سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران و فرمان خونخواهی رهبر انقلاب، پاسخ ایران به این اقدام اسرائیل در صدر سوژههای بینالمللی قرار گرفته و تحرکات بسیاری هم در حوزه دیپلماسی برای بازداشتن ایران از «اقدام» انجام شده است. در حالی که ناوهای نظامی بیشتری از سوی امریکا در حال گسیل به منطقه بود، علاوه بر تماسهای مستقیم رهبران آلمان، انگلیس و فرانسه با رئیس جمهور اسلامی ایران، این سه کشور در بیانیه مشترکی هم از ایران خواستند تا از حمله به اسرائیل خودداری کند. چند روز بعد مجدداً امریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و ایتالیا بیانیه مشترکی را صادر و مجدداً از ایران خواستند تا از تهدید اسرائیل به حمله نظامی خودداری کند. در کنار این برخی جریانها در داخل هم به دنبال منصرف کردن جمهوری اسلامی از پاسخ به ترور اسماعیل هنیه در تهران هستند. با این حال، رهبر انقلاب در دیدار با دستاندرکاران کنگره شهدای کهکیلویه و بویر احمد، هدف دشمن از جنگ روانی در عرصه نظامی را ایجاد ترس و عقبنشینی خواندند و گفتند «به تعبیر قرآن کریم، عقبنشینی غیرتاکتیکی در هر میدانی چه عرصه نظامی و چه میدانهای سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی، غضب الهی را به دنبال دارد.»
به نظر میرسد پس از ترورهای هدفمند رژیم صهیونیستی در چند هفته اخیر و عزم ایران برای تنبیه این رژیم، معادلات جدیدی پیشروی منطقه غرب آسیاست. معادلاتی که چنانچه در مرحله تثبیت قطعی قرار بگیرد، ریخت تمدنی غرب آسیا را در آستانه یک سالگی طوفان الاقصی دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد. اما پاسخ ایران بر مبنای چه عقلانیت و اصولی است؟ برای بررسی این وقایع و تحلیل شرایط پس از ترور شهید اسماعیل هنیه با ابراهیم فیاض، مردمشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه بخش دوم آن را خواهید خواند.
-آینده فلسطین و حماس با رهبری سنوار چطور خواهد بود؟
آنچه که دارد به وجود میآید، یک فلسطین است با یک سنوار که به شدت سعی میکند به مسائل شیعی که با اهل سنت هم مشترک است و به کارشان میآید، مثل کربلا و قیام امام حسین (ع)، نزدیک بشود. این باعث میشود همان اختلافافکنهایی که در شیعه بودند و میخواستند بگویند اینها سنی هستند و نباید کمکشان کرد و حتی نباید برای اینها دعا کرد، برعکس شود. به هرحال خیلیها برای هنیه در ایران گریه کردند و این خودش خیلی مسئله ایجاد کرد که اهل سنت دیدند که مردم شیعه ایران برای هنیه گریه میکنند. این مسئله است که چطور بزرگترین رهبر شیعیان جهان با همه قدرتی که دارد بر پیکر یک رهبر سنی نماز میگذارد. تشییع جنازهای که مسلمانان شیعه برای هنیه انجام دادند، برای خیلی از رهبران داخلی ما هم انجام نشد. خیلی از رهبران ایرانی که فوت کردند این جمعیت با این وسعت برای تشییع جنازهشان نیامدند. اما در تشییع جنازه هنیه آمدند، در حالی که خود سنیها هم چنین تشییعجنازهای را نداشتند.
این مسئله الان در عالم اهلسنت انقلاب میکند؛ چه نماز حضرت آقا و چه تشییع جنازه مردم در ایران. نبرد بعدی هم مکمّل این تشییع جنازه و مکمل شهادت آقای هنیه است. در این ایام جریانهای تاریخی تراکم پیدا کردهاند و زمانی که جریانهای تاریخی که تراکم پیدا کنند، جهشهای بزرگ تاریخی رخ میدهد. ممکن است با کوچکترین جنگ و با کوچکترین نبرد، جریان به شدت عظیمی ایجاد شود. مثل یک انفجار کوچک که موج عظیمی در سطح اقیانوس ایجاد میکند. این جریان هم دارد یک حرکت ایجاد میکند که نه فقط در داخل جهان اسلام باعث ایجاد تحول میشود بلکه حتی به اعتقاد من میتوان تاریخ خاورمیانه و آینده خاورمیانه را میتوانیم تقسیم کنیم به دوره ماقبل شهادت هنیه و بعد از شهادت هنیه. شهادت هنیه مخصوصاً با ویژگی شیخوخیتی که او داشت، یک بُرش تاریخی ایجاد خواهد کرد. در خاطرتان باشد که فلسطینیها به هنیه میگفتند شیخ هنیه. شیخ هنیه یعنی او برای ما شیخوخیت داشت و شما شیخ ما را کشتید.
بعد از او هم یک جریان قویتر و ضداسرائیلیتر مثل یحیی السنوار سرکار میآید که برای جوانان اهلسنت حیثیت قهرمانانه دارد و باعث حس عزت نفس و عظمت برای آنها خواهد شد. به سنوار میگویند «شبح». یعنی یک قهرمان فوق فلسطینی و حتی جهانی خواهد شد که همین حیث قهرمانی به شدت جریان مبارزه با اسرائیل در غزه را جدیتر و قویتر خواهد کرد.
- با انتخاب سنوار پس از شهید اسماعیل هنیه، دفتر سیاسی حماس در دوحه هم به طور استعاری به تونلهای غزه منتقل میشود. تحلیل شما از فرمان خونخواهی رهبر انقلاب چیست؟
اصل داستان خونخواهی مربوط به ثارالله است. انتقام امام حسین (ع) هم به این سادگی گرفته نمیشود. مختار تمام قاتلین را از ابنزیاد تا شمر و عمرسعد کشت ولی نگفتند انتقام امام حسین (ع) گرفته شد. انتقام حسین (ع) با کشتن چهار تا آدم فاسق و فاجر و ظالم گرفته نمیشود. این خونخواهی که حضرت آقا اعلام کرد هم به همین شکل یک خونخواهی عمیق است. مجامع ظالم عربی که دارند با اسرائیل همراهی میکنند و با اسرائیل یکی هستند. تا نظامهایی مثل امارات و عربستان و اردن که به شدت دارند با اسرائیل همراهی میکنند و حتی نگهبان اسرائیل هستند وجود دارند، انتقام خون هنیه گرفته نشده است. الان افکار عمومی مردم در اردن هم با فلسطین است. قبل از وعده صادق و بعد از طوفان الاقصی هم چندین بار در اردن به نفع حماس و علیه اسرائیل راهپیمایی شد که پادشاه به شدت به وحشت افتاد. اگر اردن بخواهد به نفع اسرائیل علیه موشکهای ایران اقدام کند مردم اردن حساب پادشاه این کشور را یکسره خواهند کرد. من خودم در اردن بودهام، جوانهای اردن و باسوادهای آنها و دانشگاهیان و حوزویان آنها ناراحت هستند که دولت ننگینشان شده مرکز ضداسلام در جهان اسلام. و این پادشاه کاملاً دارد به حرف یهودیها و به حرف صهیونیستها و غرب علیه اسلام و مسلمین عمل میکند. این دارد برای پادشاهی اردن بحران ایجاد میکند. الان امیرنشینها و پادشاهیهایی که در بین اعراب هستند به تزلزل افتادهاند و به همین دلیل به شدت با کوچکترین تظاهرات به نفع شهادت هنیه مخالفت کردند. عربستان در حجی که امسال برگزار کرد، کاری کرد که هیچگونه تظاهراتی انجام نشود. حتی در صحرای عرفات هم اجازه نداد که مراسم ضدصهیونیستی انجام بشود. همانقدر که اسرائیل به تزلزل افتاده، الان عربستان و کشورهای خلیج همه به تزلزل افتادهاند. مخصوصاً امارات. امارات که پایگاه توریستی صهیونیستها و غربیها بوده، و کل ساختارش را براساس یک منطقة گرم برای تفریحات زمستانی آنها درست کرده، امروز به تزلزل شدید افتاده است.
قرار بود امارات و عربستان در قضیه نئوم و بعد خود اسرائیل در قصه تفریحات و قطب گردشگری ساختن در یک خط باشند. یعنی از امارات شروع بشود و وارد نئوم عربستان بشود و بعد هم به اسرائیل برسد. یک چنین ساختاری را میخواستند اجرا کنند و قصد داشتند مصر را در قضیة گردشگری قال بگذارند. یک چنین ساختاری الان بشدت به هم خورده و تمام شده است. تمام مشروعیت اینها از اسرائیل و کشورهای اسرائیلی زیر سؤال رفته است.
الان ترامپ هم گفته اگر من سر کار بیایم اتحادیه ناتو و اتحادیه عرب سنیها را علیه ایران تشکیل خواهیم داد. یعنی این ساختارها براین مبنا بوده، ولی الان همه چیز دارد برعکس میشود. سنی و شیعه به شدت دارند علیه اسرائیل و آمریکا و غرب، متحد میشوند. این اتحاد هم اتحاد چهار نفر رهبر کشورهای عربی نیست، کاملاً مردمی است و مردم دارند متحد میشوند.
با فروپاشی ساختار اسرائیل که الان در وعدة صادق دوم رخ خواهد داد، کل ساختارهای کشورهای عربی طرفدار اسرائیل هم فروپاشی میکند. تمدن غرب هم دچار مشکل خواهد شد و حتی آمریکا هم در معادلات خاورمیانه کلاً حذف میشود. چیزی که با شهادت هنیه اتفاق افتاد یک چنین ساختاری را در بلند مدت ایجاد خواهد کرد.
- در محافل فکری دنیا پیشتر محور مقاومت را به عنوان یک اصطلاح نظامی بکار میبردند اما به نظر میرسد پس از طوفان الاقصی و به خصوص بعد از شهادت اسماعیل هنیه و با وجود فرمان خونخواهی رهبر انقلاب، محور مقاومت از یک مفهوم نظامی در حال ارتقاء و فراروی به یک بحث هویتی است.
محور مقاومت، یک بحث و مفهوم تمدنی است. این را من نگفتم، «فرانسوا بورگارت» که یک مستشرق مشهور فرانسوی است وبه دلیل طرفداری از فلسطین دستگیر شد گفته است. او بزرگترین مستشرق خاورمیانهشناس است که وقتی از فلسطین برگشت، او را دستگیر کردند و الان نمیدانم در فرانسه در زندان هست یا نه. او مصاحبهای کرده و گفته با ۷ اکتبر، مرجعیت فرهنگی و مرجعیت علوم انسانی غرب برای خاورمیانه از بین رفته و نابود شده است.
الان در جریان ۷ اکتبر، مشروعیت غرب در منطقه نابود شد. با این اتفاقاتی که دارد میافتد دیگر آمریکا در این منطقه نمیتواند بماند. دیگر آمریکا باید یک طوری خاورمیانه را ترک کند. یعنی نه فقط عراق را بلکه کل خاورمیانه را باید ترک کند. باید پایگاههایش را هم جمع کند. به یک چنین حالتی دارد میرسد. ساختار جهانی در خاورمیانهای که ضدآمریکاست، باید جمع بشود.
واکنش محور مقاومت هم مثل وعده صادق ۱ نخواهد شد. یعنی کار بسیار عظیم و عمیق است. وضعیت بعد از وعده صادق ۲، به احتمال زیاد به سمت و سوی ریشهکنی اسرائیل و کل کشورهای عربی طرفدار اسرائیل و آمریکاست پیش خواهد رفت. یک چنین ساختاری پدیدار خواهد شد. اینکه به التماس افتادهاند هم نشانه همین است. دیگر هیچ افقی در داخل کشورهای عربستان، امارات و اردن برای مردم وجود ندارد و به شدت دچار بحران هستند. نامهای که اتحادیة کشورهای اسلامی در محکومیت حمله اسرائیل و شهادت آقای هنیه صادر شد، حتی اوایل واقعه صادر نشد. یعنی همین اجلاس اتحادیه اسلامی که به رهبری عربستان برگزار شد، نتوانست یک اعلامیه قاطع بدهد و این نکته مهمی است.
در این قضیه چین و کشورهای غیرمتعهد هم حق را به ایران دادند و گفتند ایران مورد تجاوز واقع شده است. این یعنی مشروعیت حمله ایران به اسرائیل، حتی توسط اتحادیه کشورهای اسلامی و غیرمتعهدها هم پذیرفته شده است. کشورهای دیگر هم تأیید کردند و حق را به ایران میدهند. اینها همه در مقابل شهادت هنیه ایجاد شده است. اینجاست که الان محور مقاومت از حالت یک نظامیگری صرف به یک بُعد تمدنی تبدیل شده است. محور مقاومت الان یک بُعد جغرافیایی اسلام و خاورمیانه برای شکل دادن به آینده است. در جهان چند قطبی و نظم نوظهوری که دارد شکل میگیرد الان قطب جدیدی که در خاورمیانه جلوی جنگ و فساد و کشت و کشتار غرب ایستاده (که در همین غزه جان ۴۰ هزار زن و کودک و انسان را گرفته) همین جهان اسلام با مرکزیت محور مقاومت است.
میشل فوکو در زمان انقلاب اسلامی نمایی از صد سال آینده با محوریت ایران نشان داد. به نظر من نهضتی که در خاورمیانه با مرکزیت محور مقاومت به وجود آمده طلیعه همان آیندهای است که فوکو از آن حرف زده بود. آیندهای که هر لحظه هم شکل آن ممکن است تغییر کند و حتی فرصت از دست دولتها برای دفاع از اسرائیل خارج بشود.
الان در ترکیه مردم مسلمان نمیدانند با اردوغان چکار کنند. الان اردوغان هم مجبور شد به نظام جهانی ضدصهیونیستی بپیوندد. البته مثل تمام کارهایش که تاکنون منافقانه بوده، این هم همینطور است. طرف پشت صحنه با اسرائیلیهاست و در ظاهر یک کار دیگر میکند. اما دیگر کار اینها هم زار شده است. حتی اردوغان که به دنبال ارتباط جدی با اسرائیل بود در جریان وقایع طوفان الاقصی و این نهضت مقاومت در منطقه مجبور شد از مواضع خودش عقبنشینی کند و حتی از ورود ترکیه به اسرائیل حرف زد! این یعنی نهضت مقاومت به شدت در بین مردم و در امت اسلامی به معنای واقعی دارد شکل پیدا میکند و حتی به سمت شرق در حرکت است و کشورهای پاکستان و اندونزی و مالزی هم در معرض آن هستند. این باعث خواهد شد تا ماجراهایی که با جیشالعدل و امثال گروهکهای تروریستی برای ما ایجاد کردند هم از بین برود چرا که ساختاری که در حال ایجاد است به این نحو است که جهت امت اسلامی دارد به سمت دشمن میرود و پیوندهای جدی برای ساختار عمیقتر امتی بین خودش پیدا میکند.
سال تحصیلی آینده که دانشگاههای جهان اسلام باز بشود این قصه به شدت حاد میشود. در حوزههای علمیه جهان اسلام و دانشگاههای اسلام تحولات تئوریکی عظیمی ایجاد خواهد شد. دانشگاهها به صورت بلوکهای هویتی و مقاومتی در مقابل غرب صف خواهند کشید. علوم انسانی غربی که پایه و اساس مشروعیت تمدن غرب است مشروعیتش را در دانشگاهها و حوزههای علمیه از دست خواهد داد و فضا به طرف تمدن اسلامی پیش میرود و دیگر جریانهای داعشی نمیتوانند در دانشگاه مانور دهند. الان داعشیها به عنوان جبهه ضداسلامِ در درون اسلام، دیگر بیاهمیت شدهاند. دیدید که داعش حتی علیه حماس اعلامیه داد و ارتداد حماس را اعلام کرد. این خیلی جالب بود. شهادت هنیه همه اینها را به هم ریخت و ساختار درونی داعشیگری در جهان اسلام دارد از بین میرود. ساختاری دارد به وجود میآید که موید تشکیل شدن واقعی امت اسلامی در قالب تئوری امت و امامت است و این به شدت بحث عظیم و عمیقی است.
نظر شما