبم بهشدت شروع کرد به تپیدن. فهمیدم پدر من بود. یک حالت شوک عجیبی بهم دست داده بود. پرسیدم از مادر اطلاع دارید؟ گفتند در بیمارستان چمران بستری است. وقتی رسیدیم گفتند ساعت ده صبح مادر فوت کرده. خواهرم به اسم جمیله هم در آن بیمارستان بستری بود، وقتی بهسراغش رفتم دیدم دو تا از خواهرهایم در آنجا شهید شدند. بیست روز بعد جنازه رحمت دو ساله را در پزشکی قانونی پیدا کردم… بعد از گذشت دو ماه هادی خیلی به من فشار میآورد که خانواده کجا هستند. میترسیدم واقعیت را به او بگویم. یک روز یکی از خانمهای همسایه میگوید هادی شکر خدا حالت خوب شده، خدا پدر و مادرت را بیامرزد. هادی میگوید چی شده؟ خانم همسایه میگوید مگر نمیدانی پدر و مادر و خواهر و برادرهایت همه مردهاند؟ هادی بلافاصله حالش بهم خورد. او را به بیمارستان بردم. روز پنجم بستری وقتی رسیدم دیدم که آخرین بازمانده خانوادهام هم شهید شده است.»
زخمهایی بر تن کشور
درباره اینکه اساساً سلاح شیمیایی چه نوع جنگافزاری است و چه ویژگیهایی آن را از انواع دیگر تسلیحات مجزا و متمایز میکند، دو کتاب «پدافند جنگ نوین (شیمیایی، میکروبی، هستهای)» به قلم مجموعهای از نویسندگان و کاری از انتشارات دانشگاه افسری امام علی (ع) و «جنگافزارهای شیمیایی» نوشته محمد ناصح از نشر مینوفر، اطلاعات کامل و کافی را در اختیارمان میگذارند. به نوشته کتاب دوم، جنگافزارهای شیمیایی ترکیباتی سنتزی هستند که باعث مرگ انسانهای زیادی شدهاند. اولین مخالفان استفاده از جنگافزارهای شیمیایی، کشورهایی بودند که در جنگ جهانی اول شکست خورده و صدمات جدی جانی و مالی دیده بودند. این مخالفت تا جایی پیش رفت که برخی سیاستمداران اعتقاد داشتند که سلاحهای شیمیایی باید بهطور کامل از روی کره زمین محو شوند. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، که برخی کشورها به سمت توسعه و تولید انبوه چنین جنگافزارهایی رفتند و در جنگها از آن استفاده کردند.
به نوشته کتاب «پدافند جنگ نوین» با پیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای ناراضی از این قضیه با دادن وعدههای مختلف و سوءاستفاده از اختلافات بین ایران و عراق، شروع به تجهیز رژیم بعث صدام کردند و در این راستا رژیم بعث در سالهای بین ۱۹۸۰ و ۱۹۸۸ با انتقال مقادیری از عوامل شیمیایی و مواد اولیه مربوطه از ذخایر شوروی سابق، و همچنین خرید تجهیزات ویژه از کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا برای نیل به تولید مستقل جنگافزارهای شیمیایی، اقدام کرد. اولین استفاده از عوامل شیمیایی توسط کشور عراق در سال ۱۳۵۹ در منطقه سوسنگرد بود. رژیم بعث از آذر سال ۱۳۶۱ بهطور پراکنده از عوامل شیمیایی کشنده استفاده کرد. ابتدا مقدار محدودی از سولفور موستارد را بهمنظور درهمشکستن سازمان رزمی رزمندگان ایران در تکهای شبانه مورد استفاده قرار داد. چندی بعد در پیرانشهر و پنجوین از بمب شیمیایی استفاده کرد که آشکارا جنایت جنگی بود.
در این کتاب، موارد دیگر نیز برشمرده میشوند. همچنین آماری تخمینی از شهدا و مجروحان شیمیایی کشور ما، در دوره جنگ تحمیلی هشت ساله ارائه میشود:
یک: افراد مواجههیافته با عوامل شیمیایی، حدود یک میلیون نفر؛
دو: قربانیانی که بستری شدند، حدود صد هزار نفر؛
سه: مرگ و میر مستقیم و بلافاصله در اثر عوامل شیمیایی، سههزار و پانصد نفر عوامل عصبی و خون، دو هزار نفر گاز خردل؛
چهار: غیرنظامیانی که جراحات مزمن برداشتند، حدود بیست هزار نفر.
همین آمار نسبی و تخمینی، هم مظلومیت کشور و مردم ما را نشان میدهد و هم جلوه بارزی از قساوت و جنایت بعثیها را آشکار میسازد. بنابراین، کماهمیت دیدن مناسبت تقویمی هشتم تیر، از یاد بردن تجربیات تلخ و هولناکی است که مردم ما پشت سر گذاشتند. تجربیاتی که زخمهای آن هنوز هم باقی است.
نظرات