جهش علمی، صنعتی شدن و ثروت پایدار غربیها را به سمت ابداع و توسعه جنگ افزارها و سلاحهای کشتارجمعی رهنمون کرد و به همین دلیل خوی استکباری آنها که پس از شکست در جنگهای صلیبی فروخفته بود، دوباره بیدار شد. نیاز به ماده خام و همچنین بازارهای بیشتر برای فروش، آنها را به سمت استثمار کشورهایی کشاند که از قافله علوم جدید جا مانده بودند.
مواجهه ایرانیان با مدرنیته نیز مواجهه مغلوب در برابر غالب بود. سپاه منضبط و مدرن روس مجهز به اسلحه گرم، توانست لشگر تجهیز نشده عباس میرزا را شکست دهد و همین شکست باعث شد تا ایرانیان از خواب غفلتی که سلسله قاجار بر آنها مستولی کرده بود، بیدار شوند. به طور کل دوران قاجار یکی از شگفتانگیزترین دورههای تاریخی در ایران است. قطعا بررسی همه جانبه این دوره، درسهای بسیاری برای دوران امروز خواهد داشت.
بر این اساس «صنعتی شدن» و «تولید» از دوره مواجهه ایرانیان با مدرنیته همیشه دغدغه وطنپرستان و مصلحان اجتماعی بوده است. ایران در دوره قاجار بیش از آنکه تولید کننده باشد، جامعهای مصرفی بود. تولیدات محدود، اما در عوض احتیاج به کالاهای وارداتی بسیار بود. این مساله را در تمامی متون به جای مانده از دوران قاجار، منعکس شده است.
حاج محمد حسن کمپانی اصفهانی معروف به امین الضرب، مهمترین و مشهورترین تاجر در دوران ناصرالدین شاهی، یکی از این مصلحان بود. در منابع تاریخی از او که در شمار اصحاب سیدجمال الدین اسدآبادی قرار داشت به عنوان تاجری وطنپرست یاد کردهاند. کتاب مهمی در زندگی شگفت انگیز او و خدماتش به کشور به قلم شیرین مهدوی، یکی از نوادگانش، در خارج از کشور منتشر شد. نویسنده در این کتاب از اسناد تجارتخانه دارالصرب بسیار بهره برد. این کتاب با عنوان «زندگی نامه حاج محمدحسن کمپانی: امین دارالضرب» توسط منصوره اتحادیه و فرحناز امیرخانی حسینک لو ترجمه و از سوی نشر تاریخ ایران در دسترس مخاطبان فارسی زبان نیز قرار گرفت.
همچنین کتاب «اسناد امینالضرب: مکاتبات دکتر اصغر مهدوی و شیرین مهدوی، به انضمام پنج رساله و مقاله درباره خاندان و اسناد امینالضرب» نیز به کوشش نادر مطلبی کاشانی توسط انتشارات طهوری منتشر شده است.
شرح زندگی و فعالیتهای دارالضرب به خوبی وضعیت اقتصادی ایران در دوران قاجار را روشن میکند. ذکر این نکته ضروری است که دارالضرب مهمترین تاجر آن دوران بود و با دربار نیز معاملات تجاری داشت و مورد اعتماد ناصرالدین شاه و شخصیتهایی چون اتابک بود. او در سرتاسر ایران دفاتر تجارتی و نماینده داشت و تقریبا تمام تولیدات ایران بویژه در حوزه کشاورزی را معامله میکرد و صادرات فوق العادهای نیز به روسیه و اروپا داشت. او که خود معاملات پولی و شبه بانکی را نیز انجام میداد، نمایندگانی در اروپا (از جمله برادرش) داشت که از طریق آنها معاملات خود را به سرانجام میرساند.
دارالضرب در سفر حجش مسیر ترکیه به مصر و از آنجا به حجاز را انتخاب کرد. او در مصر پیشرفتهایی را در حوزه صنعت دید و حتی کشاورزی صنعتی آنجا توجهش را جلب کرد. بعدها در نامههایی به برادر خود مدام مینویسد که برایش دستگاهها تلمبه آب و ماشین بخار را میکند تا «رعیت» و «خدمتکار» آسوده باشند.
دارالضرب بعدها خود به سفر اروپا رفت و پیشرفتهای آنان را از نزدیک دید. وی تلاش بسیاری انجام داد و هزینههای گزافی را متحمل شد تا در ایران راهآهن احداث کند و همه این موارد ایران را به سمت صنعتی شدن و تولید انبوه میکشاند. هرچند که امین الضرب نخستین سرمایه گذار صنعتی ایران و احداث کننده کارخانهجات متعددی در کشور از جمله کارخانه برق بود و خط آهنی نیز از آمل تا محمود آباد کشید، اما همه رویاهای او برای صنعتی شدن ایران در زمان حیاتش رنگ حقیقت به خود نگرفت. فعالیتهای امین الضرب این نکته را ثابت کرد که ملزومات «جهش تولید» سرمایهدار وطنپرست و دولتمرد متعهد است. او وطنپرست بود، اما آیا آن دوران دولتمردان متعهد بودند؟
در میان اسناد به جای مانده از امین الضرب، نامههای او به رجال و شخصیتها اهمیت بسیاری دارند. نامهای از او به ناصرالدین شاه میان این اسناد وجود دارد که بسیار حایز اهمیت است. امین الضرب در این نامه که سال ۱۲۹۶ آن را نوشت، پیشنهاد تاسیس بانک را به ناصرالدین شاه ارائه میکند، بانکی که اگر تاسیس شود، نه تنها مشکلات نظام پولی را سامان خواهد داد، بلکه با آن میتوان به جهش تولید و صنعتی شدن کشور دست پیدا کرد. فکر او بر این است که اگر بانک تاسیس شود سرمایهاش را در تولید و همچنین فراهم کردن زیرساختها صرف خواهد کرد. عجیب آنکه بانکهای امروز ایران در زمینه تولید حضور چندانی ندارند.
محمدحسن امین الضرب در ابتدای این نامه پس از تعارفات معمول، سعی میکند با کلامی ساده گزارشی از پیشرفت غرب در زمینه تولید بدهد. به زعم او غربیها تلاش بسیار کرده و برنامهریزی دقیق داشتند تا توانستند به پیشرفت علمی و در نتیجه «جهش تولید» برسند: «البته بساط فرنگ به نظر مبارک رسیده است. فرنگستان سابقا این اوضاع را نداشتهاند. با کمال زحمت و مشقت زندگانی میکردند. عقلای آنها از قرینه اسبابها تهیه نمودند، به خیال ساختن کشتی بخار افتادند، چند نفر با یک دیگر متحد شدند و ساختند و جاری نمودند. چون نفع او را مشاهده کردند به راه آهن و ساختن تلگراف پرداختند و متوجه ساختن کارخانههای ابریشم کشی و قندسازی و بلورسازی و زری و ماهوت بافی و چیزهای دیگر شدند. تا آن که متدرجا کار را به جایی رسانیدند که آن چه مایحتاج حلق است جمیعا با کارخانههای بخار میسازند و میدانند که سبب این است که از اول سر رشته را که به دست آوردند رها نکردهاند و روز به روز توجه کردند تا کار را از پیش بردند.»
او در ادامه به ظرفیتهای ایران برای پیشرفت اشاره کرده و ضرورت تاسیس بانک را مطرح میکند، همانطور که اشاره شد او علت عمده پیشرفت غرب را در تاسیس بانک فهم کرده است: «به حمدالله و المنه هیچ چیز اهل ایران از فرنگستان کمتر نیست. اگر فی الجمله توجه باشد میتوان گفت که همه چیز ایران از فرنگستان بهتر است. عمده چیزی که اسباب ترقی فرنگستان شده، برپا کردن بانک است. اول قرار بانک را دادند، پول مردم که در بانک جمع شده است، از اعتبار بانک و پول بانک کارهای بسیار بزرگ صورت دادهاند. تجارتهای بزرگ نمودهاند، راههای آهن و سیمهای تلگراف کشیده شده، کارخانههای معتبر با پول بانک ساخته شده، اسباب آبادی مملکت شده است و مطلب واضح است که یک نفر یا دو نفر قدرت انجام و اتمام کارهای بزرگ را ندارند.»
امین الضرب نامه را با ذکر یک مساله مهم یعنی «اتفاق دولت و ملت برای انجام کارهای بزرگ» پی میگیرد. مسالهای که در دوران ناصرالدین شاهی وجود نداشت: «کارهای بزرگ اتفاق دولت و ملت لازم دارد. چنان چه رای بیضای ضیا اعلیحضرت اقدس همایونی روحنا فداه توجه بفرمایند، برپا نمودن بانک در ایران از جمیع دنیا زودتر و بهتر و آسانتر ممکن است... هرکس هرچه دارد به این بانک خواهد داد... بعد از اینکه این بانک برپا شود و ۶ ماه گردش او را ملاحظه فرمایند، چنانچه رشته صحیح معتبری است، توجه کامل میفرمایند. بعد از آنکه یکسال گذشت همین بانک میتواند تدارک بعضی کارخانههای معظم بکند که رفع احتیاج رعیت ایران از بعضی چیزهای فرنگستان بشود و هکذا میتواند متدرجا تدارک راه آهن را به طور سهولت بنماید و راه آهن بسازد.»
امین الضرب در نامه دیگری که به سال ۱۳۰۲ قمری آن را خطاب به ناصرالدین شاه نوشته به عملکرد دولتمردان غیرمتعهد و غیرمتخصص اعتراض میکند که مال مردم را بر خود حلال دانسته و باعث قحطی پول شدهاند: «... با وجود این امنیت و افتتاح و احداث این گونه مال التجارههای قوی و احتیاج همسایههای نزدیک که به زراعات ممالک محروسه محتاج هستند... راه آمدن مسکوم و غیرمسکوک به داخله مملکت مسدود است. چند سبب به نظر رسیده، سبب اول بی علمی است و سبب دوم کم توجهی به امورات داخله مملکت. اقدامات در کارها میشود، پولها خرج میشود، کار از پیش نمیرود، مواخذه نمیفرمایند، هر اداره را به یک نفر سپرده هستند، صاحب آن اداره مواجب میگیرد و شئونات تحصیل میکند، در عوض اینکه مردم را حمایت و رعایت نماید، ترغیب و تحریص نماید، مطمئن بکند که مخترع و مبتدی کارهای بزرگ کارخانهها بشوند، معکوس رفتار میکنند، مال مردم را مثل شیر مادر بر خود حلال دانسته، فرض خود میدانند...»
گویا مال التجارههای امین الضرب که طرف مشورت شاه بود نیز از دست اندازی حکام و عوامل دولتی آن دوران، در امان نبود. به طور کل اما رویاهای امین الضرب در دوران حیاتش چندان رنگ حقیقت به خود نگرفت. سرمایهدار وطنپرستی چون او وجود داشت، اما تعداد دولتمردان متعهد انگشت شمار بود.
نظر شما