خاویر پرز: نتیجهگیری من محکومیت کامل عراق است
خاویر پرز در کتابش، که به فارسی «به سوی صلح» ترجمه شد است (ترجمه حمیدرضا زاهدی، انتشارات اطلاعات) ماجرای قطعنامه 598 شورای امنیت و کوششهایی که برای ختم جنگ در جریان بود و خواستههای دو طرف درگیر را روایت میکند و بعد به چگونگی تعیین متجاوز میرسد. مینویسد «میدانستم که هر تحقیق بیطرفانهای به این میانجامد که عراق مقصر است. در اوت 1991، از دولتهای ایران و عراق خواستم دیدگاههای خود را درباره جزییات به من ارائه دهند. در همان زمان با گروهی از متخصصان مستقل، متشکل از قاضیان بلندپایه بلژیکی مشورت کردم. نظر آنان این بود که در موضوع جنگ هر دو طرف در تخطی از قوانین بینالمللی مقصرند. به هر روی، عراق به دلیل نفوذ در اراضی ایران و دامن زدن به خشونت، باید به عنوان مسئول همه ویرانیهایی که به ایران تحمیل شده است شناخته شود.»
سپس میافزاید «با بهرهگیری از دیدگاههای کارشناسان بیطرف و گفتوگوهای مختلف، مشورت با طرفها و دیگر وسایلی که برای سازمان ملل قابل دسترسی بود، در نهم دسامبر 1991 گزارشی به شورای امنیت ارائه کردم که در برگیرنده موضوع مسئولیت جنگ ایران و عراق بود. من یادآور شدم که جنگ در مخالفت با قوانین بینالمللی آغاز شد و تخطی از قوانین بینالمللی به مسئولیت آغاز زدوخوردها انجامید. بر این اساس رویداد بینتیجه حمله 22 سپتامبر 1980 علیه ایران قابل پذیرش در چارچوب منشور ملل متحد، هرگونه نقشهای شناختهشده و محتوای قوانین بینالمللی یا هرگونه رعایت اخلاق بینالمللی نیست و مسئولیت نبرد را موجب میشود. بنابراین نتیجهگیری من محکومیت کامل عراق است.»
پیشبینی میشد که این گزارش خوشایند مقامات بعثی نباشد و آنان را مجبور به واکنش کند. حتی میگفتند خاویر پرز در تنظیم گزارش با ایرانیها زدوبند کرده و رشوه گرفته است. واضح است که افترا میزدند و هیچ تبانی و رشوهای در کار نبود و اتفاقاً دبیر کل سازمان ملل به وظیفهاش عمل کرده بود؛ وظیفهای که طبق بند ششم قطعنامه 598 بر عهدهاش گذاشته بودند.
بند هفتم گزارش، بیان صریح واقعیت
دبیر کل در گزارشش نوشته بود برای رسیدن به جمعبندی نهایی سه سال کار کرده و به جز مشورت و رایزنی با دو طرف درگیر، یعنی ایران و عراق، با شماری از کارشناسان مستقل نیز به صحبت نشسته است. «اکنون مایلم که درباره پاراگراف ششم قطعنامه ۵۹۸ به شورای امنیت گزارش دهم. مسلم است که جنگ بین ایران و عراق که سالیان دراز به طول انجامید، شروعش نقض حقوق بینالملل بود و موارد نقض حقوق بینالملل موجب مسئولیت برای مخاصمه است که موضوع اصلی پاراگراف ششم است. آن بخش از موارد نقض مقررات بینالمللی که در چارچوب پاراگراف ششم باید مورد توجه ویژه جامعه جهانی قرار گیرد، استفاده غیرقانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضی یک کشور عضو است.»
سپس میافزود «این یک واقعیت است که توضیحات عراق برای جامعه بینالمللی قابل قبول و کافی نیست؛ بنابراین رویداد برجستهای که تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم این گزارش بدان اشاره کردم همانا حمله ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ علیه ایران است که بر اساس منشور ملل متحد، اصول و قوانین شناخته شده بینالمللی یا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسئولیت مخاصمه است.»
بند هفتم گزارش خاویر پرز بسیار جالب و ابطال قطعی همه ادعاهای بعثیها بود. «حتی اگر قبل از شروع مخاصمه برخی تعرضات از جانب ایران صورت گرفته باشد، چنین تعرضاتی نمیتواند توجیه کننده تجاوز عراق به ایران، که اشغال مستمر خاک ایران را در طول مخاصمه در پی داشت، باشد. تجاوزی که ناقض یکی از اصول حقوق بینالملل یعنی ممنوعیت کاربرد زور است.»
اعلام متجاوز؛ و شرکای جرم و جنایت
البته ما از همان آغاز جنگ و بعد در تمام طول آن، برای دفاع از خود به انتظار رای سازمان ملل و تصمیم شورای امنیت و گزارش دبیرکل و چنین چیزهایی نماندیم و حقانیت و مشروعیت دفاع از خودمان را به تصمیمها و کنش و واکنشهای نهادهای بینالمللی گره نزدیم. اما نباید انکار کرد که گزارش خاویر پرز و اعلام رسمی و صریح تجاوزکار بودن عراق (و مدافع بودن ایران) پیروزی سیاسی قابل اعتنایی برای ما محسوب میشد.
این گزارش البته معنای مهم دیگری هم داشت که معمولاً چندان به آن نمیپردازند و آن اینکه همه دولتهایی که در جنگ پشت عراق، یا به عبارت درستتر پشت رژیم بعث و شخص صدام ایستاده بودند، در واقع از طرف متجاوز پشتیبانی میکردند و در جرمها و جنایتهای او شریک بودند. آنهم متجاوزی که از ابتدا تا انتهای ماجرا، هیچ قانون و قاعده بینالمللی را رعایت نمیکرد و به پشتگرمی همین حامیانش، هر کاری، از بمباران و موشکباران شهرهای پرجمعیت و کشتار غیرنظامیان گرفته تا استفاده از سلاح شیمیایی را مجاز میدید.
نظر شما